eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
4هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
خدای عزیزم اگر امروز امیدم را از دست دادم لطفا به من یادآوری کن که برنامه های تو برای من از آرزوهای خودم برتر است.   🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🪴 🪴 🌿﷽🌿 🔰دیگه داشت ماه مهر ، اولین سال تحصیلی تمام میشد و بچه های سال اول ، هم با مدرسه آشنا شده بودن ، هم با معلم ها و نظام تعلیم و تربیت 💠 روز به روز خودش رو بیشتر نشون میداد ،از نظر مذهبی هم واقعا هم از نظر رفتاری و هم اعتقادی ، یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود، سعید ، پسردائی هم مونده بود تو دو گانگی یا باید رفتار خشک و متعصبانه پدرش رو به پای اسلام می نوشت ، یا باید رفتار متعادلانه آقا هادی رو به عنوان رفتار اسلامی می پذیرفت 👈 اما ساسان ! هنوز حواس به اون بود و به راحتی ازش دل نمی کند ، از طرفی میدید گاهی عاشق مطالب دینی و قصه های قرآنی هست ، اما از طرفی میدید از درون ناراحت هست و گاهی یه گوشه ای گریه می کنه و معلوم هست گریه به دلیل دوری از خانواده و دلتنگی نیست ✳️ حالا این بود که تونسته بود نظر همه حتی مسئولین مدرسه رو جلب کنه ، مخصوصا مدیر مدرسه که بسیار راضی بود و تو همین کمتر از یک ماه که مدرسه ها باز شده بود، به استعدادش پی برد و اجازه میداد زنگ های تفریح ، برای بچه ها حرف بزنه و داستان های دینی و مذهبی برای بچه ها بگه 👈 واقعا اگر همه معلم ها و مدیرهای مدارس این طور می شدن، چه بهشتی می شد 💠 گاهی اوقات تو مدرسه وسط حرفهاش ، سعید میگفت نه ، اینجوری نیست چون بابام یه جور دیگه گفته ! اما با استدلال بهش یاد میداد که حرف درست این هست ، سعید مدام توی فکر می رفت که واقعا حرف کدوم رو قبول کنه ، ازکدوم نوع تفکر و رفتار ، الگو بگیره؟ 🌀 اما باز هم تمام فکر و دهن ، روی ساسان متمرکز شده بود. تصمیم گرفت موضوع را با پدرش در میون بگذاره آقا هادی بعد اینکه با دقت تمام حرفهای پسرش رو گوش کرد بهش گفت... ادامه دارد... : 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه نزدیک به مرگ خانم لودمیلای روسی درباره سقط جنین. ایشون چندین بار سقط جنین در زندگیش انجام داده بود که در تجربه ای نزدیک به مرگ، صحنه‌هایی رو می‌بیند که... ✅خوشحالیم از اینکه چندین نفر تاکنون تماس داشته اند و با خواندن این کتاب، از سقط جنین صرف نظر کرده اند. 📙این تجربه و چند ماجرای دیگر مکتوب شده و در کتاب اثر گروه شهید هادی منتشر شد 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
منتظرالمهدی: ┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‏ کرد گره از مشکل پیچیده ی ما وا می ‏کرد کاش می ‏آمد و با آمدنش از ره لطف قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می ‏کرد… 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
🪴 🌿﷽🌿 در كتاب اثنى عشريه و همچنين در كلمه طيبه مرحوم حاجى نورى رضوان اللّه تعالى عليه است شيخ شوشترى رضوان اللّه تعالى عليه هم در ضمن مواعظش نقل فرموده : عابدى هفتاد سال خدا را عبادت كرده بود، يكروز زن زيبائى در خانه اش را مى كوبد و در خواست ميكند كه شب را در خانه اش ‍جا بدهد. عابد اول خود دارى كرد ولى زن اصرار زيادى ميكند عابد چون جمال و زيبائى او را ديد فريفته مى شود، آرى چون ديده بديد دل در آن آميز. آن زن زانيه دل عابد را برد و بالاخره عابد بخانه زن منتقل مى شود و دارائيش را تقديم آن زن هرجائى مى كند. يك هفته گذشت در ظرف اين مدت يكباره عبادتهايش را رهاكرد، معلوم مى شود همان هفتاد سال عبادتش هم روح نداشته ، صورت بوده ولى جان نداشته ، پس از گذشت يك هفته يك مرتبه بهوش آمد كجا بودى و كجا آمدى . درچه صعودى بودى و چگونه سقوط كردى اگر مرگت در اين حالت برسد كجا مى روى و باكى محشور مى گردى ؟ لطف حق به فريادش رسيد هفتاد سال بظاهر رو به خدا آورده هرچند حقيقت هم در كار نبود امّا خدا او را بخودش واگذار نكرد يك مرتبه لرزيد و گريست و توبه كنان و پشيمان و ناراحت بسر زنان از جاى حركت كرد برود، زن گفت كجا چى شده ؟ گفت : هفتاد سال عبادتم را بياد آوردم كه در خانه حق بودم و حال مى بينم از درگاه او دور شدم واى ... حركت كرد برود زن گفت : تو را به خدائى كه مى پرستى اگر رفتى توبه كنى دعا كن خدا به من هم توفيق توبه بدهد. عابد بيرون آمد جائى سراغ نداشت مستقيم به مسجد آمد تا شب را در آنجا بماند. ده كور در مسجد جا داشتند يكى از همسايگان هر شب ده گرده نان براى آنها مى فرستاد عابد هم كنارى نشست ده گرده نان را آوردند و جلو كورها گذاشتند و رفتند. عابد چون گرسنه بود نان يكى از آنها را برداشت ، كور دست دراز كرد نان را نيافت ناله و فرياد برآورد، كى نان مرا برداشته امشب من از گرسنگى چه كنم ؟ اينجا عابد به نفس خود گفت تو گريزپائى اگر از گرسنگى هم بميرى سزاوار هستى تا اين كور بى نان بماند، فورا نان را پيش كور گذاشت ، آن شب آخر عمر عابد گنهكار بود، هنگام جان گرفتنش ملائكه حيران شدند كدام دسته جان او را بگيرند آيا ملائكه اى كه ماءمور عذاب هستند يا ملائكه رحمت . ندا رسيد اعمال او را بسنجيد، هفتاد سال عبادت و يك هفته معصيتش را سنجيدند، ديدند معصيتش مى چربد، اينجا رحمت خدا به فريادش رسيد يا من سبقت رحمته غضبه اى خدائيكه رحمتش بر غضبش پيشى گرفته ، ندا رسيد: دزديدن گرده نان را با شرمسارى كه پس از آن پيدا كرد را بسنجيد. اينجا حساب فضل است ديدند سنگينتر در آمد. آرى همان لحظه شرمسارى و توبه و پشيمانى نزد خدا ارزش داشت همان صرفنظر كردن از گرده نان و پس دادن به كور به فريادش رسيد و با حسن عاقبت جانش را گرفتند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
ندارم من به غير از تو اميدى زمن بگدر گنه ديدى نديدى شود گر بحر رحمت در تلاطم نمايد صاحب خود را گنه كم تو غفّار الذّنوبى و توستار منم مجرم منم عبد گنه كار ندانستم اگر كردم گناهى توآگاهى زحال من الهى به غير از درگه لطف تويارب كجا روآورم در اين دل شب به جزباب تو درها جمله بسته گدائى بر در عفوت نشسته به اسم اعظمت اى حىّ يكتا ببخشايم ببخشايم ببشخا كسى يارب چوتو بخشش ندارد تن من طاقت آتش ندارد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>