eitaa logo
دلنوشته امام زمانی
475 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
33 فایل
اینجا پر از دلنوشته های مهدوی هست که خیلی دنبالش بودی. کپی حلالت با ذکر صلوات صلوات برای فرج آقا یادت نره https://eitaa.com/joinchat/1488584823C657991448a @delneveshteehh
مشاهده در ایتا
دانلود
دل‌رااگرازحسین‌بگیرم‌چہ‌کنم؛ بےعشق‌حسین‌اگربمیرم‌چہ‌کنم! فرداکہ‌کسےرابہ‌کسےکآرےنیست؛ دامان‌حسین‌اگرنگیرم‌چہ‌کنم؟! ' ❤️‍🩹 '
می‌نویسم‌که‌شب‌تارسحرمیگردد، یک‌نفرمانده‌ازاین‌قوم‌که‌بر‌میگردد!
میگفت‌میخواے‌عاشق‌‌چیزی‌بشے‌؛ باعمل‌ورفتارعاشق‌‌شو! مثلااگه‌میخوای‌‌عاشقِ‌شاه‌کربلابشے‌ هرروزصبح‌‌تویہ‌ساعتِ‌‌مخصوص‌بگو صلی‌اللّٰه‌علیک‌یااباعبدالله...🖐🏻! بگوحسین‌‌جانم‌میخوام‌‌بهت‌عادت‌کنم؛ تاعاشقت‌‌بشم‌،تابه‌تو‌عارف‌‌بشم..! [🍃°استادپناهیان°🍃]
گلایه‌ازدلِ‌بی‌طاقتم‌مکن‌اینقدر، کنارِتوکه‌رسیدم‌صبورخواهم‌شد🥲❤️‍🩹
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ⚜ راستش‌ را به‌ ما نگفتند یا لااقل‌ همة‌ راست‌ را به‌ ما نگفتند. گفتند: تو كه‌ بیایی‌ خون‌ به‌ پا می‌كنی‌،جوی‌ خون‌ به‌ راه‌ می‌اندازی‌ و از كشته‌ پشته‌ می‌سازی‌ و ما را از ظهور تو ترساندند. درست‌ مثل‌ اینكه‌ حادثه‌ای‌ به‌ شیرینی‌ تولد را كتمان‌ كنند و تنها از درد زادن‌ بگویند. 💞 ما از همان‌ كودكی‌، تو را دوست‌ داشتیم‌. با همة‌ فطرتمان‌ به‌ تو عشق‌ می‌ورزیدیم‌ و با همة‌ وجودمان‌ بی‌تاب‌ آمدنت‌ بودیم‌. 😍 💞 عشق‌ تو با سرشت‌ ما عجین‌ شده‌ بود و آمدنت‌، طبیعی‌ترین‌ و شیرین‌ترین‌ نیازمان‌ بود. اما ... اما كسی‌ به‌ ما نگفت‌ كه‌ چه‌ گلستانی‌ می‌شود جهان‌، وقتی‌ كه‌ تو بیایی‌. 😍 ⚜همه‌، پیش‌ از آنكه‌ نگاه‌ مهرگستر و دست‌های‌ عاطفه‌ تو را توصیف‌ كنند، شمشیر تو را نشانمان‌ دادند. ⚜آری‌، برای‌ اینكه‌ گل‌ها و نهال‌ها رشد كنند، باید علف‌های‌ هرز را وجین‌ كرد👌 و این‌ جز با داسی‌ برنده‌ و سهمگین‌، ممكن‌ نیست‌. 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @emamamm
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 سالهاے زیادے طے شد. چشمها از خیره ماندن و دستها از فروماندن، فروماندند. دادها بر بیدادها ڪشیده شد و مظلوم جایے میان جهان پیدا ڪرد. نور، سایه را تا دل شب عقب راند و آرزوے نجات، ذهنهاے ترک خورده ے خشک را، آب دیده ڪرد. از دل وهم و ترس و تیرگے، از میان خارزارهاے انبوه و آواز ڪلاغ، گل هاے ایمان روییدن گرفت. هر گل براے بے آبرو ڪردن یک خارزار ڪافے بود... (3) *** سالهاے زیادے طے شد. اینک، وقت آن رسیده است، ڪه آوایے بخراشد سینه ے ستم را ، و جارے ڪند آواز خدا را: «انا المهدی...» 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @emamamm
🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹 💫بسم الله الرحمن الرحیم💫 ✨مهدی جان! بگذار نباشد بر من صبحی که بدون تو آغاز شود. در آن پگاهی که نسیم عشق شروع به وزیدن میکند؛درآن سکوت صبحگاهی؛فقط تویی که میتوانی روح سوهان خورده ی مرا از زخم زمانه التیام بخشی. ✨مولای من! میگویند انتظار مثل درد دندان است ولی نه؛اگر اینطور بود؛آن را به راحتی به دور می انداختم. والله که از انتظار بند بند وجودم در آتش فراقت می سوزد. ✨یا صاحب الزمان! تا کی در آسمان به پرنده خیره شوم؟؟ تا کی گل های سرخ را به یادت بر پرده ها سنجاق کنم؟؟ تا کی در پیاده روی نگرانی انتظار قدم زنم؟؟ ✨مولای من! ارمغان غیبت تو،دل شکسته ای است که در قفس سینه ام بر بستر انتظار آرمیده است. ⚡️کلام اول همان و جواب هم همان⚡️ به خدا اصلا نمیتوانم چیزی از محبت اربابم بگویم. اگر شرمندگی را بهانه قرار دهم؛باز هم وجدانم راضی نمیشود و براستی اگر شرم میکردم....... 👈"کلام آخر"👉 خدایا اگر قرار است بمیرم؛بگذار امامم بیاید🙏 واگر قرار است به غربت نشستن او از جانب ما باشد. الهی العفو 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ @emamamm
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🌱احساس انتظار، مثل احساس تشنگی است: احساس تشنگی، آدم را، به آب می رساند و احساس انتظار، انسان صاحب نظر آگاه دین باور حقیقت جوی را، به حجت بالغه ی الهی! از نگاه «شیعه»، عدالت، اصل دین است: نخستین پیشوای او، در محراب، به گناه عدالت، به قتل می رسد! و آخرین پیشوایش، برای این كه به داد عدالت برسد قیام می كند؛ و آخرین حلقه، از مجموعه ی حلقات مبارزات حق و باطل را ـ كه از آغاز جهان، بر پای بوده است ـ به سامان می برد. 💖 همه ی حرف «انتظار»، همین است: سفری دور و دراز، برای رسیدن. با چشمان «آینده »، تكلیف «حال» را، روشن كردن. در آستانه ی سقوط و ابتذال، دست انسان را گرفتن؛ و او را، تا درگاه نگاه خدا، بالا كشیدن؛ و بر تحقّق آرمان والای همه ی انبیا و اولیا و مردان رزم آور راه حق، نظر داشتن! و در آخرین رزم ـ پیروزمندانه ـ حیثّیت عادلانه ی خاك را از نگاه بلند «بقیة الله»به نظاره برخاستن... و این، حرف كمی نیست! 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @emamamm
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
: خدا بیکار بود آدرس قبر مادرمان را از ما مخفی کرد؟ : «راز پنهان فاطمه سلام‌الله‌علیها» ✍️ ما آدمها معمولاً چیزی را در صندوقچه می‌گذاریم که قیمتی است! این قیمتی‌ها برای «روز مبادای ما» هستند، نه؟ و آن روز مهم که برسد، این قیمتی‌‎ها را از صندوقچه بیرون می‌آوریم و صرفِ همان «مبادا» می‌کنیم، نه؟ ※ و خدا به روز «مبادا»یش رسیده است! دارد کم‌کم درِ صندوقچه‌اش را باز می‌کند و پرده از روی قیمتی‌هایش کنار می‌زند و خرجِ بیدار شدن دلهای بی‌مرضِ جهانیان می‌کند! گفتم بی‌مرض! می‌دانید چرا ؟ به جوابش کمی فکر کنیم، باز در اینباره خواهم نوشت! ☺️ بچه که بودم روزی در ایّام شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از مدرسه برمی‌گشتم! درِ خانه‌ای باز بود و روضه داشتند! بوی اسپندشان تمام خیابان را پر کرده بود! ایستادم و کمی زغال‎‌ها را باد زدم و با خودم گفتم: بیکار بود خدا، آدرس قبر مادرمان را از ما مخفی کرد؟ خب چه می‌شد مامان و بابا بجای اینکه همش ببرند ما را مشهد، یکبار هم می‌بردندمان زیارت مادرمان! و در آن لحظه دلم بغل این مادر را تشنگی می‌کرد .... ※ شب مهمان داشتیم؛ بابا داشت با بابای خانواده آنها، صحبت می‌کرد! آن بابا داشت از مشکلی حرف می‌زد که من زیاد سر درنمی‌آوردم، بابای من امّا سرش را پایین انداخته بود و فقط گوش میکرد، انگار داشت همه درد او را در خودش حل می‌کرد تا بار غمش را کمی سبک کند. حرفهایش که تمام شد؛ بابا سرش را آورد بالا و مکثی کرد و گفت ؛ هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست! باید بفهمیم مقصود خدا از این حادثه چه بوده است. و من همانجا یخ کردم ! «هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست»؟ این جمله بابا یعنی خدا بیکار نبود قبر حضرت مادر را از ما مخفی کرد! یعنی مقصودی داشته! یعنی تو باید این مقصود را بفهمی زودتر ! و از آنروز من بدنبال فهم این سوال تمام کتابهایی که اندازه قدّم بود را از کتابخانه کانون پرورش فکری امانت می‌گرفتم و می‌خواندم؛ اما هیچ‌کدام جواب سوال من نبودند. ❤️دنیا چرخید و چرخید و چرخید.... و حالا من در رسانه‎‌ای کار می‌کنم که می‌خواهد درِ صندوقِ خدا را باز کند و پرده از این «راز پنهان» که بزودی خرجِ بیداری تمام عالم می‌شود، بردارد. پرده از مقام تدبیری حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها، در حرکت تاریخ به سمت تمدن جهانی اسلام! ※ سالها دویدن استاد شجاعی و کتاب «پیوند با امام مهدی علیه‌السلام، در مقام عرشی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها» ایشان و یکسال دویدن واحد رسانه و موسیقی استودیو انسان تمام برای تولید مستند و موزیک «مادر تاریخ» تازه «شروع یک جریان جهانی» است! خدا راز مادر ما را مخفی نگه داشت، و مخفی در تاریخ تزریقش کرد و امروز در آستانه شکفتن تمدن نوین اسلامی در جهان، وقت پرده برداری از این حقیقت غیبی است! همه‌ی تاریخ دیگر کم‌کم برای همه کس روشن شده و جز به زانو زدن در برابر حق ختم نمی‌شود ! ※جمعه نهم آذرماه، بعد از نماز مغرب و عشاء در تالار همایش‌های ایوان ری، در خلال سه ساعت برنامه‌‌ی علمی/هنری یک مستند 30 دقیقه ای بنام «مادر تاریخ»اکران خواهد شد، که به سابقه‌ی پرده‌برداری از این راز از میان اروپاییان پرداخته و حقایق پنهان حضرت مادر سلام‌الله‌علیها را از زبان دانشمندان، اسلام‌شناسان و مستشرقان جهانی بررسی می‌کند. ☺️ و من همین الآن، دو روز قبل از این همایش، احساس همان کودک 9 ساله‌ای را دارم که دارد اسپند روضه‌ی مادر را باد می‌زند و با خود فکر می‌کند: «خدا بیکار نبود قبر مادرمان را مخفی کند» ! @ostad_Shojae |montazer.ir
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ ▪️سلام ... در دلتنگ‌ترین لحظه‌های جهانیم! پارسال، همین وقتها بود این پُست شد : «پایین پای مادرم» بد نیست که یکبار مرورش کنیم 👇 eitaa.com/ostad_shojae/33237 ما همینقدر بزرگیم همینقدر .... • همین یک مطلب را بگویم و تمام: امسال هم با «راز پنهان فاطمه» می‌آییم! کمپین بزرگ راز پنهان فاطمه (سلام الله‌علیها) که در آذرماه یک همایش بزرگ علمی/هنریِ در موضوع «فاطمه شناسی» را در خود دارد... امسال نیز برگزار خواهد شد. •در این همایش مؤسسه منتظران منجی علیه‌السلام، از سه اثر هنری با درونمایه «راز پنهان فاطمه» سلام‌الله‌علیها رونمایی خواهد کرد: ۱ـ کتاب «مقام عرشی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نوشته استاد محمد شجاعی ۲ـ مستندی در موضوع مقام تدبیری ایشان در عالم ۳ـ موزیکی با همین درونمایه پارسال آخرِ این گپ روز (پیام ریپلای شده) نوشته بودم: « ما باید درِ قلب همه را بزنیم و یادشان بیاوریم مادر دارند! همان کاری که مادرمان با اهل محل خودشان کرد.» دیدم ... برای اینکار خیلی باید قدّ روحت بلند باشد که بتوانی در قلب کسی را بزنی و با انگشت این مادر را نشانش بدهی! ※ خدا یاری کند ... ! @ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
✍ ما از نظر زمانی به دنیایی وارد شدیم به نام «آخرالزمان». • مثلاً دنیایی را در ذهن‌مان تصور کنیم: که دائم و هر لحظه زلزله‌هایی با شدت‌های متفاوت زمین را می‌لرزاند! و فقط کسانی از آن جانِ سالم به در می‌برند که یک ستون اَمن دارند که فروریختنی نیست و بطور دائمی به این ستون چسبیده‌اند و جدا نمی‌شوند! • قرآن (نبأ/۷) از کوهها در زمین با نام «اوتاد» یاد کرده است. « و کوهها را مانند میخ‌هایی در زمین قرار دادیم تا از هراس و لرز در امان تان بدارد.» • و تأویل این آیه : تلاش برای حلول اوتاد (دستگیره‌های مهم غیبی) در جهان درون ماست که از هر لغزش و لرزش و ترسی در آخرالزمان حفظمان کند. • ما با چند نفر از «اوتاد» رابطه وجودی برقرار کرده‌ایم که اطمینان داریم در آخرالزمان، که (به چشم می‌بینیم جولان شیاطین و جنیان را ..) نمی‌‌گذارند کمرمان خم شود و بلرزیم و با او همسو شویم؟ • قرائت استودیویی دعای «اللهم أنت السلام» که در بخش تعقیبات مشترکه مفاتیح آمده، در پُست بعد تقدیم حضورتان می‌شود. • این دعا که در واقع یک ابزار برای برقراری «ارتباط وجودی» با تمام اولیاء و عبادالله الصالحین خداست، راه این «اوتاد» را در جهان درون ما باز میکند و ما را کم کم به داشتنِ شان مسلّح می‌نماید. جوری که شیطان اگر خواست جانمان را بلرزاند این ستون های محکم در جهان درون ما دیگر حلول کرده‌اند و نمی‌گذارند آخرالزمان‌مان به چیزی جز «صف امامِ حق» ختم شود. ✘ بر این دعا، هر قدر می‌خواهید ستون درونتان محکم‌تر باشد: روزانه مداومت و تکرار کنید... هر وقت و ساعت که یادتان افتاد. ما را هم دعا کنید که خطرات آخرالزمان، جبهه‌های فرهنگی را بیش از جبهه‌های نظامی تهدید می‌کنند چرا که جهان در حال حرکت به سمت فرهنگ و تمدنی جدید است: «تمدن نوین اسلامی» @ostad_shojae
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
: قوانینِ اجابت دعا، برای عاشق‌ها فرق می‌کند! : «سردی‌های معنوی و دور شدن از آسمان، بدنبال عدم اجابت دعا» ✍️ از وقتی که به خاطر نزدیک شدن به حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام و کمک به ما در کمپین who is imam mahdi ، اسباب کشی کردند و آمدند شهرری، هر روز اگر نمی‌آمد لااقل دو روز درمیان می‌آمد به دفتر ما. چند روزی بود هربار می‌دیدمش، غصه‌ای در چشمانش، قلبم را می‌فشرد! • سحر وفات حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها دیدم گوشه‌ی حیاط حرم نشسته! با اشتیاق رفتم کنارش نشستم و بی‌مقدمه گفتم: غصه‌ی چشمانت آزارم می‌دهد. اگر کاری هست که از دست من برمی‌آید بگو لطفاً. لبخندی زد و سرش را انداخت پایین و گفت : بالاخره غصه هست، مشکلات هست! من مانده‌ام چرا این آقا (با اشاره انگشت ضریح سیدکریمان را نشانه گرفت) هیچ کاری نمی‌‎کند؟ قبل‌ترها تا لب تر می‌کردم، موانع را برمی‌داشت. یادتان هست گره‌ هجرت ما به ری را چگونه باز کرد که؟ • لبم به خنده‌ی عشق باز شد ! گفتم : که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها ... سرش را آورد بالا و با تعجب نگاهم کرد! گفتم : بله آقا .. حالا اوضاع فرق کرده! شما از روزی که آمدی «ری» هر سحر لااقل دو سه ساعت با این آقا همنشینی ... انس و محبت و ارتباطی که امروز میان شما دو تاست با آن وقتها که ماهی یکبار از آن سرِ شهر می‌کوبیدی می‌آمدی زیارت، از فرش تا عرش فرق کرده! این خاندان عاشقی‌شان، آدمیزادی نیست که ... الهی است ! در کار عاشق‌هایشان ناز و کرشمه وارد می‌کنند! هر چقدر بیشتر بخری ... بیشتر به پایت می‌ریزند! • همچنان بهت زده نگاهم می‌کرد ! گفتم : اگر قبل‌ها می‌آمدی و می‌گرفتی و می‌رفتی ... ※ الآن باید مطمئن شود اگر بگیری ... نمی‌روی ! تا بدهد! ※ باید مطمئن شود؛ اگر دیر بدهد؛ به رفاقتش شک نمی‌کنی و عشق‌تان کمرنگ نمی‌شود! ※ باید مطمئن شود؛ اگر هم ندهد همانقدر با او خوشی که در این یکسال خوش بودی! ※ باید ثابت کنی همین عشق برای شادی‌ات کافی است! و قادر است غصه‌هایت را بشوید و ببرد. می‌دانی آقا : دنیای عاشق‌ها با همه‌ی دنیاها فرق می‌کند! 👍 قوانینِ اجابت دعا هم، برای عاشق‌ها فرق می‌کند! دیگر باید حواست باشد : همه مشکلات، می‌آیند برای محک عشق تو! امتحان عشق را که پاس کنی؛ مشکلات خود به خود حل می‌شوند : همین! @ostad_shojae