اولین شبی بود که صغری گل مجلس شدن رو تجربه می‌کرد... 🍃🍃🍃🍃🌹 عاشقانه ای زیبا از صغری و فرهاد بخونید قشنگه 🍃🍃🍃🍃😇 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃 . +شما اینو باور دارین؟ -باور نداشتم که الان اینجا نبودم :) لبخند صغری عمیق تر و زاویه ی سرش به زمین نزدیک تر شد و از خجالت گلهای قالی رنگ و رو رفته اتاق برادرهایش را می شمرد فرهاد که حالا دل و جراتش به واسطه ی لبخند صغری بیشتر شده بود حرفهایش را با صلابت بیشتری میگفت -ببین صغری خانم..حرفهای اونهایی که پشت این در نشستن برای من هیچ اهمیتی نداره..من میخوام نظر خود شما رو بدونم دلت به این ازدواج راضی هست یا نه؟ اگه نه به همین آقاسیدعلی قسم میرم و دیگه هم پشت سرمو نگاه نمیکنم همین اختیار کوچک کلامی دل صغری را گرم کرده بود و سرخی گونه هایش خبر از حال دلش میدادند. حرفهای مردانه و باصلابت فرهاد به سرخی صورت صغری اضافه میکرد و از لرزش دستهایش کم +راسته که قراره عقد موقت کنیم؟ -آره دلشوره دوباره راه قلب صغری را پیدا کرده بود که فرهاد حرفش را کامل کرد -البته مجبوریم فعلا موقت باشیم +خب اگه تو این مدت دختر خوشگل تر از من دیدین؟ یه دختر پولدار دیدین؟ یه دختر اسم و رسم دار دیدین؟ اونوقت چی؟ -فرهاد لبخندی به لبش نشست و گفت فک کردی تا حالا ندیدم؟ +خب پس چرا منو انتخاب کردین؟ -چون آرامشی که چشمهای تو داره رو چشم هیچکسی نداشت اولین بار بود که پسر نامحرمی صغری را با ضمیر مفرد خطاب میکرد درهم آمیخته شدن این اتفاق با جمله ی عاشقانه فرهاد گونه های صغری را سرخ تر و پیشانی اش را خیس کرده بود. آرام پرسید: +اگه پدرتون مجبورتون کنه چی؟ -هیچی دیگه مجبور میشم یکی رو عقد کنم چشمان به فرش خیره شده ی صغری در چشم بهم زدنی از فرش کنده و به چشمان فرهاد خیره شد فرهاد خنده ی آرامی کرد -شوخی کردم..من این چشمها رو با دنیا عوض نمیکنم چشمان صغری دوباره به مقصد قبلی اش یعنی گلهای قالی برگشتند . -خب نظرت چیه؟ +اگه شبیه حرفهاتون باشین قبوله فقط اینکه میزارین من درسمو ادامه بدم؟ راستش اون شبی که مادرم مُرد..هوا بارونی بود...هیچ ماشینی نبود بره از شهر دکتر بیاره...جاده رو سیل گرفته بود..گفتن تا صبح... اما مامان تا صبح نموند کنار جنازش بهش قول دادم دکتر بشم و نزارم هیچ بچه ای تو اون سن نفس های آخر مادرشو ببینه.. اما عفت نزاشت درس بخونم... . فرهاد تصمیمشو گرفته بود و میخواست به جای پدر نداشته اش از میرزا جعفر آقا بزرگ محل بخواد که براش پدری کنه و به خواستگاری صغری برن 💕@Delbarongi 💕

🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!(#قسمت_دوم) 🔹این کلیپ تنها چند مورد از صدها اقدامِ به بارنشسته‌ی رئیسی تنها در کمتر از یک سال هست؛ #منصف باشیم

خواستگار دارم ولی سوسابقه داره.... 🍃🍃🍃🍃🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام وقتتون بخیر میخواستم متن من رو داخل کانالتون قرار بدید تا بزرگترها و با تجربه ها راهنماییم کنن.... من از ابتدای نوجوونیم خواستگار زیاد داشتم خب تو خانواده مذهبی بزرگ شدم و خودم هم همینطور هستم. هیچکدوم از خواستگار هام باب میلم نبودن یعنی به دلم ننشستن همشون هم شرایط مالی و وضعیت مناسبی داشتند اما نشدن دیگه دست خودم نبود!!!!! الان یه خواستگار دارم از آشناها که پسر خوبیِ یعنی پدر و مادرم تاییدش میکنن از نظر خودمم پسر خوبیه دین و ایمان داره نماز و روزه ش سرجاشِ اصلا هم تیپ پسرای امروزی رو نداره در حالی که خیلی خوش قد و بالاست و چهره خوبی هم داره. شنیدم که در حد توانش به فقرا کمک میکنه. فعلا کار ثابت نداره و حقوق بگیر نیست و سوپر مارکت پدرش کار میکنه منتها دو تا مشکل هست: ۱_خونه و ماشین و شغل ثابت نداره ۲_شنیدم دوران دانشجوییش با یه خانم در ارتباط بوده که فکر کنم یا پلیس یا حراست دانشگاه بهشون گیر داده و براش سو سابقه شده الان من به پسری که فعلا آمادگی مالی برای ازدواج نداره و قبلا هم سابقه دوستی داشته میتونم جواب بدم؟؟؟ میتونم اعتماد کنم؟؟؟؟ یا اگر اومدن خواستگاری چطور باهاش صحبت کنم؟؟ البته بگم که تویه مراسمات مذهبی مثل محرم و عید غدیر هم خیلی فعالِ و اون سه روز که دیدمش داخل موکب ها پسر زرنگ و چابک و پرتوانی بود نمیدونم چرا تا الان زندگیش رو جمع نکرده؟؟!!! 💕@Delbarongi 💕

الهی یه روز بیاین با خبر خوب برای ما🍃🍃🍃🍃🌹 سلام به فاطمه بانوی مهربون وتمام دوستان الان سرسجاده نمازم طبق عادت بعدازنماز یه چندآیه از کلام خدارو میخونم یهو به ذهنم رسید چرا من تااین سن نه قرآن خوب میتونم بخونم نه حفظ کردم واقعاچرا؟کل سرگرمیم کارای روزمره وتمیزکاریه خواستم ازتون بپرسم چطوری میشه واز چه طریقی قرآن حفظ کرد البته توخونه امکان رفتن به کلاس قرآن ندارم ممنون میشم منو راهنمایی کنیدویه خواهش دیگه دارم از همه شما لطفا برا باردار شدنم وبدهکارکسی نبودن واسم یه دعایی صلواتی یا یه آیه از قرآن بخونید خداخیردنیاوآخرت نصیب هممون کنه 🌻🌻 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🌸 سلام در مورد خانومی که می خوان قرآن حفظ کنن من خودم حافظ قرآنم خیلی خوبه که میخوای قرآن حفظ کنی واقعا آرامش میده صبر آدم در برابر مشکلات زیاد می کنه چند تا نکته بگم ۱-قرآن تو خونه هم خواستی حفظ کن ولی حتما با کسی در تماس باش تا ازت تحویل بگیره ۲-حتما برای حفظ کردن قرآن از صوت یه استادی استفاده کن تا هم بتونی با لحن قرآن آشنا بشی و هم تجویدت قوی بشه ۳-حتما معنی آیات بخون که به حفظت کمک کنه (البته نه اینکه کامل مسلط بشی همین که یه دور باتوجه بخونی اثر گذاره ) البته نکات دیگه ای هم هست که اینجا امکانش نیست که توضیح بدم اگه کمکی هم خواستی من با کمال میل در خدمتم اینم مطمئن باش انس با قرآن خودش حل کننده مسائل هست فاقرءو ما تیسر من القرآن سفارش خداست ان شاءالله باحفظ قرآن دامنت هم سبز بشه ☺️ 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام درمورد خانمی که گفتن خواستگارشون سابقه صحبت با خانم دارن خب عزیزم توقع نداشته باش یه جوون ماشین خونه داشته باشه میتونین با یه خونه اجاره ایی شروع کنید کم کم باهم ماشین و خونه نیخرین به نظرم بگو میخوام بیشتر بشناسمش اول تمامی اخلاق رفتار های طرف متوجه بشو و بعد در خواست کن درمورد اون خانم توضیح بدن پیش مشاور ازدواج برو سریع نگو بله عروسی کن صبور باش اول بگو میخوام بشناسمش یه صیغه محرمیت بخونین باهم قرار بزارین همو بشناسین پیش مشاور برین اگر دیدی آدم خوبیه به شناخت رسیدی مشاورم تایید کرد جواب رسمیتو اعلام کن شرط بزار بگو شغل ثابت پیدا کنه خونه ماشین ملاکت نباشه گلم خوشبخت بشی🍀 💕@Delbarongi 💕

🍃🌹 هیچ نگیه گاهی محکم تر از شونه های خودت نیست... 🍃🌹 💕@Delbarongi 💕

🍃 صبح اول هفته تون به نیکی 😍💕 .

بچه هام راضی به ازدواج #مجددم نیستن.... 🍃🍃🍃❌👇🏻 سوال اعضا 🍃🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو جان ....میخواستم مشکل منو هم تو کانال بزارید و از دوستان عاجزانه درخواست کمک دارم...من خیلی زود ازدواج کردم و صاحب دوتا بچه شدم ...تو زندگیم همیشه مشکلات و گرفتاری زیاد بود شوهرم ۱۰ سال از خودم بزرگتر بود و معتاد تا اینکه بعد ۲۰ سال زندگی شوهرم فوت شد .با وجود دوتا بچه اقاپسری هست که ۳ سال از خودم کوچکتره و ازم درخواست ازدواج کرده بچه های منم بزرگ شدن اونقد ک راضی نمیشن ازدواج کنم ولی خوب منم نمیتونم واسه همیشه تنها بمونم ... از دوستان میخوام اگه کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه ممنون میشم... 💕@Delbarongi 💕