eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
232 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب، زود ميخوابم بايد باهم حرف بزنيم | | @deli_ism
سلاااااااااام✋☺️ اين روزا همه از اينكه خيييلى وقته توخونه ايم خسته شديم😓😴 شايد هممون به يه انرژى هايى نياز داريم😜💪 تو اين كانال ميخوايم اين انرژى رو براى هم بوجود بياريم✌️💜💙💚💛🧡❤️ خوشحال ميشيم شماهم به ما پيونديد💁‍♀😍😌💝 منتظر حضور گرمتون هستيم🍃🌹🌸🌺✨✨ پشيمون نميشيد😊😉 امتحانش مجانيه رفيق☺️🎈 اينم لینک كانالمون👇😍 https://eitaa.com/ghroghati
هدایت شده از حاج بیخیال!
از طرفی چشمِ تو👀♥️ از طرفی پا کی امــــــــ😬ــ آخ که پیشانی اتــــــــــــــــ😑ــ وای‌مسلمانی‌امـــــــــــــــــــ🤦🏻‍♂ــ!
دِلیسم | Deliism
از طرفی چشمِ تو👀♥️ از طرفی پا کی امــــــــ😬ــ آخ که پیشانی اتــــــــــــــــ😑ــ وای‌مسلمانی‌امــــ
. . مصداقــ حدیثیمــ بھ‌ شایستھ‌ ترینــ شکلــ (اَلناس‌ُحَرْیصُ)منمــ‌ و(مْا مُنِعْ)اشــ تو از دݪ‌برآید و بر دݪ نشیند°•↯‌‌ [@Oshaghsz] . . جهت‌صیقل‌روح 🌿°•... ^^
@deli_ism ♥
همرنگ گونه‌ های تو مهتابم آرزوست چون باده لب تو می نابم آرزوست ای پرده پرده چشم توام باغ‌ های سبز در زیر سایهٔ مژه‌ات خوابم آرزوست | | @deli_ism
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه، محو تماشای نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید، تو به من گفتی: از این عشق حذر کن! لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن، آب، آیینه عشق گذران است، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است، باش فردا، که دلت با دگران است! تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن! با تو گفتم:‌ حذر از عشق!؟ ندانم! سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم، نتوانم! روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد، چون کبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم، باز گفتم که: تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم، نتوانم! اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب، ناله ی تلخی زد و بگریخت اشک در چشم تو لرزید، ماه بر عشق تو خندید! یادم آید که: دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیدم. نگسستم، نرمیدم. رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم، نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم، نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم! | | @deli_ism
صبح، خورشيد آمد دفتر مشق شبم را خط زد؛ می‌روم… دفتر پاک نويسی بخرم! زندگی را بايد از سر سطر نوشت… | | @deli_ism
بوسیدمش و یک نفس تا خانه مان دویدم آن روز همه چیز زیبا بود، حتی قار قار کلاغ... | | @deli_ism
آلبومی دارم پر از عکس های تو که فقط پنجشنبه ها بازش می کنم و می نشینم به تماشایت قهوه ای را تلخ می نوشم و با شیرینی نگاهت خودم را به جمعه ای دیگر می رسانم... تو تنها دلخوشی پنجشنبه های منی | | @deli_ism
@deli_ism ♥
گفتی‌ام: «درد تو عشق است و دوا نتوان کرد» دردم از توست، دوا از تو چرا نتوان کرد؟!! | | @deli_ism