🍃🍃🍃🍃🌸 سلام به دلبرونگی های عزیز یه چند ماهی میشه با گروه دلبرونگی آشنا شدم ازاین بابت خیلی خوشحالم 😍😍😍😍 من به راهنمایی همتون نیاز دارم 😊 من وشوهرم از اول زندگی از استان خودمون اومدیم یه استان دیگه برا زندگی نزدیک ۷ساله تو یه شهر کوچیک زندگی میکنم تقریبا هیچ امکانات تفریحی نداره خیلی حوصله ام سر میره تو این شهر غریبم شوهرم کارش تو یه کارخونه است بیمه شده سنش هم نزدیک چهل سالشه ولی من این شهر کوچیک رو دوست ندارم دلم میخواد برم یه شهر زیارتی زندگی کنم ولی میترسم کار بیمه ای براشوهرم گیر نیاد به نظرتون من چیکار کنم از این شهری که توش زندگی میکنم نفرت دارم 😔😔😔تو رو خدا فاطمه خانوم پیام منو تو گروه بذار 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 ♦️روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ 🍃

♦️روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند. سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله. در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.) عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند. وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند. علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند : دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است. دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام می‌کردند و خدای تعالی نیز فرموده است : (چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.) از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است. پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟ علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود. احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است. علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند. علامه گفت: پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند. در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند... سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد. سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید سلطان گفت: نه! علامه گفت: در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند. ارسال به دیگر گروه ها ترویج امر ولایت و امامت است لطفا از ارسال دریغ نکنید. #شیعه #پست_اموزشی 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 در جواب دوست عزیزی که مراسم عروسی طلا نخریدن 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه عزیزم امیدوارم حالت خوب باشه 🩵 در جواب دوست عزیزی که مراسم عروسی طلا نخریدن عزیزم پیشاپیش بهت تبریک میگم و امیدوارم سالیان سال کنار هم خوشبخت و مانا بمونید ♥️😘 گلم درسته که طلا خریدن در بعضی از شهرها هنوز پا برجا هست و اینکه داماد باید علاوه بر خرج عروسی و خونه ، هزینه خرید طلا هم به گردن بگیره اما وقتی شرایط اقتصادی به همسرت فشار میاره ، تو سعی کن به عنوان یک همدم و همراه کنارش باشی تا از نگرانیش کم بشه من پارسال عقد کردم ، زمانی که عقد کردیم همسرم پشتوانه مالی نداشت که برای من حلقه ازدواج طلا بخره، منم بهشون فشار نیاوردم در عوض یه حلقه نقره و کم هزینه برداشتیم ، یا اینکه حتی بخاطر همسرم طلاهای زمان مجردیم رو فروختم تا بتونیم ماشین بخریم، الان نزدیک به یکسال و چند ماه از عقدمون گذشته همسرم کم کم دست و بالش باز شده تونسته یه مقدار خیلی کم طلا بگیره میخام بهت بگم همه جوونا تحت فشارن پس توام صبور باش و صبر و حوصله کن و بفکر خوشبختی و آیندت کنار همسرت باش پول و طلا خوشبختی نمیاره مهم دله آدمه که کنار کسی که دوستش داره خوش باشه 😍♥️ مطمعن باش تا یکسال بعد از عروسی دست و بالش باز بشه کلی طلا واست میخره 🤩 منم باشم لپ لپی 😌💚 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 روستای ما معتقدن اگه یک نفر عصر سه شنبه یا روز چهار شنبه دفن بشه ممکنه .... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه جان خسته نباشی عزیزی گفتن تو روستای ما از پاییز تا حالا مرگ و میر خیلی زیاد شده اتفاقا تو روستای ماهم یه بنده خدایی تقریبا یکماه میشد که فوت کرده بود یعنی هنوز چهلمش نشده بود که در هر عرض یک هفته ۵ نفر فوت کردن یعنی تقریبا هر روز یک نفر. تو ختم یکی اعلام میکردن یک نفر دیگه باز فوت کرده خیلی اوضاع عجیبی شده بود تقریبا ده روز پیش این مرگ و میرها اتفاق افتاد خانمها تو روضه ها پول جمع کردن و چند خروس خریدن و قربانی کردن و به نیازمندا دادن همچنین علم گردانی کردن به نیت رفع بلا. تو روستای ما معتقدن اگه یک نفر عصر سه شنبه یا روز چهار شنبه دفن بشه ممکنه باز یکی دیگه هم فوت کنه. إن شاا... که از همه جای کشورمون رفع بلا بشه بحق امام زمان🤲🌸🌸 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 خواهری ک ۲۰ سالشه و برا عروسی طلا نمیخرن عزیزم اول اینکه طلا بخره خوبه ولی وقتی نداره ... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام ب بانو فاطمه عزیز و دوستان خواهری ک ۲۰ سالشه و برا عروسی طلا نمیخرن عزیزم اول اینکه طلا بخره خوبه ولی وقتی نداره بدل بخر ولی ب شرطی فقط بخودش بگو ن ب مادر شوهر یا خواهر شو نگو با خودش صحبت کن بگو رسمه که ب عروس طلا میخرن ولی چون گرونه و عروسی هم خرج داره من ملاحظه میکنم بجای طلا ی سرویس نقره یا بدل بگیریم ولی کسی متوجه نشه فامیلای هم نگو بدله اینجوری هم خودت عزیز میشی هم مادر شوهرت کیف می‌کنه که عروس فهمیده آیی داره هم حرف دلتو زدی که همه چی رو درک میکنم هرچی میشه با اخلاق خوب حرف دلتو بزن ولی حرف شوهرتو قبول کن بگو فقط بخاطر تو ولی تودلت با خدا معامله کن انشاالله حق یارت باشه خوشبخت بشی🌸 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 منم میخواستم از خاطرات دوران عقدم براتونوبگم.برمیگرده به اواخر دهه ۷۰.ما تازه عقد کرده بودیم وفامیل دور بودیم.یک رو که مادر شوهر و شوهرم‌اومدن خونمون.... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام‌به همگی پیشاپیش ماه رمضان مبارک🌹در مورد خانمی که گفتن خواهرزادشون در دوران عقد باردارشدن .منم میخواستم از خاطرات دوران عقدم براتونوبگم.برمیگرده به اواخر دهه ۷۰.ما تازه عقد کرده بودیم وفامیل دور بودیم.یک رو که مادر شوهر و شوهرم‌اومدن خونمون موقع رفتن قرار شد منو با خودشون ببرن و دوروزی اونجا باشم وبه قول خودمون مهمونی بعداز عقد.مادرم مادرشوهرم رو کشید کنار وبهش گفت تورو خدا مواظب باش اینا دوتا شبها پیش هم نخ....وابن.رختخواب دختر منو کنار رختخواب خودت بزار.و هیچوقت تنهاشون نزار اینا جوونن و یوقت کار دست خودشون میدن دخترم این چند روز امانت دست شما و خوب مواظبش باش.خلاصه مادرشوهرم هم تو گوشش رفت و یلحظه منو با پسرش تنها نمیگذاشت😜 البته این روهم بگم ماهر دو کم سن و خجالتی بودیم وخودمون خیلی رعایت میکردیم اما مادرشوهرم هم شده بود بادیگارد ما و خیلی مراقب بود ما تنها نشیم ودست از پا خطا نکنیم😁دوران عقد ما دوسالی طول کشید و ما خداروشکر بدون اتفاقی عروسی کردیم و این دوران عقد رو به پایان رسوندیم😍 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 تجربه مشترک اعضا.... 🍃