eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون حسینی التماس دعای فرج 🦋💖🌟🌙✨💖🦋
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زيباست صبح، وقتی روی لب‌هايمان ذكر مهربانی به شكوفه می‌نشيند ❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود 🏳خدايا... روز‌‌مان را سرشار از آرامش عشق و محبت کن🌸 سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🦋💖🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴
مـولای من... گـمانم عـمرم قـد ندهـد بگـو وعـده ی دیـدار کـمی نزدیکـتر آیـد... @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌴☀️✋ســـلام روزتون زیبا🌻 🍃☀️🌙جهان، به کسانی که برای کوچکترین داشته‌ها شاکرند 🍃🌻⛰ و بر نداشته‌ها کمتر غر می‌زنند، بیشتر می‌بخشد. 🍃🌸آنها نعمات بیشتری را از هستی جذب می‌کنند. 🍂🌼فردا دیر است 🌻همین امروز جوانه بزن 💐همین امروز تغییر کن ☀️همین امروز رشد کن . 🍃🌴☀️"امروز شکرگزار داشته‌هایمان باشیم" @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
عصر روز چهارشنبه، بيست و سوم ذى الحجّه است. ما به منزلگاه "زُباله" رسيده ايم. تقريباً بيش از نيمى از راه را آمده ايم. امام دستور توقّف در اين منزل را مى دهد و خيمه ها بر پا مى شود. همسفرم! آنجا را نگاه كن! اسب سوارى از سوى كوفه مى آيد و با خود نامه اى دارد. او خدمت امام مى رسد و مى گويد: "نام من اياس است. چهار روز قبل، ابن اشعث فرمانده نيروهاى ابن زياد اين نامه را به من داد تا براى شما بياورم". من با تعجّب از او مى پرسم چطور شده است كه فرمانده نيروهاى ابن زياد، براى امام حسين(ع) نامه نوشته است؟ نزديك او مى روم و در اين مورد از او سؤال مى كنم. او مى گويد: "وقتى كه مسلم به مرگ خود يقين پيدا كرد از ابن اشعث (فرمانده نيروهاى ابن زياد) خواست تا نامه اى را براى حسين بنويسد و او را از حوادث كوفه با خبر كند. ابن اشعث چون به مسلم قول داده بود به قول خود وفا كرد و مرا مأمور كرد تا اين نامه را براى حسين بياورم". امام نامه را باز مى كند و آن را مى خواند. ابن اشعث نوشته است كه مسلم در آخرين لحظه هاى زندگى خود، اين پيام را براى امام حسين(ع) داشته است: "من در دست دشمنان اسير شده ام و مى دانم كه ديگر شما را نمى بينم. اى مولاى من! اهل كوفه به من دروغ گفتند". اشك امام جارى مى شود. آرى! حقيقت دارد، مسلم يار با وفاى امام، مظلومانه شهيد شده است. امام در حالى كه اشك از ديدگانش جارى است، رو به آسمان مى كند و مى گويد: "خدايا! شيعيان مرا در جايگاهى رفيع مهمان نما و همه ما را در سايه رحمت خود قرار بده. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فرق روز خوب و روز بد را حال ما تعیین میکند و فرق حال خوب تا حال بد را ذهنمان.... اگر ذهن مثبت اندیش باشد حال خوب و روز خوش است و اما امان از ذهن منفی که حال را بد و روز را تباه میکند... مراقب ذهنتان باشید شاید امروز روز شانستان باشد ولی با ذهن منفی نتوانید درکش کنید و ازش بگذرید! دوست من دنیا در دستان توست🍃🌸 @delneveshte_hadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری با همه غماش تنها یه خوبی که داشت شوق زیارت تو بیشتر تو دل ما کاشت . . . خرابه حالم چطوری بی تو‌ طی شده یکی دو سالم😭 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
🌱✨ میگفت: داشتم بہ این فڪر میڪردم ڪہ بہ بانوان شهیده‌ے سرزمینم بگم رفیق شهید دیدم زشتہ اصلا روم نمیشہ خانما بہ اقایون شهید نگین رفیق شهید اگہ الگوتونن بگین برادر شهید... ✨🥀 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
💡 امـروز[شمـا جـوانان]عنـاصـر مؤثـرید، ولےفـرداسـٺون‌های‌انقلاب‌هسٺـید. توجہ‌ڪنید.. انقـلاب‌را بـا ریشہ‌هاو مبانۍفڪری ‌ومنطقۍاش‌بہ‌ درستۍبشناسید!. 🌿 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
😍❤️ به رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. 💪 این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید🌿 مقام معظم رهبرے🌱🌸 @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
✅ جبهه؛ دانشگاه حقیقی به مناسبت هفته دفاع مقدس، برنامه خاطره‌گویی توسط دکتر کمالی در دانشگاه معارف اسلامی برگزار گردید. دکتر کمالی در تبیین ویژگی‌های رزمندگان گفت: جبهه به تمام معنا یک دانشگاه بود. درسی که دانشجویان در این دانشگاه می‌آموختند درس ایثار، حماسه، ایمان، عرفان عملی و ولایت‌پذیری بود. مشاهده فیلم: https://maaref.ac.ir/جبهه؛-دانشگاه-حقیقی/ مدیریت امور دانشجویی و فرهنگی دانشگاه معارف اسلامی
✨🌸✨ 🌸✨ ✨ اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسه‌ای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه می‌نوشید؟ شاگردان یک‌صدا جواب دادند: از کاسه گلی. استاد گفت: " ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسه‌ها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍ‌یتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا می‌کند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را... " @delneveshte_hadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱 میکُشه مارو فراق... _قريبٌ من القلب و لو بيننا ألف بلد به قلبم نزديكي، حتي اگر بينمان هزار شهر فاصله باشد... @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
شبتون حسینی 🌟✨🌙
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زيباست صبح، وقتی روی لب‌هايمان ذكر مهربانی به شكوفه می‌نشيند ❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود 🏳خدايا... روز‌‌مان را سرشار از آرامش عشق و محبت کن🌸 سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🦋💖🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴
بگو با خستگان ، صبح سعادت سر زد از خاور مشام جان معطر می شود ار نکهت دلبر سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن که ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر   @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
از عارفی پرسیدند: روی نگین انگشترم چه حك کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و وقتی غمگین شدم به آن نظر کنم ؟ گفت حك کن... می‌گذرد!!!! @delneveshte_hadis110
🕰 **** ماه مهر از را رسید. بعضی از برگها روی زمین پهن بودند و بعضی هنوز امید داشتند، برای ماندگاری بر شاخه‌‌های درختان. ولی همه عاقبتِ برگهای خزان زده را می‌دانیم بالاخره همه‌شان بر زیر پای عابران فرش می‌شوند. همیشه برایم سوال بود که آیا برگها هم عاقبتشان را می‌دانند که در آن بالا ماندگار نیستند؟ برای من پاییز فصل نامهربانیست. چون همیشه و هر ساله فقط با پاییز خلوت کردم، نه با هیچ فصل دیگری، با او درد و دل کردم. از تنهایی‌ام گفتم و از حس عشقی که هیچ وقت نداشتمش، گاهی او هم با من گریه کرد و من زیر قطرات اشکش قدم زدم. ولی در آخر او رفت و من تنهاتر شدم و چشم انتظار دوباره آمدنش. شاید هم نامهربان نبود، فقط خیلی تنها بود. ولی پاییز امسال برایم با تمام سالها فرق داشت. دیگر حس عشق نبود بلکه خود عشق بود دلم می‌خواست لحظه‌لحظه‌هایم را برایش بگویم. پاییز مهربان شده بود. وارد شرکت شدم و جلوی در کفشهایم را روی پادری سُر دادم تا آبش گرفته شود. بلعمی گفت: –این چه وضعه؟ خب یه چتر برمی‌داشتی. دستی به دامنم کشیدم و براندازش کردم. لباسم کمی خیس شده بود و باعث شده بود کمی لرز به تنم بیفتد. –آخه من چه می‌دونستم یهو بارون می‌گیره بلعمی جان، مگه علم و غیب دارم. حالا شانس آوردم بارونش زیاد تند نبود. –امروز از صبح هوا ابری بود دختر. –واقعا؟ من اصلا حواسم نبود. سرم را بلند کردم تا به طرف اتاقم بروم. دیدم جلوی در اتاقش دست به سینه ایستاده و با لبخندی بر لب نگاهم می‌کند. به پاییز گفته بودم که دلم می‌خواهد وارد شرکت که شدم اولین نگاهم با چشم‌های او تلاقی شود. پس این فصل تصمیمش را گرفته بود برای مهربانی. هر چه لرز در تن داشتم همان لحظه تبدیل به گُر گرفتن شد. نمی‌دانم در چشم‌هایش چه داشت که همانجا مرا خشکاند. بلعمی نگاهی به من انداخت و مسیر نگاهم را دنبال کرد. هنوز به مقصد نرسیده بود که راستین داخل اتاق شد و اسمم را صدا زد. بلعمی گفت: –چرا خشکت زده بدو برو داره صدات میزنه. به اتاق رفتم و گفتم: –سلام. ببخشید اگر اجازه بدید برم تو اتاقم یه کم لباسام رو خشک کنم و بعد... فوری اسپیلت را روشن کرد و روی درجه‌ی بالا گذاشت. بعد صندلی برداشت و در مسیر گرمای آن نزدیک میز گذاشت و گفت: –بشین اینجا. می‌خواستم یه خبری رو بهت بگم. تشکر کردم و روی صندلی نشستم و پرسیدم: –اتفاقی افتاده؟ نزدیک‌ترین صندلی را به من انتخاب کرد و نشست. –یادته چند وقت پیش دوستم رامین برای کار انجام دادن اینجا امده بود؟ –بله، خب الان چی شده؟ –اون موقع که ما باهاش کار انجام ندادیم البته به اصرار تو، رفت سراغ یکی از مشتریها، مشترکی که خباز بهش معرفی کرده بود.الان بهم زنگ زدن گفتن به مشکل خوردن و رامینم معلوم نیست کجا غیبش زده. درصد خودش رو برداشته و رفته، سندی هم که واسه ضمانت بهشون داده دست ساز بوده و اصلا همچین ملکی وجود نداشته. با دهان باز نگاهش کردم. –خب کاش شما به اون مشتریه می‌گفتید باهاش کار نکنه. بلند شد و قدم زد. –من از کجا می‌دونستم. اگر تو مانع نمیشدی خود ما جای اونا بودیم. 💖🌹🦋💖🌹🦋💖🌹🦋 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
🌼 🌼 گوش کن خواهرے! قرار نیسٺ چوݩ مڹ و تو چادر بہ سر داریم نگاهماڹ بہ هم جنس هایماڹ رنگ غرور داشته باشد حس برترے و خود بینے بگیرد قرار نیسٺ چوݩ مڹ و ٺو حجابماڹ (فقط حجابمان) برتر اسٺ تماما و از همه نظر برتر باشیم قرار نیسټ دید خودماڹ بہ وضعیتماڹ را بالا و بالا تر ببریم مامور شده ایم که با خلق و خوے خوبماڹ خواهرهایماڹ را هم تشویق کنیم قرار نیسټ چون خودماڹ روے یک تار مو حساسیم با آنهایے ڪہ هنوز(درک نکرده اند فلسفه ے حجاب را) قطع رابطہ کنیم قرار نیسٺ دوستماڹ را رها کنیم مامور نشدیم کہ مغرور شویم مامور شدیم ڪہ ✅ اگر لایق بودیم پند دهیم👌 مامور نشدیم که قاضے شویم و حکم صادر کنیم مامور شدیم✅ که از عواقب بد بگوییم👌 نکند میاݧ پند و اندرزهایے کہ بہ خواهرٺ میکني اخم بر چهره بیندازے و صدایت را کلفت کنے و دم بزنے ایڹ جور اگر عمل کني خدا لیاقتِ هدایتِ دیگران را به ما نمیدهد یادٺ نرود خودٺ هم از هماݧ اول چادر بہ سر نداشتي واقعہ اے رخ داد و درونٺ انقلاب کرد چه قدر زیبا میشود اگر زمینه اے فراهم کنے براےیک انقلاب جدید انقلابے از جنسِ اسلامے با رنگ و بو و منشِ یک بانوے ایرانے اللهم صل علے محمد وآل محمد وعجل فرجهم @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم فدای نام تو يا صاحب‌الزمان قربان آن مقام تو يا صاحب‌الزمان جان ميدهم بخاطر يک لحظه ديدنت دل عاشقٍ سلامِ تو يا صاحب‌الزمان @delneveshte_hadis110
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زيباست صبح، وقتی روی لب‌هايمان ذكر مهربانی به شكوفه می‌نشيند ❤️و با عشق، روزمان آغاز میشود 🏳خدايا... روز‌‌مان را سرشار از آرامش عشق و محبت کن🌸 سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴
منتظرم تا که بیایی و تا آمدنت درس اطاعت را با تبعیت از ولایت فقیه مشق می کنم @delneveshte_hadis110    <====🍃🏴🏴🍃====>