eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
1.1هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
214 فایل
من‌صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌بینم چه بکنم اگرکسی نمی‌‌‌‌‌‌‌بیند؟ می‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائی‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهای با حقدوغضب گشوده‌شده و دندانهای‌باغیظ‌به هم فشرده شده‌علیه انقلاب‌را ارتباط با مدیر @sarbaaze0 پذیرش تبلیغات @dideban_tabligh22
مشاهده در ایتا
دانلود
بی بصیرتی و خیانت خواص، عاملی که باعث شد امیرالمؤمنین علیه السلام و امام راحل را مجبور به تقاضای مرگ از درگاه خدا کند، نکند ما هم در تکرار این قضیه سهیم باشیم😢😁😢 @didebanehoshyar @didebanehoshyar
🔸استفاده محسن هاشمی از آی پد با برچسب اموال دانشگاه آزاد در جلسه شورای شهر! 👈👈👈 یعنی ایشان که آیت الله زاده هستند جاهل به مسائل شرعی هستند؟؟؟ یا اینکه ارزشی برای حقوق بیت المال و مسائل شرعی قائل نیستند؟؟؟😢☺️😢 @didebanehoshyar
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ✍حدود شانزده روز قبل در قلب اروپا ، بی سروصدا دو دیپلمات ایرانی از هلند اخراج شدند!! ⭕️اخراج بالاترین سطح برخورد دیپلماتیک بین کشور هاست و معمولا با واکنش تلافی جویانه ای از همان نوع مواجه می شود. 🔴 اما مقامات ایرانی موضوع را کاملا مسکوت گذاشتند و حتی در برابر برخی کنجکاوی های مطلعین،از بیخ منکر همه چیز شدند! 🔴حالا و دو روز بعد از آنکه هلندی ها خودشان از ماجرا پرده برداشتند، دیپلمات های کار کشته و غیور کشورمان ، واکنش شدیدی نشان داده و سفیر هلند را به وزارت خارجه احضار کردند! 🔴 این همان دولتی است که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند و حالا عرضه صیانت از شأن دیپلمات هایش را هم ندارد! این رفتار دولت اما زنگ یک خطر خیلی بزرگتر را به صدا در می اورد 🔴 دولتی که در این امور تا این حد پنهان کار و منکر حقایق است، همین الان در مذاکرات فرسایشی با اروپا چه می کند و چه چیزهایی را از مردم پنهان می کند!؟ در طول مذاکرات منتهی به پذیرش برجام، این تجربه تلخ بارها و بارها تکرار شد. 😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢 @didebanehoshyar
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 📝پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد، او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست... پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد…! آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند، پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت... یک روز عصر قبل از شام، پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید…! یادمان بماند که زمین، بشکل عجیبی گرد است…!😳😳😳 @didebanehoshyar
💠 قال اميرالمؤمنين عليه‌السلام: لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ با خشم، تربيت (ممكن) نيست 📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص٣٠٣، ح٦٩١٢ #حدیث @didebanehoshyar
🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ لطفا اگر باور نکردی انکار نکن 🌹 یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است! ☘مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: " . ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟" در بخشی از کتاب نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!" 🍀سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. ! بلکه حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت ام به کسی حرفی نزنید...." 📚کتاب عارفانه @didebanehoshyar @didebanehoshyar
اگر سازی وضو با آب زمزم دگر سجاده گردد عرش اعظم اگر ضرب المثل گردد خضوعت به حمد و قل هو الله و رکوعت مبادا بر نماز خود بنازی " ولایت " گر نداری "بی نمازی" @didebanehoshyar @didebanehoshyar
✊✊✊ 💞 امام خامنه ای💞 بســـیج براۍجوانان شورآفرین بــرای دوستان امیدآفرین وبراۍدشــمنان بیم آفریــــن است.. @didebanehoshyar
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💠 بابای بی سر😢 🌹اسمش بود. صداش ميزدن «بابا»؛ ديگر حوصله «زادگانش » رو نداشتن. گاهي هم سر به سرش ميذاشتن 🌹صدا ميزدن «بابا...» وقتي بر ميگشت ميزدند و ميگفتن: «قربان نعش بي سرت.» مي‌خنديد و سر تكان مي‌داد . 🌹با بي سيم چي دوتايي آمده بودن بيرون، پتوها رو تكان بدن. دور و برشان بلند شد و همه چيز به هم ریخت. 🌹وقتي خاك نشست، ديديم موج انفجار پرتشان كرده توي سنگر، رفتم توي سنگر. هر دو شده بودن. سر بي سيم چي روي بابا بود مثل وقتي كه يكي سرش را روي شانه ديگري ميذاره و مي‌خوابه هم سر نداشت.😳😳😳 «بابا قربان نعش بي سرت» 🍃🌹🍃🌹 @didebanehoshyar
فرق است میان کسیکه منتظر شهادت است با آنکه شهادت در انتظار اوست🌹🌹🌹 @didebanehoshyar @didebanehoshyar
به جوانان بگویید امروز چشم شهیدان به شماست، بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید @didebanehoshyar @didebanehoshyar
بزرگ راه چمران، راهی که به خدا منتهی میشود در محدوده طرح ویژه قرار دارد، ورود به آن کارت لیاقت میخواهد، مدارک اخذ کارت لیاقت: معرفت بصیرت شجاعت ساده زیستی یاری مظلومین از خود گذشتگی اخلاص اخلاص اخلاص بندگی شهادت طلبی @didebanehoshyar @didebanehoshyar