eitaa logo
« دل♡نوشــــت راز »
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
16 فایل
با سلامـ خدمت دوستان عزیز باماهمراه باشید با حرفهایی از جنس همکلامی با خدا و دنیایی از عشق، احساس، شور و مهربانی، و انگیزه
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خوام کسی باشم که همیشه تلاش میکنه تا شاد و شکر گذارباشه... حتی بعد از شکست، بعد از خستگی، بعد از دلشکستگی...، کسی باشم که شجاعت این رو به دست میاره تا باور داشته باشه با تلاشی جدید، میتونه نتیجه جدیدتری رو حاصل کنه...💫 صبحانه و ناهار در مسیر و‌کنار دوستان...🥰 بماند به یادگار ✍دلنوشته رازخاتون 🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
خداوند افراد رو در زندگی ما قرار می ده تا بتونیم از طریق خدمت به اونا به زندگی خودمون برکت ببخشیم... باید هر روز وقتی از خواب بلند می شیم ، به خودمون بگیم... خداوندا... وظیفه ی امروز منو به من نشون بده منو متوجه کسانی کن که به کمک من نیاز دارن لازم نیست کمک هامون به دیگران خیلی بزرگ باشه گاهی یک لبخند و مهربانی میتونه جانی دوباره به دوستانمون ببخشه گاهی اوقات جمله ای الهام بخش و انگیزشی میتونه روز یک فرد رو بسازه...🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌ ‌🌼مراحل درست کردن دسته های گل نرگس🥰 در بخش جره و بالاده... با هم ببینیم... واقعا زیباست🌼 🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
تو را من چشم در راهم شباهنگام که می‌گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم شباهنگام در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گَرَم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم... «نیما یوشیج»✨ 🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
« دل♡نوشــــت راز »
✍روایت نوشت سرما به جونم نفوذ کرده بود ... و تمام دیشب سه چهار ساعت بیشتر نخوابیده بودم ، تو گرگ و میش روشن شدن هوا بودیم و ون هنوز نرسیده بود که فهمیدم برادر صمیمی ترین دوستم شب قبلش به رحمت خدا رفته...💔 خودمو به زحمت جمع و جور کردم... خستگی ... سختی راه... بی برنامگی .... عقب و جلو شدن برنامه ها... تموم شدن شارژم ... فراموش کردنِ آوردن بعضی چیزا... همراهی با گروهی غریبه که اکثرا نمی شناختمشون... و درد هر باره ی یادآوری به رحمت خدا رفتن برادر دوستم، حتی... دعوای سیاسی... مانع از این نمی شد که به خودم هی یادآوری کنم تموم اینا بخشی از زندگیه و باید قوی باشم... نمی‌دونم اصلا چند بار هی اومدم غر بزنم...؟! اصلا چند بار درون خودم، اومدم هزار و یک چیزو قضاوت کنم؟! ولی هی با مهربانی کودک درونمو در آغوش میگرفتم و هی سعی میکردم گفتگویِ بزرگسالی،خسته و کودکی وحشت زده رو مثل مادری مهربون مدیریت کنم... و با عشق اونو هر بار تشویق به شادی دوباره کنم... اینا رو گفتم تا شما هم در این آگاهی با من شریک باشید ... که هیچ وقت باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی هیچ کس، مقایسه نکنید یه فرد لزوما ممکنه بگه بخنده... ولی در عین حال درونش داره غمگین ترین تراژدی‌ها رو تجربه می کنه... و‌ هر کسی بتونه حتی به تلخی... این لحظات تجربه رو، مدیریت کنه... و از همون لحظش لذت ببره مهم ترین قدمو به سمت رشد و بالندگی برداشته... اینا رو باید هزار باره به خودم بگم. ✍روایت نوشت رازخاتون 🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz