eitaa logo
دین بین
10.8هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
😁هدف ما گفتن موضوعات سنگین با قالب سبکه 🎞 تولید کلیپهای اینوری برای اونوری‌ها 🥴 ✍️ نویسنده و کارگردان: سید علی سجادی‌فر 🎞️ بازیگر: امید غفاری ادمین کانال: @admin_dinbin رزرو تبلیغات: @admin_dinbin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 داستانک روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... "فرهنگی که باید با آب طلا نوشت" 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
🍃حڪایتے زیبا در مورد حڪمت الهے🍂 🍃گنجشڪے محزون با خداے خود شڪوہ ڪرد ڪہ :🍂 🍃پروردگارا صبحگاهان طوفانے فرستادے ڪہ آشیانم را بہ زیر افڪند. من با تو چہ ڪردہ بودم و ڪدام گوشہ سلطنتت را تنگ ڪردہ بودم ڪہ مستوجب چنین عقوبتے شدم ؟🍂 خداے فرمود: 🍃مارے بزرگ در ڪمین تو و جوجہ هایت بود در حالیڪہ تو در خواب خوش بودے . بادے در راہ بود فرستادمش تا لانہ ات را بہ آرامے واژگون ڪند تا از نیستے برهے ! 🍂 🌸وَ عَسَی أنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم):🌸 🍃«چہ بسا چیزے را خوش نداشتہ باشید حال آنڪہ خیر شما در آن است» بقرة آیہ 216🍂 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
🔘 داستان کوتاه پسربچه اي "پرنده زيبايي" داشت. او به آن پرنده بسيار" دلبسته" بود. حتي شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد. اطرافيانش كه از اين همه "عشق و وابستگي" او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند. هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نميخواست كاري را انجام دهد، او را "تهديد" مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با "التماس" مي گفت: "نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد، هر كاري گفتيد انجام مي دهم." تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از "چشمه" آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت: خسته ام و خوابم مياد. برادرش گفت: "الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم...!! پسرك "آرام و محكم"گفت: خودم ديشب "آزادش كردم" رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم كه؛ "با آزادي او خودم هم آزاد شدم." اين "حكايت" همه ما است. تنها فرق ما، در "نوع پرنده اي" است كه به آن دلبسته ايم. 👈 پرنده بسياري پولشان، بعضي قدرتشان، برخي موقعيتشان، پاره اي زيبايي و جمالشان، عده اي مدرك و عنوان آكادميك و خلاصه شيطان و نفس... هر كسي را به چيزي بسته اند و "ترس از رها شدن" از آن، سبب شده تا "ديگران" و گاهي "نفس خودمان" از ما "بيگاري كشيده" و ما را رها نكنند. * پرنده ات را آزاد کن * 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
✍راننده تاكسی گفت : بهترین شغل دنیا راننده تاكسیه چون هر مسیری خودت بخوای میری هر وقت دلت خواست یه گوشه می ‌زنی بغل استراحت می ‌كنی هی آدمهای جدید و مختلف می بینی‌حرف‌های مختلف، داستان ‌های مختلف گفتم : خوش به حالتون. راننده گفت:‌ حالا اگه گفتی بدترین شغل دنیا چیه؟ ◇ گفتم : چی؟ راننده گفت : راننده تاكسی چون دو روز كار نكنی دیگه هیچی تو دست و بالت نیست، از صبح هی كلاچ، هی ترمز، پادرد، زانودرد، كمردرد، با این لوازم یدكی گرون، یه تصادفم بكنی كه دیگه واویلا می‌شه، هر مسیری مسافر بگه باید همون رو بری ❗️ به راننده نگاه كردم ، راننده خندید و گفت : زندگی همه چیش همین‌جوره هم می‌شه بد نگاه كرد هم می‌شه بهش خوب نگاه كرد... ✅ 🌸 پس بهش خوب نگاه کن که آسون بگذره👌 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
⚠️ ♻️بهـلول هــارون را در حــمام دید و گفت: به من یک دینار بدهکاری طلب خود را مــےخــواهــم. هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام خارج شوم من‌ڪه این‌جا عریانم و چــیزی ندارم بدهم ​بهلول گفت: در روزقیامت هم این‌چنین عریان و بی‌چیز خــواهــــے بود!! 👌پس طلب‌دنیا را تا زنده‌ای بده ڪه حمـام آخرت گـرم اســت و 💛🌿 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خدایی که به عبادت بنده هاش نیاز داره ... خودتون ببینین و ببینانین 👆👆🧐 💡 با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
🔴 برای مبارزه با مشکلات، از قبل خودت را آماده کن 🔹مردی بود که زمین‌های زراعی بزرگی داشت و به‌تنهایی نمی‌توانست کارهای مزرعه را انجام دهد. 🔸تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار اعلامیه‌ای بدهد. چون محل مزرعه در منطقه‌ای بود که طوفان‌های زیادی در سال باعث خرابی مزارع و انبارها می‌شد افراد زیادی مایل به کار در آنجا نبودند. 🔹سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر نزد مزرعه‌دار آمد. 🔸مزرعه‌دار از او پرسید: آیا تاکنون دستیار یک مزرعه‌دار بوده‌ای؟ 🔹مرد جواب داد: من می‌توانم موقع وزیدن باد بخوابم. 🔸به‌رغم پاسخ عجیب مرد، چون مزرعه‌دار به یک دستیار احتیاج داشت او را استخدام کرد. 🔹مرد به‌خوبی در مزرعه کار می‌کرد و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را انجام می‌داد و مزرعه‌دار از او راضی بود. 🔸سرانجام یک شب طوفان شروع شد و صدای آن از دور به گوش می‌رسید. 🔹مزرعه‌دار از خواب پرید و فریاد کشید: طوفان در راه است. 🔸فورا به‌سراغ کارگرش رفت و او را بیدار کرد و گفت: بلندشو، طوفان می‌آید باید محصولات و وسایلمان را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آن‌ها را با خود نبرد. 🔹مرد همان طور که در خواب بود گفت: نه ارباب، من که به شما گفته بودم وقتی باد می‌وزد من می‌خوابم. 🔸مزرعه‌دار از این پاسخ عصبانی شد و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند. سپس با عجله بیرون رفت تا خودش کارها را انجام دهد. 🔹با کمال تعجب دید که تمامی محصولات با تور و گونی پوشیده شده است. گاوها در اصطبل و مرغ‌ها در مرغدانی هستند. پشت همه درها محکم شده است و وسایل کشاورزی در جای مطمئن و دور از گزند طوفان هستند. 🔸مزرعه‌دار متوجه شد که دستیارش فکر همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را در نظر داشته، بنابراین حق داشته که موقع طوفان در آرامش باشد. 🔹وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد تا با مشکلات مواجه شود از چیزی ترس نخواهد داشت. 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
<💚🌸> اولین روز دیدن موضوع داستان: پندانه مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور وهیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن، درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی‌کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم، امروز اولین روزی است که پسرم می تواند ببیند... 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌عیدوصلِ‌تو من‌خویشتن‌کنم‌قُربآن...♥️💚 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌جرات هتاکی ❌ تورات را تحریف کردند، انجیل را تحریف کردند و وقتی نتوانستند قرآن را تحریف کنند، آن را سوزاندند...🔥 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ «یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» (همواره می خواهند نور خدا را با سخنان باطل خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز اینکه نور خود را کامل کند، نمی‌خواهد، هر چند کافران خوش نداشته باشند.) «آیه ۳۲ سوره مبارکه توبه» 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم یه کار نمایشی دیگه از گروه فرهنگی هنری دین بین 😌 سری جدیدی از مسابقات (( ورچوپه )) راستی میدونین ورچوپه یعنی چی ؟؟!!😉 واقعا چرا بعضی از این سلیبریتی ها دقیقا تو محرم و صفر یاد فقرا می افتن؟؟ 🧐🙂 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلای احمق ‼️‼️ شما اگر طلا رو تا ابد روی یک سطح صاف بکشید تا همون ابد، یه رد طلایی از خودش به جای میگذاره... چیزی که برای ما باقی میمونه، باور و اندیشه هامونه... ✅ کلیپ تولیدی از تیم فرهنگی هنری دین بین رو خودتون ببینین تا ربط این مثال رو به موضوع کلیپ، متوجه بشین 😉😊 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ اشک بر امام حسین(علیه السلام)، حق الناس رو هم پاک میکنه؟! 🤔 👈 دشمنان امام حسین (علیه السلام) شکم هاشون پر شده بود از مال حرام، محب اهل بیت خیلی باید حواسش به حق مردم باشه جواب این شبهه رو هم میشه اینطوری گفت: که کسی که عشق واقعی با معرفت به امام حسین (علیه السلام) داشته باشه، حق مردم رو رعایت میکنه... 👌 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 این هم یه کار نمایشی دیگه از گروه فرهنگی هنری دین بینمون 😌 سری جدیدی از مسابقات (( ورچوپه ۲)) 🔷 شبهات محرم هیچ تاثیری ندارد چونکه : ... 🧷 راستی واقعا چقدر اهل تحقیق و مطالعه هستیم؟؟ 🤔🧐 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پرسید: بندگی یعنی چی؟! گفت: یعنی همه جا ، خدایا چشم 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 این هم یه کار نمایشی دیگه از گروه فرهنگی هنری دین بینمون 😌 افتخار ما ایرانی ها اینه که نژاد پرستی هیچ وقت نه در فرهنگ ما ایرانی ها بوده و نه در اعتقادات ما، خیلی هاکه خودشان را باستان گرا معرفی می کنند و این را بهانه ای برای نژاد پرستی می دانند، اگر با دقت به تاریخ نگاه کنند می بینند که ما ایرانیان تا چشم باز کردیم از چین تا آفریقا قلمرو ایران بوده و هنوز هم نشانه های فرهنگ ایرانی در اون مکان ها دیده میشه، جوری که فرهنگ ایرانی نقطه ی اشتراک نصف دنیا بود، بدون در نظر گرفتن نژاد و رنگ و پوست و زبان 👌😌 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
سلام به شما بزرگواران،امیدوارم که حالتون خوب باشه، تیم دین بین مون راهی سفر عشق شدن سفر اربعین 💚 و نایب الزیاره همه دوستان کانال خواهند بود ان شاءالله 🤲 منم شما رو باهاشون در این سفر عشق، همراه میکنم 😍 به زودی زود قسمت همه جامونده ها، الهی آمین 🤲🤲 بطلب آقا... 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story
از مشهد الرضا میریم خدمت پدر و فرزند آقامون 😢✋ نایب الزیاره تک تکتون بودیم ❤️💚 اينجاست كاظمين كه از كعبه برتر است اينجا نسيم هم نفس روح پرور است اينجاست كاظمين كه بگرفته در بغل دو جسم پاك را كه دو روح مطهر است 💡با ما همراه باشید... 🆔 @parizad_story