🍃🍃🍃🌸🍃 فاطمه بانو هرروز یک صفحه :#قرآن_خوانی، به امید خدا .. دوستان برای همدیگه دعا کنیم🙏🏻🌸 سوره #فصلت.. 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🍃🍃🌸🍃 دختری روستایی به نام بلور جان..... 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 تفاوت سنی کمی با من داشت و به خاطر همین خیلی زود با هم صمیمی شدیم. حضورش برای منی که هیچوقت دوست و خواهری نداشتم خیلی خوب بود، تو روزهایی که تو غم نبود امید داشتم از پا درمیومدم فریبا به دادم رسید، به شدت حراف بود و به ترک دیوار هم می‌خندید، دنیای قشنگی داشت. میگفت آدم ها یکبار به دنیا میان و بهتره از این یکبار به بهترین شکل ممکن استفاده کنن. مدام هم به من می‌گفت انقدر غصه ی پسرت رو نخور، اون رفته اون سر دنیا داره کیف و حالش رو میکنه و هفته ای یکبار بیشتر به یادت نمی افته، اونوقت تو نشستی اینجا زانوی غم بغل گرفتی و زندگی رو به خودت زهر کردیگاهی با شوخی و خنده این حرف ها رو بهم میزد و گاهی با تشر و دعوا. میگفت حیف آیه نیست همیشه مادرش رو در حال گریه ببینه، یا حق هوشنگه که مدام قیافه ی نزار تو رو ببینه؟حرف هاش رو قبول داشتم، میدونستم تماس های امید به جای اینکه آرومترم کنه بدتر داره حالم رو خرابتر میکنه برای همین بعد مدتی به خودم اومدم و تلاش کردم از اون بلور افسرده و پریشون فاصله بگیرم. فریبا حق داشت، من اجازه نداشتم روزهای خوش جوونیم رو حروم کنم، از طرفی غصه خوردن من هیچ دردی رو دوا نمیکرد و فقط تحمل اون درد رو برام سخت تر میکردفریبا که دید کمی حال و روزم بهتر شده پیشنهاد جالبی داد، ذاتا دختر فعالی بود و تو خونه بند نمیشد، دوست داشت کار کنه و دستش تو جیب خودش باشه. وقتی فهمید من قالی بافی بلدم اصرار کرد دار قالی بخرم و بهش قالی بافی یاد بدم، منم برای فرار از فکر و خیال هایی که انگار نمیخواست دست از سرم برداره به حرفش گوش کردم و از هوشنگ خواستم برام دار قالی تهیه کنهبافتن فرش من رو به گذشته ها می‌برد، فرش بافتن رو از عمه یاد گرفته بودم، تو روزهایی که به خاطر ماه گرفتگی صورتم هیچ دوست و همدمی نداشتم و بیشتر وقتم رو تنها تو اتاقم میگذروندم عمه قالی بافی یادم داده بود تا سرم گرم بشه و کمتر غصه بخورم و حالا همون قالی بافی داشت کمکم میکرد از غصه هام فاصله بگیرمفریبا دختر زرنگی بود، خیلی زودتر از چیزی که فکرش رو میکردم قالی بافتن رو یاد گرفت و تو کمتر از بیست روز دوتایی تونستیم یک قالی شش متری ببافیم، هوشنگ هم که تو مغازه اش همه چیز میفروخت قالی رو برده بود مغازه و با قیمت خوبی هم فروخته بود، وقتی پولش رو بهمون داد انگار انگیزه گرفتیم، فریبا از قالی بافی خوشش اومده بود، میگفت بهتر از اینکه برم کار بیرون بکنم که هر نره خری بخواد بهم چشم بد داشته باشه 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 خانوم کانالمون میگه 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام به فاطمه بانوی عزیزم و همه دوستان گل من اومدم گلگی بکنم از دوست های عزیزم اول از همه از خانم زری از مازندران مادر عزیز،مادر گرامی که اومدی گفتی دختر ولنگوار ریخته فراوان و نمیشه روشون حساب کرد شاید شما اگه من رو تو خیابون ببینید همین برچسب رو بهم بزنید چون من هم کت کوتاه می‌پوشم هم شلوار کوتاه (البته که نوع پوششم رو دوست ندارم و خیلی علاقه دارم به حجاب کامل و انشالله خدا هدایتم کنه)اینو گفتم که مبادا فکر کنین افتخار میکنم نه بحث کلامم اینه که عزیزدلم من پوششم الان اینه اما اما اما همه دل و جانم مال همسرمه مردی که وقتی اومد خواستگاریم منه دختر که از هر لحاظ(زیبایی،قد و هی کل و خانواده)ازش سر تر بودم فقط به انسانیتش توجه کردم به خانواده دوستیش و همون چیزایی که بنظر شما یه دختر کم توقع می‌تونه داشته باشه نه خونه ای از خودش داشت نه ماشین یه موتور که همیشه خدا خراب بود اما گفتم اگه مرد زندگی باشه باهم می‌سازیم زندگی رو اما الان نزدیک به پنج ساله زنشم یه دختر کوچولو دارم ازش هر چی طلا هدیه خودش بود و طلایی که مادرم داده بود رو بخاطر طلب هاش دادم چون همسرم از بس خانواده دوست بود همه پولی که در می آورده رو خرج خانواده می‌کرده و حتی برای مجلس عقدی که بگیره واسمون قرض گرفته بوده در این حد دستش خالی بوده الان من همه جوره دارم می‌سازم خیلی خیلی قناعت میکنم اما به هیچ جا نمی‌رسیم اگه جایی رفتین خواستگاری و پدر عروس خانوم سراغ خانه یا ماشین گرفتن کاملا حق دارن چون اگه خود داماد نداشته باشه شاید پدرش کمک کنه اما من چون شرطی نذاشتیم نه خودش داشت نه پدرش با اینکه داشت ذره ای کمک بهش نکرد پس بنظر من حق دارن حداقل یه ماشین بخوان از داماد که داشته باشه با چه امیدی دخترشون رو بدن دست کسی که هیچی نداره من اگه برگردم به گذشته شاید خیلی بیشتر فکر کنم و شرط بذارم چون الان با اینکه همسرم هم مهربونه هم خوش اخلاق اما گرونی و بی وسیله ای که حتی نمی‌تونیم یه دور بزنیم دلمون واشه یا یه خونه درست درمون ۴۰متری که مال خودمون باشه رو دلمون مونده پس سعی کنین دل کسی رو نشکنین در همه جا همه جور آدمی پیدا میشه من نمی‌گم اونی که بی حجابه قطعا پاک و مطهره و اونی که حجاب داره خرابه اصلا و ابدا همه جا همه جور آدمی با هر نوع پوششی پیدا میشه پس به کلاممون دقت کنیم تا دلی نشکنیم عذر میخوام خیلی خیلی طولانی شد یا علی 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 خاطره باحال خواستگاری... 🍃

🍃🍃🍃🍃🍃🌸 یه بار با دوستم رفتیم خواستگاری خواهرش. بعد از جلسه‌ی خواستگاری قرار شد بریم تحقیق. وقتی از یکی از همسایه‌ها درباره‌شون پرسیدیم، گفت: «خیلی دختر خوبیه!» فرداش دوستم اومد و با خنده گفت: «اون همسایه، عموی دخترخانم بوده!» بعد معلوم شد همون شب رفته خونه‌ی برادرش دعوا که: «چرا می‌خواید دخترتون رو به غریبه بدید؟ بدید به پسر خودم!» و خب، نتیجه؟ دخترعمو و پسرعمو ازدواج کردن و ما هم برگشتیم سراغ خواستگاری‌های بعدی! 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 دخترم سه چارسال پیش تو کرونا از تنهایی و خونه نشینی شروع کرد مژه هاشو کندن و یمدت هم ابروهاشو می کند 🍃

🍃🍃🍃🍃🌸 سلام فاطمه جان خواهش میکنم این سوال منو اورژانسی بذار خیلی نیاز به راهنمایی دارم 😔😔😔 دخترم سه چارسال پیش تو کرونا از تنهایی و خونه نشینی شروع کرد مژه هاشو کندن و یمدت هم ابروهاشو می کند شکرخدا هیچ مشکلی نداریم هم من هم پدرش خیلی بهش توجه می کنیم و مشکلی نیست ولی خب متاسفانه قضاوت مردم هست تا یکی یه مشکلی پیدا می‌کنه سریع به پدر مادرش انگ می چسبونن درصورتیکه الحمدلله شرایط خونه م مشکل نداره دکتر گفت ارثی هست و مادرشوهرمم موهاشو تو بچگی می کنده مشاور گفت این تنهایی و ارتباط نداشتن باعث شده اون چیزی که ارث برده بیدار بشه درونش بعد یبار بردم دکتر پوست قطره دادن درومد بازم کند و دیگه هرچی روغن گیاهی زدم فایده نداشت و گفتن تا از عادتش دست برنداشته دیگه دکتر پوست نبر الان دوسه سالی میشه دیگه خوب شده و دست نمیزنه ولی منم کاری نکردم تا مطمین بشم که کامل دست برداشته حالا که مدتهاست نمی کنه ابروهاش که پره ولی مژه هاشو دیگه درنیومد بصورت طبیعی و خیلی اعتماد بنفسش کم شده حالا می‌خوام ببرم دکتر پوست کسی تجربه ای داره ممکنه با دارو دربیاد 😔 نکنه مجبور بشم برم کاشت دائم کاشت دائم مژه که از پشت گردن مو میگیرن برا سن کم مناسبه؟برا حدود چهارده پونزده سال؟عوارض نداره؟ تو رو خدا اگه کسی می‌دونه راهنماییم کنه کسی بوده این مشکل داشته باشه ؟ خواهش خواهش فاطمه جان این سوال منو بذار خیلی بهم ریخته م 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 من فاطمه ام.یک خانم ۴۲ ساله .... 🍃

سلام من فاطمه ام.یک خانم ۴۲ ساله .خواستم از خودم بگم .فرزند ششم خانواده که سه برادر و دوخواهر بزرگتر از خودم داشتم .دانش آموزی بسیار باهوش و درس خون .گرچه در پایین شهر زندگی میکردیم اما مصمم بودم که با درس خوندن میتونم سرنوشتم رو عوض کنم .تونستم در رشته مامایی دانشگاه سراسری قبول بشم .اون سالها رفتن به دانشگاه خیلی سخت بود و برای همدوره ایهای من آرزوی بزرگی بود رفتن به دانشگاه.توی دانشگاه هر ترم نمره اول کلاس و شاگرد برتر بودم.خلاصه سال ۸۳ فارغ التحصیل شدم .بلافاصله همسرم اومد خواستگاریم .چون خانواده ام فقر فرهنگی داشتند منو به الاجبار به عقد همسرم دراوردن.در همون هفته اول فهمیدم که همسرم مردی بددل هستن ولی از اونجایی که توی خانواده سنتی بزرگ شده بودم از طلاق واهمه داشتم .بعداز پایان دوران طرحم همسرم اجازه سرکار رفتن ندادن و من با بیفکری تمام سختیهایی که برای درسخوندن در یک شهر دور و بافقر گذرونده بودم رو به خاطر ترس از همسرم زیر پا گذاشتم.سه تا دختر دارم .همسرم با تلاش و پیگیریهای خودم همون سالهای اول زندگیم کارمند شدن.سه تا فرزند دختر دارم .همیشه حسرت گذشته و زحمتهایی که کشیدم در شهر غربت و با نداری و بدبختی چه شبهایی که تا صبح نخوابیدم و درس خوندم خیلی خیلی آزار میده .همکلاسیهای من همه مطب زدن و بهترین زندگی رو در بهترین منطقه شهرمون زندگی میکنن اما من یک زندگی کاملا معمولی دارم و همش با خودم میگم اگر در برابر همسرم مقابله میکردم و سر کار میرفتم زندگی خیلی بهتری داشتم .خواستم به خواهرهای گلم بگم که به دخترانشون مبارزه کردن و جنگیدن رو یاد بدن .تا نرسن به روزی که مثل من وقتی به گذشته نگاه میکنن چیزی جز حسرت براشون نباشه که آزارشون بده.باید ببینید در قبال نگه داشتن یک زندگی چه چیزی رو هزینه میکنید .گاهی پایان تلخ خیلی بهتر از تلخی بی پایانه . 🍃🌸 #تجربه #مشاوره #همسرداری آیدی من و لینک کانال دلبرونگی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9 @FATEMEBANOOO🍃🌸

🌸🍃 دوتا کافی نیست 🍃