eitaa logo
پویش دلتکانی
2.9هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
605 ویدیو
57 فایل
خانه تکانی دل با کتاب بیش از 200 عنوان کتاب ارسال کادو شده به سرتاسر کشور کانال مستقیما زیر نظر نویسنده کتاب "یادت باشد" مدیریت می شود آی دی سفارش کتاب @aghigh1369
مشاهده در ایتا
دانلود
پویش دلتکانی
#خریدارانِ عزیز؛ دلتکانی های گل، سلام 😎 امیدواریم از کتابی که خریدید رضایت کامل داشته باشید 🖐🏾 و
عکاسی دلتکانی🎉 1⃣1⃣مهدیه تبنا از خراسان رضوی شهرستان تربت جام برای سفارش کتاب و ارسال عکس پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب📚 #حیدر😍 آنچه تاکنون از زندگی و زمانهٔ مولای متقیان علی (علیه‌السلام) شنیده 👂🏻یا خوانده‌
🍃🌸 در این کتاب با  9 سال از زندگی مولی الموحدین علی علیه اسلام با حضرت صدیقه طاهره علیهم السلام  مواجهیم. روایتی که راوی اش حیدر است. از زبان مولا می خوانیم که از سال دوم تا یازدهم هجری چه گذشت. از روزهای نزدیک به ازدواج حضرت 🤝🏻امیر علیه السلام تا روزهای بعد از شهادت🕯️ حضرت زهرا علیهم السلام🌹 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 😍 خبر عقدمان که همه جا پیچید, خیلی ها به پیامبر گله کردند. ما از علی کمتر بودیم که او را ترجیح دادی؟ من با اجازه و خواست خدا فاطمه را به نکاح علی در آوردم,  فقط علی هم کفو فاطمه است. تقریبا یک ماه از عقدمان گذشت. دلم حسابی برای فاطمه تنگ شده بود. هر یک روز به مسجد 🕌می رفتم.نمازم را به پیامبر اقتدا می کردم, بدون اینکه از او حرفی بزنم.یک روز ام ایمن کنارم کشید. -می خواهی با پیامبر حرف بزنم, عروسی را زودتر بگیرید؟ -من که از خدایم است. با عایشه و سوده پیش پیامبر رفتند. ام ایمن خدمتکار آمنه خاتون و پرستار پیامبر در دوران کودکی بود. پیامبر خیلی دوستش داشتند.همیشه احترامش را نگه می داشتند و او را مارد صدا می زدند. -اگر خدیجه زنده بود با عروسی  فاطمه چشمش روشن می شد. بیایید دست این دو جوان را توی دست 🤝🏻هم بگذارید. علی دوست دارد همسرش را خانه خودش ببرد. پیامبر اسم خدیجه را شنیدند, مثل باران ابر بهار گریه😭 کردند. -چقدر دلم برایش تنگ شده است. روزهای سختی بود. همه به چشم یک یتیم فقیر نگاهم می کردند و تنهایم گذاشتند؛ اما خدیجه با همه دارایی اش پایم ماند. در وصفم, شعر های زیبایی می گفت, هنوز آن ها را به یاد دارم. خدا ار شکر حالا خدیجه در جوار رحمت خداست. حال پیغمبر کمی روبه راه شد. -مادر!من توقع داشتم علی خودش پا پیش بگذارد. او تا امروز همسرش را از من نخواسته است. اصلا الان علی کجاست؟ پشت در منتظر ایستاده بودم, ام ایمن از اتاق بیرون آمد🌹🍃 برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃
💚 🍃شکرخدا که سایه ی عشق است بر سرم اهـــــل وِلای حیدر و دین پیمبرم... 🍃با لقمه ی حلال پدر حیـدری شدم زهرائیَّم به مَرحمت شیر مـادرم... 🔅السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام. 🔅السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
❣ بنام خدا ❣
✅ اطلاعیه همکاری 🔹خادمان افتخاری شهدا 💠 مجموعه دلتکانی در نظر دارد در راستای تدوین کتاب های جدید از کمک خادمان افتخاری شهدا بهره ببرد 🔹 بزرگوارانی که فرصت پیاده سازی صوت مصاحبه با خانواده های معظم شهدا را دارند می توانند از طریق آی دی زیر اعلام آمادگی کنند 🔸 روش کار به این صورت است که فایل های صوتی(میانگین هر فایل بیست دقیقه) برای شما ارسال میشود و شما باید صوت را عینا به صورت تایپ شده تحویل دهید 🔰 اعلام آمادگی @yadat_hastim 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
📚 ✋🏻 حمیدرضا فراهانی👤 در این کتاب📚 هربخش از روایتش را با سلام بر سردار شروع می کند. گویی نوشته هایش خطاب به خود اوست. سرداری که باید محتوای کتاب را می دیده و تایید می کرده است اما درست روزی که حاج قاسم قرار بود محتوای کتاب را بررسی کند، خبر شهادتش به گوش فرمانده می رسد.  🌹🌻🌹 فراهانی👤 در این کتاب سعی کرده روایات حضور خودش را هم در جبهه، خطاب به حاج قاسم بنویسد🖊️ و این شیوه جالبی است که ابداع کرده و باعث شده بین مخاطب، راوی و سردار سلیمانی احساسی همسان ایجاد شود. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#معرفی_کتاب📚 #حاج_قاسم_سلام✋🏻 حمیدرضا فراهانی👤 در این کتاب📚 هربخش از روایتش را با سلام بر سردار شر
📚 ✋🏻 در روز های اول ورود به جبهه،دشمن را قادر به انجام هر کاری میدانستم،اما در اولین حمله ای که انجام دادیم،موفق شدیم نیرو های دشمن را از کنار جاده سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن در ذهن داشتم از بین برود... . از من درباره خودم سوال کرد.🤔 گفتم: - رزمنده بوده و عملیات دیده ام، مربی تاکتیک هم هستم و حالا راوی شده ام. گل🤩 از گلش شکفت؛ بعدها علت این شوقش را فهمیده ام. برداشتی ناقص از راویان در چشم فرمانده هان و بچه های عملیاتی وجود داشت، آن ها راویان را پاسدارهای قلم به دستی می دانستند که تخصصشان تنها خواندن و نوشتن است؛ آدمهایی که زیاد هم اهل جنگ نیستند، اما بیشتر بچه های راوی از یگان های رزمی🥷🏻 آمده و قلم🖊️ به دست گرفته بودند. حاج قاسم آن روز با شوقی که در رفتارش محسوس بود به من فهماند که از «راوی زرمنده» خوشش😊 می آید. برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
🌸🍀 بنام خدا 🍀🌸
تو شبیه عطر سیبی و بِه، شبیه ریحانی و نعنا، شبیه لبخند و روشنی توشبیه به همه خوبی هایی، محبوبِ من محبوبِ من محبوبِ من... برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
😍طبق درخواست شما کتاب مورد علاقتون رو با تخفیف موجود کردیم 📗احضاریه» تازه‌ترین رمان علی موذنی، نو
عامر به صدای پای اسب های حسین سرچرخاند و با دیدن او پا به فرار گذاشت.حسین از اسب پیاده شدو محمد را در آغوش گرفت.خیالت راحت،عبدالله.محمدمان در آغوش دایی اش جان می دهد... عبدالله گفت:«از آنچه می بینی،به من هم بگو،زینب!» زینب برای فرار از پاسخ،دلش خواست خود را به خانه ی کلثوم برساند و در آغوش او به سیری دل گریه کند.خوشبختانه عبدالله ناگاه به سوی پیرهن امانتی رفت و برش داشت و خوب نگاهش کرد.دستش را با حیرت از توی پارگی ها رد کرد و قد آن را برانداز کرد و رو به زینب چرخید و پرسش گر نگاه کرد.زینب گفت:«یادگار مادرم است!» عبدالله باز به پیرهن خیره شد.گفت:«اما تو از مادرت یادگارهایی دیگر داری!این پیرهن از چندجا پاره پارچه اش بسیار ارزان...» زینب دور از انصاف دید که عبدالله در ابهام بماند.هرچند می دانست با شرح آنچه از پیرهن به عبدالله می دهد،امیدی را که از فکر بازگشت او از سفر در دلش ایجاد شده،نقش بر آب می کند.گفت:«مادرم گفت این پیرهن نزد تو امانت باشد تا روزی که حسین آن را طلب کند!» عبدالله همانطور که پیرهن را تا می زد،پرسید:«یعنی پس از این همه سال آن را طلب نکرده؟» زینب سر تکان داد که نه... برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول صفر؛ ورود اسرای کربلا به شهر شام در سال ۶۱ هجری قمری آه، یاران روزگارم شام شد نوبت شرح ورود شام شد ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
+دَرهَم مثلِ نوکری که نه واکسن زده نه پولِ هوایی رفتن داره نه هیچ‌جا آشنا داره فقط دلش خوشِ به محالاتِ حُسین..💔
امشب دعا برای همدیگه رو فراموش نکنیم رفقا😔
💜 بنام خدا 💜
[ طوبی لِمَن أحسَنَ إلَي الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ ] خوشا بـه حال آن كـه به بندگـانِ خدا نیکی کند و بـرای آخـرتِ خـود زاد و توشـه بـرگيرد 🌱 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
این دعا رو حتما بخونید✨ دعای‌ماه‌صفره ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
30.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•◍📚⃟‌—•♡•°•࿐ آبـــ💦هــرگــز❌نمیمیرد ▪️کتاب «آب هرگز نمی‌میرد» اگرچه در زمره‌ کتاب‌های خاطره‌نگاری می‌گنجد ؛ اما از اسلوبی تازه و نو بهره برده است ؛ بدین‌ترتیب که گرچه محوریت کتاب ، بازگویی خاطرات «میرزامحمد سلگی» است ، اما برای جامعیت روایت و تواتر و تکمیل خاطرات وی ، از روایت و خاطرات تعدادی از رزمندگان و فرماندهان لشکر همدان نیز بهره برده است . [کتابِ.خوبْ.بخوانیم😋] برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
•◍📚⃟‌—•♡•°•࿐ #مُعَرِفی_کِتابْ #آب_هرگز_نمیمیرد آبـــ💦هــرگــز❌نمیمیرد ▪️کتاب «آب هرگز ن
•◍✍🏼⃟‌—•♡•°•࿐ آبـــ💦هــرگــز❌نمیمیرد _‌‌‌‌﷽‌ 💠 سلام بر یاران حسین (علیه‌السّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان ؛ و سلام بر شهیدان ، دلاوران ، فدائیان ، شیران روز و عابدان شب ؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او ؛ و سلام بر حمید حسام که دردانه‌هایی چون سُلگی و خوش‌لفظ را به ما شناساند . ساعت های خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم : «درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم .... هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون می توانم یافتن سوی درون من هم» 💠 در میان کتاب های خاطرات جنگ ، این ، یکی از بهترین‌ها است . نگارش درست و قوی ، ذوق سرشار ، سلیقه و حوصله ، همّت بلند ، همه با هم دست به کار تولید این اثر شده‌اند . کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالی‌مقام علی چیت‌سازیان نیز دارای همین برجستگی‌ها است . این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند . "بھمن.ماھ.۹۵" . . [کتابِ.خوبْ.بخوانیم😋] برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
پویش دلتکانی
#خریدارانِ عزیز؛ دلتکانی های گل، سلام 😎 امیدواریم از کتابی که خریدید رضایت کامل داشته باشید 🖐🏾 و
عکاسی دلتکانی🎉 2⃣1⃣خانم مریم بهرامی از روستای اردبیلک قزوین برای سفارش کتاب و ارسال عکس پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹
سلام دوستان و همراهان گرامی مهلت شرکت در مسابقه عکاسی به پایان رسید انشالله فردا اسامی برندگان در کانال اعلام میشه 😍🦋😍 شرکت کنندگان در مسابقه تا فردا وقت دارید عکسهاتون رو به دوستان خود فروارد کنید تا جزو برندگان ما باشید😍😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•◍🍽️⃟‌—•♡•°•࿐ آبـــ💦هــرگــز❌نمیمیرد ▪️برای من جبهه به تمام معنا کربلا بود . اگر به نیروهایم از صبر و پایداری می گفتم ، عمیقاً بر این باور بودم که باید در همه چیز به سیدالشهدا تأسی کنم لذا وقتی خبر مجروحیت پسر 6 ماهه ام را بر اثر بمباران شنیدم ، حتی به نزدیک ترین دوستانم یا برادرانم که در گردان با من بودند نگفتم و این حادثه را امتحان الهی دانستم و برای همسرم که طی شش ماه برادر و پدرش را از دست داده بود ، از خداوند صبر زینبی خواستم . [کتابِ.خوبْ.بخوانیم😋] برای سفارش کتاب پیوی منتظرتونیم😍🤩 @aghigh1369 ♥️کانال خودتون رو به دوستانتون معرفی کنید♥️ 🌸 🌿 🍃 @deltekani 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌹