فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیــق!
اینࢪوزا خیلــےدݪتنگـتـم..🥲❤️🩹
#شهیدعباسدانشگـر
#شهیدانهـ
شهدایی🥹🥹
رفیــق! اینࢪوزا خیلــےدݪتنگـتـم..🥲❤️🩹 #شهیدعباسدانشگـر #شهیدانهـ
تازه#نامزد کرده بود؛
اومد پیش فرماندش
گفت : حاجی
گفتش : جانم
گفت : حاجی اجازمو بده برم#سوریه
حاجی گفتش: میزارم ولی الان نه
گفت حاجی دارم زمین گیر میشم
حاجی بذار برم..💔(:
میترسید عشق به خانومش باعث شه نره
برای دفاع از حرم..🚶🏻♂!
#هدیہبہࢪوحپاڪشھیدعباسدانشگرصݪـوات
°•°♡°•°
اگر دلت راه دادهای به شـــــــهدا ،
پسش مگیر بگذار در این تلاطم
روزگار همان دل بمــــــاند😇🌸!
#شهید_محمدرضادهقان
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
《♡》
همسر شهید:
از محبت پدر به فرزند مگر حس
قوی تری هم هست.سری آخری
که داشت میرفــت گفت میــــــرم
ولــــــی این سری از کوثــــــــــر هم
گذشتم..!
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌿
.
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#ایوب_مطلب_زاده🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅شهدایی❅┅┅┅┄┄
#نیایش صبحگاهی
خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم
در هیاهوی بازار … در خستگی هنگام نماز ! در وسوسه های نفس ام… نمیدانم…. اما ، گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است…! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند…!
به کودکی ام بنگر… هرچند خودم تو را گم میکنم اما ….تو پیدایم کن…🤲❤️
#حدیث_روزانهـ
#حضرتمہدےعجاللّٰہ میفرمایـد:
ما از احوال شما ڪاملاً باخبريـم و هيچ
چيز از احوال شما بر ما پوشيـده نيست..✋🏻
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آمدنت مبدا تاریخ تغزل...
تاخیر تو بر هم زده
تنظیم جهان را...❤️🩹🌿
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#امامزمانمﷻ
#شهیدمحسنحججی به تغذیه اش خیلی
اهمیت می داد و هر چیزی را نمی خورد ..!
می گفت:#مؤمن باید بدن سالم داشته باشد.✋🏻
یکی از چیزهایی که ترک کرده بود#نوشابه بود.
کار جالبی میکرد؛در اردوهای#جهادی یا هر جایی
که نوشابه همراه غذا بود ، نوشابه اش را به
مزایده میگذاشت، و می فروخت!!!
معمولا از پنجاه تا شروع می شد.
یادم هست یکبار یکی از رفقا پانصدتا خرید.
البته#صلوات،هر کسی صلوات بیشتری
میفرستاد نوشابه اش مال او بود..😅'