eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
232 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
مجتهدها هم اگر مانندِ من عاشق شوند؛ شانه بر مویِ سرِ معشوق واجب میشود | | @deli_ism
قو‌ تنها پرنده ایه که یک بار عاشق میشه و برای همیشه به پای عشقش میشینه و تو تمامِ زندگی هر کاری برای راحتیِ عشقش انجام میده؛ قو تنها پرنده ای هست که زمان مرگش رو میدونه و یک هفته مونده به مرگش میره جایی که برای اولین بار جفتش رو دیده و عاشقش شده. یک روز مونده به مرگش یه آواز برای جفتش میخونه که به بهترین و زیباترین آواز پرندگان معروفه و بعد سرشو روی بال هاش میزاره و میمیره... @deli_ism
چند گویی قصهٔ ایوب و صبر او، بس است! بیش از این ما صبر نتوانیم، آن ایوب بود...☹️ | #وحشى_بافقى | @deli_ism ♥
خیلی ها دوست دارند جایِ آدم معروف ها سیاستمدار ها و یادکتر، مهندس ها باشند من امادلم می خواهد جایِ کسی باشم که تو عزیزم صدایش می زنی!. | | @deli_ism
عجب شقّ الغزل هایی شده با رویِ ماهِ او!! پُرم از شعرهایی که نگفتم از نگاهِ او... قطارِ عقل می پیمود ریلِ روزگارم را؛ که دیدم ناگهان چپ کرد.. سمتِ ایستگاه او همیشه اِشتباهی بود آن لبخند شیرینـش وَ من شاعِر شدم امروزه از آن "اشتباه" او.. چه سَهل آشفته ام خواندند این مردم.. نفهمیدند پریشان ست حالـَم دستِ موهای سیاهِ او.. "زلیخا! وصل، ممکن نیست حتی با دَمِ تهدید؛" که یکسان ست احسان و شکنجه در نگاهِ او.. | | @deli_ism
و خداوند شب را برای دوست داشتن تو آفرید... @deli_ism ♥
بت پرستی میکنم اما یقین دارم شبی؛ با حضورت کافری چون من به ایمان میرسد | | @deli_ism
یکی باید باشه بگه ببین حتی اگه قرار نیست چیزی درست بشه، عیب نداره! باهم همه چیو تحمل میکنیم..! :) @deli_ism
"دلم برایت تنگ شده" و گاهی یک شعر بلند می تواند تنها چهار کلمه داشته باشد...! | | @deli_ism
هیچ چیز رو تو این دنیا سخت نگیرید به جز دستاش... | #داستان_دست‌ها 👫 | @deli_ism ♥
عید اون روزیه که دلت واسه کسی تند بزنه... @deli_ism
هر تار مویت یک غزل یا یک ترانه یک جاده صعب العبور بی کرانه وقتی نگاهت میکنم هر بار، در من شعری قیام می کند با این بهانه خورشید را دیدم پریشان در خیابان دنبال تو می گشت هر خانه به خانه دیشب غزل خواندی، رباعی گفت؛ ای کاش من هم غزل بودم، از اول، عاشقانه شب، کوچه باغ خلوت و باران، دوتایی دنبالْ بازی، خاطرات کودکانه جِر میزنی و بیشتر دل میبری با انجام این رفتار های بچه گانه آیا اجازه میدهی مانند کوهی باشم برایت تا ابد یک پشتوانه آیا اجازه میدهی در قلب پاکت مانند گنجشگی بسازم آشیانه یک لحظه بنشین تا که این شاعر بگیرد الهامی از این چشم های شاعرانه ساده بگویم دوستت دارم عزیزم بی شیله پیله، از ته دل، صادقانه | | @deli_ism