eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.1هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
4هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🌿﷽🌿 :منوچهر مرا نشان داد و گفت اين كه بزرگ تر است! چرا او خجالت نمي كشد؟ - .حرف حساب جواب نداشت. خواهرانم از راه رسيدند – با شوهر و فرزندانشان پدر و مادرم شكسته شده بودند. مادرم آن طراوت و شادابي سابق را نداشت. نمي دانم از گذر ايام بود يا از اندوه شكست من. رفتار پدرم آرام تر و پخته تر شده بود. شوهر نزهت جا افتاده شده بود. ولي بچه ها بزرگ شده بودند. خجسته شوهر داشت. خدمتكار جديد و شاد و فرز و چابك بود. شايد وجود من نيز در چشم آنان عجيب و ديدني بود. انگار از دنياي ديگري آمده بودم. به محض آن كه روي برمي گرداندم با دقت و كنجكاوي براندازم مي كردند و وقتي برمي گشتم خود را بي توجه نشان مي دادند. همه قيافه هاي محترم و سر و وضع مرتبي داشتند. از سخن گفتن آرام و رفتار خالي از ستيزه جويي آن ها، از اين كه با فرياد سخني نمي گفتند و به قهقهه نمي خنديدند، تعجب مي .كردم رحيم را با شوهران خواهرانم مقايسه مي كردم و خودم از خجالت خيس عرق مي شدم. يك بار خجسته در همين خانه از من پرسيده بود كه از چه چيز او خوشم آمده؟ و من رنجيده بودم. حالا خودم اين سوال را از خود مي پرسيدم .و پاسخي نمي يافتم نزهت سه تا بچه شيطان و تپل و مپل داشت. همه يه شكل. انگار آن ها را قالب زده بودند. شير به شير زاييده بود. اولي يك پسر و دوتاي ديگر دختر. هنوز شوهر نزهت براي هيكل تپل و گرد و قلمبه همسرش ضعف مي كرد. اما خجسته چه خانمي شده بود. باريك و بلند و متين. خوش صحبت و شيك پوش. گفتار و رفتارش شيرين و مليح بود. وقتي پيانو مي زد انسان حظ مي كرد. بوي عطرش آدمي را مست مي كرد. يك دختر ششماهه داشت كه مثل .عروسك نرم و لطيف بود. خواهرها مرا بوسيدند. با تاسف، با دلسوزي من در نظر آن ها لاغر شده بودم. مريض احوال بودم. بايد به خودم مي رسيدم. نبايد غصه مي خوردم. ديگر همه چيز تمام شده بود. راحت شده بودم. من بچه هاي آن ها را مي بوسيدم كه با خجالت و سر به زير عقب عقب مي رفتند. شوهر خجسته آقايي به تمام معنا بود. مصاحبتش به من آرامش مي بخشيد. مودب و محترم. با مهرباني كنارم نشست و با محبت دستم را در دست گرفت و سخناني طبيبانه، و تسكين بخش بر زبان راند كه چيزي نمانده بود دوباره اشكم را جاري سازد. به تدريج خانواده ام با من آشنا مي شدند. كم كم دوباره در فاميل خود جاي مي افتادم. نزهت :مرا به كناري كشيد و گفت .محبوب، بايد چند دست لباس مرتب بخري - .پدرم در تمام مدت كلامي از شوهر من و زندگي زناشويي ما بر زبان نراند 💧💧💧💧💧 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
مداحی آنلاین - اضطرار به حجت - حجت الاسلام عالی.mp3
2.39M
♨️اضطرار به حجت 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @delneveshte_hadis110
جای من در دولت کریمه.mp3
7.08M
مهمترین شرطی که جایگاه یک فرد رو در حکومت صالحان «دولت امام زمان علیه‌السلام» مشخص می‌کنه چیه؟ | @delneveshte_hadis110
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷برای زندگیمان رژیم بگیریم🌷 🌸رژیم کمترحرص خوردن ☘رژیم کمترغصه خوردن 🌸رژیم بی‌اندازه مهربان بودن ☘بی‌ ریا کمک کردن 🌸و رژیم دوری از افکار منفی ☘بیایید رژیم آرامش بگیریم eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
🔴 طلاب و منبری ها ده بار بخوانند 🔵 خطیب توانمند، مرحوم حاج سیدمحمد باقر محمدی نسب، عاشق شیفته و محبّ دلباخته ی خاندان عصمت و طهارت و از شاگردان مرحوم علامه سید موسی_زرآبادی " قدس سره " نقل می کرد که : 🌕 شبی در عالم رؤیا دیدم که مجلس باشکوهی در محضر پیامبر اکرم برگزار می باشد، خطیبان به منبر رفته، سخنرانی می کنند و حضرت حمزه سیدالشهداء نمره می دهد. امر فرمودند، منبر رفتم و منبر بسیار خوبی ارایه دادم، چون پایین آمدم، حضرت حمزه به من 14 داد، به محضر نبی مکرّم مشرّف شدم و عرض کردم: نمره منبر من حدّاقلّ 18 بود. فرمود: از عمویم بپرس. به خدمت جناب حمزه رفتم و عرض کردم که نمره منبر من حدّاقلّ 18 بود، فرمود: نمره های ما براساس ملاک می باشد، ملاکِ ما در نمره دادن این است که از یک سخنرانی هر مقدارش مربوط به حضرت بقیّه اللّه باشد، به آن مقدار نمره می دهیم. امیدواریم خطبا، شعرا، مدّاحان و دیگر افرادی که به نوعی در مدیریّت مجالس سهیم هستند، به این نکته توجّه کنند و قسمت اعظم سخنان خود را پیرامون حضرت بقیّه اللّه، قرار بدهند. 📚 کتاب اوصيك بهذا الغريب/ علي اكبر مهدي پور. مشخصات نشر : قم : عطر عترت، ۱۳۸۵ eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 ○●○●○
『﷽』 ‌ اَلَم‌یعلم‌بِاَن‌الله‌یریٰ ؟ آیا‌انسان‌نمی‌داند‌که‌خُدااورامی‌بیند ؟!
『•🌾🌻•』 خواب‌دیدم‌... کھ‌فرج‌آمدھ‌‌دردولتِ‌عشق بازفرماندھ‌قدس‌است‌سلیمانیِ‌ما ..
ما عشق را پشت در خانه دیدیم ! زهرا در آتش بود حیدر داشت می سوخت . .💔:)
وضوميگيری، امادرهمين‌حال‌اسراف‌ميکنی، نمازمی‌خوانی امابابرادرت‌قطع‌رابطه‌می‌کنی، روزه‌ميگيری‌ اماغيبت‌هم‌ميکنی، صدقه‌ميدهی امامنت‌ميگذاری، برپيامبروآلش‌صلوات‌میفرستی امابدخلقی‌ميکنی، دست‌نگه‌دارباباجان!🖐🏻 ثواب‌هايت‌رادرکيسه‌یِ‌سوراخ‌نريز..! |آیت‌الله مجتهدی تهرانی| ⇆