eitaa logo
🌕دیده‌بان🌕
220 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
8 فایل
خدایا چنان کن سر انجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار(🌹شهید🌹)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خیانت پهلوی و جدایی بحرین از ایران ! امروز سالروز جدایی استان ‎بحرین از ایران هست، بدون هیچ اغراقی بزرگ‌ترین خیانت پهلوی هدیه دو دستی بحرین و جدایی همیشگی‌اش از ایران عزیز بود. 🔴 @bidariymelat
هدایت شده از 🌕دیده‌بان🌕
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان عزیز بعلت حذف این کلیپ از اینستاگرام تامیتونید در گروها پخش کنید🌹
هدایت شده از 🌕دیده‌بان🌕
🔴 پیام تشکر رهبر انقلاب از کاروان ایران در المپیک پاریس 🔹با پایان کار کاروان وزرشی ایران در بازیهای المپیک ۲۰۲۴ رهبر انقلاب در پیامی از ورزشکاران، رؤسای فدراسیون‌ها و مربیان کشورمان تشکر کردند. 🔹متن پیام رهبر انقلاب: از ورزشکاران عزیز و خوش‌روحیه و با اراده، از رؤسای فدراسیون‌ها و مربیان و از کمیته‌ٔ ملی المپیک که در مسابقات اخیر مایه‌ٔ شادی و سربلندیِ کشور را در صحنه‌ٔ ورزش فراهم آوردند، صمیمانه سپاسگزارم؛ موفق باشید. 🔸کاروان ایران در المپیک پاریس موفق به کسب ۱۲ مدال شامل ۳ طلا، ۶ نقره و ۳ برنز در رشته‌های کشتی آزاد و فرنگی و تکواندو شد و در بین بیش از ۲۰۰ کشور شرکت‌کننده، در جایگاه ۲۱ قرار گرفت. 🔴 👇 @bidariymelat
🔷 ۲۲ مرداد سالروز عملیات شهید محمد بروجردی در رستوران خوانسالار تهران و محل تجمع و پاتوق آمریکایی‌ها گرامی باد. 🔹حدوداً یک‌ربع، کنار جوی خیابان غربی هتل لاله برای آن صحنه بسیار زشتی که دیده بودم اشک می‌ریختم، دختران جوان ما در بغل مردان ۷۰-۶۰ ساله آمریکایی! چنان در یک شرایط نامناسب قرار گرفته بودم که تصمیم گرفتم خودم را با یک جیپ پر از مواد منفجره، به آن محل بزنم و عملیات انتحاری انجام دهم. آمدم با شهید بروجردی این قضیه را در میان گذاشتم. او با یک آرامش خاصی گفت: اینجا را بگذارید بعد، ما یک جای بهتری پیدا کردیم، نیاز هست که شما یک بررسی بکنید. 🔹این بود که با هم آمدیم خوانسالار و ایشان آن را به من نشان داد. خوانسالار رستوران محل تجمع آمریکایی‌ها بود. تقریباً بالاتر از میدان آرژانتین. ما خوانسالار را با شهید احمدی شناسایی کردیم و آنجا رفت‌و‌آمدهای زیادی داشتیم، طوری هم برخورد داشتیم که تمام نقاط شک و تردید را پوشانده بودیم. خیلی راحت می‌رفتیم، می‌آمدیم. با آن انعام‌هایی که به گارسون‌ها و دربان‌ها می‌دادیم، تقریباً آن احساس شکی که در آنها وجود داشت را از بین برده بودیم. 🔹تا شب انفجار چندین‌بار ما آن ساک انفجار را بردیم، با لباس‌های مختلف با کراوات، بدون کراوات، لباس‌های اسپرت، حتی با لباس‌های ورزشی آنجا می‌رفتیم، منتها بدون اینکه داخلش مواد منفجره باشد. تا آن شبی که رفتیم برای انفجار! آن شب یک دگرگونی‌ در چهره شهید احمدی دیدم. یعنی شب‌های قبل هم می‌رفتیم، اما این دگرگونی را در چهره شهید احمدی ندیدیم! اصلاً ایشان چهره‌اش طور دیگری شده بود و احساس می‌کردیم آن موقع می‌خواهیم عملیات انجام بدهیم. 🔹ما زمان انفجار را تقریباً روی ۹۰ ثانیه گذاشته بودیم، یعنی یک دقیقه و نیم. ۹۰ ثانیه زمان انفجار را تنظیم کردیم در دو چاشنی، که اگر هر کدام عمل نکرد، آن یکی عمل کند. ضامن آتش‌زن آن را، هر دو را با هم کشیدم. من یک دقیقه قبل از اینکه آتش‌زن انفجار را بکشم، به شهید احمدی گفتم: از رستوران بیرون برود. 🔹بعد از اینکه کارم را انجام دادم، درست ساک در دستم بود، آمدم راه‌پله‌های خوانسالار، دیدم شهید احمدی دارد بر‌می‌گردد. گفتم چه شد؟ گفت: کیف جا مانده. من دست انداختم شانه ایشان را گرفتم. گفتم برمی‌گردیم کیف را می‌بریم. گویا دربان به ایشان اشاره کرده بود که کیفتان جا مانده. 🔹نمی‌دانم چه‌طوری این را توضیح بدهم، ایشان اصلاً باید شهید می‌شد، چون با آن فشاری که من شانه‌ ایشان را گرفتم و ایشان یک مرتبه خودش را کند. حتی صدایش هم کردم: «عباس برگرد» و ایشان مستقیماً رفت به سمت انفجار. درست لحظه‌ای که من از ضلع خیابان رد می‌شدم، انفجار رخ داد و دیگر برای من مسجل بود، می‌دانستم احمدی‌ شهید شده. 🔹اصلاً حالت دگرگونی به من دست داد و شرایط بسیار بدی را آن موقع داشتم. تا میدان آرژانتین آمدم. صدای آژیر آمبولانس‌ها می‌آمد، باز با توجه به همه مسائل به محل حادثه و انفجار برگشتم، بلکه بتوانم شهید احمدی را ببینم. متأسفانه یک ۸-۷ دقیقه‌ای را هم آنجا بودم که خیلی هم شلوغ شده بود، بعد پلیس و ساواکی‌ها آمدند. 🔹با آن قدرت انفجاری که به وجود آورده بودیم محل کاملاً ویران شده بود. جنازه‌ها و زخمی های آمریکایی‌ها را می‌آوردند، ماشین‌های مخصوص آمریکایی‌ها آمده بود برای حمل جنازه‌هایشان و دیگر پلیس آمد. یک مقداری مشکوک شدم به قضیه، آمدم به سمت شهید بروجردی و سر قراری که داشتیم. وقتی که من ایشان را دیدم، نتوانستم خودم را نگه دارم. بغض و حالتی به من دست داد که با صدای بلند گریه می‌کردم. ایشان می‌پرسید: عباس کو؟ من نمی‌دانستم به ایشان چه بگویم. 🔹به هر جهت ایشان آن شب، تنها امید بود برای من، گفت خب این مسئله شاید برای تو هم پیش آمد. گفتم کاش برای من پیش می‌آمد، برای ایشان اصلاً این قضیه پیش نمی‌آمد. بعد متوجه شدیم که شهید احمدی یک دست و یک پایش را در آن انفجار از دست داد و شهید شد. 🔹ما بعد از انفجار خوانسالار، به دو زبان انگلیسی و فارسی اعلامیه‌های بسیار زیادی را با آن نیروهایی که داشتیم در سراسر کشور پخش کردیم و عجیب اینجا بود که بعضی از نیروهای خودمان نمی‌دانستند این انفجار را گروه خودمان انجام داده و بدون اینکه با اسم گروه آشنا بشوند با ما همکاری می‌کردند! 🔹این قضیه بازتاب بسیار گسترده جهانی داشت. به خصوص برای آمریکا این انفجار اصلاً وحشتناک بود. آنها بسیاری از افرادشان را بعد از این انفجار، از ایران بیرون کشیده بودند. بخشی از آمریکایی‌هایی که در ایران مانده بودند، بیشترشان به عنوان مستشار بودند. 🔸منبع: «سایت تاریخ ایرانی، ۱۲ فروردین ۱۳۹۰، کد خبر: ۵۹۴» 👇 @ravayatefathavini
آنهایی که اسمشان آمده که هیچ! خودِ عارف هم عارف نیست آدم پوزیده میبود بهتر از آن بود که شاخ‌دار بشه!
🔴برخی سایت های امنیتی خبر دادند که اطلاعات ارتش ایالات متحده اکنون مطمئن است که حمله ایران به اسرائیل شامل انواع مختلفی از موشک‌ها از رزمناو، موشک بالستیک، پهپاد و نوع جدیدی از موشک خواهد بود.
🔴ریشت کان: سازمان اطلاعاتی امریکا تخمین میزند انتظار میرود در ساعات آینده واکنش بسیار بزرگی از جانب ایران آغاز شود. سپاه سایبری پاسداران👇🏻 ☑️ @SEPAHCYBERY ☑️ @SEPAHCYBERY