هدایت شده از اِرمیا و عروسک هایش .
پریِ آبی .
عاشق صدف ها و رنگ آبیه ، همیشه لباس آبی میپوشه و میره کنار دریا صدف جمع میکنه و باهاشون گردنبند میسازه یا به صدای دریایِ صدف ها گوش میده .
بلدیم چجوری خوش باشیم ولی یچیزی هست که داره نمیزاره انگار نمیخواد بخندیم . میشه بازم جلوش ایستاد و خوش بود ولی انگار هممون وا دادیم . زندگی یهو جدی شد ما هم ولش کردیم .
کل زندگیمو گذاشتم روی یه "اگه" و اگه این "اگه" نشه واقعا نمی دونم چی میشه ، امیدوارم هیچ وقت نفهمم .