🙏 پس حالا که دونستی نماز یه چنین گوهر گرانبهایی هست، تو نماز همه حواس و تمرکزت رو بذار روی ارتباط با خالق یکتا
💝 و یه خبر خوبم دارم برات : اگر با تمرکز و حضور قلب نمازات رو خوندی، علاوه بر رسیدن به کنترل ذهن، آثار و برکات این نماز خوب زندگیت را آبادت میکنه
همین قدر بهت بگم که اکثر بیماری های روحی، جسمی ، بلاها، مشکلات اقتصادی
⚠ از نماز های خــراب و سرسری و فرفره ای، نشأت گرفته
🔶 🔶 🔶 🔶 🔶
⚡️سیمامون با خالق قطع و وصلی داره و از بعضیام که قطعه قطعه، با این وضعیت نماز، نمیشه انتظار بهتر از این را داشت، میشه ؟؟؟؟
📮📫📭 پس تمرین جدیدمون یه بررسی خییییلی ســــــادس ... بررسی کن نمازات رو، که نمازه یا شکله نمازه ؟؟؟
🔷 🔷 🔷 🔷 🔷
😒 پارسال نماز میخوندم🔻 پنج سال پیشم میخوندم🔻ده سال پیشم میخوندم🔻ولی دریغ از آرامش و کنترل ذهن ،،، این یک حقیقته که خیلی هامون باید نمازامون رو ارتقاء بدیم، نمازی که بدون جنگیدن با ذهنه وحشی باشه، ثمره ی چشمگیری نخواهد داشت دوست من
🔍 پس نمازات را بررسی کن
🌹 شبتون بـــــــــخیر 🌹
#پایان_جلسه_شانزدهم
May 11
🔴 مادر شهید #مدافع_حرم محمود رادمهر این روزها مشغول امدادرسانی، نظافت و شست و شوی منازل خانوادههای سیلزده است.
🔻مردم سیل زده در چندین استان، این ایام دلسوزان واقعی خودشون رو بهتر شناختند، البته تا بوده همین بوده، لکن از حافظهها پاک شده بود این ایثارها و خدمترسانیها و بزرگمنشیها.
بچههای بسیجی و انقلابی این چندشبانه روز مردانه ظاهر شدند
❤️ ای جانم، همچین فرشتههایی در عصر ما زندگی میکنند
(عکس: روستای رکنکلا، شهرستان سیمرغ، استان مازندران)
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
هر بار که چیزی گم می کنم؛
مادرم می گوید:
"چند صلوات هدیه کن به حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها)...
ان شاءالله پیدا می شود"...
خاتون جان!
آقایم را... پسرتان را گم کرده ام!
یا بهتر بگویم! سالهاست خودم را گم کرده ام!...😭😭
چند صلوات بفرستم تا خود را پیدا کنم؟! 😭
⛅ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅
دلدادگی💙
http://Sapp.ir/deldadegi
دلم دوباره ببین که شده پریشانت
عزیز فاطمه ای جان من به قربانت
برای روز ظهورت، برای آمدنت
چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟
بگو چگونه بیایم چگونه آقا جان
به جستجوی تو و خیمه و بیابانت
به که قسم بخورم بی تو من کم آوردم
بس است این همه دوری بس است هجرانت
تو را قسم به صبوری قلب منتظران
عزیز فاطمه برگرد سوی کنعانت
عدالت علوی تو خواب این شهر است
فدای آن لبه ی ذوالفقار برانت
اگر چه لایق احسان تو نبودم من
همیشه شامل من بوده است احسانت
از این حجاب پر از ابر آسمان، آخر
ظهور می کند آن روی ماه پنهانت
🌹 ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَرَج🌹
دلدادگی💙
http://Sapp.ir/deldadegi
🔴🔴🔴🔴🔴#پایه عفت زنان مردان هستند.
وقتی زن و شوهر برای خرید بیرون می روند نوع رفتار مرد به نامحرم پیام میدهد❗️
این خانم نگهبان دارد❗️
بعضی آقایون در هنگام خرید کنار می ایستند...
خانم ها میروند با فروشنده سر قیمت چانه مےزنند❗️
آقافقط نقش عابر بانک را دارد...
پایه عفت زنان، مردان هستند خانمی که
میبیند همسر عفیفی دارد، که دنبال
آسایش و آرامش همسرش است، خودش عفیف میشود...
وقتی زن می بیند شوهرش غیور و
مسئولیت شناس است و عاشق همسرش
است،با خود میگوید من چرا باید
مردهای دیگر را جذب کنم⁉️
ولی اگر مردان از احساس مسئولیت
وتامین نیازهای عاطفی و مادی کم
بگذارد از عفت زنان کم میشود❗️
⭕️ مردی که به هر نحوی زن را مجبور میکند برود کار کند، نیازهای مادی
همسرش را تامین نمیکند و زن برای
تامین بخشی از نیازهایش میرود با
نامحرم تعامل می کند و از عفت خودش
کم میکند، مرد از غیرت فاصله می گیرد❗️
مثلا میگویند این خانم روابط عمومی بالایی دارد❗️
خدا نکند مردان ما در خدمت رسانی به ناموسشان کم کاری کنند❗️
که اگر اینطور باشد ما باید منتظر حوادث خطرناکی باشیم!
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
ڪارےکن اےشهیـد
بعضے وقتها نمیدانمدر گـرد وغبار
گنـاه این دنیا چهڪنم
مـرا جداکن از زمیـن
دستم را بگیرمیخواهم
در دنیاے تو آرام بگیرم...
رفیق شهیدم
#حسین معز غلامی
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
🔴🔴# بانوان منتظر بدانند...
🔹 رباب: در کربلا حضور داشت. شاهد شهادت همسرش و فرزند شیرخوارش بود! بعد از پایان فاجعهٔ کربلا و اسارت، در مدینه ساکن شد. دستور داد سقف خانه اش را بردارند و زیر آفتاب روزگار می گذراند! رباب به این روش، یکی از اثرگذارترین افشاگری ها را علیهِ یزید و یزیدیانِ زمان، محقق نمود.
🔸 ام البنین: دارای چهار پسر (عباس علیه السلام، عبدالله، جعفر، عثمان) که تمامی پسرانش در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، اما وقتی خبر شهادت امام زمانش را شنید، ناله اش بلند شد و گفت: «رگ های دلم را پاره کردی...»
🔺 مادر وهب: پیرزنی مسیحی که چندی نمی گذشت از آشنائیش با امام زمانش، اما در روز عاشورا شجاعانه به پسرش گفت: «به جای شیری که به تو داده ام از تو می خواهم جانت را در طَبَق اخلاص بگذاری و با دشمنِ امام تا سر حدّ شهادت مبارزه کنی...»
❄️ همسر وهب: در آخرین لحظات به شوهرش گفت: «جان من و تو هزاران بار فدای حسین! فقط از تو تقاضایی دارم در حضور امام، و آن اینکه تا وقتی به تو ملحق نشده ام وارد بهشت نشوی...»
🔆 همسر زهیر: فرستاده ای از طرفِ امام به خیمه زهیر آمد، خیمه پر از سکوت شد، و هنوز هم سکوت... ناگهان از گوشه ای صدای شیرزنی بلند شد: «چرا جوابش را نمی دهی؟ چه می شود به حضور امام بِرَوی و سخنش را بشنوی؟!» زهیر قیام کرد و از یاران عاشورایی امام زمانش شد...
📌 زینب: و تو ای بانو! کدام قلم می تواند تو را بنویسد؟! تو ای فراتر از اقیانوس...
📎 بانوان منتظر بدانند؛ زمینه سازی برای حکومتِ جهانی، هزینه دارد...
📚 از فرات تا فرات، ج۲، ص۱۳۶-۱۴۲
#از_عاشورا_تا_ظهور ۳۵
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
May 11
#فکر_کردن_درد_دارد
🔴🔴🔴#آدمِ غربزده کی میمیرد؟!
#جلال_آل_احمد
آدم غربزده #قرتی است. زنْصفت (افمینهEffemine = ) است. به خود خیلی میرسد. به سر و پُزش خیلی ور میرود. حتی گاهی #زیر_ابرو بر میدارد. به کفش و لباس و خانهاش خیلی اهمیت میدهد. همیشه انگار از لای زرورق باز شده است یا از فلان «مِزون» فرنگی آمده. ماشینش هر سال به سیستم جدید در میآید و خانهاش که #روزگاری ایوان داشت و زیرزمین داشت و حوضخانه و سرپوشیده و هشتی، حالا هر روز شبیه به یک چیز است. یک روز شبیه ویلاهای کنار #دریاست با پنجرههای بزرگ و سرتاسری و پر از چراغهای «فلورسنت». یک روز شکل کابارههاست. زرق و برق دارد و پر از «تابوره». روز دیگر هر دیواری یک رنگ است و تپه تپه مثلثهای از همه #رنگ، همه سطوح را پوشانده. یک گوشه رادیو گرام «های فیدلیتی» - گوشه دیگر تله ویزیون – گوشه دیگر پیانو برای دختر خانم، گوشه دیگر بلندگوهای «استره ئو فونیک» ... و #آشپزخانه و دیگر سوراخ سمبهها هم که پر است از فر گاز و رختشوی برقی و از این خرت و خورتها. به این طریق آدم غربزده وفادارترین مصرف کننده #مصنوعات غربی است. اگر یک روز صبح برخیزد و بداند که هر چه سلمانی و خیاطی و #واکسی و تعمیرگاه است، بسته شده دق میکند و رو به قبله دراز میکشد. گرچه نمیداند قبله کدام سمت است!
📚جلال آل احمد، غربزدگی، صفحات ۱۴۷ و ۱۴۸.
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
دلداده انقلاب
﷽🌼 #جلسه_شانزدهم مبحث#نردبان_آرامش #ِمدرس : استاد خورسندی ✋ سلام و عرض ادب ... قبل از هر چیزی عذ
﷽🌹
#جلسه_هفدهم
مبحث#نردبان_آرامش
#ِمدرس : استاد خورسندی
✋ سلام بر دوستان عزیز 🌸 امیدوارم عالی باشید
👏 در ابتدای جلسه ی هفدهم دعا میکنیم برای سیل زدگانی که در سراسر کشور وضعیت نامساعدی دارن و ارزوی مغفرت داریم برای جانباختگان 😔
👇👇👇👇👇
💢 بذارید یه مرور کوتاه داشته باشیم به قبل تا یه یادآوری بشه برامون 📊
🔷 ما یه |--| نردبون |--| داشتیم که گفتیم اگه ازش بالا بری به یه آرامش وصف نشدنی، میرسی ... 💡💡💡
😫 این نردبون مخصوص خسته هاست ... پس اگه خسته نیستی از سبک زندگی فراری یا تکراری ، فعلا نیا سمتش خواهشا 🙏
1⃣ پله اولش نظم در کارها بود
2⃣ پله دوم نظم در فضای ذهن
💥 تو پله ی اول گفتیم کارهات رو، روی زمان خاصی تنظیم کن. مثلا بگو از ساعت ۴ تا ۵ وقت چک کردن گوشی. یا از ساعت ۱۰ تا ۱۱ یه مطالعه ای انجام بدم خدای نکرده😳 زبونم لال😂
🔍زندگیت را ببر به سمت "نـظم"🔎
🔑 و تو نظم ذهنی -که اسمشا گذاشتیم کنترل ذهن- دو سه تا تمرین عاااالی خدمتتون تقدیم کردیم و گفتیم گوش و چشم و زبانت را کنترل کن تا ذهنت از آشفتگی در بیاد و بهترین جایی که میتونی گوش و چشم و زبانت را کنترل کنی در
🌹 نـــ ــــمــــ ــــا ز 🌹 می باشد
👀 تو نماز چشمت فقط باید به مهر باشه وقتی ایستادی ⁉️
👀 بایـد بـین پاهات باشـه، وقتـی تو حالت رکوعـــــــی ⁉️
👀 باید نـوک بینیت رو ببینی ، وقتی تو ســـــــجده ای ⁉️
👀 و باید روی زانوهات باشه چشمت، وقتی به حالت تشهد و سلام نشستی ⁉️
👌انگار داری به چشمات یاد میدی جاش کجاست و جایی غیر از جای خودش نباید بره
📩 جالبه بدونید اینا که گفتم ⬆ از مستحبات نمازه ☺️
👂گوشت را باید کنترل کنی و از صداهایی که اطرافت هست منصرفش کنی و بهشون توجهی نکنی ...
🗣 همه حواست باید به کاری باشه که داری انجام میدی و الفاظی که میگی
👅 و زبونت باید الفاظ خاصی را بگه و غیر از اون هر چی (اضافی) بگه، نماز بــــــاطــــــلـــــــه
📌 میبینید که آدم اگه سطح نمازشو ارتقا بده و به اداب نماز پایبند باشه، بهترین " کنترل ذهن " رو بدست خواهد آورد
🙏ببخشید یادآوری و مرورمون خیییییلی طولانی شد 😉😅😇
💫 💫 💫 💫 💫
3⃣📣 و اما پله ی سومی که احتمالا خییییییلی مشتاقید بدونید چیه، اسمش :
🔸"اصلاح مزاج و خواب" هست🔹
❓اصلاح مزاج یعنی چی حالا ؟؟؟
〽️ براتــــــــون توضیح خواهم داد
♻️ ببینید حکیمان و عالمان معتقدند هر چیزی در این دنیا از ترکیب چهار رکن اصلی، یعنی : [آب، آتش، هوا و خاک] تشکیل شده
🔻🔻🔻🔻🔻
✨ در تعریف مزاج انسان باید بگم : مزاج همون نزدیک بودن ویژگی های هر فرد به هر یک از این چهار عنصر هست
🔥آتش:مزاج گرم وخشک یا صفراوی
☁️ هوا:مزاج گرم و تر یا دَمَوی
💧 آب:مزاج گرم و تر یا بَلغَمی
🌒 خاک:مزاج سرد وخشک یا سودایی
💭 اینکه شما چه مزاجی دارید، دقیقش را باید از پزشکان طب سنتی سوال کنید ولی هر طبعی برا خودش ویژگی های خاصه جسمی و روحی داره مثلا👇
🗣 دموی ها بدنشون پر موست، استخوان بندیشون درشته و یا سودایی ها استخوان بندیشون لطیفه و عضله ای نیستن و رنگ پوستشون سبزه هست و یا صفرایی ها آدم های حسابگر و دقیق و آینده نگری هستند
🔻🔻🔻🔻🔻
⛑ هر کس باید با توجه به مزاج خودش کارهای زندگی خودش -مخصوصا رژیم غذاییش- رو تنظیم کنه ...
🌶🍑🍆 هر کس با هر مزاج یه سری خوراکی ها براش مناسبه و تو خوردن یک سری از خوراکی ها
⚠️ باید احتیاط کنه ⚠️
🔻🔻🔻🔻🔻
✅ اما چیزی که باید بدونید و احتمالا نمیدونستید اینه که :
◀شما با رژیم غذایی نا مناسب نسبت به مزاجتون ، دچار بهم ریختگی مزاج میشید و بهم ریختگی مزاج شما را هم از ❌لحاظ جسمی ❌و هم از لحاظ روحی، بهم میریزه
🍁 در چنین شرایطی به هیچ عنوان آرامش درونی نخواهید داشت !!!! حتی اگه پیش بهترین مشاوره ها برید
چون که مزاجتون بهم ریخته
🔻🔻🔻🔻🔻
🔴🔵⚫️ یه نکته ی خیلی مهم دیگه هم هست که اگه بگم بشدت تعجب خواهید کرد
😢 بعضـــــــــی افراد میگن آقا ما تمام تمرینات کنترل ذهن را که تو قسمت های قبل گفتید، انجام دادیم، ولی به اون اندازه که انتظار داشتیم نرسیدیم به کنترل ذهن و بعضی وقتا شکست میخوریم و فکرمون هی از این شاخه به اون شاخه میشه ...
❓❔ مــــشکل کجاست ❔❓
🔻🔻🔻🔻🔻
📛 متاسفم از اینکه اینو میگم ولی باید به عرضتون برسونم :
☠ هیچ وقت آدمی که در اثر مصرف مواد غذایی امروزی و فست فودها و سرخ کردنی های ناسالم، و یا استفاده از رژیم های غذایی غلط، مزاجش بهم ریخته
😒 به کنترل ذهن مطلوب و کامل نخواهد رسید و فکرش هیچگاه به ثبات دائمی نمیرسه 🤒 🤕 😷
📎 بیشتر در این رابطه صحبت خواهیم کرد، دعا برای سیل زدگان فراموش نشه... شب شما بخیر 🌹
#پایان_قسمت_هفدهم
🔴🔴🔴باقالی پلو باماهیچه
🔴خواهشا چند دقیقه این متن را با دقت مطالعه کنید
چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ,, افراد زیادی اونجا نبودن , سه نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود .
ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد , البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم , بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و بعد از اینکه صحبتش تمام شد رو کرد به همه ما ها و با خوشحالی گفت که خدا بعد از 8 سال یه بچه بهشون داده و همینطور که داشت از خوشحالی ذوق میکرد روکرد به صندوق دار رستوران و گفت این چند نفر مشتریتون مهمونه من هستن میخوام شیرینیه بچم رو بهشون بدم.
به همشون باقالی پلو با ماهیچه بده ، خوب ما همه گی مون با تعجب و خوشحالی داشتیم بهش نگاه میکردیم که من از روی صندلیم بلند شدم و رفتم طرفش , اول بوسش کردم و بهش تبریک گفتم و بعد بهش گفتم ما قبلا غذا مون رو سفارش دادیم و مزاحم شما نمیشیم, اما بلاخره با اصرار زیاد پول غذای ما و اون زن و شوهر جوان و اون پیره زن پیره مرد رو حساب کرد و با غذای خودش که سفارش داده بود از رستوران خارج شد .
خب این جریان تا این جاش معمولی و زیبا بود ، اما اونجایی خیلی تعجب کردم که دیشب با دوستام رفتیم سینما که تو صف برای گرفتن بلیط ایستاده بودیم ، ناگهان با تعجب همون پسر جوان رو دیدم که با یه دختر بچه 4-5 ساله ایستاده بود تو صف … از دوستام جدا شدم و یه جوری که متوجه من نشه نزدیکش شدم و باز هم با تعجب دیدم که دختره داره اون جوان رو بابا خطاب میکنه.دیگه داشتم از کنجکاوی میمردم ، دل زدم به دریا و رفتم از پشت زدم رو کتفش ، به محض اینکه برگشت من رو شناخت ، یه ذره رنگ و روش پرید . اول با هم سلام و علیک کردیم بعد من با طعنه بهش گفتم ، ماشالله از 2-3 هفته پیش بچتون بدنیا اومدو بزرگم شده . همینطور که داشتم صحبت میکردم پرید تو حرفم گفت ” داداش اون جریان یه دروغ بود , یه دروغ شیرین که خودم میدونم و خدای خودم” دیگه با هزار خواهشو تمنا گفت… اون روز وقتی وارد رستوران شدم دستام کثیف بود و قبل از هر کاری رفتم دستام رو شستم ، همینطور که داشتم دستام رو میشستم صدای اون پیرمرد و پیر زن رو شنیدم البته اونا نمیتونستن منو ببینن که دارن با خنده باهم صحبت میکنن ، پیرزن گفت” کاشکی می شد یکم ولخرجی کنی امروز یه باقالی پلو با ماهیچه بخوریم ، الان یه سال میشه که ماهیچه نخوردم .” پیر مرده در جوابش گفت ” ببین اومدی نسازی ها قرار شد بریم رستوران و یه سوپ بخریم و برگردیم خونه اینم فقط بخاطر اینکه حوصلت سر رفته بود ، من اگه الان هم بخوام ولخرجی کنم نمیتونم بخاطر اینکه 18 هزار تومان بیشتر تا سر برج برامون نمونده .همینطور که داشتن با هم صحبت میکردن او کسی که سفارش غذا رو میگیره اومد سر میزشون و گفت چی میل دارین ، پیرمرده هم بیدرنگ جواب داد ” پسرم ما هردومون مریضیم اگه میشه دو تا سوپ با یه دونه از اون نونای داغتون برامون بیار”
من تو حالو هوای خودم نبودم همینطور اب باز بود و داشت هدر میرفت ، تمام بدنم سرد شده بود احساس کردم دارم میمیرم … رو کردم به اسمون و گفتم خدا شکرت فقط کمکم کن . بعد امدم بیرون یه جوری فیلم بازی کردم که اون پیر زنه بتونه یه باقالی پلو با ماهیچه بخوره همین .ازش پرسیدم که چرا دیگه پول غذای بقیه رو دادی ماهاکه دیگه احتیاج نداشتیم . گفت داداشی ” پول غذای شما که سهل بود من حاضرم دنیای خودم و بچم رو بدم ولی ابروی یه انسان رو تحقیر نکنم ” اینو گفت و رفت .
یادم نمیاد که باهاش خداحافظی کردم یا نه ، ولی یادمه که چند ساعت روی جدول نشسته بودم و به درودیوار نگاه میکردم و مبهوت بودم … واقعا راسته که خدا از روح خودش تو بدن انسان دمید....نه؟؟؟
🔴همه ی ما می توانیم دلی را شاد کنیم هر یک به شکلی و اینکه اجازه ندهیم انسانیت و مهربانی و گذشت از زندگیهایمان بیرون برود ،آدمی بدون اینها با حیوان چه تفاوتی دارد؟؟
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دشمن به ما خیلی فشار بیاورد #قیام عاشورا اتفاق خواهد افتاد
#امام خامنه ای
http://Sapp.ir/deldadegi
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi