🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹
#دلنوشته
💫بسم الله الرحمن الرحیم💫
✨مهدی جان!
بگذار نباشد بر من صبحی که بدون تو آغاز شود.
در آن پگاهی که نسیم عشق شروع به وزیدن میکند؛درآن سکوت صبحگاهی؛فقط تویی که میتوانی روح سوهان خورده ی مرا از زخم زمانه التیام بخشی.
✨مولای من!
میگویند انتظار مثل درد دندان است ولی نه؛اگر اینطور بود؛آن را به راحتی به دور می انداختم.
والله که از انتظار بند بند وجودم در آتش فراقت می سوزد.
✨یا صاحب الزمان!
تا کی در آسمان به پرنده خیره شوم؟؟
تا کی گل های سرخ را به یادت بر پرده ها سنجاق کنم؟؟
تا کی در پیاده روی نگرانی انتظار قدم زنم؟؟
✨مولای من!
ارمغان غیبت تو،دل شکسته ای است که در قفس سینه ام بر بستر انتظار آرمیده است.
⚡️کلام اول همان و جواب هم همان⚡️
به خدا اصلا نمیتوانم چیزی از محبت اربابم بگویم.
اگر شرمندگی را بهانه قرار دهم؛باز هم وجدانم راضی نمیشود و
براستی اگر شرم میکردم.......
👈"کلام آخر"👉
خدایا اگر قرار است بمیرم؛بگذار امامم بیاید🙏
واگر قرار است به غربت نشستن او از جانب ما باشد.
الهی العفو
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨
@emamamm
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#دلنوشته
🌱احساس انتظار،
مثل احساس تشنگی است:
احساس تشنگی، آدم را، به آب می رساند و احساس انتظار،
انسان صاحب نظر آگاه دین باور حقیقت جوی را، به حجت بالغه ی الهی!
از نگاه «شیعه»، عدالت، اصل دین است:
نخستین پیشوای او، در محراب، به گناه عدالت، به قتل می رسد!
و آخرین پیشوایش، برای این كه به داد عدالت برسد قیام می كند؛
و آخرین حلقه، از مجموعه ی حلقات مبارزات حق و باطل را ـ كه از آغاز جهان، بر پای بوده است ـ به سامان می برد. 💖
همه ی حرف «انتظار»، همین است:
سفری دور و دراز، برای رسیدن.
با چشمان «آینده »، تكلیف «حال» را، روشن كردن.
در آستانه ی سقوط و ابتذال، دست انسان را گرفتن؛
و او را، تا درگاه نگاه خدا، بالا كشیدن؛ و بر تحقّق آرمان والای همه ی انبیا و اولیا و مردان رزم آور راه حق، نظر داشتن!
و در آخرین رزم ـ پیروزمندانه ـ حیثّیت عادلانه ی خاك را از نگاه بلند «بقیة الله»به نظاره برخاستن...
و این، حرف كمی نیست!
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
@emamamm
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز : خدا بیکار بود آدرس قبر مادرمان را از ما مخفی کرد؟
#موضوع_روز : «راز پنهان فاطمه سلاماللهعلیها»
✍️ ما آدمها معمولاً چیزی را در صندوقچه میگذاریم که قیمتی است!
این قیمتیها برای «روز مبادای ما» هستند، نه؟
و آن روز مهم که برسد، این قیمتیها را از صندوقچه بیرون میآوریم و صرفِ همان «مبادا» میکنیم، نه؟
※ و خدا به روز «مبادا»یش رسیده است!
دارد کمکم درِ صندوقچهاش را باز میکند و پرده از روی قیمتیهایش کنار میزند و خرجِ بیدار شدن دلهای بیمرضِ جهانیان میکند!
گفتم بیمرض! میدانید چرا ؟ به جوابش کمی فکر کنیم، باز در اینباره خواهم نوشت!
☺️ بچه که بودم روزی در ایّام شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها از مدرسه برمیگشتم! درِ خانهای باز بود و روضه داشتند! بوی اسپندشان تمام خیابان را پر کرده بود!
ایستادم و کمی زغالها را باد زدم و با خودم گفتم: بیکار بود خدا، آدرس قبر مادرمان را از ما مخفی کرد؟
خب چه میشد مامان و بابا بجای اینکه همش ببرند ما را مشهد، یکبار هم میبردندمان زیارت مادرمان!
و در آن لحظه دلم بغل این مادر را تشنگی میکرد ....
※ شب مهمان داشتیم؛ بابا داشت با بابای خانواده آنها، صحبت میکرد!
آن بابا داشت از مشکلی حرف میزد که من زیاد سر درنمیآوردم، بابای من امّا سرش را پایین انداخته بود و فقط گوش میکرد، انگار داشت همه درد او را در خودش حل میکرد تا بار غمش را کمی سبک کند.
حرفهایش که تمام شد؛ بابا سرش را آورد بالا و مکثی کرد و گفت ؛ هیچ کار خدا بیحکمت نیست! باید بفهمیم مقصود خدا از این حادثه چه بوده است.
و من همانجا یخ کردم !
«هیچ کار خدا بیحکمت نیست»؟
این جمله بابا یعنی خدا بیکار نبود قبر حضرت مادر را از ما مخفی کرد! یعنی مقصودی داشته! یعنی تو باید این مقصود را بفهمی زودتر !
و از آنروز من بدنبال فهم این سوال تمام کتابهایی که اندازه قدّم بود را از کتابخانه کانون پرورش فکری امانت میگرفتم و میخواندم؛ اما هیچکدام جواب سوال من نبودند.
❤️دنیا چرخید و چرخید و چرخید....
و حالا من در رسانهای کار میکنم که میخواهد درِ صندوقِ خدا را باز کند و پرده از این «راز پنهان» که بزودی خرجِ بیداری تمام عالم میشود، بردارد. پرده از مقام تدبیری حضرت صدیقهی طاهره سلاماللهعلیها، در حرکت تاریخ به سمت تمدن جهانی اسلام!
※ سالها دویدن استاد شجاعی و کتاب «پیوند با امام مهدی علیهالسلام، در مقام عرشی حضرت زهرا سلاماللهعلیها» ایشان
و یکسال دویدن واحد رسانه و موسیقی استودیو انسان تمام برای تولید مستند و موزیک «مادر تاریخ» تازه «شروع یک جریان جهانی» است!
خدا راز مادر ما را مخفی نگه داشت، و مخفی در تاریخ تزریقش کرد و امروز در آستانه شکفتن تمدن نوین اسلامی در جهان، وقت پرده برداری از این حقیقت غیبی است!
همهی تاریخ دیگر کمکم برای همه کس روشن شده و جز به زانو زدن در برابر حق ختم نمیشود !
※جمعه نهم آذرماه، بعد از نماز مغرب و عشاء در تالار همایشهای ایوان ری، در خلال سه ساعت برنامهی علمی/هنری یک مستند 30 دقیقه ای بنام «مادر تاریخ»اکران خواهد شد، که به سابقهی پردهبرداری از این راز از میان اروپاییان پرداخته و حقایق پنهان حضرت مادر سلاماللهعلیها را از زبان دانشمندان، اسلامشناسان و مستشرقان جهانی بررسی میکند.
☺️ و من همین الآن، دو روز قبل از این همایش، احساس همان کودک 9 سالهای را دارم که دارد اسپند روضهی مادر را باد میزند و با خود فکر میکند: «خدا بیکار نبود قبر مادرمان را مخفی کند» !
@ostad_Shojae |montazer.ir
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
※ بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
#حرف_اول
▪️سلام ...
در دلتنگترین لحظههای جهانیم!
پارسال، همین وقتها بود این #گپ_روز پُست شد : «پایین پای مادرم»
بد نیست که یکبار مرورش کنیم 👇
eitaa.com/ostad_shojae/33237
ما همینقدر بزرگیم
همینقدر ....
• همین یک مطلب را بگویم و تمام:
امسال هم با «راز پنهان فاطمه» میآییم!
کمپین بزرگ راز پنهان فاطمه (سلام اللهعلیها) که در آذرماه یک همایش بزرگ علمی/هنریِ در موضوع «فاطمه شناسی» را در خود دارد... امسال نیز برگزار خواهد شد.
•در این همایش مؤسسه منتظران منجی علیهالسلام، از سه اثر هنری با درونمایه «راز پنهان فاطمه» سلاماللهعلیها رونمایی خواهد کرد:
۱ـ کتاب «مقام عرشی حضرت زهرا سلاماللهعلیها نوشته استاد محمد شجاعی
۲ـ مستندی در موضوع مقام تدبیری ایشان در عالم
۳ـ موزیکی با همین درونمایه
پارسال آخرِ این گپ روز (پیام ریپلای شده) نوشته بودم:
« ما باید درِ قلب همه را بزنیم و یادشان بیاوریم مادر دارند! همان کاری که مادرمان با اهل محل خودشان کرد.»
دیدم ... برای اینکار خیلی باید قدّ روحت بلند باشد که بتوانی در قلب کسی را بزنی و با انگشت این مادر را نشانش بدهی!
※ خدا یاری کند ... #باید_بشود!
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#حرف_آخر
✍ ما از نظر زمانی به دنیایی وارد شدیم به نام «آخرالزمان».
• مثلاً دنیایی را در ذهنمان تصور کنیم:
که دائم و هر لحظه زلزلههایی با شدتهای متفاوت زمین را میلرزاند!
و فقط کسانی از آن جانِ سالم به در میبرند که یک ستون اَمن دارند که فروریختنی نیست و بطور دائمی به این ستون چسبیدهاند و جدا نمیشوند!
• قرآن (نبأ/۷) از کوهها در زمین با نام «اوتاد» یاد کرده است. « و کوهها را مانند میخهایی در زمین قرار دادیم تا از هراس و لرز در امان تان بدارد.»
• و تأویل این آیه : تلاش برای حلول اوتاد (دستگیرههای مهم غیبی) در جهان درون ماست که از هر لغزش و لرزش و ترسی در آخرالزمان حفظمان کند.
• ما با چند نفر از «اوتاد» رابطه وجودی برقرار کردهایم که اطمینان داریم در آخرالزمان، که (به چشم میبینیم جولان شیاطین و جنیان را ..) نمیگذارند کمرمان خم شود و بلرزیم و با او همسو شویم؟
• قرائت استودیویی دعای «اللهم أنت السلام» که در بخش تعقیبات مشترکه مفاتیح آمده، در پُست بعد تقدیم حضورتان میشود.
• این دعا که در واقع یک ابزار برای برقراری «ارتباط وجودی» با تمام اولیاء و عبادالله الصالحین خداست، راه این «اوتاد» را در جهان درون ما باز میکند و ما را کم کم به داشتنِ شان مسلّح مینماید.
جوری که شیطان اگر خواست جانمان را بلرزاند این ستون های محکم در جهان درون ما دیگر حلول کردهاند و نمیگذارند آخرالزمانمان به چیزی جز «صف امامِ حق» ختم شود.
✘ بر این دعا، هر قدر میخواهید ستون درونتان محکمتر باشد: روزانه مداومت و تکرار کنید...
هر وقت و ساعت که یادتان افتاد. ما را هم دعا کنید که خطرات آخرالزمان، جبهههای فرهنگی را بیش از جبهههای نظامی تهدید میکنند چرا که جهان در حال حرکت به سمت فرهنگ و تمدنی جدید است:
«تمدن نوین اسلامی»
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز : قوانینِ اجابت دعا، برای عاشقها فرق میکند!
#موضوع_روز : «سردیهای معنوی و دور شدن از آسمان، بدنبال عدم اجابت دعا»
✍️ از وقتی که به خاطر نزدیک شدن به حرم حضرت عبدالعظیم علیهالسلام و کمک به ما در کمپین who is imam mahdi ، اسباب کشی کردند و آمدند شهرری، هر روز اگر نمیآمد لااقل دو روز درمیان میآمد به دفتر ما.
چند روزی بود هربار میدیدمش، غصهای در چشمانش، قلبم را میفشرد!
• سحر وفات حضرت معصومه سلاماللهعلیها دیدم گوشهی حیاط حرم نشسته! با اشتیاق رفتم کنارش نشستم و بیمقدمه گفتم: غصهی چشمانت آزارم میدهد. اگر کاری هست که از دست من برمیآید بگو لطفاً.
لبخندی زد و سرش را انداخت پایین و گفت : بالاخره غصه هست، مشکلات هست! من ماندهام چرا این آقا (با اشاره انگشت ضریح سیدکریمان را نشانه گرفت) هیچ کاری نمیکند؟
قبلترها تا لب تر میکردم، موانع را برمیداشت. یادتان هست گره هجرت ما به ری را چگونه باز کرد که؟
• لبم به خندهی عشق باز شد !
گفتم : که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ...
سرش را آورد بالا و با تعجب نگاهم کرد!
گفتم : بله آقا .. حالا اوضاع فرق کرده!
شما از روزی که آمدی «ری» هر سحر لااقل دو سه ساعت با این آقا همنشینی ... انس و محبت و ارتباطی که امروز میان شما دو تاست با آن وقتها که ماهی یکبار از آن سرِ شهر میکوبیدی میآمدی زیارت، از فرش تا عرش فرق کرده!
این خاندان عاشقیشان، آدمیزادی نیست که ... الهی است !
در کار عاشقهایشان ناز و کرشمه وارد میکنند! هر چقدر بیشتر بخری ... بیشتر به پایت میریزند!
• همچنان بهت زده نگاهم میکرد !
گفتم : اگر قبلها میآمدی و میگرفتی و میرفتی ...
※ الآن باید مطمئن شود اگر بگیری ... نمیروی ! تا بدهد!
※ باید مطمئن شود؛ اگر دیر بدهد؛ به رفاقتش شک نمیکنی و عشقتان کمرنگ نمیشود!
※ باید مطمئن شود؛ اگر هم ندهد همانقدر با او خوشی که در این یکسال خوش بودی!
※ باید ثابت کنی همین عشق برای شادیات کافی است! و قادر است غصههایت را بشوید و ببرد.
میدانی آقا : دنیای عاشقها با همهی دنیاها فرق میکند!
👍 قوانینِ اجابت دعا هم، برای عاشقها فرق میکند!
دیگر باید حواست باشد : همه مشکلات، #فقط میآیند برای محک عشق تو!
امتحان عشق را که پاس کنی؛ مشکلات خود به خود حل میشوند : همین!
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز : «موضع نبوّتی» یعنی : سرت به کار درستت باشد و به اتکا نقطهی توحید وجودت حرکت کن و برو ..
#موضوع_روز : «در نمازت خودت را ارزیابی کن!»
✍️ ساعت از ۱۲ شب گذشته بود!
روز سوم از آغاز کمپین who is imam mahdi.
بازار نجف خلوت شده بود و تقریباً کسی به غرفه مرکزی کمپین مراجعه نمیکرد. برخلاف مشایه که بچهها تا صبح مشتری داشتند و کار میکردند.
• غرفه را تعطیل کردیم و همه بچهها رفتند به محل اسکان برای استراحت.
و من در چادر ماندم تا برنامهی فردا و شیفتبندی بچهها را برای روز چهارم بنویسم.
• چشمانم سنگین بود و خستهتر از آن بودم که قبل از رفتن بچهها، حس میکردم. خوابم برد و کمتر از چند دقیقه خواب دیدم سه فوج از شیاطین با سه نوع چهره متفاوت و سه کارکرد متفاوت به زمین نزدیک میشوند.
※ بعضیها اعتقاد به امام دوازدهم را به تمسخر میگرفتند و صدای قهقههشان جهان را پر میکرد.
※ بعضیها شک ایجاد میکردند و تیرهایی داشتند که از جنس تردید بود و اگر کسی متمایل میشد به سمتشان، بر او یورش میبردند.
※ و دسته سوم ایجاد اختلاف میکردند ....
• آنها تا سطحی از زمین بیشتر نمیتوانستند جلو بیایند و پیشرفتشان به عملکرد آدمها در برابر حملههایشان بستگی داشت!
✘ اگر در برابر حملهها و تمسخرها و تردیدهایشان کسی کمی میلرزید و شک میکرد و سمت چهرهاش را به سوی شیاطین میچرخاند ؛ بر او یورش برده و به زمین میزدندش و انگار خودشان در او حلول میکردند.
✘ولی بعضی آدمها محکم و متین و استوار، با اینکه این صداها را بهتر از بقیه میشنیدند سرشان به زیر بود و مشغول خودشان... توجهشان به نقطهای نورانی در درون خودشان بود ...انگار که اصلاً نمیشنیدند این صداها را ! و گویی هالهی بزرگی دورشان باشد شیاطین اجازه نزدیک شدن به آنها را نداشتند.
• با چنان اضطرابی از خواب پریدم که زانوانم میلرزید! و توان گام برداشتن برای اینکه خودم را به کتاب صحیفهام که روی میزِ وسط چادرِ کمپین بود برسانم، نداشتم.
• چهار دست و پا رساندم خودم را به صحیفه، و شروع کردم به خواندن دعاهای دفع شیاطین.
حرز ۲۲ را که شروع کردم انگار زیر یک باران آرامی به یکباره جانم آرام گرفت و فهمیدم که روزهای سنگینی را پیش رو داریم و باید موضعمان، موضع همان آدمهای آرام و محکم باشد، و بیتوجه به هیاهوی شیاطین، فقط مشغول معرفی صحیح امام مهدی علیهالسلام باشیم و خدا حتماً دورمان سپری خواهد کشید و فتنه ها و بلایا را دور خواهد کرد.
• و همین هم شد: یورش و فتنهانگیزیِ فرقههای انحرافی گوناگون در مهدویت، به سمت غرفهها و پیشخوانها و سفیران کمپین امام مهدی علیهالسلام در روز بعد شروع شد و همین موضع ما، که من دیشب اسمش را گذاشتم «موضع نبوّتی» بعد از چند روز حقانیت تولید و انتشارمان را ثابت و آنان را با دخالت حشد الشعبی سرجایشان نشاند.
✔️ شاخصهی این پوزیشن که من به آن میگویم «موضع نبوّتی» آرامش در هنگام نماز بود!
هیچ نگرانی نمیتوانست به نمازمان راه پیدا کند. انگار همان دستی که داشت از ما محافظت میکرد مراقب بود چیزی در لابلای نمازمان ورود نکند.
✘ امّا ماجرا همینجا تمام نشد!
و من فکر میکردم با جمع کردن چادرهای کمپین در عراق و ورودمان به ایران، این هجومها تمام شد.
تا اینکه هجمهها از سوی دوست و دشمن در داخل شروع شد! و من که کاملاً آن خوابِ هشدار و آن «موضع نبوّتی» یعنی (سرت به کار درستت باشد و به اتکا نقطهی توحید وجودت حرکت کن و برو ...) را فراموش کرده بودم، زمین خوردم! چون به غلط باور کرده بودم در کشور خودمان میشود آسان ادامه داد...!
• امروز که دارم مینویسم میفهمم :
وقتی هجوم شیطان را باور کنی؛ اولین جایی که خراب میشود نمازت است!
در دو رکعت نماز هم دهها بار، آن نگرانی و اضطراب بالت را قیچی میکند و میاندازت پایین...
و این شاخصهی پذیرفتن حمله شیطان و گرداندن چهره به سمت او و یورش او بر قلب تو بوده است!
• امروز با یقین مینویسم:
فهم و آموختن «موضع نبوّتی» که (حرکت با سپر توحید) است مهمترین ابزار برای هر کسی است که میخواهد به سلامت از فتنههای آخرالزمان بگذرد و به امنیّت خودش را برساند به امامی که پیام نبوّت و حقیقت «لاالهالّاالله» را به گوش تمام جهان خواهد رساند.
√ مراقب نمازمان باشیم:
دقیقاً همان دلنگرانیها و تشویشهایی که موفق میشوند نمازمان را خراب کنند: موانع و دستگیرههایی درونی ما هستند برای شیاطینِ آخرالزمان و باید همانها را تُف کنیم بیرون ....
❌ وگرنه قورتمان میدهند.
@ostad_shojae | montazer.ir
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز : اعتماد به تو صبری میدهد که از ناامیدی حفظت خواهد کرد.
#موضوع_روز : ناامیدی در ابتلائات آخرالزمانی !
✍️ در آسانسور باز شد و مثل همیشه هردوشان جلوی در منتظرم بودند! اما پر از غصه و اضطراب !
با همان وسایلی که در دستم بود بغلشان کردم و رفتم داخل!
یکی، کمطاقتتر است و حرفهایش را تندی باید بگوید... شروع کرد به نق زدن که اگر چنین و چنان کرده بودند؛ الآن کسی جرات ترور چارت سازمانی حزبالله را نداشت !
حالا، با این وضعیت دیگر چه امیدی هست به پیروزی حزبالله؟
دیگر چه امیدی هست به پیروزی اسلام در نبرد تمدنها ؟
اینجوری میخواهیم امنیت امام مهدی علیهالسلام را تامین کنیم تا ظهور کند؟ ههههه چه مسخره!
• همینطور که میوهها را داخل سینک خالی میکردم، به حرفهایش گوش میدادم.
حرفش که تمام شد سرش را روی سینه گذاشتم و گفتم بیا بنشین باهم یک ویدئو ببینیم !
ویدئوی «مراقب مواضع خود در این جنگ تمام عیار باشید» که دیروز در کانال بارگزاری شد را باهم دیدیم!
کمی آرام شد. بغلش کردم و گفتم : این آیه را بارها برایت خواندم یادت هست ؟
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (انبیاء/ 105)
ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان صالح من، وارثان زمین خواهند شد.
خدا در این آیه و در یک عالمه آیه دیگر در تمام کتب آسمانیاش که تمامش را در سایت امام مهدی علیهالسلام آوردیم (و تو مطالعه کردی) قول داده که وراثت زمین با صالحان خواهد بود و دین اسلام تمام جهان را فرا خواهد گرفت و بر کفر غلبه خواهد کرد!
• گفت : خب ؟
گفتم : یک سوال دارم ! اینکه خدا بخواهد در خانهی ما یک تغییری بوجود بیاورد، اگر من نباشم، با هیچ کسِ دیگهای نمیتواند یعنی؟
گفت چرا میتواند!
گفتم : خدای خانهی ما، همان خدائیست که قرآن را برای آگاهی تو از جریان زمان آفریده پسرم. اینکه بدانی خط تاریخ کدام سمتش حق است و کدام سمتش باطل! و بعد بروی سمت حق بایستی و سنگ هم اگر از آسمان آمد استقامت کنی و در دلت آب تکان نخورد. چون خدای تو خوش دارد ابراهیم را داخل آتش ببرد و بعد آنرا گلستان کند؛ ولی به ابراهیم هم نمیگوید که قرار است آتش را برایش گلستان کند.
اگر اعتبار جبهه حق به آدمهایش بود که بعد از هر پیامبر و امامی باید این جریان به فنا میرفت.. و این درحالیست که خداوند بعد از غیبت امام معصوم نیز، از طریق شبکه ولایتی، امانت خود را (دین) به سمت مقصد موعودش (غلبه تمدن الهی بر تمدن طبیعی در جهان) به پیش برد.
• گفت : خب اینها درست! ولی اگر همین کار را با کشور ما کردند چه ؟
گفتم : حقطلبی هزینه دارد عزیزم. و شهادت هزینهی این مسیر است! مگر یازده امام ما شهید نشدند؟
گفت : چرا... ولی نه اینکه ما دستی دستی فرماندهان خود را به کشتن بدهیم! اگر پاسخی درخور ترور اسماعیل هنیه داده بودیم؛ الآن این جرات را به دشمن نمیدادیم !
گفتم : چند مسئله هست :
1- اصلاً معلوم نیست این دشمن وحشی که در آخرین مراحل غرق شدنش چنگ به هر روشی برای بقا میزند، اینکار را نمیکرد !
2- آیا تو پاسخ ترور را فقط ترور میبینی ؟ پاسخِ مناسب همیشه آنی نیست که من و تو فکرش را میکنیم. این غده سرطانی باید ریشهاش زده شود، و قطع ریشهی «امامِ جور» سلطنت «امام حق» است و ایران برای این مقصود است که خیز برداشته است! و جهان اینرا میداند و میبیند که عمر صهیونیسم جهانی تمام شده و این هیبت پوشالی در حال فروپاشی است. باید دید که فرمانده کلّ قوا، برای آخرین مرحلهی جراحی این غده سرطانی، چه صلاح میداند!
3- گیرم که عقبنشینی غیرتاکتیکی اتفاق افتاده باشد، که بعید هست یا نیست نمیدانم! ولی باز میرسیم به همان مفهومی که قبلاً یادت دادهام! برای قلبهای داغدار، زخم جدید ایجاد کردن، و پیدا کردن مقصر آنهم با دعوا و فتنه در رسانهها به نفع چه کسی جز دشمن تمام میشود؟
آرام شد...
• گفتم پیری خردمند آخرین سکّاندار تمدن الهی است که آنرا در لابلای عجیبترین امواج تا به اینجا به سلامت آورده است. یقین بدان که محور مقاومت اگر امروز لرزه بر اندام کفر مینشاند؛ برای آرامش، استقامت و یقین در این حرکت تمیز و مستمر و درستی است که تمام این سالها این فرمانده در نوک پیکانش به پیش میرفته است.
اعتماد کن پسرم : هم به خدایی که قول داده به تو / هم به رهبری که جهان در برابر تدبیرش زانو زدهاند.
اعتماد به تو صبری میدهد که از ناامیدی حفظت خواهد کرد.
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز
#موضوع_روز : «فرزند نوجوانم را چگونه با مفاهیم انسانشناسی آشنا کنم؟»
✍️ روز سوم اردوی توحیدی «شرح آیه بسماللهالرحمنالرحیم» بود.
نماز جماعت که تمام شد؛ یکی از شرکتکنندگان به من نزدیک شد، و سوالی پرسید؛ «من در این کارگاهها که از مفاهیم توحیدی سرشار میشوم، غصهی فرزندم تمام جانم را احاطه میکند. فرزند نوجوانی دارم که نمیدانم چگونه این مفاهیم را به او انتقال دهم.
با این سوال او، چند نفر که صدایش را میشنیدند نیز به ما نزدیک شدند، یکی گفت من معلّم بچههای نوجوان هستم، یکی گفت من آموزشگاهی دارم که هنرجویانم نوجوانند، ما هم همین مشکل را داریم، از کجا شروع کنیم؟
• گفتم : قبل از تولید محتوای مدرسه انسانشناسی (www.Blog.montazer.ir)
9 ماه طول کشید تا واحد محتوا، نقشه راه این بلاگ را استخراج کرد. این نقشه دقیقاً منطبق است با منظومه فکری استاد شجاعی که مجموعاً در دو کارگاه «انسان شناسی تهران» و «انسان شناسی قم» در دهههای گذشته تدریس نمودند.
مدرسه انسان شناسی که میگویم در حقیقت یک «بلاگ تخصصی» است که بصورت «کلاسبندی» و «درس به درس» مقالات موبوط به هر موضوع را در قالب «متن» ارائه میدهد.
این مدرسه که برای گروه سنی بالای 18 سال کاربرد بیشتری دارد؛ نقطهی صفری دارد که از آنجا شروع میشود.و نیز یک نقشه راه، که دارد طبق همان ادامه پیدا میکند.
اما نقطهی نهایت ندارد، چون انسان موجودی بینهایت است و هر روز در حال کشف فرمول جدیدی از خویشتن و روابط خویشتن است.
• بعد از اینکه مدرسه انسان شناسی به مرحلهی قابل قبولی رسید، واحد کودک و نوجوانِ رسانه منتظر (بُرنا منتظر)، طبق نقشهی همین مدرسه شروع کرد به تولید محتوا در فرمهای گوناگون برای نوجوانان.
یعنی : هر هفته به ترتیب نقشهی محتواییِ مهندسیِ مدرسه انسانشناسی، یکی یکی از نقطه صفر شروع کرد و موضوع را انتخاب کرد، و بر اساس آن موضوع در طول یک هفته، تولیدات مختلفی را در مدلهای مختلف استخراج نمود.
حالا هر هفته این واحد میدانست که موضوع هفته بعدیاش چیست و باید چه چیزی برای بچه ها بسازد و نیز میدانست باید بتواند آن موضوع را در طول یک هفته برای بچه ها جا بیندازد.
• (مولتی ویتامین/ کهکشان درون / ماجراهای من و دوستام/ چراغ / ترمز کن/ تیک تایید/ و ...) پستهای مختلف برنامنتظر هستند که هر هفته حول محور یک موضوع تولید میشوند.
امروز شنبه هفته هجدهمی است که بُرنا فعالیت خود را آغاز کرده و به موضوع (خانه انسان : ما از کجا اومدیم و به کجا میریم؟) رسیده است.
✔️ هم والدین و هم معلمان و مربیان عزیز میتوانند برای حرکت صحیح فرزندان و نوجوانان خود، از هفته اول این تولیدات شروع کنند و
• یا آنها را در اختیار نوجوان خود قرار دهند
• و یا بعنوان طرح درس و یا ابزار کمک آموزشی برای پخش در کلاسهای درس از آن استفاده کنند.
در پست بعد، شما با موضوعات 17 هفته گذشته و موضوع هجدهم در هفته جاری آشنا خواهید شد. و با کلیک بر روی موضوع میتوانید به اولین پست همان هفته که در مورد موضوع روز توضیح میدهد در کانال برنامنتظر دسترسی پیدا کنید و بعد به ترتیب در ادامه، تولیدات مختلف همان موضوع را ببینید.
• مژده دیگر اینکه ما اولین طرح درس کارگاه نوجوان را با موضوع «عزت نفس» در حاشیه اردوی «شرح بسم الله الرحمن الرحیم» برای فرزندان نوجوانِ والدینی که بطور خانوادگی در اردو شرکت نموده بودند تست کردیم و در هفته جاری به ارزیابی داده ها و رفع نواقص آن خواهیم پرداخت تا بزودی با اولین کارگاه برنامنتظر خدمتتان حاضر شویم .
• لازم به ذکر است صفحه اصلی «برنا منتظر» در پیام رسان ایتا به آدرس زیر میباشد، اما تولیدات این صفحه در (تلگرام و روبیکا و سروش و بله) نیز با همین شناسه بارگزاری میشود:
💡 eitaa.com/bornamontazer
@ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
✉️ لیست موضوعات هفته در کانال نوجوان رسانه منتظر (برنا منتظر):
💬 موضوع هفته اول : فایدههای خودشناسی چیه؟ چرا خودشناسی اینقدر مهمه؟
💬 موضوع هفته دوم: چرا باید خودم رو بشناسم؟ شناختن و نشناختن خودم چه فرقی برام داره؟
💬 موضوع هفته سوم: ارزش من چقدره؟ باید چیکار کنم که سرم کلاه نره؟
💬 موضوع هفته چهارم : میخوام خوشحال باشم، چیکار کنم که آخر همه چیز قشنگ باشه؟
💬 موضوع هفته پنجم: دلم میخواد سبک زندگی خودمو، خودم انتخاب کنم، اصلاً چه فرقی میکنه؟
💬 موضوع هفته ششم: بینهایت طلبی یعنی چی؛ چرا ما به هیچ چی راضی نمیشیم؟
💬 موضوع هفته هفتم: مرگ چیه؛ از کجا بفهمیم بعد از مردن نیست و نابود نمیشیم؟
💬 موضوع هفته هشتم: قانونای عجیب غریب دنیا کدومان؟ چرا تاحالا چیزی ازشون نمیدونستیم؟
💬 موضوع هفته نهم: فرمولهای رسیدن به آرزو چیه؛ دونستنشون به چه دردم میخوره؟
💬 موضوع هفته دهم: اون بی نهایت که دنبالشیم، چیه، کجاست و چه ویژگی هایی داره؟
💬 موضوع هفته دوازدهم: ویژگی های مخصوص هرکدوم از ما چیه؛ اصلاً ما چه فرقی با بقیه داریم؟
💬 موضوع هفته دوازدهم: چرا به ما میگن اشرف مخلوقات؟ چی باعث تفاوت آدمها با بقیه میشه؟
💬 موضوع هفته سیزدهم: آدم بودن ما به چی بستگی داره؟ اصلاً کی آدمه، کی آدم نیست؟
💬 موضوع هفته چهاردهم: فقط بدن ماست که غذا میخوره یا ما غذاهای دیگهای هم داریم؟
💬 موضوع هفته پانزدهم: زوج مناسب هر کدوم از بخش های وجود ما چیه؟ قانون زوجیت یعنی چی؟
💬موضوع هفته شانزدهم: آدم متعادل کیه؟ چه کار کنیم که تعادلمون به هم نخوره؟
💬 موضوع هفته هفدهم : چرا خدا من رو آفرید؟ به دنیا اومدن من چه فایده ای برام داره؟
💬 موضوع هفته هجدهم : خانه انسان ( ما از کجا اومدیم و به کجا میریم؟)
موضوع هجدهم، موضوع هفته جاری است که از امروز به بعد تولیدات آنرا به مرور تا آخر هفته مشاهده خواهید کرد.
eitaa.com/bornamontazer
bornamontazer.ir