من درحال خفه شدن تو غم هام
و تو همون موقع ؛ سر بزنگاه ..
آغوشت واسم باز میکنی (:
ـ آقایِامامرضا ـ
و به رسم عادت ؛ السلامعلیک؛یاعلیبنموسیالرضا
یاغریبُالغربا . . .
آره آقای امامرضا
ما دربه دریم قبول!
بیرونمون کنی جایی رو نداریم که بریم ؛
تو حرمت که هستیم انقد حواسمون از دنیا پرت میشه ،
نمیفهمیم کی صبحمون شب شده کی شبمون روز ،
عشق میکنیم وقتی حال و هوای صحن و سراتو ثبت میکنیم ...
خسته هم که بشیم ؛
باز میشینیم روبروتو نگاهت میکنیم ..
شما داروندار مایی قربونت برم ،
خسته نشی ازمون یه وقتی :))
من ك میترسم…
بذار تو بغلت باشم همیشه🤍؛