🔴فولیک اسید که توسط بهداشت جهانی به همه توصیه میشه #مضره 👆
با این بهانه که بچه احتمال داره ناقص یا بیمار به دنیا بیاد 👉 مردم رو از بیماری میترسونن تا دارو بخوردشون بدن بعد که بیمار شدن مشتری نظام سرمایه داری و شرکتهای داروسازی بشن 👆
👈مگر اهل بیت سفارش نکردن #طیبات بخورید #سویق بخورید نان #کامل بخورید؟
📣 متاسفانه الان طرح سراسری وزارت بهداشت تجویز اسید فولیک از دوران بارداری تا کودکی و نوجوانی و مدارس دخترانه ... است
💢به طرح های رایگان وزارت بهداشت مثل وارینیش فلوراید و اسید فولیک و ... بدبین باشید‼️
👌استعمار نو همین هاست ! #وابستگی به #قرص تا #آخر_عمر‼️
📡 @hakim35
🎈تدابیر بارداری
🔹موارد توصیه شده بعد از بارداری
1- اولین مورد برای بعد از زایمان خوردن هفت عدد رطب (خرما) است که سبب بردباری فرزند میشود.
2- اولین چیزی که انجام میدهند، آغشته کردن دهان بچه با شیره خرماست که به آن تحنیک گویند.
نکته: این کار باید قبل از ورود هرگونه غذا یا دارو به دهان بچه صورت گیرد.
نکته 2: موارد توصیه شده جهت تحنیک:
الف: خرما
نکته: سنت پیامبر در مورد حسنین علیهم السلام
ب: آب فرات
نکته: سبب دوستی اهلبیت توسط بچه میشود.
ج: تربت امام حسین
نکته: ایمنی از بیماری و دشمن و ...
د: آب باران
نکته: جایگزین آب فرات و تربت امام حسین (ع) اگر در دسترس نبودند.
3- استفاده از جاوشیر (جاشیر)
نکته: نوعی صمغ است - باندازه یک عدس در آب حل کرده و دوقطره در بینی راست و دو قطره در بینی چپ ریخته شود که سبب ایمنی از بیماری و پیشگیری از پریدن در خواب نیز هست؛ نوعی واکسینه کردن (واکسیناسیون اسلامی) است.
4- خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ نوزاد.
نکته: سبب ایمنی از شیطان است - بهترین زمان برای استفاده از جاوشیر و گفتن اذان و اقامه، قبل از بریدن ناف است.
▫️توضیحات
پیامبر (ص) میفرمایند: «اولین چیزی که خانم زائو باید بخورد رطب است، چون خداوند به حضرت مریم (ع) فرمود: و تنه درخت خرما را به طرف خود (بگير و) بتكان، بر تو خرماى تازه مىريزد، از پیامبر (ص) پرسیدند ای رسول خدا اگر زمان رطب نبود چه کنیم؟ پیامبر (ص) فرمودند هفت خرما از خرماهای مدینه و اگر نبود هفت خرما از خرماهای شهر خودتان، خداوند میفرماید: قسم به عزت و جلال و عظمت و ارتفاع مکانم که خانم زائو روزی که زایمان میکند رطب نمیخورد مگر اینکه اگر فرزند پسر باشد بردبار خواهد بود و اگر دختر باشد هم بردبار خواهد بود.»
(استاد تبریزیان)
📡 @hakim35
سلام دوستان
بنده برای ایجاد اشغال و امر خیر نیاز به وام دارم..
هر عزیزی براشون امکان دارد وام بدهند انشاا..خدا در دنیا و آخرت چند برابر جبران کند.. در خصوصی اطلاع دهید.
با تشکر
تقوی
مژده 📣 مژده
برای کسانی که علاقمند هستند با کاروان مطمین کربلا بروند 👌
💥در زمان نسبتا خلوت...
💥هتل درجه یک
پذیرایی یک وعده مهمان امام حسین 😢
پذیرایی یک وعده مهمان حضرت عباس
💥8 شبانه روز اسکان در کربلا و هتل نزدیک حرم
💥یک روز زیارت دوره
💥هزینه یک نفر 2 میلیون و.700 هزار 💥هزینه 2 نفر مجموعا 5میلیون
🚌زمان حرکت از تهران : 21 بهمن
برگشت انشاا..: 1 اسفند
🚌سفر زمینی با اتوبوس
هماهنگی : تقوی راد
09127708609
فرصت ثبت نام تا امشب
چهارشنبه 10 بهمن
📢📢📢
🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
((عید بزرگ فجر بر همه آزاد اندیشان و بلندقامتان استوار تاریخ مبارک))
این ایام را برای شکر گذاری از انقلاب و نعمتهای پس از آن قدر بدانیم..
جشن و مهمانی و هدیه و... فراموش نشه👏👏👏👏👏
هدایت شده از میز تحریریه سبک زندگی انسانی(ساعت13)
✨﷽✨
🔴توصیه های دوران بارداری
☀️السعیدُ سعیدُ فی بطن اُمّه و الشقیُّ شقیُّ فی بطن اُمّه.
☀️نیک بخت در شکم مادرش ، نیک بخت شده است و بدبخت هم در شکم مادرش ، بدبخت شده است.
☀️پس مادر در دوران بارداری ، مراقب افکار و اعمالش باشد
📜حدیث از اصول کافی
#تربیت _فرزند👱
#سبک_زندگی_انسانی🎀
💠جهت آغاز "تحول انسانی"همراه شوید.👇
⭐️ @hayate_ensani
هدایت شده از گل نرگس
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
✨ مادر در ایام بارداری، مقید باشد که هر روز سوره محمد را بخواند.
👌 اگر این کار را بکند بچه خوش اخلاق گیرت میآید و این بچه هیچ وقت چموش نمیشود.
📚 حاج آقا مجتبی
#آداب_بارداری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا صاحب الزمان!
نوشته اند که زهرا(س) میان آن در و دیوار
ز سوز سینه دعای ظهور خوانده برایت
یا فاطر بحق فاطمه
عجل لولیک الفرج
هدایت شده از دوره های حکیمانه های طبی
📢📢آغاز ثبت نام دوره تخصصی
🔻فیزوپاتولوژی در طب اسلامی ایرانی🔺
🗓۲۹ بهمن - ۸ الی ۱۸
💠زمان ثبت نام تا ۲۸ بهمن
📍مجتمع امام رضا علیه السلام
🔰جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی زیر پیام بدهید
🆔 @hakimane_sabt
انشاا.. فردا شب عازم سفر کاری و زیارتی هستم...
گفتم امروز به کارهای خانه و بچه ها برسم..
کیف و کاپشن و..را شستم... پارگی لباسها را دوختم..
گفتم مادری خواهری.. کسی آمد فکر نکنه این بچه ها رها شده هستند دور از جان مثل بچه یتیم 😳😢
خلاصه تند تند مشغولم...
ولیییی
یاد روز آخر مادر..... افتادم....
زمانیکه مادر دلشکسته پهلو شکسته 😢 احساس کرد سفر طولانی آخرت در پیش است و از بستر برخاست تا به بچه ها رسیدگی کند...
شاید فکر کردند در ایام عزا بچه ها گرسنه نمانند... موی پریشان و دل پریشان نشوند..
نمی دانم.. با آن بازوی ورم کرده چگونه موی دختران را شانه زدند. 😭
نمی دانم با داغ محسن چگونه نان پختند..😭
نمی دانم با آن پهلوی شکسته چگونه حسنین را روی پا نشانده و نوازش کردند...
حضرت علی ع و بچه ها مانند دیروزی چه خوشحال شدند... گمان کردند فاطمه رو به بهبودی ست که مشغول کارهای منزل شده... غافل از آنکه مهیای سفر آخرت است.. 😭😭😭
بازوی ورم کرده... و پهلوی شکسته. .. و بچه سقط کرده... و... همه یکطرف...
دل شکسته 💔 یکطرف..
تنها اجر و مزد پیامبر مرسل محبت به جانشینانش بود...
و اینک حال تنها دختر و تنها باز مانده اش
محور حدیث کسایش
شافع امتش در قیامت
این چنین است... 😞
خدایا!!
ما را و نسل و جامعه ی ما را از غافلان معرفت و خیانتکاران به این خانواده کرم قرار مده...
بلکه توفیق بده تا از محبان حقیقی و دلدادگان شیدایی و شیعیان آتشین ایشان باشیم.. 🙏
دلم شکسته ی آن دلشکسته ی پهلو شکسته است...
هزار تکه باد دستی که دل او شکسته است... 😭
امروز کمی.. نوک ناخنی از حس مادری که سعی می کند آخرین کارهای خانه و بچه ها را بکند و آماده ی سفر شود حس کردم..
اما نه با بازو و پهلوی شکسته 😭 نه در غم و عزای پدر.. نه در غربت و تنهایی...
امروز مختصری از روضه مجسم دیدم و بدون روضه و روضه خوان سراسر وجودم گریه شد... 😭
خدایا!
انتقام گیرنده خون محسن.. و حسین ( علیه السلام) را برسان..
و ما را و فرزندان ما را از سربازان و پادر رکابان خاص ایشان قرار بده...
دعاگویم و از همه شما عزیزان و دل پاکان برای پربار شدن معنوی و مادی سفر التماس دعا دارم..
تقوی راد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☑
سفرنامه 1
و ما یکشنبه شب، 21 بهمن 97 از ترمینال غرب تهران به سمت مهران راه افتادیم...
طبق عادت تا ماشین راه میفتد آیت الکرسی را جهت حفظ از بلا و برکت در سفر می خوانم.
اول راه با دوستان در حال تعریف و.. بودیم که به حدود همدان رسیدیم هوا برفی شد .
من عادت دارم در ماشین خوب می خوابم.. خواستم بخوابم دیدم هوا مه و برف و جاده برفی و کوهستانی است..
ترسیدم بخوابم.. ترسیدم بخوابم و ماشین لیز بخورد و به دره بیفتد و..😨 بعد به خودم گفتم مثلا بیدار بمانی چه میشود؟؟ چقدر قدرت داری حافظ خودت و جانت باشی؟؟
دوستم که ترسیده بود گفت : توی این مه که نمیشه چیزی دید راننده چطور داره رانندگی می کنه..؟
با وجودیکه خودم کمی ترسیده بودم با اعتماد به نفس کامل 😳گفتم نگران نباش.. اینها کارشان اینست و مسیر همیشه شان است بار اولشان که نیست..
بعد گفتم اگر امشب طوری شود و زنده نمانم... وصیت نامه ننوشتم.. ✉
گفتم.. راستی چرا وصیت نامه ننوشتم؟؟
چرا مرگ را همیشه دور از خود می بینیم؟
چرا مرگ را باور نداریم...
چرا فکر می کنیم مرگ زمانی به سراغ ما میآید که ما آماده ی آن هستیم؟
دیشب تکانی خوردم.. و فهمیدم باید آماده ی مرگ بود...
و چه سخت است آماده ی سفری باشی که نمی دانی چه در انتظار توست..
الحمدلله دیشب گردنه ی سخت اسد آباد را در برف و مه رد به سلامت رد کردیم..
امید آنکه در گردنه های سخت دست در دست خدا با شادی و آرامش ره طی کنیم..
سفرنامه 3
به سوی کربلا...
و بعد از مرز مهران چرخی های عراقی آمدند برای کمک.. البته با 5 برابر قیمت!! دوست خوب عرب زبانی که همراه ما بود شروع کرد به مذاکره ( اخه دنیا.. دنیای مذاکره است!!) نفر اول راضی نشد ما هم بارها را خالی کردیم..
( اخه ما تربیت شده مکتب حسین ع هستیم و حرف زور تو کت ما نمی ره!!)
نفر دوم آمد با 30 هزار تومان پول ما راضی شد.. و بارمان را برداشت.. با رای زنی های صورت گرفته توسط دوست عرب زبان بار ما را با خوش اخلاقی تا درب اتوبوس آورد..😊
و ما باز خدا را شکر کردیم که از الطافش همراهی این دوستمان در این سفر است.. که به طور عجیبی کارهایش هموار شد و راهی شد.
خلاصه ساعت حدود 11:30 بود که در عراق از مرز به سمت کربلا راه افتادیم..
در اتوبوس آب پخش کردند..
نمیدانم چرا در عراق وقتی می خواهی آب بخوری...
.....
آه
نمی توانی به راحتی آب بنوشی..
آخر آب در عراق معنی دیگری دارد.. 💧
ادامه دارد...
سفرنامه 2
صبح دوشنبه 22 بهمن که عاقلان غالباً در جشن راهپیمایی انقلاب هستند!! ما در مرز مهران بودیم..
چه هوای خنکی..
و مه آلود و شاعرانه
و خلوت.
برای کسیکه اربعین آن مرز شلووووغ را دیده.. دیدن آن راحتی و خلوتی شوق آفرین بود...
دیدن لحظه لحظه در و دیوار من را دیوانه خاطرات شیرین اربعین می کرد و گهگاه اشک بود که در چشمهایم حلقه می زد 😢
....آنجا بود که دوستان پارگی کف ساک من را دیدن...
راستی از ساکم نگفتم که تقریبا 10 یا 15 سانت از خودم کوتاهتر است!! و نزدیک 25 کیلو بار در خود ذخیره کرده!! و با وجود چرخ دار بودن حمل آن مکافاتی شده!!
حالا فکر کنید یک طرف کف آن هم پاره شده!!
دوستان گفتن ببین اینجا چسب پهن یا طناب گیر میاد دور ساک را ببندیم ولو نشود؟؟
رفتم دوری زدم غیر از یک بوفه و اتاق های اداری چیزی ندیدم.. می دانستم در آن اتاقها چسب پهن یافت میشود ولی... معمولا در خواست از دیگران برآیم خیلی سخت است.. 😒
خودم از اینکه دیگران از من کمک بخواهند خوشحال میشوم و می گویم خدایا شکر مایه ی امید یک بنده ات شدیم 😉 و تلاش می کنم رفع نیاز آن بنده خدا را بکنم.. ولی. .. تلاش می کنم تا مستأصل نشدم از دیگر بندگان خدا درخواستی نکنم .
برگشتم و گفتم نبود!!
یکی از دوستان گفت مگه میشه. .
رفت، و من نخ و سوزن از کیفم در آوردم و خواستم شروع کنم به وصله پینه که .. دوستم زینب با لبخند همیشگی و یک چسب پهن آمد. ☺
اقای محترمی که همراه کاروان ما بودن شروع کردن چند طرف ساک را باند پیچی مفصل کردن.. 👳
وقتی کار تمام شد گفتم خدایا شکر.. مانده بودم اول سفر با این همه بار چکار کنم کارم را توسط این دوستان خوب دلسوز راه انداختی...
و دوست خوب و مومن چه نعمتی عزیز است..
ولییی گفتم خدایا... در این سفر دوستان خوبی دارم که در بزنگاه ها به دادم رسیدند... سفر آخرت را چه کنم؟؟ 😐😢
وسط سالن وقتی دوستان شاد و راضی بودند از حل شدن مشکل من... من داشتم به روز تنهایی و بی کسی و بار سنگین گناه خودم فکر می کردم..
ادامه دارد...
سفرنامه 3
به سوی کربلا...
و بعد از مرز مهران چرخی های عراقی آمدند برای کمک.. البته با 5 برابر قیمت!! دوست خوب عرب زبانی که همراه ما بود شروع کرد به مذاکره ( اخه دنیا.. دنیای مذاکره است!!) نفر اول راضی نشد ما هم بارها را خالی کردیم..
( اخه ما تربیت شده مکتب حسین ع هستیم و حرف زور تو کت ما نمی ره!!)
نفر دوم آمد با 30 هزار تومان پول ما راضی شد.. و بارمان را برداشت.. با رای زنی های صورت گرفته توسط دوست عرب زبان بار ما را با خوش اخلاقی تا درب اتوبوس آورد..😊
و ما باز خدا را شکر کردیم که از الطافش همراهی این دوستمان در این سفر است.. که به طور عجیبی کارهایش هموار شد و راهی شد.
خلاصه ساعت حدود 11:30 بود که در عراق از مرز به سمت کربلا راه افتادیم..
در اتوبوس آب پخش کردند..
نمیدانم چرا در عراق وقتی می خواهی آب بخوری...
.....
آه
نمی توانی به راحتی آب بنوشی..
آخر آب در عراق معنی دیگری دارد.. 💧
ادامه دارد...
سفرنامه 4
امروز نماز صبح...
حرم امام حسین بودم..
وقتی از درب بین الحرمین بیرون آمدم باران بود که می آمد....
صبح زود جمعه ..
بیت الحرمین خلوت...
و چشمهای اشکبار آسمان...
که برای بدبختی ما زمینی ها از زندگی بی امام... می گرید و خودمان حواسمان نیست... 😭که زندگی بی یاد امام چه مصیبتی عظیم است...
و چه سختی مضاعفی...
زیر باران یاد شما عزیزان کردم...
و می دانم بسیاری از شما که چشمهای قشنگتون الان به یاد بین الحرمین بارانی شده و دلهای پاکتان آمده کربلا ، به دلیل مشغولیت مریض داری و بچه داری و... توان آمدن ظاهری زیارت را ندارید از این زیارتهای بی معرفت و ظاهری بسیاری اجر فراوانتری می برید...
خوش به سعادت شما... چرا که از یاران یمنی اهل بیت هستید مانند اویس قرنی که جسمش در یمن و روحش کنار پیامبر بود.. و اکنون در بهشت کنار پیامبر است.. مقامی بس بالاتر از صحابه و یاران سفر و حضر پیامبر که به فرزندش پس از رحلت او چنان کردند دارد...
پس معیار نزدیک بودن به اهل بیت .. زیارت ظاهری نیست... معیار نزدیک بودن قلبی و باطنی به اهل بیت است...
مانند آنان رفتار کردن...
گذشت کردن...
مهربان بودن...
جدی بودن به جای خود..
اطاعت امر ولی هنگام فرمان..
خوش به حال حضرت عباس ع...
.......
سفرنامه 5
جای شماسبز...
با شما دوستان در بین الحرمین نشستم..( یعنی واقعا حضور روحی شما را احساس می کنم) خواستم تا تنور داغ است نان را بچسبانم و برای شما بنویسم..
بعد از چند روز بالاخره امروز شنبه صبح موفق شدم زیارت حضرت عباس علیه السلام بروم...
از اینکه بالاخره طلبیده شدم خوشحالم.. چون تا در حرم نیایی باورت نمیشود که دعوت شدی!! و آمدی..
حتی وقتی در کربلا ساکن شدیم می گفتم نکنه چیزی پیش بیاد.. پام بشکنه!! نتونم برم عرض ارادت به ساحت ملکوتی اهل بیت.. 😢
خدا را شکر که قسمت شد.. 😊
امروز در حرم فکر کردم از حضرت عباس چه بخواهم
آخه در این سفر با پوست و گوشت و خون احساس کردم آنچه با حسن نیت از این خانواده کرم بخواهی رد خور نداره... گفتم خانه و پول و..را که باید گذاشت و رفت.. به قول معروف کفن که جیب نداره.. فکرکردم چه بخواهم که مهم و خوب باشه.. بعد از دعا برای دوستان و ملتمسین دعا از ایشان خواستم
کمکم کنند کمی مادری ام شبیه مادری حضرت ام البنین شود... 😢
آخه این خانم خیلی با کرامت و با فضیلت هستند خدا بیامرز مادر بزرگم هر وقت مشکلی پیش میامد صلوات نذر ایشان می کردند و این کار را به ما هم توصیه می کردند...
این بانوی بزرگ فرزندانی تربیت کرد که تا دنیا دنیاست.. نامشان باقی ست
ادب حضرت ابوالفضل چقدر زبانزد است ایشان با اینکه برادر امام حسین ع بودند هرگز ایشان را برادر صدا نکردند و با لفظ مودبانه سیدی و اقای من ایشان را صدا می زدند..
با وجود قدرت بیان بالا به احترام امام حسین هرگز جایی خطابه و سخنرانی نداشتند مگر در کربلا در دفاع از امام زمان خویش..
با دوستم در خیابان می رفتیم کسی ازپلیس آدرس حرم را خواست و پرسید امام عباس؟؟
دوستم گفت اینها به حضرت عباس می گویند امام!!؟؟
کمی فکر کردم و گفتم... آخر امام بدون امت امام نیست.. امام حسین با یاران و دلدادگانش معنا می یابد...
و حضرت علی ع از بی یاری و بی بصیرتی اطرافیان است که... 😭
پس جا دارد فدایی با بصیرت امام را امام صدا کنند..
داشتم می گفتم.. درخواست از این خانواده کرم رد خور ندارد..
در دو سال گذشته که توفیق زیارت اربعین داشتم البته از پذیرایی اهل بیت در این ایام واقعا متعجب بودم و در سفرنامه های اربعین مطالبی را ثبت کردم ولی سبک زندگی و تغذیه و رفتار شیعیان و مدعیان محب اهل بیت بودن را در ایشان ندیدم...
مثلا فراوانی دخانیات چای پر رنگ شکر سفید فراوان و...
آرزو می کردم این شیعیان آگاه شوند به هوش بیایند... آرزو داشتم همانطور که در ایران این آگاهی دارد گسترش می یابد سبک زندگی و طب اهل بیت را می گویم در همه کشور های اسلامی خصوصا کشور دوست و برادر عراق چنین شود...
و در این سفر خبرهای خوشی رسید . ..
سفرنامه 6
خلاصه از اینکه سبک زندگی مسلمانها اینقدر اشتباه است در فکر بودم...
در این سفر پربرکت پیشنهادات خوبی برای برگزاری دوره های آموزشی در کربلا شد...
خیلی ذوق کردیم 😊
چقدر انسان به آرزوهایش نزدیک است.. و خدا چقدر مهربان است...
انشاا..توفیقی باشد باید برای آموزش و سلامت و حجامت در کشور دوست و برادر عراق برنامه ریزی کنیم..
در حرم حضرت عباس ع از خدا خواستم این بذر پربرکت سبک زندگی و طب اسلامی را که قرار است در کربلا نهاده شود پربرکت و بی افت توسط مومن ترین و علاقمند ترین افراد صورت بگیرد.. و از گزند آسیب بدخواهان دور بماند..
این چند روزه چیزهای جالبی از مردم کربلا دیدیم گرمی و محبت و استقبال..
حجامت می کردند پول می دادند و کلی هم قربان صدقه می رفتند..
خدا لعنت کند دشمنان را که می خواهند بین مسلمین تفرقه باشد.
سفرنامه هفتم..
حالا بهتر می فهمم چرا سفر رفتن توصیه شده.
وقتی سفر می روی در حالی که چیزی یا چیز هایی را جا گذاشتی آنوقت است که حسرت می خوری...
حسرت می خوری که چرا بیشتر دقت نکردم... چرا حواسم را جمع نکردم.. اگر فلان چیز را آورده بودم چه خوب میشد..و...
بعد به خودت دلداری می دهی که حالا اشکال نداره چند روز را تحمل می کنم به زودی برمی گردم خانه.. تجربه ای شد برای بار بعد...
اما ..... اما...
امان از سفر آخرت... که اگر بار کافی بر نداشته باشی دیگر امیدی به بازگشت و جبران نیست...
دیگر گیر می کنی در باتلاقها و چاله ها... در آتش... 😩
سفر پدیده عجیبی است... 🤔
انسان را به یاد توشه برداشتن... به یاد حواس جمع کردن در حضر میندازد ..
تلخی حسرت و احساس ورشکستگی و پشیمانی از غفلت در زمان توشه برچیدن را به ما یادآوری می کند به ما انسانهای غافل درگیر روزمرگی شده!!
به ما فراموشکاران!!
به ما خسران زده ها...
غروب چهارشنبه است و ساعات آخر سفر..
از زیارت کاظمین که حرم دو امام بزرگوار است _ فرزند گرامی امام رضا و پدر بزرگوار ایشان _ باز می گردیم به سمت وطن...
آنجا هم یاد شما عزیزان کردم..
و تو وقتی به زیارت امام حسین می روی وطنت را فراموش می کنی.. گم می کنی...شک می کنی که آیا بهتر نیست وطنت همین کربلا باشد!!؟؟
وقتی در حال باز گشت هستی نمی دانی شاد باشی به خاطر دیدن عزیزان و متعلقاتت یا غصه دار باشی از دل کندن از یار.. 😭
دو حال متضاد داری در یک زمان..
اما انگار حال منقلب دل کندن از کربلا بر شادی بازگشت به وطن غلبه دارد...
عجب جایی ست کربلا... و عجب کسی است حسین ع ... 😢
امروز صبح زیر قبه امام حسین که دعا در آنجا قطعا قبول است چند بار یاد عاشقان اهل بیت که آرزوی زیارت کربلا دارند چه آنان که التماس دعا گفتند چه آنان که نشد.. و نگفتند کردم و از امام حسین ع خواستم به زودی آرزومندان را بطلبد..
انشاا..
دعا کنید زایران دست خالی رفته دست پر به وطن باز گردند.. وگرنه خسران زده اند...
با تشکر
تقوی
چهارشنبه اول اسفند 1397
📣📣📣📣
بدو 🏃بدو...
که وقته حجامت رسید ...
👌حجامت اسفند ماه خصوصا هفته آخر اسفند
جهت پیشگیری از آلرژی بهاره
💪تقویت ایمنی بدن
رقیق کردن خون پس از دوره سرما و غلظت خون
و...
توصیه میشود..
💥یکشنبه 12 اسفند
شهرک شهید محلاتی
💥5 شنبه 16 اسفند
شهرری
حجامت بانوان و کودکان انجام میشود.
👼حجامت کودکانی که اشتها و رشد قدی خوبی ندارند یا دچار آلرژی هستند از اسفند ماهی یکبار تا آخر بهار توصیه میشود.
حتما آداب حجامت را رعایت بفرمایید.
لطفا جهت وقت هماهنگ بفرمایید.
09127708609
دوستان علاقمند به حجامت اصولی برای اقایان توسط فرد مومن و مطمئن !🌷
اقای رستمی فوق لیسانس مکانیک عضو کانون نخبگان بسیار مومن و متعهد دوره های طب گذرانده و آمادگی حجامت و ماساژ و بادکش در منزل را دارند.
(ترجیحا چند نفر در منزل ویا محل کار باشند هر جای تهران با هماهنگی انجام میدهند)
محصولات خوب و مطمین خانگی هم سراغ دارند.
09126865952
🎊فاطمه.... فاطمه است... 🎊
امروز روز بزرگی است...
روزی که پاکترین بانوی عالم محور آفرینش را به دنیا میآورد...
و چقدر حیف که به این واقعه عظیم که لا به لای روز زن و روز مادر گم شده!! بی مهری میشود...
چقدر حیف است که چنین روز عظیمی مساوی شده با روز زن!!
کدام زن؟؟ چه زن و مادری؟؟
آه...
کدام ما توانسته ایم کمی فقط کمی از خصوصیات حضرت را که می دانیم سر مشق خود کنیم؟
همسرداری...
فرزنداوری
فرزندپروری
ولایت مداری تا پای جان..
خانه نشینی به جا
سخنرانی و خطابه به جا و با رعایت حلال و حرام
همسایه داری
پاسخ شایسته به سایل
گریه در شب عروسی و به یاد آخرت شب عروسی را به عبادت سر کردن....
و....
کدام اینها را سعی کردیم الگوی خود کنیم؟؟
من که نتوانستم... یا شاید نخواستیم.. حرف و درد زیاد است... ولش کنیم..
فقط این روز عزیز... بسیار عزیز که دنیا میزبان محور کاینات و آفرینش شده را عزیز بداریم...
با هدیه مستحبات و انجام آن به نیابت از حضرت.. با نماز استغاثه حضرت زهرا... بیایید دل ایشان را به دست آوریم و از ایشان بخواهیم
🎊دست ما را بگیرند و کمی... و فقط کمی از آن معنویت و ملکوت را به ما مدعیان حب اهل بیت بچشانند..
بیایید با ناله و گریه و دل شکسته به درگاه این مادر ماااااااادر عزیز و بزرگ معرفت امام و ظهور او را بخواهیم.. و اینکه در حضر و غیابش از سربازان او باشیم...
که این بهترین هدیه و سورپرایز!! این روز بزر گ می تواند باشد...
به امید آنکه روز زن سال آینده بتوانیم متصف شدن خود به یکی از صفات حضرت زهرا را جشن بگیریم..
که فاطمه فقط یک زن نبود بلکه بانوی بزرگی بود امام پرور..
شعله ای افروخته که تا قیام قیامت خاموش نشدنی است...
با احترام
روز شما بانوان و مادران فاطمی مبارک 🎊🎊🎊🎊🎊💐🌟🌺🌺🌷
تقوی راد
سلام✋
✅عزیزانی که میخوان در زمینه طب سنتی فعالیتی(ویزیت - تدریس - تبلیغ و...) داشته باشند حتما این کارگاه دو روزه رو شرکت کنند که خیلی مطالب خوبی جهت راههای انتقال مفاهیم طبی و مشاوره ی طبی ارائه میشه
و در صورت قبولی مدارک معتبر از ارگانهای دولتی و دانشگاهی دریافت میکنید .
🔮این دوره رو از دست ندید
⏰آخرین مهلت ثبت نام جمعه ۱۰ اسفند
هدایت شده از دوره های حکیمانه های طبی
📢📢آغاز ثبت نام دوره
♦️مربیگری طب اسلامی ایرانی♦️
🗓۱۱ و ۱۲ اسفند ماه
💠زمان ثبت نام تا ۱۰ اسفند ماه
📍مجتمع فرهنگی امام رضا علیه السلام
👈جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به آیدی زیر پیام بدهید👇
🆔 @hakimane_sabt