هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
.
#داستانعاشقانهواقعی
#دومدافع
#قسمتسیوهشتم
.هرچقدراصرار کردم قبول نکردکه بمونہ ورفتیم خونہ ما...
جاشوتواتاق انداختم.هنوزحالش بد بودو زود خوابش برد
بالاسرش نشستہ بودم وبہ حرفایے کہ زده بود راجب مصطفے فکر میکردم
بیچاره زنش چے میکشہ هییییی خیلے سختہ خدایاخودت بهش صبر بده ...
دستموگذاشتم روسرش، بازهم تب کرده بود دستمال وخیس کردم وگذاشتم روسرش
دیگہ داشت گریم میگرفت تبش نمیومد پاییـݧ
بالاخره گریم گرفت وهمونطور کہ داشتم اشک میریختم پاشویش کردم
بهترشد وتبش اومد پاییـݧ .
اذاݧ صبح و دادݧ .
یہ بغضے داشتم چادرنمازمو برداشتم و رفتم اتاق اردلاݧ
بغضم بیشتر شد یہ ماهے بود رفتہ بود
سجادمو پهـݧ کردم و نمازصبح وخوندم .
بعد از نمازتسبیح وبرداشتم وشروع کردم بہ ذکر گفتـݧ
دلم آشوب بود ،یہ غمے تو دلم بود کہ نمیدونستم چیہ
بغضم ترکید،چشمام پر از اشک شدو صورتمو خیس کرد
با چادرم صورتم و پاک کردم و رفتم سمت پنجره پرده رو زدم کنار
تو کوچہ رو نگاه کردم حجلہ ے یہ جوونے رو گذاشتہ بودݧ و کلے پلاکارد ترحیم عجیب بود اومدنے ندیده بودم یاد حرفے کہ اردلاݧ قبل رفتـݧ زد افتادم
"شهید نشیم میمیریم"
قلبم بہ تپش افتاد اصلا آروم و قرار نداشتم
رفتم اتاق خودم علے با اوݧ حالش بلند شده بودو داشت نماز میخوند
بہ چهارچوب در تکیہ دادم و تماشاش میکردم
نمازش کہ تموم شد برگشت کہ بره بخوابہ چشمش افتاد بہ مـݧ
باصدایے گرفتہ گفت :إ اونجایے اسماء
آره تو چرا بلند شدے از جات ؟؟؟
خوب معلومہ دیگہ واسہ نماز
خیلہ خوب برو بخواب ،حالت بهتره؟؟؟؟؟
لبخند کمرنگے زدو گفت مگہ میشہ پرستارے مثل توداشتہ باشم و خوب نباشم؟؟عالیم
خیلہ خوب صبر کـݧ داروهاتو بدم بهت بعد بخواب
داروهاشو دادم ،پتو رو کشیدم روشو با اخم گفتم بخواب وگرنہ آمپول و میارمااااا
خندیدو گفت چشم تو هم بخواب چشمات قرمز شده خانم
سرمو بہ نشونہ تایید تکوݧ دادم .
خیلے خستہ بودم تا سرمو گذاشتم رو بالش خوابم برد
ساعت نزدیک ۱۲ظهر بود کہ با تکوݧ هاے ماماݧ بیدار شدم
ماماݧ اسماء بیدار شو ظهر شد..
بہ سختے چشمامو باز کردم و ب جاے خالے علے نگاه کردم
بلند شدم و نگراݧ از ماماݧ پرسیدم .
علے کو؟؟؟؟؟
علیک سلام .دو ساعت پیش رفت بیروݧ
کجا؟؟؟؟؟
نمیدونم مادر ،نزاشت بیدارت کنم گفت خستہ اے بیدارت نکنم
گوشے و برداشتم و شمارشو گرفتم
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
چند بار پشت سر هم شمارشو گرفتم اما در دسترس نبود
اعصابم خورد شد گوشے و پرت کردم رو تخت و زیر لب غر میزدم
معلوم نیست با اوݧ حالش کجا رفتہ اه
ماماݧ همینطور با تعجب داشت نگاهم میکرد
سریع لباسامو پوشیدم ،چادرمو سر کردم و رفتم سمت در
ماماݧ دنبالم اومد وصدام کرد
کجامیرے دختر ؟؟دست وصورتت و بشور صبحونہ بخور بعد
ݧ ماماݧ عجلہ دارم
امروزمیخوام برم خونہ اردلاݧ پیش زهرا تو نمیاے؟؟؟
ݧ ماماݧ شما برو اگہ وقت کردم منم میام
دروبستم وتندتند پلہ هارو رفتم پاییـݧ وارد کوچہ شدم اما اصلا نمیدونستم کجا باید برم
گوشیمو ازکیفم برداشتمو دوباره شماره ے علے وگرفتم
ایندفعہ دیگہ بوق خورداما جواب نمیداد
تاسرخیابوݧ رفتم وهمینطور شمارشو میگرفتم
دیگہ ناامید شده بودم ،بہ دیوار تکیہ دادم وآهے کشیدم هنوزخستگے دیشب توتنم بود
چند دیقہ بعدگوشیم زنگ خورد
صفحہ ے گوشے ونگاه کردم علے بود سریع جواب دادم
الوعلے معلوم هست کجایے؟؟
علیک سلام اسماء خانم .مـݧ تو راهم دارم میام پیش شما
کجارفتہ بودے با اوݧ حالت؟؟؟
خونہ ے مصطفے اینا .بعدشم حالم خوبہ خانوم جاݧ
خیلہ خب کجایےدقیقا؟؟
دارم میرسم سرخیابونتوݧ
مـݧ سرخیابونمونم اهاݧ دیدمت دستموبردم بالا وتکوݧ دادم تامنو ببینہ
سوارماشیـݧ شدم و یہ نفس راحت کشیدم
نگاهم کردوگفت :کجا داشتے میرفتے؟؟
اخم کردم وگفتم دنبال جنابعالے
مگہ میدونستے مــݧ کجام؟؟؟
ݧ ولے نمیتونستم خونہ بمونم نگراݧ بودم
ببخشیدعزیزم کہ نگرانت کردم ،خواب بودے دلم نیومد بیدارت کنم رفتم خونہ لباسامو عوض کردم ورفتم خونہ مصطفے اینا ببینم چیزے نمیخواݧ مشکلے ندارݧ؟
خب چیشد ؟؟؟
خداروشکرحالشوݧ بهتر بود
علے کاش منو هم میبردے میرفتم پیش خانم رفیقت
بعدازظهر میبرمت
دستم وگذاشتم روسرش .ݧ مثل ایـݧ کہ خوبے خداروشکرتبت قطع شده بریم خونہ ما برات سوپ درست کنم
إ مگہ بلدے؟؟؟؟
اے یہ چیزایے
باشہ پس بریم
بعد ازظهر آماده شدم کہ بریم پیش خانم مصطفے
روسرے مشکیمو سرکردم کہ علےگفت :
اسماء مشکے سرنکـݧ ناراحت میشـݧ خودشوݧ هم مشکے نپوشیدݧ
روسرے مشکیمو در آوردمو و سرمہ اے سر کردم کہ هم مشکے نباشہ هم اینکہ رنگ روشـݧ نباشہ..
جلوے درشوݧ بودیم علے صدام کردو گفت :اسماء رفتیم تو ،تو برو پیش خانم مصطفے پیش مـݧ واینسا رفتنے هم مـݧ میام بیروݧ چنددیقہ بعد پیام میدم توهم بیا
باتعجب نگاهش کردم و گفتم:چراااا؟؟
سرشوانداخت پاییـݧ وگفت نمیخوام ماروباهم ببینه...
ادامه دارد
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔸 نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ كَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ ؛
🔹 «گرسنگى ، چه خوب ياورى براى اسير كردن نفْس و شكستن عادت آن است!.»
📚 عيون الحكم و المواعظ : ٤٩٤
#رمضانیه
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي
✨وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾
✨آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا
✨آفريده است و همه شما به سوى او
✨بازگشت مى يابيد (۲۲)
📚 سوره مبارکه یس
✍آیه ۲۲
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ⓗⓞⓟⓔ:
#احکام_شرعی
#احکام_روزه
👨🏻⚕👤مرجع تشخیص ضرر روزه👤👨🏻⚕
🚦#سوال: آیا ملاک در ضرر، تشخیص خودم است یا پزشک؟
#پاسخ:
✅تشخیص خود شما ملاک است و همین اندازه که ترس شما در مورد ضرر، عقلایی باشد، کافی است. البته ترس از ضرر گاهی از قول متخصص، زمانی از تجربه بیمارهای مشابه و گاهی از تجربه خود انسان به دست می آید.
توجه👈🏼 صرف «احتمال ضرر» مجوز ترک روزه نیست؛ بلکه لازم است احتمال به حدی برسد که برای انسان «ترس از ضرر» به وجود آید.
📚منبع: کتاب «آموزش مصور احکام» مطابق با فتاوای آیت الله العظمی خامنه ای، احکام عبادات، بخش روزه، ص 351.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فقطازخدابخواه
از هر کسی به غیر از خدا خواستن،
فقط و فقط ما رو از خواستههامون دور میکنه؛
پس فقط به خدا دل ببندید و فقط از خودش بخواهید،
قطعا دریافت میکنید...
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌹 #امیرالمؤمنین_علی_ع_:🌹
🔹« دروغگویی عیبی رُسوا کننده است.
🔸زیرا دروغ بعد از مدتی آشکار میشود
🔹و انسانِ دروغگو بین مردم رُسوا میگردد.»
-------------
📚 بحارالانوار، ج66 ص313
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#محبت_و_عشق #ویژه_امشب
❤️👌اگر خواهی محبت شخصی را به خود مشغول داری یا از او نفعی به تو رسد این عمل را که مجرب است انجام بده ⇩⇩
✅⇦ در وقتی که ماه عروج می گیرد از روز پنجشنبه یا روز جمعه این عمل را شروع کن در وقت شب دو زانو نشسته و روی به جانب قبله چشم های خود را ببند و ۱۱ مرتبه آیة الکرسی را تا هو العلی العظیم بخوان سپس ۱۰۱۰ مرتبه یا بارِی بگو و شخص مقابل را تصور کن که در مقابل تو ایستاده و تسلیم تو می باشد وقتی که اذکار تمام شد بر سینه او بدم و در دل خود بگو ⇩↯⇩
❤️👌مطیع من شو این عمل را ۱۵ روز انجام بده و چنانچه بر آبی یا خوراکی بدمی و به او رسانی تا بخورد فرمان بردار خواهد شد به فضل الهی
❗️نکته ⇦ عروج ماه(بالا آمدن ماه,دیده شدن ماه,شب مهتابی)
📙منبع : کنز الحسینی صفحه ۳۱
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 افطار #بیستوسوم
🌼 گفتم : دعا چیست?
🌺 گفتند : طلب نیاز از بی نیاز...
🌼 گفتم : التماس دعا چیست؟
🌺 گفتند : خوبان را در درگاه خدا
🌼 واسطه قرار دادن
🌺 پس با افتخار می گویم:
🌼 ای خوبان ، ای بهترین ها
🌺 از همه شما التماس دعا دارم
🌼 امیدوارم امشب بهترین سرنوشت
🌺 برای شما خوبان رقم زده بشه
🌼 طاعات و عبادات شما قبول حق
🌹لحظه افطار مارا هم دعا کنید عزیزان🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
#احسن_القصص
✅ #حکایتهای_پندآموز
✍روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد...
📜روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند
و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد
گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که:
💥 دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد💥
📚مجموعه شهرحکایات
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💞هــميشه ...
مراقب حرف هایی
که میزنی باش !
مخصوصا وقتی
عصبی یادلخور هستی
بعضی کلمات
همچو تَرکِشی می ماند
که کنارِ قلب می نشیند
نمی کُشد !
ولــي ...
تا آخر عمر عذاب میدهد....
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#رمضانیه
وقت سحر «شربت خاکشیر و تخم شربتی» بنوشید
این دانه ها چندین برابروزن خود آب جذب میکنند؛
و بدن درطول روز از ذخیره آب آنها استفاده میکند و تشنه نمیشوید
از سردرد و بی حالی شما نیز میکاهد
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✅ #ذکر_درمانی
جهت آشتی میان دو نفر :
👈هر گاه میان دو کس خصوصا زوج و زوجه اختلافی روی بدهد که نزدیک به تفرقه باشد اسم شریف
🦋🌸 #یاجامع 🌸🦋
رابه نیت اجتماع طرفین بخواند . خصوصا در وقتی که داخل رختخواب می شوند و هنوز پای خود را دراز نکرده اند و
در قلب خود یازده مرتبه با نیت خالص بخواند کدورت و دلسردی از طرفین برطرف میشود?.
📚منبع : بحر الغرائب ص ۱۳۱