به محض اینکه شروع به بیرون پرت کردن چیزها میکنی متوجه میشوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی.
خاطرههای اتفاقیو تصادفی نداریم.
از میان بیشمار یادهایی که بر ذهن اثر میگذارند،فرد ناخودآگاه آنهایی را برمیگزیند که احساس میکند اکنون به کارش میآیند.
هدایت شده از Teenage up
فردا یا پس فردا یا یه روزی در آینده بهتر از امروزه.
این امید واهی نیست. دروغ نیست. ترحم نیست.
تو ی بزرگ شدهس که داره بهت لبخند میزنه.
وقتیه که ریشه هات محکم شده و کاج شدی.
پس نگاهتو به چشماش گره بزن بگو که باورش داری خستهی ناامید.
- معنی واژه Langour به رخوت، سستی و ضعف بدون حد و مرز در جسم و به ویژه روان اشاره داره.
درست مثل یک خستگی عمیق.
هدایت شده از آشغالایِ رنگی !-
من بینقص نیستم؛ نه!
همیشهی خدا پا توی لجن میگذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم میفهمم!
اما یک چیزی را خوب یاد گرفتهام، و آن این است که چطور کفشهایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم.