eitaa logo
دیده بان
1.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
23.9هزار ویدیو
38 فایل
آدرس کانال دیده بان در پیام رسان ایتا Http://eitaa.com/didehban313 آدرس کانال دیده بان در تلگرام http://t.me/didehban313 آدرس پیج اینستاگرام دیده بان https://www.instagram.com/mehrbanali313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹 🌹🌸🍃🌹🌸🌹🌸 🍃🌹 🍃🌹 ﺍَﻟﺴَّﻠٰﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳٰﺎ ﺍَﺑٰﺎ ﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﻪ ِﻭَﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺎَﺭْﻭٰﺍﺡِ ﺍﻟَّﺘﻰ ﺣَﻠَّﺖْ ﺑِﻔِﻨٰﺎﺋِﻚَ، ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻣِﻨّﻰ ﺳَﻼﻡُ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﺑَﺪﺍ ً ﻣﺎ ﺑَﻘﻴﺖُ ﻭَﺑَﻘِﻰَ ﺍﻟﻠَّﻴْﻞُ ﻭَ ﺍﻟﻨَّﻬٰﺎﺭُ، ﻭَﻻﺟَﻌَﻠَﻪُ ﺍﻟﻠﻪُ ﺁﺧِﺮَ ﺍﻟْﻌَﻬْﺪِ ﻣِﻨّﻰ ﻟِﺰِﻳٰﺎﺭَﺗِﻜُﻢْ، ﺍَﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ، ﻭَﻋَﻠٰﻰ ﻋَﻠِﻰِّ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ، ﻭَﻋَﻠﻰٰﺍَﻭْﻻﺩِﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ، ﻭَﻋَﻠﻰٰ ﺍَﺻْﺤٰﺎﺏ الحسین، 🍃🌹 🌹🌸🍃🌹🌸 🌹🌸🍃🌹🌸 🍃🌹 ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻻﺑﺮﺍﺭ ﻭﻻ ﺗﺠﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻻﺷﺮﺍﺭ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﺼﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭﻻ ﺗﺠﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﻄﺎﻟﺤﯿﻦ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﻤﻘﺒﻮﻟﯿﻦ ﻭﻻ ﺗﺠﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﻤﺮﺩﻭﺩﯾﻦ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺍﺟﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﺨﯿﺮ ﻭ ﺍﻟﺴﻌﺎﺩﻩ ﻭﻻ ﺗﺠﻌﻞ ﺻﺒﺎﺣﻨﺎ ﺻﺒﺎﺡ ﺍﻟﺸﺮ ﻭ ﺍﻟﺸﻘﺎﻭﻩ ﺑﺮﺣﻤﺘﮏ ﯾﺎ ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺍﺣﻤﯿﻦ ﻭﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺍﻟﻪ ﺍﻟﻄﺎﻫﺮﯾﻦ، 🍃🌹 🌹🌸🍃🌹 🌹🌸🍃🌹🌸 🍃🌹 سلام، صبح شما بزرگواران بخیر و روشن به انوار مطهر قرآن و اهلبیت (ع), 🌸 🌹 🍃🌸🍃🌹 🌸@didehban313 🍃🌹🌸
4_5906973254966313827.mp3
5.96M
✅ حجت الاسلام والمسلمین عالی ✅ تاثیر دوست و همنشین در زندگی و عاقبت انسان @didehban313
⭕️ فوری و بسیار بسیار مهم : 🔺بر اساس لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال 98 ، بودجه دفاعی کشور تقریبا 50 درصد کاهش پیدا کرده است 📚: تسنیم @didehban313
🚩ضربه وزارت اطلاعات به شبکه نفوذ در سیستم بانکی و ارزی کشور 🔹 سربازان گمنام امام زمان (عج) در استان های، سیستان و بلوچستان، تهران، مازندران، قم، کرمان و اصفهان در اقدامات هوشمندانه و پیچیده اطلاعاتی - عملیاتی همزمان و هماهنگ، 17 نفر از عناصر شبکه نفوذ در سیستم بانکی و ارزی کشور را دستگیر کردند. 🔹 این شبکه به بهانه انجام واردات کالا، با اسناد غیرواقعی و جعلی به ثبت سفارش واردات کالا اقدام می کردند و بدون آن که قصد واردات کالا داشته‌باشند، ارزهای دولتی را به مقصد دلخواه خود حواله می کردند و پس از آن، ارزها را به قیمت آزاد فروخته و از مابه التفاوت حاصله سودجویی می کردند. 🔹 در نتیجه اقدامات اداره کل اطلاعات سیستان و بلوچستان و همکاری ویژه دستگاه قضایی و دادستان این استان 87 شرکت صوری شناسایی و تعداد زیادی اسناد و مهرهای جعلی مربوط به شرکت های داخلی و خارجی نیز کشف و از خروج 300 میلیون یورو ارز دولتی، جلوگیری شد. @didehban313
عكس هوایی از محل واژگونی اتوبوس در دانشگاه #علوم_تحقيقات ۸نفر کشته و تعدادی مجروح شده اند . علت حادثه را سکته راننده پشت فرمان گفته اند. @didehban313
✖️روایت مرحوم، آیت‌الله هاشمی شاهرودی از قضایای فتنه88 و صحبت با سران فتنه... 🔻یک جلسه آقای موسوی و آقای هاشمی را به قوه قضائیه دعوت کردیم. آقای موسوی برای تظاهرات اعلامیه داده بود. گفتم آقا! اینکار را نکنید و از این کار دست بکشید. گفتم اگر به نتایج انتخابات اعتراضی دارید، آقا قبول دارند و هیئتی را برای بررسی معین می‌کنند. 🔻گفت شرط لغو بیانیه این است که به من اجازه بدهند در صدا و سیما صحبت کنم. گفتم می‌شود این کار را کرد. 🔻به دفتر آقا زنگ زدم. آقای جلیلی تازه دبیر شورای امنیت شده بود. به ایشان هم زنگ زدم و گفتم ایشان چنین شرطی دارد. گفتند ما ترتیب کار را می‌دهیم. گفتم باید به صدا و سیما بگویید که زمان بگذارند که ایشان صحبت کند. 🔻بعد گفتم آقایان با شرط شما موافقند، شما هم تظاهرات را لغو کنید. 🚫 آنجا پیش ما قول داد این کار را بکند و آنها هم واقعاً حاضر بودند که به ایشان برای صحبت در تلویزیون وقت بدهند، اما از پیش ما که رفت، نمی‌دانم کدام خنّاسان ذهنش را عوض کردند و کار خودشان را کردند. @didehban313
☸کارشناسان حقوق از مرحوم #هاشمی_شاهرودی به نيكي ياد ميكنند. احياي #دادسرا، ايجاد شوراهاي #حل_اختلاف، لغو #سنگسار، #حبس_زدايي، تدوين آیین نامه هاي مديريت #زندان و تصويب قانون #حقوق_شهروندي از اقدامات اصلاحي آیت الله شاهرودي براي آباد سازي قضايي بود. @didehban313
✍ اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا... ⭕️ شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .. شهید سید مرتضی دادگر ✍ می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران، علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... ☘ یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم ... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... ☘ تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... ☘ با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... شهید سید مرتضی‌ دادگر...فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... ☘ قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... ☘ با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... ☘ دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... ☘ لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم... به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ ☘ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 😭 همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ ☘ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... شهید سید مرتضی دادگر... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... ☘ ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون 😞 شهداء شرمنده ایم.. @didehban313
🔴در خانه تکانی مراقب باشید ! مخلوط جوهرنمک با دیگر شوینده ها گاز خطرناکی تولید میکند که باعث آسیب‌های جبران‌ناپذیری چون سوختگی مجاری تنفسی، اختلال تنفسی و حتی مرگ میشود ! @didehban313