🥀🥀🥀
🌱●°خالص کردن عمل، فقط بخاطر خدا👇
📍نقل است که: مرحوم شیخ سبزواری رضوان الله علیه برای عیادت بیماری می رفت و عده ای هم با او بودند...
🔰نزدیک منزل بیمار که رسید، برگشت و نرفت. اطرافیان پرسیدند: آقا چرا تا این جا آمدید و حالا بر می گردید؟
🔸آقا جواب داد: خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند، از من خوشش خواهد آمد و می گوید که سبزواری، چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است!
⚡️چون داخل نیتم ناخالصی خوش آمدن خلق خدا پیش آمده،حالا برمی گردم ✔️
♦️تا هنگامی که اخلاص اولیه را بیابم و این بار تنها برای رضای خدا به عیادت بیمار بیایم♡
🕌 @karbalaye_3
#کانال_دلتنگ_کربلا👆
دلتنگ کربلا 🕊
🥀🥀🥀 🌱●°خالص کردن عمل، فقط بخاطر خدا👇 📍نقل است که: مرحوم شیخ سبزواری رضوان الله علیه برای عیادت بی
🥀🥀🥀
⁉️چگونه نیتمان را خالص کنیم⁉️
⚡️معمولا دوستان پی نتیجه اعمالند؛ مثلا می پرسند این کار را بکنیم ثوابش چیست و...
🌳اگر انسان پی اینها نباشد یعنی:
به دنبال نتیجه و اینکه عملش چه بلایی را دفع میکند و چه سود و ثوابی می رساند نباشد و هدفش فقط بخاطر رضای خدا باشد آن وقت عملش خالص میشود.🌿:)
📕داستان های عارفانه، اثر عباس عزیزی
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج💚
#امام_زمان🕊
🕌 @karbalaye_3
#کانال_دلتنگ_کربلا👆
🥀🥀🥀
'سَلامُعَلیٰقَلبْزینبالصَبور'
سلامبرآنقلببیقراریکه
مولادسترویآنگذاشتو
یکسالونیمبیصداتپید...! 😭
” بحق زینب اللهم عجل لولیک الفرج “🤲🖤
🕌 @karbalaye_3
#کانال_دلتنگ_کربلا👆
هدایت شده از 💫گلچیــــ🌸ــــن شده ها💫
💔✨
#دلتنگی_شهدایی ❤️
🖤گفتنۍ نیست ولۍ بۍ تو کماکان در من ...
🖤نفسۍ هست، دلۍ هست، ولۍ جانۍ نیست!!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╭┅── ─ ──┅╮
@gholch👈🖤🍃
╰┅── ─ ──┅╯
🥀🥀🥀
-حسین . . :)💔
#حسین گفتم و اشک نم نم آمد
#اللهم_الرزقنا_حرم🤲
#یا_حسین
🕌 @karbalaye_3
#کانال_دلتنگ_کربلا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎋بسم رب الشهدا و الصدیقین 🎋
✨قــرار عاشقی✨
امام خامنه ای(مدظله العالی):
امروزفضیلت زنده نگه داشتن نام،یاد و خاطره شهیدان کمتراز شـــ🌷ــهادتـــــ نیست.
شهیدان رانیازی به گفتن و نوشتن نیست،آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند
بازهم ساعت به وقت قـرار تپـش قلبــ❤️ـهاست ...
برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان خلق کردند .
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا
🖼با شمایم شهدا گوش کنید،
هر چه دیدید ز کردار بدم،
همه نادیده بگیرید فراموش کنید .
شعر دلتنگی من را به یقین می شنوید،
حال افسرده ی من را به یقین می دانید،
آرزویم این است
👈کاش می شد که شهادت نصیبم می شد.🤲
#شهدا_شرمنده_ایم
باز پنجشنبه و یاد شهدا
با ذکرصلوات🌷
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🍃
سلام علیکم دوستداران و دلدادگان شهدا ، خدا قوت ✋😊
#شهید مدافع حرم ، #محمد_جمالی هستم. ✋
سپاسگزارم از دعوت به این مجموعه ی انقلابی و شهدایی و خوشحالم از اینکه مهمان دلهای شهدایی شما شدم. 😍✋💐
🕌 @karbalaye_3
#کانال_دلتنگ_کربلا👆
در سال ۱۳۴۲ در روستای « پا قلعه » شهر بابک در استان کرمان و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شدم.
با ورودم به ۱۶ سالگی سالهای دفاع مقدس هم آغاز شد. درس و کتاب و مدرسه رو رها کردم و تا اواخر ۸ سال دفاع مقدس در جبهه موندم.
بیشترین سالهای عمرم رو با حاج قاسم بودم و در عملیات مهمی مثل « طریق القدس ، فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، کربلای ١ ، ۴ ، ۵ ، والفجر ٨ » همراه با لشگر ثارالله کرمان حضور داشتم. 🌷
رفاقت و دوستی ام با حاج قاسم از حضورم در لشگر ثارالله کرمان شروع شده بود اما ارتباط من و حاج قاسم با تموم شدن جنگ تحمیلی تموم نشد.
این عکسیه که در اون سردار شهید « حاج قاسم سلیمانی » به درون قبر رفته و با دستان خودش یکی از شهدای مدافع حرم رو به خاک می سپاره ، اون شهید من هستم.
گروهای اشرار که در حاشیه ی شهر سیرجان بودند با حضورم دیگه خواب راحتی به چشمانشون نیومد.
چند سالی بود که باز نشسته شده بودم اما در همین مدت در انجام کارهای فرهنگی ، تبلیغ فرهنگ شهادت پر تلاش بودم. کاروانهایی از دانشجوهای پزشکی رو به سفر راهیان نور می بردم و همیشه یکی از راویان تأثیرگذار جبهه ی فرهنگی بودم. 🌷
فروردین سال ۱۳۹۲ ایام فاطمیه بود. مثل هر سال مهمانخانه ی حاج قاسم بودم. حاج قاسم در ایام فاطمیه روضه میگرفت و خودش به رسم مهمون نوازی همیشه جلوی در خونه می ایستاد.
به روایت از همسر بزرگوارم :
به محض اینکه محمد و حاج قاسم یکدیگر را در آستانه ی در خونه می دیدند گل از گلشون می شکفت و محمد از دلتنگیهاش می گفت و حاج قاسم از حال و هوای جبهه ی سوریه براش تعریف می کرد.
محمد همون موقع داوطلب رفتن به سوریه میشه و حاج قاسم هم قبول میکنه. وقتی به من گفت که می خوام به جبهه ی سوریه برم چهارستون تنم به رعشه افتاد. گفتم محمد جان تو دینت را ادا کردی
اما او نشنید. اونقدر عشق به رفتن داشت که همون لحظه فهمیدم نباید مانعش بشم. مثل همه ی اون سالهایی که محمد مشغول دفاع از کشور بود و بعدها هم مشغول مبارزه با اشرار. 😭
اولین بار که اعزام شد ۶۰ روز در سوریه بود و از او بی خبر نبودیم اما هیچکسی نمی دونست که محمد کجا رفته. اوایل درگیری ها در سوریه بود و مردم از مبارزه در جبهه ی بیرون از مرز بی خبر بودند. 🌷
اومده بود مرخصی. فقط ۱۵ روز مچند. باز هم قصد رفتن کرد. بچه هامون مانعش شدند. راستش منم خیلی بیتابش بودم اما او دلش در سوریه در حرم بی بی زینب (س) جا مونده بود. 😔
شنیدم که حاج قاسم راضی به رفتنش نیست و محمد مرتب به او اصرار میکرد که اجازه نامه را صادر کنه. بالاخره حاج قاسم هم آخرش راضی شد.
موقع رفتن خانوادگی تا فرودگاه بدرقه اش کردیم. به بچه ها گفتم که بی تابی نکنید و بگذارید که در آرامش بره. ۴ روز از رفتنش نگذشته بود که خبر شهادتش را آوردند. 😭
به روایت از برادر عزیزم :
آخرین بار که برای خداحافظی با مادرمون به شهر بابک اومده بود همه ی کارهای خونه رو برای مادرمون انجام داد. آشپزخونه اش رو تمیز کرد. البته همیشه همینطور بود. 🌷
اجازه نمی داد مادرمون به زحمت بیفته. مادر میگفت : « ننه ! آبگرمو درست کن و خودت رو به زحمت ننداز. » غروب همون روز خداحافظی کرد و تا سر کوچه هم رفته بود 😔
اما انگار دلش همون موقع تنگ شده باشه از همون سر کوچه برگشته بود تا خداحافظی دلچسبتری با مادر داشته باشه. همون هم آخرین خداحافظی اش با مادر بود.
وقتی خبر شهادتش را آوردند می دونستیم که به آرزوش رسیده اما ما چه میکردیم با دلی که هر لحظه براش بیشتر می تپید. گفتند که در اردوگاهی که بر پا کرده بودند به شهادت رسیده. تنها با شلیک یک گلوله بر سرش. 😭
محل اردوگاهشون فاصله ی چندانی با نیروهای دشمن نداشت. برای اینکه استتار کنند چادرهایی را آویزون کرده بودند.
اول صبح برادرم برای سرکشی وارد محوطه میشه و ازونجا که قد و قامت بلندیم داشته یک لحظه سرش از استتار چادرها بالاتر اومده بود و همون موقع هم مورد اصابت گلوله ی دشمن قرار می گیره. 😭
وقت خاکسپاریش تنها شخصی که می توانست قلب اعضای خانواده را آروم کنه خود حاج قاسم بود که بالای سر قبر ایستاده بود تا پیکر برادرم همراه با مشایعت کنندگان وارد مزار شهدای کرمان بشه.
حاج قاسم ، جیبهاش را وارسی کرد. انگار به دنبال خاک تربت میگشت. کت و کفسهاش رو هم در آورد و وارد قبر شد. از همون پایین جمعیت را کنترل میکرد. تابوت رو کنار قبر روی زمین گذاشتند.
جمعیت به سمت قبر هجوم میآورد. فرمانده ی اینجا هم فرمانده بود. یک کلام فریاد زد : « عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشون جلو بیاند. »
حرفش تموم نشده بود که در اون جمعیت کوچه ای باز شد تا خانواده برای آخرین وداع جلو بیاند. حاج قاسم اجازه نداد هیچ شخص دیگری وارد قبر بشه. در لحظه های آخر هم حاج قاسم و شهید برای چند دقیقه ای تنها شدند.
فارغ از همهمه ی بالای قبر ، انگشتر رهبری رو بر انگشت شهید به یادگار گذاشت و خاک تیمم رو بر دهانش ریخت. حالا همونطور که خواسته بود مراسم انجام شد و حاج قاسم هم با رفیق دیرین خود خدا حافظی کرد. 😭
خب دوستان بزرگوارم 😊
سر انجام منم در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۱۲ در منطقه ی قنیطره سوریه به آرزوم که همانا شهادت در راه خدا بود رسیدم. 😍🌷
🌸 شادی ارواح طیبه ی همه ی شهدا ، امام شهدا ، شهدای دفاع مقدس ، شهدای مدافع حرم ... 🌸
👈 علی الخصوص 👇
🌷سردار شهید محمد جمالی🌷
و
#شهید_امین_رحیمی
💮 صلوات 💮
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷
✨🤲🏻 التماس دعای فرج و شهادت 🤲🏻✨
✋🏻🌠 یا علی مدد 🌠✋🏻
دلتنگ کربلا 🕊
🌸 شادی ارواح طیبه ی همه ی شهدا ، امام شهدا ، شهدای دفاع مقدس ، شهدای مدافع حرم ... 🌸 👈 علی الخصوص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا