حتی اگه روی آب هم راه بری، یه عده پیدا میشن که بگن روی آب راه میره چون شنا بلد نیست...
@deli_ism ♥
«و قُل لِلَذينَ وَعدوا بِالبَقاء. إنَ البَقاء لله وَحدهُ»
و به همهی آنان که قول ماندن دادهاند بگو: «تنها خداست که میماند.»
@deli_ism ♥
#غسان_کنفانی يه نصیحت پدرانه قشنگ داره ک میگه میگه:
به کسی که برایت نمینویسد، مزاحمِ روزهایت نمیشود، دربارهات نمیخواند، مهم ترین تاریخ های تو را حفظ نمیکند و زندگی ات را پُر از کارهای شگفت انگیز نمیکند، وابسته نشو...
@deli_ism ♥
در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تورا مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم...
| #سیدحمیدرضا_برقعی |
@deli_ism ♥
یک وقت هایی
بعضی شباهت ها
آدم را نصف جان میکنند...
مثلا صدایی که شبیه صدایش باشد..
خنده ای که شبیه خنده هایش...
و امان از چشم هایی
که شبیه چشم هایش باشند...!
| #رضا_کریم_پور |
@deli_ism ♥
توی یه دنیای دیگه، تو هم من رو دوست داری، همونقدر که من تو رو. با هم زندگی می کنیم، با هم پیر میشیم، با هم می میریم. ما رو کنار هم دفن میکنن، از خاکمون یه سرو بلند قد میکشه تا آسمون، همه پرنده های دنیا میان رو شاخه ها خونه میسازن. تموم میشه آوارگی. سبز می مونیم من و تو، برای همیشه.
| #حمید_سلیمی |
@deli_ism ♥
بعد از ظهرهای جمعه، حول و حوش ساعت هفت
منتظر تماسش بودم، زنگ می زد و کلی شاکی بود!
می گفت: نمی بینی هوا چقدر لعنتی شده؟!
تو فکر نمی کنی شاید من دلم قهوه می خواهد؟!
شاید من دلم می خواهد وسط خیابان کلافه ات کنم!
اصلا دلم می خواهد بازویم را نیشگون بگیری!
واقعا که چقدر بی فکری...
آنقدر می گفت تا بگویم: یک ساعت دیگه دم در کافه...،
عزیزم بعدازظهر جمعه است
هوا هم که لعنتی شده،احیانا من نباید به تو زنگ بزنم؟!احیانا دلت دیوانه بازی نمی خواهد؟!
هر چند مدت هاست نمی آیی اما من مثل هر هفته آماده شده ام یک ساعت دیگه دم در کافه...
| #علی_سلطانی |
@deli_ism ♥
هدایت شده از | تَبَتُّـل |
ترس من همین بود؛
روزی تو غریبهترین کسی باشی
که همه چیزت را میدانم.
#امیر_مازندرانی