#امام_حسین_جواب_سلامشوداد.....!!؟؟
وارد حرم#امام_حسین شد دید یکی داره با امام حسیــــ♥️ـــن حرف میزنه؛
بهش گفت: مگه تو امام حسین رو میبینی؟
جواب داد: ها هو (ایناش) مگه تو نمی بینی؟؟
پرسید چطور به این مقام رسیدی؟
گُفت من اطراف کربلا با پدر و مادر پیرم زندگی می کردم؛ یه مرکب هم داشتم که شب جمعه به شب جمعه یکیشون رو میاوردم کربلا
یه هفته مادرم رو میاوردم هفته بعد پدرمو.
یه هفته که می خواستم یکیشونو بیارم اُون یکی دیگه گفت: منم میخوام بیام!
بهش گفتم من یه مرکب که بیشتر ندارم بعدشم خانومم هم اینجا تنهاست.
خانومم گفت هردوشون رو ببر حتما یه خِیری هست......
منم یکیشون رو گذاشتم رو کولم یکی دیگه شونم سوار مرکب کردم و راه افتادیم.
خیلی خسته شدم، حتی پام تو گِل رفت، پیچ خورد، حسابی زَجر کشیدم و خسته و کوفته رسیدیم به حرم #امام_حسین......
با همون اوضاعِ به هم مالیده رفتم تو حرم أبی عبدالله ♥️؛ یه دفعه دیدم خود امام حسیــــــن اومد به استقبالم!!!
از اون سال به بعد پدر و مادرم هر دو فوت کردن ولی من هر وقت کربلا میام خود امام حسین رو می بینم و با خودش حرف میزنم و....!!!!
💢نقل از استاد سید حسین مومنی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━♥️═🍃━━━┛
سلام جان جانان💖
گاهی وقتها که دلمان بدجور هوای کسی را میکند. یا به او زنگ میزنیم و یا با پیامی حالش را میپرسیم
چه کنیم که دست و بالمان بسته است و هیچ نشانی به سوی تو نمییابیم
جز همین سلام ساده🌹
هر شب که انتظار تو را می برم به روز
شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ🌺
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#طلوع_خورشید_ازمشرق_کعبه🌹🍃
اميرمؤ منان از صلب پدرى چون ابوطالب ديده به جهان گشود.
ابـوطـالب بزرگ بطحاء و رئيس بنى هاشم بود. سراسر وجود او، كانونى از سماحت و بخشش ، عطوفت و مهر، جانبازى و فداكارى در راه آئين توحيد بود.
مـادر وى فـاطـمه ، دختر اسد فرزند هاشم است . وى از نخستين زنانى است كه به پيامبر ايـمـان آورد و پـيـش از بـعثت از آيين ابراهيم پيروى مى كرد. او به هنگام شدت يافتن درد زايمان راه مسجدالحرام را پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت :
خـداونـدا، بـه تـو و پـيـامـبـران و كـتـابـهـائى كـه از طـرف تـو نـازل شـده انـد و نـيـز بـه سـخـن جـدّم ابـراهـيـم سـازنـده ايـن خـانـه ايـمـان راسخ دارم . پـروردگارا، به پاس احترام كسى كه اين خانه را ساخت و به حق كودكى كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما.
لحـظـه اى نـگـذشـت كـه فـاطمه به صورت اعجازآميزى وارد خانه خدا شد و در آنجا على عليه السّلام به دنيا آمد.
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#سربندیازهرا🕊
همراه نیروهای عراقی مشغول جستجو بودیم. فرمانده این نیروها دستور داده بود در ظرفی که ایرانی ها آب می خورند، حق آب خوردن ندارند. هم کلام شدن با ایرانی ها خشم این افسر را در پی داشت.
روزی همین افسر به من التماس می کرد که : «تو را به خدا این سربند را به من امانت بده. من همسرم بیماره، به عنوان تبرک ببرم. براتون بر می گردونم.» روی سربند نوشته شده بود: «یا فاطمه الزهرا» سربند را داخل یک نایلون گذاشتم و تحویلش دادم. اول بوسید و به چشمانش مالید. بعد از چند روز برگرداند. باز هم بوسید و به سینه و سرش کشیدو تحویل مان داد. از آن به بعد، سفره غذای عراقی ها با ما یکی شد.
سر سفره دعا می کردیم، دعا را هم این افسر عراقی می خواند: «الهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک.»
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━♥️═🍃━━━┛