eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
700 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی پیراهن حسین ۲.mp3
8.11M
۲ ▪️بأبی أنت و أمّی (پدر و مادرم بفدای شما) این چه دعایی است آخر ... که زیارت عاشورا برایمان طراحی کرده است؟ چرا باید دعا کنیم مادر و پدرمان که قرآن آنان را در بزرگداشت مقامشان،درست بعد از پرستش خویش آورده، فدا شوند؟ @dghjkb
🔸 تکلیف اجتماعی و رهبری 🔶 هر باید تکلیف اجتماعى را بر طبق گفته عملى کند ولى در مسایل انفرادى مى تواند در اختیار مراجع دیگر باشد... مسئله اجتماعى آن مسئله اى است که این طرف و آن طرفش در زندگى ونظم اجتماعى اثر بگذارد و مسئله انفرادى آن است که این طرف و آن طرفش در نقشى نداشته باشد. 📌 منبع: جاودانه تاریخ، ج 3، صص 44 و 47 @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 هر کسی پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله حسین علیه السلام بر سر در خانه اش نصب کند؛ مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها صبح و شب، ایشان را دعا می کند. ↩️ مداحی @dghjkb
◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️🏴◾️ ما گم شدگانیم که اندر خَم دنیا... تنها هنر ماست که مجنون حسینیم 🍃🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🏴 فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) تسلیت باد. @dghjkb
🏴 ما عزادار حسینیم علیه السلام @dghjkb
🏴 فرا رسیدن ایام سوگواری سید و سالار شهیدان تسلیت باد. علیه السلام @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحویل سال ؛ به وقتِ محرّم است حَوّل قلـُوبَنا بِ بُکاءِ عَلی الحُسَین @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبرانقلاب: شهید حججی عزیز، حجت خداوند درمقابل چشم همگان شد. ۱٨ مرداد به مناسبت چهارمین سالگرد شهید حججی و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم @dghjkb
امام حسين(عليه السلام) هدف خروج از مدينه را در وصيتنامه‌اش چنين بيان مي‌کند: «... و جز اين نيست که براي اصلاح در ميان امت جدم خارج شدم. مي‌خواهم امر به معروف و نهي از منکر کرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علي (عليه السلام) رفتار نمايم. مکه زمان : از 3 شعبان تا 8 ذي الحجه 60 هجري امام حسين(عليه السلام) در سوم شعبان به مکه رسيد و در خانه عباس بن عبدالمطلب سکني گزيد. مردم مکه و زائران خانه خدا که از اطراف آمده بودند به ديدار حضرت شرفياب مي‌شدند. امام حسين(عليه السلام) پس از رسيدن دوازده هزار نامه از جانب کوفيان، مسلم بي عقيل را در روز 15 رمضان به عنوان نماينده خويش به سوي کوفه فرستاد. امام حسين(عليه السلام) طي نامه‌هايي به مردم بصره و کوفه، سزاوارترين مردم براي خلافت و امامت را اهل بيت(عليهم السلام) معرفي کرد و ... حضرت با رسيدن نامه مسلم بن عقيل مبني بر بيعت مردم کوفه با وي و از سوي ديگر براي حفظ حرمت خانه خدا - که تصميم به قتل آن حضرت، در آنجا گرفته بودند - حج را به عمره تبديل کرد و در هشتم ذي الحجه به رغم مخالفت بسياري از دوستان به سوي عراق روانه شد. *بخشي از آخرين سخنراني‌هاي حضرت در مکه: ما اهل‌بيت به رضاي خدا راضي و خشنوديم ... هر کس مي‌خواهد در راه ما جانبازي کند و خون خويش را در راه لقاي پروردگار نثار نمايد، آماده حرکت با ما باشد. منبع : برگرفته از کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهدا. تبیان بیتوته @dghjkb
صَفّاح زمان: چهارشنبه 9 ذي الحجه 60 هجري امام حسين(عليه السلام) در پاسخ به مخالفين حرکت به سوي عراق، فرمود: «رسول خدا را در خواب ديدم و به امر مهمي ماموريت يافتم و بايد آن را تعقيب کنم.» در اين منطقه فرزدق شاعر با آن حضرت ملاقات کرد و در جواب حضرت که از احوال مردم عراق جويا شده بود، گفت: دل‌هاي مردم با توست وليکن شمشيرشان با بني‌اميه است. سخن امام حسين (عليه السلام) خطاب به فرزدق در اين منزلگاه: اگر پيش‌آمدها طبق مراد باشد، خدا را بر نعمت‌هايش شکر گوييم. اگر پيش‌آمدها طبق مراد نبود آن کس که نيتش حق و تقوا بر دلش حکومت مي‌کند، از مسير صحيح خارج نشود و ضرر نخواهد کرد.  ذات عِرق زمان: دوشنبه 14 ذي الحجه 60 هجري در اين منزلگاه بود که عبدالله بن جعفر، همسر زينب (سلام الله عليها) امان‌نامه‌اي را از استاندار مدينه "عمروبن سعيد" که آن ايام در مکه به سر مي‌برد، گرفت و براي حضرت آورد که مضمون آن چنين بود: من تو را از ايجاد تفرقه بر حذر داشته و از هلاک شدن تو مي‌ترسم!! لذا به سوي من برگرد تا در امان من بماني! حضرت در جواب چنين فرمود: کسي که به سوي خدا دعوت کند عمل نيک انجام دهد و بگويد از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمي‌شود ... اگر در نوشتن نامه‌ات خير مرا آرزو کرده‌اي، خدا پاداش تو را بدهد. عبدالله پسران خويش (عون و محمد) را به خدمت در کنار حضرت و جهاد با دشمنان سفارش کرد و خود به سوي مکه بازگشت. قسمتي از نامه امام به عمربن سعيد که در اين منزلگاه نوشت: بهترين امان، امان خداوند است. از خداوند، ترس از او را در دنيا خواهانيم تا در قيامت به ما امان بخشد. حاجِر زمان: سه‌شنبه 15 ذي الحجه 60 هجري حضرت نامه‌اي را براي تعدادي از مردم کوفه توسط "قَيس بن مُسهِر" فرستاد و چنين نوشت: «نامه مسلم بن عقيل که حاکي از اجتماع شما در کمک و طلب حق ما بود به من رسيد خداوند به خاطر نصرت و ياريتان پاداش بزرگي نصيبتان کند ... هنگامي که فرستاده من "قيس" بر شما وارد شد در کارتان محکم و کوشا باشيد، من همين روزها به شما مي‌رسم.» "قيس" را در ميان راه دستگير کردند. او به ناچار نامه امام را پاره نمود تا از مضمون آن آگاه نشوند. سپس او را به قصر دارالاماره نزد عبيدالله بردند. از او خواستند نام افرادي که به حسين (عليه السلام) نامه نوشته‌اند افشا کند و يا در برابر مردم به حسين(عليه السلام) و پدر و برادرش دشنام دهد. او بالاي قصر رفته و ضمن تمجيد از حضرت علي(عليه السلام) و فرزندانش و معرفي خويش، ابن زياد و يارانش را نفرين کرد و خبر از حرکت حضرت به سوي آنان داد و از مردم خواست دعوت امام حسين (عليه السلام) را اجابت کنند. لذا عبيدالله دستور داد او را از  بالاي قصر به پايين انداختند و بدنش قطعه قطعه گرديد و اين چنين به شهادت رسيد. از سخنان امام حسين(عليه السلام) در بين راه مکه تا کربلا: «فَاِنّي لا اَرَي المَوت اِلاّ سَعادَة وَلَا الحَياةَ مَع الظّالِمينَ اِلاّ بَرَماً»؛ من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با ستمگران را جز ننگ نمي‌دانم. خُزَيمِيّه زمان: جمعه 18 ذي الحجه 60 هجري امام و همراهان يک روز و يک شب در اين منزلگاه توقف کردند، عده‌اي پيوستن «زهير بن قين» به حسين (عليه السلام) را در اين منزلگاه گفته‌اند. امام حسين(عليه السلام) خطاب به زينب کبري(عليهاالسلام) در اين منزلگاه مي‌فرمايد: خواهرم! آنچه اراده مشيّت خدا بدان تعلق گرفته، همان خواهد شد. زَرُود زمان: دوشنبه 21 ذي الحجه 60 هجري «زهير بن قين» که داراي عقيده عثماني بود، در آن سال مراسم حج را بجاي آورده و به کوفه باز مي‌گشت. ناخوشايندترين چيز نزد او فرود آمدن در يک محل با حسين (عليه السلام) بود. هر دو در اين منزلگاه به ناچار فرود آمدند. در حالي که زهير با همراهانش مشغول غذا خوردن بود، حضرت از طريق نماينده‌اي، "زهير" را به خيمه‌اش دعوت کرد، اما  او تأملي کرد. همسرش به او گفت: «سبحان الله پسر رسول خدا ترا مي‌خواند و تو اجابت نمي‌کني!» زهير با اکراه به سوي حضرت رفت. اما هنگام مراجعت از خيمه آن حضرت، آثار خوشحالي از چهره‌اش نمايان شد و به همراهان گفت: «من به حسين(عليه السلام) ملحق خواهم شد، هر کس ميل دارد در ياري فرزند پيامبر شرکت کند، با ما بيايد و هر کس با ما نيست با او وداع مي‌کنم.»  لذا همسرش نيز او را رها نکرد و تا واقعه عاشورا و شهادت زهير، همراه کاروان حسيني بود. امام حسين(عليه السلام) بعد از شهادت زهير فرمود: اي زهير! خدا تو را از لطف و رحمت خويش دور مدارد و قاتلان تو را همانند لعنت شدگان مسخ شده به بوزينه و خوک لعنت نمايد. منبع : برگرفته از کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهدا. تبیان بیتوته @dghjkb