🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 💞 زندگی را ورق بزن هر فصلش را خوب بخوان با بهار برقص با تابستان بچرخ در پاییزش عاشقانه قدم بزن با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش زندگی را باید زندگی کرد آنطور که دلت می گوید مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری💕🍃 💕 @delbarongi💕

🍃 صبحتون بخیر😍🌹 .

درخواست راهنمایی اعضا🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام خدمت همه ی اعضای باتجربه ی گروه وممنون از مدیرگروه🌹 ۳۱ساله هستم با ۳تا دختر یه مشکلی دارم وامیدوارم ازطریق همین کانال حل بشه نمیدونم. چرا نسبت به همسرم خیلی سردم تو هرچی حتی همبسترشدن اصلا دست خودم نیست خودمم ازاین حالتی که دارم معذبم.شوهرم تویه اتاق منم تو یه اتاق جدا ازهم میخوابیم وبه این روش عادت کردیم اصلا خودمم از رفتارمون تعجب میکنم بااینکه شوهرم خیلی خاطرمو میخوات وهرچی بخوام نه نمیگه وهریه مدتی برام یه تیکه طلا میگیره ونمیزاره حسرت یه خوراکی یاهرچی رو بخوریم چیزی کم نزاشته فقط این رفتار وسردیمون اعصابمو خوردکرده ممنون میشم اگه کسی بتونه کمکمون کنه یاعلــــــــــــی💋❤️ صلوات برای شفای همه بیماران 💕 @delbarongi💕

بهم گفت اول تو این عقدو بهم بزن تا من پا پیش بذارم....🍃🍃🍃🌹 🍃🍃🍃🍃🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 شب بابا دیرتر از همیشه به خونه برگشت و هنوز پاشو توی خونه نذاشته بود که به طاهره گفت فردا میریم طلاقتو میگیرم.طاهره از خوشحالی اشک میریخت و به جون حبیب دعا میکرد. دیگه همه فهمیده بودن که حبیب خدای بابا شده و بابا نه بهش نمیگه میدونستیم که حبیب از بابا خواسته طلاق طاهره رو بگیره که بابا قبول کرده.روز بعد طاهره همراه بابا برای کار های طلاقش رفت و با خوشحالی برگشت. به خاطر زخم ها و کبودی های صورت و بدنش کار طلاقش راحت تر بود و چند روز بعد طاهره برای همیشه از شر اسماعیل خلاص شد.بعد از طلاق طاهره بابا مشغول عروس کردن ا علی یا عدم طلعت شد. بیشتر کارهای عروسی طلعت دست حبیب بود و رفت و آمدش به خونمون خیلی زیاد شده بود. کرایه ی میز و صندلی هارو هماهنگ میکرد و از اون طرف ظرف هایی که کرایه کرده بود صندوق صندوق کنار حیاط میچید.ریسه های چراغونیو وصل میکردن و بعد از اون وسایل پذیراییو آماده میکردن.از روزی که حبیب اسماعیلو وزی که جی پی اون طوری زد و ارخونه بیرون انداخت توی عالم بچگی یه حس خوب بهش پیدا کرده بودم. برادر هامو زیاد نمی دیدم و از شوهر خواهر ام فقط اسماعیل و شوهر طلعت بود که تازه عقد کرده بودن. شوهر طلعت مرد بدی نبود ولی اسماعیل از وحشی گری چیزی کم نداشت.پدر خودم تنها کسی که کتک نمیزد من بودم به قول خودش ته تغاریش بودم و عزیز دردونه. ولی هر وقت بهونه ای پیدا میکرد اول مامان و بعد از اون ابجیامو کتک میزد.اینقدر این موضوع رو به چشم دیده بودم ک کتک خوردن زن ها برام عادی شده بود و فکر میکردم مثل خوردن اب و غذا نیازه. همیشه با خودم میگفتم حبیب یه فرقی با بقیه داره اون چرا خانم هارو کتک نمیزنه؟ یعنی اون مرد خوب تریه؟ 💕@delbarongi💕

با دلبرررر🍃🍃🍃🍃💕🍃💕🍃💕 .

🍃💕 ‌ هیچ "منی" بدون تو وجود ندارد؛ همان طور که نه قلبی بدون خون وجود دارد و نه فکری بدون ذهن🍃💕 #نرود_بیرون_مهرت_از_دلم:)🌱 #تو_انگیزه_تمام_آرزوهای_منی😍💍 ‌ 💕@delbarongi💕

#ارسالی_اعضا پرابطه با جغد🍃🍃🍃🍃🍃🌹 🦉جغد پرندهء شُومْ یا عاشق؟ در جواب اون دوستامون که گفتن جغد شومه😔 امام صادق علیه السلام می فرمایند : ◇ بعد از شهادت امام حسین علیه السلام ، جغد سوگند یاد کرد که دیگر در آبادی مسکن نگزیند و جز در خرابه جای نگیرد ، همواره روزها را روزه دار بوده تا سیاهی شب دامن گسترد. و آن گاه برای امام ناله سر می دهد ، قبل از شهادت امام جایگاه جغد در منازل و قصرها و خانه های آباد بود و بگاه غذا خوردنِ مردم به پرواز در آمده و پیش روی مردم نشسته و مردم طعام و غذا جلویش می ریختند و این حیوان از آب و غذای آنان می خورد و می آشامید و به جایگاهش باز می گشت ولی هنگامی که حضرت حسین بن علی (علیه السلام) شهید شدند از شهر و آبادی خارج گشت و در خرابه ها و کوهها و بیابان ها مکان گرفت و گفت : بد امتی شما می باشید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید... 💕 @delbarongi💕

دلبرررررونگی اعضا🍃🍃🍃🍃🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام به فاطمه بانو و اعضای خوب دلبرونگی❤️ خواستم یکم از خانواده شوهر داری بگم ۴ساله ازدواج کردم همسرم همیشه بهم میگفت با خانواده ام راحت باش ولی من دوست نداشتم باهاشون بخندم و حرف بزنم چون حس میکردم میخان خیلی خودمونی بشن خلاصه که توی این ۴سال هربار توی جمعشون واقف میشدم محال بود بعدش با همسرم دعوا نداشته باشم ، توی همین روزا بود که باردار شدم و اولین پیشنهادی که مادرم بهم داد این بود که هرررکاری داشتی به مادرشوهرت بگو دور من خط بکش ، وقتی فهمیدم مادرم شونه خالی کرد ،هرکاری داشتم از کم شروع کردم به مادرشوهرم گفتم ،بعد میدیدم از جون و دل دارن برای من و بچه ام کار میکنن ، الان خیلی خیلی خوشحالم از اینکه مادرم اون حرف رو بهم زد و باعث شد من به اون احساس راحت بودن که همسرم میگفت بهشون برسم ،از خانما میخام گوش به حرف همسرشون باشن،بخدا اونا بد ما رو نمیخان با گوش دادن حرف همسرتون دنیاتون بهشت میشه🌹 🌸@delbarongi💕

#ارسالی_اعضای خوبمون🍃🍃🍃🍃💕 ٺا نگاهم میڪنی دلم سریــع "حمـد وسوره" میخواند...😍 بیݘاره میفہمد فاتحہ اش خوانده اسٺ! ‌ #حس_ناب_زندگے😍 #سیری_ز_دیدن_تو_ندارد_نگاه_من 💕 @delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو جانم من این عکس رو توی فضای مجازی دیدم خیلی از عکس خوشم اومد چقدر خانواده ی زیبایی هستن‌ خواستم از خانوما بپرسم‌شما چندتا از این مدل عکسها دارید اخرین عکسی که خانوادگی گرفتین کی بوده؟ عکسی که واقعا توش از ته دل خوشحالید یه نگاهی به گالری تون بندازید و ببینید اگه شما بیشتر از ۵تا عکس دارید بدونید واقعا خوشبختید و اگه دیدی عکسی ندارید بدونید زندگی تون بی ثمر داره میگذره و زودتر دست به کار شید که دنیا ارزش بی مهری رو نداره🌹 💕 @delbarongi💕