eitaa logo
بشارت وفتنه های آخرالزمان👹
1.7هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
7.6هزار ویدیو
75 فایل
⁦❇️⁩⁦❇️⁩ شواهد نشان میدهد در دوران پیش از ظهور قرار داریم بزودی خبرهایی مهمی جهان را شگفت زده خواهد کرد @deldadghann1401 ادمین کانال👇 @zeynab_ghanevatii 🌺🌺کانال فروشگاهی ام👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1782055167Ce2c04afb47
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
💠داستان "جعفر کذاب و مردم قم"💠 ✍قسمت اول على بن سنان موصلى مى گويد: بعد از رحلت امام حسن عسکرى (عليه السلام) عدّه ى از مردم قم به سامرا آمدند، آنها اموالى را به همراه خود آورده بودند که مى خواستند به امام (عليه السلام) تحويل دهند، واين رسم همه ساله آن ها بود که هر سال براى پرداخت وجوهات به سامرا مى آمدند. اين بار نيز در حالى که از رحلت امام (عليه السلام) اطلاعى نداشتند بار سفر به سامرا را بستند. وقتى سراغ حضرت (عليه السلام) را گرفتند ودانستند که ايشان به قرب الهى واصل شده اند، پرسيدند: وارث او کيست؟ مردم گفتند: برادرش جعفر. پرسيدند: او اکنون کجا است؟ گفتند: براى گردش و تفريح بيرون رفته است، واکنون سوار بر قايقى بر روى رودخانه دجله مشغول باده خوارى است، و گروهى از نوازندگان هم او را همراهى مى کنند. آن ها به همديگر نگاه کردند وباهم مشورت نمودند وگفتند: اين ها صفات امام (عليه السلام) نيست. يکى از آن ها گفت: بهتر است که بازگرديم و اين اموال را به صاحبان شان بازگردانيم. يکى از آن ها که ابو العبّاس محمّد بن جعفر حميرى قمى نام داشت، گفت: بهتر است بمانيم تا اين مرد ـ که مى گويند وارث امام است ـ بازگردد و به درستى، در مورد صحّت موضوع تحقيق کنيم. وقتى جعفر بازگشت، نزد او رفته و بر او سلام کردند و گفتند: آقا جان! ما مردمى از شهر قم هستيم. عدّه ى از شيعيان و مردمان ديگر قم نيز همراه ما هستند. وجوهاتى را براى مولى خودمان، امام حسن عسکرى (عليه السلام) آورده ايم. ـ آن ها کجا است؟ ـ نزد ما است. ـ آن ها را نزد من بياوريد! ـ اين اموال معمولاً خبرى شگفت انگيز دارند. ـ خبر چيست؟ ـ اين اموال به تدريج جمع آورى شده است، بدين ترتيب که هر شيعه مؤمنى يک يا دو سکّه طلا در کيسه ى نهاده وآن را مهر وموم نموده است. ما هرگاه به خدمت امام حسن عسکرى (عليه السلام) مشرف مى شديم، ايشان مشخّصات تمامى کيسه ها را از مقدار وجه گرفته تا نام صاحب آن ونشان مهرش، همه را مى فرمودند. ـ دروغ مى گوييد، برادر من چنين نمى کرد. اين علم غيب است. وقتى آن ها سخن جعفر را شنيدند، به يکديگر نگاه کردند. در اين حال جعفر گفت: آن اموال را نزد من بياوريد! آنان گفتند: ما در ازاى حمل وتحويل اين وجوهات از صاحبان آنها مزد گرفته ايم. وشرعاً موظفيم آن ها را بعد از ديدن نشانه هايى که امام حسن عسکرى (عليه السلام) مى فرمودند، تحويل دهيم. اگر تو امامى، دلايل خود را ارائه بده والاّ ما آن ها را به صاحبانشان باز خواهيم گرداند تا هر طور که خودشان مى خواهند عمل کنند. ⏯ ادامه دارد... 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
💠داستان "جعفر کذاب و مردم قم"💠 ✍قسمت دوم ( آخر ) وقتى جعفر اين مطلب را شنيد به نزد خليفه رفت، خليفه در سامرا بود. از او خواست که وى را در مورد جانشينى اش حمايت کند و اميدوار بود که اين اموال را تصاحب کند! خليفه آن ها را احضار کرد و گفت: اين اموال را به جعفر بدهيد! آنان گفتند: خداوند امير المؤمنين، را سلامت بدارد، ما مأموريم و در ازاى مزدى که گرفته ايم، وکالت اين اموال را به عهده داريم. اين اموال، امانت مردمى هستند که به ما امر نموده اند که آن ها را تنها پس از ديدن علامت يا نشانه ى ـ که دليل بر امامت امام باشد ـ تحويل دهيم و هر سال اين اموال را به امام حسن عسکرى (عليه السلام) عرضه مى نموديم، و ايشان پس از بيان علامت، آن ها را از ما تحويل مى گرفت. علامتى را که او ارائه مى داد، چه بود؟ تعداد سکّه ها وصاحبان آنها وديگر اموال ومقدار آن ها را ذکر مى نمود. وقتى چنين مى فرمود، ما آن ها را تحويل مى داديم، و بارها چنين کرده بوديم واين موضوع علامت ما بود. اما ايشان اکنون وفات يافته اند، واگر اين مرد صاحب امر هست، آنچه را که برادرش انجام مى داد، انجام دهد، والاّ ما آن ها را به صاحبانشان بازمى گردانيم. در اين حال، جعفر گفت: يا امير المؤمنين! اين مردم دروغ گو هستند، و به برادر من دروغى را نسبت مى دهند. اين علم غيب است. خليفه در پاسخ گفت: اين ها فرستاده مردم هستند، وخداوند فرموده است: وَمَا عَلَى الرَّسُولِ اِلاَّ الْبَلاغُ الَمُبِينُ (وظيفه فرستاده تنها ابلاغ پيام است) 📖سوره نور، آيه 54 جعفر (که انتظار شنيدن اين سخن را از خليفه نداشت) مبهوت شد ونتوانست جوابى بدهد. آن گاه آن عدّه گفتند: از امير المؤمنين مى خواهيم که دستور دهد تا مأمورى براى خروج ما از شهر تعيين نمايد تا ما را بدرقه کند. خليفه نيز دستور داد تا راهنمايى، آن ها را مشايعت کند. وقتى از شهر خارج شدند (وآن راهنما بازگشت،) نوجوانى زيبا که به نظر مى آمد خادم باشد، مقابل آنها رسيد و گفت: اى فلانى پسر فلانى! وى فلانى پسر فلانى! مولى خود را اجابت کنيد! آن ها گفتند: آيا تو مولى ما هستى؟ گفت: پناه بر خدا، من بنده مولى شما هستم. آن گاه با او همراه شدند. او آن ها را به سامرا بازگرداند و يک راست به خانه امام حسن عسکرى (عليه السلام) برد. مى گويند: وقتى وارد خانه شديم، فرزند او ـ يعنى قائم آل محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) ـ را ديديم که بر تختى نشسته است. مانند ماه مى درخشيد، لباسى سبز بر تن داشت. سلام کرديم وايشان پاسخ فرمود. آن گاه فرمود: اموالى که با خود داريد، مجموعاً فلان دينار است، وفلانى فلان قدر، وفلانى فلان قدر داده است. ويک يک همه را برشمردند واموال ديگر را نيز که پارچه وچيزهى ديگر به همين ترتيب مشخص فرمود، حتّى نوع بارها وچهارپايان خودمان را نيز بيان نمود. (با مشاهده اين دليل روشن) ، سجده شکر به جاى آورديم، وزمين را بوسيديم. آن گاه سؤالاتى را که داشتيم از حضرت (عليه السلام) پرسيديم، وايشان يک يک پاسخ فرمود، آنگاه اموال را تحويل داديم. ايشان امر نمودند که از آن به بعد هيچ وجهى را به سامرا نياوريم، زيرا در بغداد مردى را تعيين خواهند نمود که ما وجوهات را به او بسپاريم ونامه هاى حضرت (عليه السلام) به دست او به مردم خواهد رسيد. هنگامى که اجازه مرخصى فرمود مقدارى اسباب تکفين وتدفين به ابوالعبّاس محمّد بن جعفر قمى حميرى عنايت نموده، فرمود: خداوند پاداش تو را بزرگ گرداند! وقتى به گردنه همدان رسيديم، ابو العباس فوت کرد. از آن به بعد وجوهات را به بغداد نزد نوّاب مخصوص حضرت (عليه السلام) که نامه هى ايشان را به مردم مى رساندند، برديم. 📚کمال الدين، ج 2، ص 476 ـ 479، من شاهد القائم (عليه السلام) ، بحار الانوار، ج 52، ص 47 ـ 49 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
💥 وقوع علامت نهایی نزدیکی ظهور. در واقع با شهرک در نزدیکی پایتخت سوریه، جهان وارد فاز نهایی تحولات آخرالزمانی خود خواهد شد: ✅ إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ... فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا 🔺 امام علی علیه‌السلام حین بیان مراحل فتنه شام پیش از ظهور: چون دو لشگر در منطقه شام و سوریه، درگیر جنگ شوند (وقوع در سوریه)... سپس در انتظار و خسف (فرو رفتن در زمین) منطقه در سوریه باشید. 📚 الغیبۀ نعمانی صفحه ۳۰۵؛ الغیبۀ شیخ طوسی صفحه ۴۶۱؛ بحارالانوار مجلسی جلد ۵۲ صفحه ۲۱۶ و ۲۵۳ ✍ بنابراین مرحله بعدی فتنه شام قبل از ظهور، که به به عنوان و اولین نشانه از منجر خواهد شد، فرو رفتن شهرک واقع در منطقه غوطه شرقی دمشق پایتخت ، به درون زمین است. ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
12.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سی نفر از زن‌ها موقع ظهور عج رجعت می‌کنند .🧕یکی از این زن‌های رجعت کننده، ارایشگری بنام صیانه ماشطه ماجرایش را بشنوید. •┈—┈—┈✿┈—┈—┈ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
🔴🔴 قرائت سوره مومنون در روزهای جمعه باعث عاقبت بخیری میشود. 🔹 امام صادق علیه السلام : اگر کسی سوره مؤمنون را تلاوت کند خداوند آخر کار او را به سعادت و خوشبختی ختم می کند و اگر همواره در روزهای جمعه بر قرائت سوره «مؤمنون» مداومت داشته باشد جایگاه او در منزل فردوس خواهد بود.(۱) 🔹 پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کس سوره مؤمنون را در روز جمعه بخواند و به این امر مداومت نماید منزل او در فردوس اعلاء با پیامبران مرسل باشد و نیز فرمودند: اول و آخر این سوره از گنجهای بهشت است.(۲) 📚 (۱)ثواب الاعمال، ص ۱۰۸ 📚 (۲) درمان با قرآن، ص ۶۴ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
✅پویش ختم صلوات گروه پویش ختم صلوات مهدوی هر در گروه برگزار میشود 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸 🛑حتی اگر شده ب اندازه فرستادن یک صلوات در این کار نیک سهیم باشید 🛑صلوات مانند مداد و پاکن است گناهان را پاک میکند✅ و ثواب هارو مینویسد✅ ⁉️فرستادن یک صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان پاک و مطهر ایشان ثوابی دارن ک هیچ فرشته ای قادر ب شمردن ان نیست و پاداش ان فقط نزد پروردگار متعال است❤️ ✅ب نیابت از چهارده معصوم و بخصوص آقا امام زمان عج جهت سلامتی و ظهور اقا امام زمان عج و حاجت روایی همه شرکت کنندگان در این طرح بزرگ ختم صلوات ☆بزرگترین حاجتمون و اولین حاجتمون فرج آقامونه☆ 🔵ثوابش را هدیه میکنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🌸 {برای رفع گرفتاری جوانان و عاقبت بخیریشون و جهت سرو سامان دادن به زندگی و کارشون دعا کنید 🛑لطفا تعداد صلوات ذکر شده را فقط ب صورت عدد ارسال کنید: 👇👇👇👇👇👇 به آیدی زیر ارسال کنید @zeyanabghnavatii اجرکم عندالله 💗•••|↫ .صـــــــلوات 💗•••|↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شیخنا الاستادم آیت الله بهجت ره میفرمود کار خیر خود را کم دست نگیرید ،در هرکار خیری خود را به قدر نخود هم شده شریک کنید ،شاید همان کارخیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد. 👌ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است(توفیق زیارت،رفیق خوب،همسر و فرزند خوب و.. 👈انجام کارخیر اول، کارخیر دوم را براتون ارمغان میاره و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه.. ✅در حدیث داریم فرزند صالح میخواهی زیاد صدقه بده..صدقه دادن زمینه نسل صالح است.. صدقه تا هزار سال و تا ۷ نسل روی انسان اثر می‌گذارد.. 📚فضائل الصدقه_مهدی قاضی زاده http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
🔴 🔹با تعجب مشاهده کردم که... ✍ رفتم صفحه (کتاب اعمال) بعد. آن روز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، و مسجد، بسیج، هیئت، رضایت پدر و مادر و... فیلم تمام اعمال موجود بود، اما لازم به مشاهده نبود. خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماما برای من یاد آوری می شد. اما با تعجب دوباره مشاهده کردم: که تمام اعمال من در حال محو شدن است! گفتم: این دفعه چرا؟ من که در ایـن روز غیبـت نـکـردم!؟ جوان (مأمور الهی) گفت: یکی از رفقای مذهبی ات را مسخره کردی. این عمل زشت باعث نابودی اعمالت شد. خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و خنده و سرکار گذاشتن رفقا بودم. با خودم گفتم: اگه این طور باشه که خیلی اوضاع من خرابه! 🔺رفتم صفحه بعد، روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم. اما کارهای خوب من پاک نشد. با اینکه آن روز هم شوخی کرده بودم، اما در این شوخی ها، بارفقا گفتیم و خندیدیم، اما به کسی اهانت نکردیم. غیبت نکرده بودم. هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین، شوخی‌ها و خنده‌های من، به عنوان کار خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شکر. 📚سه دقیقه در قیامت ❁๑🍃๑🥀๑🍃๑ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960
✳️ زندانی در بهشت! 🔻 ...ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد. چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابه‌لای باغ‌های بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه می‌کند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق است اما یک بار به ناحق شخصی را در میان جمع برد. او را این‌طور نگهداری می‌کنند تا آن شخص به این‌جا بیاید و او را حلال کند. ...من و مادرم غرق تماشای نعمت‌های بهشتی بودیم که ناگهان مادرم دستی روی شانه‌ام گذاشت و گفت: پسرم دیگر وقت خداحافظی است. هنوز وقت تو نرسیده که به این‌جا بیایی... 📚 برگرفته از کتاب | حق‌الناس در تجربه‌های نزدیک به مرگ 📖 ص ۸ •┈—┈—┈✿┈—┈—┈ http://eitaa.com/joinchat/64094406Cdc1aa61960