✍ باید طوری زندگی کنی ، آن طوری
که حضرت امیرالمومنین علیه السلام
در نهج البلاغه فرمودند :
طوری در دنیا زندگی کنید که اگر مردید
برای شما گریه کنند. و اگر زنده ماندید ،
خواهان معاشرت با شما باشند.
🌹روزی که تو آمدی به دنیا عریان
🌹بودند همه خندان و تو بودی گریان
🌹 کاری بکن ای دوست که وقت مردن
🌹 باشند همه گریان و تو باشی خندان.
💥امام رضا عليه السلام
مردم دو دسته اند: يكى آنكه با مرگ، آسوده
مى شود. ديگرى آنكه مردم با مرگش از دست
او آسوده مى شوند.
📚مسند امام رضا(ع)،ج1،ص263
✳️ @bahjat_alabd
💠 *بی انصافی*!!
نقل شده کسی که در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت ، آمد محضر آیت الله العظمی میلانی ( رضوان الله تعالی علیه) و عرض کرد:
در اطراف حرم مغازه دارم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا می برم و بیشتر از نرخ متعارف می فروشم. حکم این کار من چیست؟
آیت الله میلانی فرمود: این کار *“بی انصافی”* است.
مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرموده حرام است، کفش هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج می شد.
آیت الله میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد
او برگشت
آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟
گفت:بله!
گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟
گفت: بله آقا، شنیده ام.
آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم *بی انصافی* بود...!!
امام على عليه السلام می فرمایند :
ألا إنّهُ مَن يُنصِفُ النّاسَ مِن نَفسِهِ لَم يَزِدْهُ اللّه ُ إلاّ عِزّا .
بدانيد كه هر كس نسبت به مردم از خود انصاف به خرج دهد، خداوند جز بر عزّت او نمی افزايد. ۱
📚 ۱- کافی ، ج۲ ،ص۱۴۴
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی تکاندهنده هست خیلی
┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄
✔️ کانال دین یاران 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1159790652C6a2c423655
گرفته از سخنرانی استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
🔴👈 موضوع «فرق میل و اراده»
✅ یکی از استعدادهای قابل پرورش در انسان اراده است و اراده از میل جدا است. اراده ی انسان به قوه ی عقل او متکی است و میل او وابسته به طبیعت است. هر قدر میل انسان زیاد باشد انسان اختیار خود را از دست خواهد داد و این عکسِ اراده است. انسانی که اراده ی بالا دارد اختیار زیادی نیز دارد و خود برای زندگی اش تصمیم می گیرد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند :«گناه مانند اسب چموشی است که اختیار را از دست سوار می گیرد.»
گناه از جایی آغاز می شود که انسان تحت تأثیر شهوات قرار می گیرد. گناه حالت از دست دادن مالکیت نفس است و تقوا نقطه ی مقابل این موضوع است. انسان باتقوا به منزله ی سواری است که اختیار مرکب را به دست دارد و او را هدایت می کند.
🔵👈 اراده جایگاه والایی دارد به قدری که همه ی مکتب ها و عقاید اراده را تأیید می نمایند. عقل روشنایی است و راه را نشان می دهد. اگر انسان مطلوب درستی داشته باشد و از راه عقل حرکت کند حتما به نتیجه خواهد رسید. نیایش و پرستش یکی دیگر از استعدادهای خاص انسان است . عده ای از روانشناسان این را حسی اصیل در انسان دانسته اند.
🔵👈 انسان کامل کسی است که این ویژگی را در خود داشته باشد. اگر کسی عبادت کند تا به لذت های بهشتی برسد به یقین او بسیار حریص تر از انسان های دنیاپرست است. چرا که او لذت های دنیوی را به خاطر دستیابی به لذت های آخرت کنار گذاشته است. او را نمی توان بنده ای واقعی دانست اگر چه همین امر نیز جایگاه خود را دارد.
🔵👈 در مقابل کسانی هم که به خاطر دور شدن از عذاب جهنم از گناه دوری می کنند نیز همین طور هستند. اما انسان های خداپرست کسانی هستند که فقط به جلب رضای خداوند فکر می کنند. هدف انسان نباید بهشت و جهنم باشد بلکه باید فقط خداوند باشد. حس سپاسگذاری انسان باید به حدی بالا باشد که موجب عبادت شود.
🔵👈 این انسان از نگاه اسلام انسانی کامل است و علی (ع) نمونه ای بارز از این امر بود. عبادت های انسان های عادی که از روی ترس و طمع انجام می شود بی اجر و پاداش نیست اما مراتبی خواهد داشت .
🎙🌸 استاد #شهید مرتضی #مطهری (ره)
┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄
✔️ کانال دین یاران 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1159790652C6a2c423655
14.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥 دعای ندبه، دعای آمادگی است
🔹آیت الله #حائری شیرازی🔹
┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄
✔️ کانال دین یاران 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1159790652C6a2c423655
✅حجت الاسلام #عالی:
❓یه سوال
چرا بیشتر ما از مرگ می ترسیم و از آن احساس خوبی نداریم؟ آیا واقعا مرگ ترسناک است یا بی جهت از آن واهمه داریم؟
⬇️جواب:
بیشتر یا همه ما از مرگ می ترسیم، اما ترس همه یک جور نیست؛ برخی ترس ها ناشی از نقطه ضعف ماست، ناشی از جهل ماست، چون فوائد و ارزش آن را نمی دانیم از آن می ترسیم و بدمان می آید.
❓علل ترس از مرگ❓
1⃣جهالت:
وقتی انسان حقیقت مرگ را نمی دانند چیست، از آن هراس دارد.
امام جواد علیه السلام فرمودند: مرگ مثل دارویی است که مقداری تلخی دارد. کودک که نمی داند از آن بدش می آید و فرار می کند، ولی شخص عاقل می داند چه خاصیتی در آن است.
2⃣تعلقات زیاد به دنیا:
دلی که صدها تعلق به دنیا دارد، کندنش از دنیا سخت است و از مرگ بدش می آید، به خاطر این که او را از محبوبش جدا می کند.
شخصی از پیامبر اکرم پرسید: چرا از مرگ می ترسیم؟
رسول خدا فرمودند: آیا مال و ثروت داری؟
گفت: بله، فرمود: آیا در راه خدا داده ای؟ گفت: نه. فرمود: به همین علت می ترسی. وقتی جانت به مالت گره خورده باشد، می ترسی از آن جدایت کنند.
3⃣گناه و ظلم:
شخصی از امام حسن مجتبی پرسید: چرا ما از مرگ خوشمان نمی آید و آن را دوست نداریم؟
حضرت فرمود: چون شما آخرتتان را خراب و دنیایتان را آباد کردید، طبعا بدتان می آید از آبادی به خرابه منتقل شوید.
🔻این ترس ها که منشا آن جهل ما ، یا تعلق ما به دنیا و یا گناهان و ظلم های ماست ارزشی ندارد، چون منشا آن نقطه ضعف ها و عیب های ماست. کم معرفتی و ضعف ایمان و اراده ی ماست.
┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄
✔️ کانال دین یاران 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/11597906
🔻ماجرای #تشرف آیت الله #محمد_تقی_بافقی رحمه الله علیه
...قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدّس برای زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا سلام الله علیه بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوهها ودرّههای عظیمی سر راهم بود وبرف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود وسراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانهای رسیدم؛ که نزدیک گردنهای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این قهوه خانه میمانم، صبح به راه ادامه میدهم».
پس وارد قهوه خانه شدم، دیدم جمعی از کردهای ایزدی در میان قهوه خانه نشسته ومشغول لهو ولعب وقمار هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! اینها را که نمیشود نهی از منکر کرد، من هم که نمیتوانم با آنها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است».
همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم وفکر میکردم و کم کم هوا تاریک میشد، صدائی شنیدم که میگفت: «محمّد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت سبز وخرّمی نشسته ومرا بطرف خود میطلبد.
نزدیک او رفتم واو سلام کرد وفرمود: «محمّد تقی آنجا جای تو نیست».
من زیر آن درخت رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا ملایم است وکاملاً میتوان با استراحت در آنجا ماند وحتّی زمین زیر درخت، خشک وبدون رطوبت است، ولی بقیّه صحرا پُر از برف است وسرمای کُشندهای دارد.
به هر حال شب را خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه که با قرائنی متوجّه شدم او حضرت بقیّة الله ارواحنا فداه است بیتوته کردم وآنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدّس استفاده کردم.
صبح که طالع شد ونماز صبح را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم».
من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم وبا شما بیایم».
حضرت فرمود: «تو نمیتوانی با من بیائی».
گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟»
حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید ومن نزد تو میآیم. بار اوّل قم خواهد بود ومرتبه دوّم نزدیک سبزوار تو را ملاقات میکنم». ناگهان آن حضرت از نظرم غائب شد.
من به شوق دیدار آن حضرت، تا قم سر از پا نشناختم وبه راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم وسه روز برای زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و وعده تشرّف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم.
از قم حرکت کردم وفوق العاده از این بی توفیقی وکم سعادتی متأثّر بودم، تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم.
همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خُلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم».
در همین فکرها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه سوار بر اسبی هستند وبطرف من تشریف میآورند وبه مجرّد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند وبه من سلام کردند ومن به ایشان عرض ارادت وادب نمودم.
گفتم: «آقا جان! وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفّق نشدم؟!»
👈حضرت فرمود: «محمّد تقی! ما در فلان ساعت وفلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمّه ام حضرت معصومه سلام الله علیه بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسألهای میپرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی وجواب او را میدادی، من در کنارت ایستاده بودم وتو به من توجّه نکردی، من رفتم» .
📚 گنجینه دانشمندان
┄┅═══••☘️🌹☘️••═══┅┄
✔️ کانال دین یاران 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1159790652C6a2c423655