من خنده زنم بر غم، غم خنده کند بر من
اینجاست که میخندد، بیگانه به دیوانه
ما که رفتیم بخوابیم ، ولی ای دنیا !
امشبی تا به سحر ظلم نکن ، ادم باش.
بدترين درد وقتيه كه لبخند ميزنى تا جلوى ريختن اشكات رو بگيرى!
لبخند بزن حتی اگر دلت زخمی است
لبخند بزن حتی اگر در حال شکستنی!:)
ماجرای دل به اظهار دگر محتاج نیست
گوش اگر باشد، نفس هم نالهی آهسته ایست
به تماشای خودم بودم و دیدیم ،
که چه بی رحمانه تنهاست و به ناچار قوی.
بر مور و مار، جای نفَس تنگ گشته است
بردند بس که آدمیان آرزو به خاک.