eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4هزار ویدیو
39 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🪴 🪴 🌿﷽🌿 ابن ملجم رو به على(ع) مى كند و مى گويد: اى على! بدان كه من اين شمشير را هزار سكّه طلا خريدم و هزار سكّه طلا هم دادم تا آن را زهرآلود كردند، من بارها و بارها از خدا خواستم كه با اين شمشير، بدترين انسانِ روى زمين، كشته شود! بى حيايى تا كجا؟ اى ابن ملجم! عشق قُطام با تو چه كرد؟ تو چقدر عوض شدى! امروز على(ع) را بدترين مردم روزگار مى خوانى؟ آيا يادت هست در همين مسجد ايستادى و در مدح على(ع) سخن گفتى؟ روزى كه از يمن آمده بودى چگونه سخن مى گفتى؟ آيا به ياد دارى؟ از جاى خود بلند شدى و رو به على(ع) كردى و گفتى: "سلام بر شما ! امام عادل ! سلام بر شما كه همچون مهتاب در دل تاريكى ها مى درخشيد و خدا شما را بر همه بندگانش برترى داده است...". اكنون تو على(ع) را بدترين خلق خدا مى دانى؟ واى بر تو! * * * على(ع) نگاهى به ابن ملجم مى كند و تبسّمى مى كند و مى گويد: "به زودى خدا دعاى تو را مستجاب مى كند". من تعجّب مى كنم. معناى اين سخن على(ع) چيست؟ ابن ملجم دعا كرده است كه با اين شمشير بدترين خلق خدا كشته شود و اكنون على(ع) مى گويد اين دعا مستجاب مى شود! چگونه چنين چيزى ممكن است؟ اكنون على(ع) رو به حسن(ع) مى كند و مى گويد: "فرزندم! اگر من زنده ماندم او را خواهم بخشيد، اگر از دنيا رفتم ديگر اختيار با خودت است، مى توانى او را عفو كنى و مى توانى او را قصاص كنى. اگر خواستى او را قصاص كنى او را با شمشير خودش قصاص كن، فرزندم! بايد دقّت كنى كه بيش از يك ضربه شمشير به او زده نشود، مبادا غير از ابن ملجم كسى كشته شود". اكنون رو به فرزندانت مى كنى و از آنها مى خواهى كه تو را به خانه ات ببرند. همه كمك مى كنند و تو را به خانه مى برند. تو در خانه خودت اتاقى دارى كه آنجا مخصوص نماز و عبادت توست. تو به آنها مى گويى كه تو را به آنجا ببرند. * * * على(ع) را به محل عبادتش آورده اند، جمعى از ياران باوفاى على(ع) هم اينجا هستند. فرزندان گرد او را گرفته اند، حسين(ع)گريه زيادى نموده است، او در حالى كه اشك مى ريزد چنين مى گويد: ــ پدر جان! بر من سخت است كه تو را اين چنين ببينم. ــ اى حسين! نزديك من بيا. حسين(ع) نزديك مى شود، على(ع) دست خود را بالا مى آورد، اشك چشمان حسين(ع) را پاك مى كند و بعد دست خود را روى قلب حسين(ع) مى گذارد و سخنى مى گويد كه مايه آرامش او مى شود. اكنون نامحرم ها از خانه بيرون مى روند، بعد از لحظه اى صداى شيون به گوش مى رسد، زينب و اُم كُلثوم(ع) براى ديدن پدر آمده اند، قيامتى برپا مى شود، دختران على(ع) چگونه مى توانند پدر را در اين حالت ببينند؟ ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴خدا برای ما نشونه گذاشته. چرا توجه نداریم؟ صیحه آسمانی در شب ٢٣ رمضان که فرداش هم جمعه باشه رخ می‌ده.  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🔸امیرالمومنین (ع) شبی از کنار خانه زن تهیدستی گذشت که فرزندانی خردسال داشت و آنان از گرسنگی می‌گریستند و مادرشان آنان را سرگرم می‌کرد تا بخوابند. آن زن دیگی بر اجاق نهاده بود که در آن جز آب چیزی نبود، تا آن‌ها بپندارند که در دیگ غذایی در حال پختن است(گویا ماموران رسیدگی به این خانواده کوتاهی کرده بود). علی (ع) از حال آن زن باخبر شد و با قنبر به سوی خانه خود رفت و ظرفی خرما و کیسه‌‌ای آرد و روغن و برنج و نان برداشت و بر دوش کشید. با رسیدن به خانه آن زن، از او اجازه خواست و وارد شد، پس مقداری برنج و روغن در دیگ ریخت و پس از پختن آن، برای کودکان در ظرف غذا ریخت و به آنان با محبت می‌فرمود: بخورید... پس از سیر شدن آنان، امام (ع) به صورت چهار دست و پا بر زمین خم شد و کودکان یتیم را دوش خود سوار کرد و گرد اتاق می‌گشت و از خود صدای بع‌بع (به تقلید از صدای گوسفند) می‌کرد. کودکان با مشاهده این حالت، بسیار خندیدند و خوشحال شدند. پس از خروج از خانه، قنبر پرسید: سرورم! امشب رفتاری شگفت‌آور از شما دیدم!!! امام (ع) فرمود: ای قنبر! چون وارد خانه شدم، این کودکان یتیم از شدت گرسنگی می‌گریستند. دوست می‌داشتم وقتی از نزد آنان خارج می‌شوم، آن یتیمان در حال سیری بخندند و خوشحال باشند... 📚غررالمناقب فی فضائل علی بن ابی طالب  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان @hedye110
«السلام علیک یا ایها العلم المنصوب!» درود بر تو اي پرچم افراشته ي هدایت. درود بر ان هنگام کـه قیام تو آغاز شود؛ و ان زمان کـه از پرده ي غیبت بـه درآیی.  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🪴 🪴 🌿﷽🌿 🔰 ساسان : واقعا ممنون ، خیلی خوبه ، از همین امشب که شب اول ماه مبارک هست شروع می کنیم، ان شالله بتونیم تا آخر ماه تمامش کنیم. فقط هرجا رو درست متوجه نشدم میام ازت سوال می کنم ✳️ محمد مهدی : حتما ، اینطوری چون با هم میخونیم، یه انگیزه ای میشه که ادامه دار باشه و کار حتما سر وقت به اتمام برسه ، تنبلی هم ممنوع ، ماه رمضان هست و ممکنه کمی خسته بشیم و گرسنگی نگذاره مطالعه کنیم، 👈 اما میتونیم بعدظهر ها که گرسنگی زیاد میشه، بخوابیم تا شب ها راحت تر درس بخونیم و مطالعه کنیم 🔰 ساسان: خب به من بگو چطور باید کتاب بخونم ؟ نکات مهم رو چطوری پیدا کنم ؟ چطوری مطالب رو حفظ کنم؟ ❇️ محمد مهدی : نترس ، درست میشه، همه چی کم کم ، منم اوایل داشتم کتاب میخوندم خیلی کند پیش می رفتم، خیلی کم کم سرعتم رفت بالا کم کم شیوه کتاب خوندن رو یاد میگیری ،کم کم متوجه میشی چطور باید مطالب کتاب رو یاد بگیری 🔰 ولی حتما سعی کن کتاب رو برای بار اول سریع تمام کنی و روزنامه وار مطالبش رو بخونی ، برای بار دوم اما سعی کن نکات مهمی که در دور اول مشخص کردی رو بخونی ، بسیار با دقت بخون تا یاد بگیری 👈 بعدا هم که قراره بیای برای من توضیح بدی دیگه ، پس خوب با خودت تمرین می کنی و هم سخنرانی کردنت خوب میشه و هم اینکه مطالب کتاب رو به خوبی یاد می گیری 👈👈هروقت تونستی کتاب رو طوری بخونی که بتونی مطالبش رو به یه نفر دیگه توضیح بدی ، اونوقت هست که میتونی بگی کتاب رو کامل یاد گرفتی! 👉👉 💠 تو همین لحظه یه مرتبه حاج اقا عسکری سر رسید و گفت... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
🌿 مرحوم حضرت آية اللّه شهيد محراب سيد عبدالحسين دستغيب شيرازى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب شريفش نوشته: يك نفر حاجى مؤمنى كه از ارادتمندان به مرحوم حاج شيخ محمد تقى مجلسى رضوان الله تعالى عليه بود يك روز لوطيهاى محل دورش را مى گيرند و مى گويند امشب مى خواهيم بخانه تو بيائيم. حاجى از يك طرف مى ببيند اگر آنها بيايند با وسائل لهو ولعب مى آيند و مشغول فسق و فجور مى شوند از طرف ديگر اگر آنها را رد كند و جواب رد گويد چگونه با لوطيها طرف شود مرتبا برايش ‍مزاحمت ايجاد ميكنند ناچارا قبول ميكند بعد هم سراسيمه خدمت مرحوم مجلسى پناهنده شده و گرفتاريش را ذكر مى كند. مرحوم مجلسى فكرى مى كند و مى فرمايد: اشكالى ندارد بگو بيايند من هم مى آيم، حاجى مجلسى مهيا مي كند و شيخ مجلسى زودتر از لوطى وارد مى شود، لوطيها آمدند همين كه وارد خانه شد ديد مرحوم مجلسى در مجلس نشسته . لوطى باشى ناراحت شد الان عيش و لهو ولعب جلوى آقا نمى شود كرد و آقا موى دماغش شده با بودن اوهيچ كارى نمى شود كرد. اجمالا پيش خود خيال كرد حرفى بزند تا مرحوم مجلسى قهر كند برود و آن وقت آنها آزاد باشند. گفت: جناب آقا مگر راه و روش ‍ ما لوطيها چه عيبى دارد كه بما اعتراض مي كنند. مرحوم مجلسى فرمود: چه خوبى درشما هست كه آنرا مدح كنيم. گفت هزارها عيب داريم اما باز نمك شناسيم اگر نمك كسى را خورديم ديگر به او خيانت نمى كنيم تا آخر عمر مان يادمان نمى رود، مرحوم مجلسى فرمود: اين صفت خوبى است ولى آن را در شما نمى بينم. لوطى باشى گفت: در اين اصفهان از هركس مى خواهى بپرس؟ ببينيد ما نمك چه كسى را خورده ايم كه به او بد كرده باشيم مرحوم مجلسى فرمود: خود من گواهى مى دهم كه شما همه نمك بحر اميد آيا با خداى خود چه مى كنيد، اى كسى كه نمك خدا را مى خورى و نمكدان مى شكنى ، اين همه نعمت خدا را خوردن و استفاده كردن و اين جور سركشى كردن و پيروى از نفس و هوى كردن؟! نمك خدا خوردن و نمك دان او را شكستن ... اين كلمات مرحوم مجلسى كه عين واقع و حقيقت بود در همه آنها اثر كرد، سرخجلت بزير انداختند و هيچ سخن نگفتند سكوت مطلق ، پس از مدتى همه رفتند، صبح اول وقت لوطى باشى در خانه مرحوم مجلسى را كوبيد مرحوم مجلسى در را بازكرد ديد لوطى باشى است . گفت : ديشب ما را آتش زدى ما را آگاه كردى ما را توبه ده چون از كرده هاى خود پشيمانيم ، مرحوم مجلسى هم لطف مى كند آنها را به عمل توبه و تدارك از گذشتها وا مى دارد  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
بى پناهم من و سوى تو پناه آوردم به اميد كرمت عذر گناه آوردم يارب از لطف پناهم ده و عذرم پذير حال چون روى بسوى تو اله آوردم در بساطم نبود هيچ بجز آه دلى زين سبب هديه بدرگاه توآه آوردم دل بريدم ز خلايق كه همه محتاجند بى نيازى تو و من بر تو پناه آوردم ما فقيرم بذات و تو غنيّى بالذّات شاهد عجز خود اين حال تباه آوردم گنهم در خور بخشايش بسيار تونيست گرچه چون كوه گران بار گناه آوردم خواستم پيش عطاى تو بسنجم گنهم مثل سيل عظيم و پركاه آوردم  🇮🇷 🇮🇷 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ، وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ، وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ، وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ، يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ. @hedye110