eitaa logo
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
3.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
20 فایل
کانالی در جهت تقوا و بصیرت هر مومن زیر نظر حجت الاسلام پوربافرانی مسئول تبادل و تبلیغات ارزان @gujkop کانال نظرات https://eitaa.com/nazaratenoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهیدمحمدعلی برزگر؛به خوشرویی ؛خوشپوشی؛معطر ومرتب بودن؛خیلی اهمیت می داد. بسیارشوخ طبع بود ولی درچهارچوب دین.هرجامحمدبودبچه هاسراغش می رفتن...ازبودنش لذت می بردیم خیلی اهل ورزش بود... کشتی؛والیبال؛ورزش پهلوانی زورخانه؛و....رو بخوبی می دانست. اما فوتبالش حرف نداشت وکسی حریفش نمیشد.شایداگرالان بود ازفوتبالیستهای حرفه ای محسوب میشد. راوی:آقای هدایتی 🌹🕊🌿 شهیدمحمدعلی برزگر علاوه براینها چندبرنامه همیشگی داشت. ✨بعدنمازصبح خوندن دعای عهد ✨بعدنمازظهر خوندن زیارت عاشورا ✨نیمه شب هم قران ونمازشب خیلی تاکید میکرد دعای عهدوزیارت عاشورا روحفظ کنیم. یادمه عملیات آخربهم گفت: هرکس اینها روبخونه عاقبت بخیر میشه. به شوخی گفتم:حالابگوکی ازاون دنیااومده بهت گفته؟ اگه راست میگی نشونه بده؟؟؟ لبخندزدگفت: 💥نشونه تو منم. شب عملیات نفس زنان خودموبهش رسوندم گفتم:محمدتو میدونستی نوکِ پیکانِ حمله قرارگرفتی؟گفت:آره. باناراحتی گفتم:توکه ازهمه چیزعلم غیب داری؛گفت:توفقط سفارشمو فراموش نکن.رفتم. باچشم خودم دیدم برزگر(خط شکن شهیدکاوه)همون عملیات شهیدو گمنام شد.اونقدرآتش مستقیم کاتیوشا روسرش ریخت که مطمئن شدم خاکسترشم به دستم نمیرسه. سال بعد؛ازمعراج خبردادن پیکرش پیداشده. تنهاپیکرسالم دربین شهدای اون روزبود. بعدچندروز مشرف شدم به حرم امام رضا(ع)..دورضریح یکدفعه کلام محمدیادم اومد.نشونت منم. نشانه محمدشهادت وپیکرسالمی بودکه من بی خبرازآن بودم اما او از عاقبتش خبر داشت.. عاشورا حسین کربلای۲ حاج عمران عراق شکن لشکر ۵ویژه شهیدکاوه راوی:آقای حسین پوران ➡️ @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔰شهید محمد علی برزگر 💐🍃چند روز مانده به اربعین متولدشد. چند روز مانده به محرم به شهادت رسید و گمنام شد. 🥀🍃پیکر سالمش درشب قدر تفحص گردید. (تنهاپیکرسالم درمیان شهدای آن روز) ۲۷ماه رمضان درست روز تولدش یعنی ۵ خرداد به خاک سپرده شد. روز عید فطر مراسم ختمش گرفته شد. 🔹🔸🔹🔸🔹 ♦️فرازی از وصیتنامه شهید👇 خدایا: توخودشاهدهستی که به نیت تو و به رضای تو با دشمنان اسلام به ستیز برمی خیزم. خدایا من ۵باربه جبهه رفتم اما شهادت نصیب من گنهکار نشد. این بار بادلی خونین و قلبی سیاه به سویت آمده ام مرا باز‌‌ مگردان. و.... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🕊✨🌷🕊✨🌷🕊
. خواستم زنمو امتحان کنم از خط دوستم بهش زنگ زدم 😜 👈 📱 گفتم: شوهرتو گروگان گرفتیم یک میلیون بده تا آزادش کنیم!!! زنم گفت: دو میلیون میدم رمز کارت بانکيش و ازش بگيرين بعد خفش کنید جنازشم بسوزونید!! 😟😨😱 زن که نیست، سلسله جبال احساساته 😂😂 .ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ.ــ. 😂 @dmnoor
🌻🌿بدهکاربودم و ازهرطرف به خودم وخانوادم سخت می گذشت. زندگیم داشت ازهم می پاشید. یه شب با دل پر رفتم مسجد واز خدا خواستم راه نجاتی برام فراهم کنه. 🌱اونجا شهیدبرزگر رودیدم. مثل همیشه درسلام واحوالپرسی پیشقدم شد. باهاش ارتباط خوبی داشتم می دونستم وضعش خوبه . برای همین ازش خواستم باغِ منو نقدبخره. 🌼🍃اما آقامحمدگفت: اول بایددلیل فروشتو بدونم؟! سفره دلموبراش بازکردم. وقتی جریانو فهمیدبهم گفت: فردا شب مسجدمنتظرتم. شب بعدباخوشحالی سرقراررفتم. آقامحمداونقدرنمازخوندتاهمه رفتند ومادونفرتنهاموندیم. بعدنمازباخوشرویی بطرفم اومدویک پلاستیک مشکی پرپول به دستم داد ورفت. 🦋وقتی اومدم خونه.مبلغ دوبرابر خرید باغ بودوتمام بدهیهارومی شست وحتی اضافه هم میومد تامعاش سالمو راحت بگذرونم. روزبعدمسجدرفتم وبه آقامحمدگفتم قیمت باغ که اینقدرنمی ارزید. 🌤گفت :میدونم. اون مبلغ قرض الحسنه بودباغت هم گوارای وجودبچه هات. هروقت داشتی میدی... نمی دونستم چطوری ازش تشکرکنم. روزبعدشنیدم آقامحمدرفته جبهه. اون پول برام خیلی برکت داشت وهرگزبدهکارنشدم . ❣✨وضع مالیم اونقدرخوب شدکه باورش برای همه سخت بود. اماچیزی که آزارم میداداین بودکه آقامحمدهرگزبرنگشت. 😔من موندم وکوله باری ازبدهی به شهید ... آقامحمدرفت وبرای همیشه من رو بدهکارمعرفتش کرد. باغ رضوان الهی گوارای وجودت بامرام...🕊🌹✨ 🔴اکنون این شخص به احترام شهید یکی از زمینهای باارزش خودرا وقف ساخت مکان دینی- فرهنگی نموده است. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝
❤️✨شخصی که نه درخواب ،حضور شهید را بصورت جسم درعالم واقعیت حس کرد. 👇👇👇👇👇 ❌ده سال هست که به بیماری ام اس مبتلا شدم و مراحل درمانموطی میکنم هفته ای ۳بار تزریق دارو دو هفته پیش چند ساعت بعد تزریق مثل همیشه درد شدید رو تو کل بدنم داشتم اون شب هم از درد امانم بریده بود و تشنه شده بودم ولی نمیتونستم راه برم اشکم دراومد گفتم :خدایا درد دارم نمیتونم خودت کمکم کن . چشمام رو که بستم حس کردم کسی پیشم اومد باز کردم دیدم شهید بزرگوار روبروی من ایستاده و ظرف آبی در دست ایشون هست . بهم گفتن بیا از این آب بخور که مرهم دردت هست خوردم و حالم خوب شد.😢😭 از اون تاریخ به این زمان دیگه دردم خیلی کمتر شده و شبها راحت میخوابم. همون لحظه گفتم داداش شهیدم ممنونم ازت 🌸🦋 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ الا اے آخرين آواے سرمد ڪجایے مهدے آل محمد بيا آقا همہ چشم انتظارند گل زهرا دگر طاقت ندارند خدايا با ظهور آيہ ے نور بده شادے بہ دلهاے پر از شور دلم مے ميرد با داغ جدایے بيا يابن الحسن آقا ڪجایے ✨سلام صبحت بخیر پدر مهربان ما ای واژه ی نجات بخش جهان ❤️✨ 💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 عنایتی که عجل الله قبل از ظهور به بعضی ها دارند. سخنران : استاد _✨_🌼_✨_ ❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗ دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری ایشان بيشتر آشنا شويد. 💚 @dmnoor
همیشه شوهرتونو دوست داشته باشید 👈ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﺮﺍﺵ ﭼﺎﯼ ﺩﻡ ﮐﻨﯿﺪ،ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺧﺴﺘﮕﯿﺶ ﺩﺭ ﺑﺮﻩ ﺗﺎﺑﺘﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺗﻮﻥ ﮔﻮﺵ ﺑﺪﻩ .😊 👈ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﭘﺨﺘﺘﻮﻥ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻃﻌﻢ ﻏﺬﺍﻫﺎﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﺗﻮﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺸﻪ.😊 👈ﺍﮔﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺧﺮﻭﭘﻒ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺘﻮﻥ ﻧﻤﯿﺒﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ .😊 👈ﺍﮔﻪ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪﺗﻮﻥ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻩ،ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﯾﻨﺪﺗﻮﻥ ﭘﻮﻝ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ .😊 👌ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ،ﭼﻮﻥ ﭼﺎﺭﻩ ﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ والا😄😄 ❤️ @dmnoor
📣💐توجه توجه توجه توجه سلام و عرض ادب و احترام نیاز به دو ادمین برای کانال داریم؛ 💐 برای مسابقه 💐 برای پست دوستانی که تمایل به همکاری دارند به آیدی زیر مراجعه کنید @Yaran_M_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰احڪـ🔎ــام نگــ👀ـــاه ⁉️نگاه کردن به‌عکس 🎞یا فیلم🎥 نامحرم چه حکمی دارد؟🤔 ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━ 🙏 📲کانال ما در ایتا: ⬇️⬇️⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔰احڪـ🔎ــام نگــ👀ـــاه ⁉️نگاه کردن به‌عکس 🎞یا فیلم🎥 نامحرم چه حکمی دارد؟🤔 #احکام_نگاه ━━━━━━━⊰◇⊱━━━
✅ مسابقه احکام ۱۷۴ 🎁🎊 ⁉️نگاه کردن به عکس نامحرم چه حکمی دارد❓ 1⃣ اگر او را نشناسیم اشکال ندارد هرچند با قصد لذت نگاه کنیم. 2⃣ اگر مفسده نداشته باشد و او را نشناسیم و پوشش او متعارف باشد اشکال ندارد. 3⃣ اگر پوشش او متعارف باشد اشکال ندارد هرچند مفسده داشته باشد. 4⃣ گزینه ۱ و ۳ ✅گزینه صحیح را به 👇👇👇 بفرستید؛ @Masirnor113 ⏱ تا ساعت ۲۰ فرصت دارید😍 📆 قرعه کشی:۲۱ مهرماه🎁🎉🎊 🌹 برای شرکت در قرعه کشی حضور در کانال الزامی است 😍 https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تلاوت صفحه قرآن کریم 🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚 🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید 🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
❣روایت یکی از اولین شهدای مدافع حرم 💐🍃 شهید محمد حسین خفانی ایشان متولد ۱۳۶۰ از شهر اهواز هستند که در پی هتک حرمت حرم امیرالمومنین(ع) توسط اشغالگران آمریکایی در سال ۱۳۸۳، خود را به جمع مدافعان حرم از شیعیان عراق می رساند و پس از یک نبرد حماسی و ماندگار به شهادت می رسد و پیکر مطهرش در قطعه شهدای قبرستان وادی السلام به خاک سپرده میشود. 🌹🍃مادر بزرگوار این شهید می گوید: زمانی که پسرم به دنیا آمد، شش روز بیشتر نداشت که پدرش به رحمت خدا رفت و من او را با زحمت فراوان، اما با نشاندن مهر و عشق اهل بیت(ع) درک جانش بزرگ کردم. ☘پسرم ارادت فراوانی به ائمه اطهار داشت و همیشه در گرما و سرما، در مراسم عزاداری اهل بیت(ع) پابرهنه حاضر می شد و خالصانه به اهل بیت خدمت می کرد. ۲۲ سالش که شد، دختری از اقوام را برای او انتخاب و عقدشان کردیم. 🌷🍃دو ماه قبل از اینکه برای دفاع از حرم برود، یک روز از خواب که بیدار شد، حال عجیبی داشت و گفت: «مادر! من خواب حضرت علی(ع) را دیدم که شمشیر به دست بود و از یک پلکانی بالا می رفت که هر وقت شمشیر را بلند می کرد، ده‌تن از مردان می افتادند زمین و به من می گفت: "محمد بیا بالا و نترس" و من هم همینطور از پله ها بالا می رفتم و این پله ها به قدری بالا می رفت که به عرش رسیده بود»♥️ ✨این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است ان‌شاءالله که خیر است. یک روز محمد به قصد خرمشهر از من خداحافظی کرد و رفت و بعد از چند روز به من تلفن زد و گفت: «مادر! من در شهر نجف هستم و در گروه مدافعان حرم ثبت نام کرده ام و قصد دارم با دشمنان متجاوز آمریکایی بجنگم. 🌺🍃شهادت حق است و بزرگترین آرزوی زندگی من شهادت در راه اسلام است و اگر اینجا به شهادت رسیدم، در نجف مرا به خاک بسپارید» وقتی این صحبت ها را شنیدم خواستم او را منصرف کنم؛ ولی او گفت: «حضرت علی با این همه عظمت، شما به من می گویی که اینجا نجنگم؟! من دوست دارم که مدافع حرم امیرالمومنین(ع)باشم» و من دیگر حرفی برای گفتن نداشتم. 🦋🥀مدتی بعد همرزمانش از عراق با من تماس گرفتند و خبر شهادت پسرم را دادند و من تازه تعبیر خواب او را فهمیدم که حضرت علی(ع) خواسته که در رکاب او بجنگد و شهید شود. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🌺🍃زائرین محترم، زیارت شهید مدافع حرم محمد حسین خفانی در وادی السلام را از دست ندهید🍃🌺 💥شهید محمد حسین خفانی جوان ایرانی که با ذوالفقار علی (ع)، برای دفاع از حرمش، جنگید و شهید شد. 🔹🔸🔹🔸🔹 🌻مادر شهید مدافع حرم، محمد حسین‌خفانی می گوید: زمانی که پسرم به دنیا آمد، شش روز بیشتر از تولدش نمی گذشت و نوزاد قنداقی بود که پدرش به رحمت خدا رفت؛ و من این بچه را به تنهایی با زحمت فراوان بزرگ کردم. ایشان بدون پدر رشد کرد و بزرگ شد؛ تا به خدمت سربازی رفت. محل خدمت او در مرز شلمچه بود که با منافقین درگیری بسیاری داشتند. خلاصه منطقه بسیار خطرناکی بود و هرلحظه احتمال می دادم که شهید می شود؛ تا خدمت را تمام کرد و برگشت. 🌱زمانی که به ۲۲ سالگی رسید، دختری را از اقوام برای او انتخاب و به نیت اینکه سرو سامان بگیرد، عقدشان کردیم. خودش زیاد رغبتی نداشت و انگار راضی نبود. حال و هوای دیگری در سرش بود؛ اما به خاطر من پذیرفت.  خانواده پدری وی خرمشهری هستند. آنجا زندگی می کنند و من هم اهوازی هستم. پسرم نیز مرتب به خرمشهر رفت و آمد می کرد و از وقتی که پدر او فوت کرده بود، بنده ارتباطم را با خانواده شوهرم قطع نکرده بودم و فرزندم هم رفت و آمد داشت. 🍃یک روز که به خرمشهر رفته بود، بعد از چند روز به من زنگ زد و گفت که مادر، من در شهر نجف عراق هستم و تصمیم دارم بجنگم. اسمم را در گروه عراقی جیش‌المهدی ثبت نام کرده ام و جزء نیروهای مقتدا صدر شده ام. قصد دارم در عراق با دشمنان آمریکایی جنگ کنم. شهادت حق است و بزرگترین آرزوی زندگی من شهادت در راه اسلام است و اگر اینجا به شهادت رسیدم، در نجف مرا به خاک بسپارید. 🌤وقتی این صحبت ها را شنیدم خواستم او را منصرف کنم؛ ولی او گفت: حضرت علی با این همه عظمت، شما به من میگویی که اینجا نجنگم؟ من دوست دارم که مدافع حرم باشم. هر چه اصرار کردم، نتوانستم فایده ای نداشت و او تصمیم نهایی خود را گرفته بود. البته ناگفته نماند ایشان پسری بود که از همان جوانی ارادت فراوانی به اهل بیت و ائمه اطهار داشت وهروقت ایام محرم فرا می رسید ما هیات داشتیم. 🦋وی هنگام عزاداری پابرهنه بود حتی زمستان ها در هوای سرد، هر چه به او می گفتم دمپایی یا کفشی به پا کن، می گفت نه؛ اجر این بیشتر است. و اگر می دید که جوانی در کنار هیأت مشغول بطالت و چشم‌چرانی است، تذکر می داد و می گفت اگر برای عزاداری آمده ای بایست و اگر برای چشم دوختن به این و آن آمده ای برگرد. همیشه خالصانه به اهل بیت خدمت می کرد؛ همان موقع ها قبل از اینکه خبری بشود. البته دو ماه قبل از اینکه برای دفاع برود، یک روز از خواب بیدار شد؛ حال عجیبی داشت. گفت مادر خواب حضرت علی را دیدم. 📝قسم به روح شهیدم که عین جملات او را بدون پس و پیش بازگو می کنم. اینها واقعیت هایی است که من از زبان ایشان شنیدم و برای شما تعریف می کنم. گفت خواب حضرت علی (ع) را دیدم که شمشیر به دست بود. سیف ذوالفقار به دستش بود. همان شمشیری که دو سر دارد. حضرت علی از یک پلکانی بالا می رفت که هر وقت این شمشیر را ایشان بلند می کرد، ده‌تا از مردان می افتادند زمین و خون در جریان بود و زمین را خون گرفته بود و به من می گفت: محمد بیا بالا و نترس. و من هم همینطور از پله ها بالا می رفتم و این پله ها بقدری بالا می رفت که به عرش رسیده بود. خیلی بالا بودند و همانطور که بالا می رفتم یک نفری پایین بود که از حضرت سوال می کرد. بقدری ما بالا بودیم که آن یک نفر کوچک شده بود. فقط صدایش را می شنیدیم که سوال می کرد و حضرت جوابش را می داد. از حضرت علی پرسیدم این کیست که این همه سوال می کند. آن حضرت جواب داد این ایوب است. رها کن. تمام سوالاتی که او می پرسد جوابش پیش من است. تو فقط دنبال من بیا. 🕊 این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است ان‌شاا… که خیر است. بعد از گذشت دو ماه، بی خبر از من عازم نجف شد و اسمش را جزو مدافعان حرم ثبت نام کرد. هنگامی که خبر شهادت محمد را برای من آوردند تازه تعبیر خواب را فهمیدم که قرار بوده محمد برود و شهید بشود. ❣ حضرت علی(ع) خواسته که در رکابش بجنگد. چون زن و بچه مردم در اسارت دشمن بودند.  طبق تعریف دوستانش که هم‌رزم با ایشان بودند، گفتند که زن و بچه مردم گرسنه و در محاصره بودند و نیروهای آمریکایی هم نمی گذاشتند بیرون بروند و این گروه جیش المهدی یک راهی از گورستان بصورت مخفی داشتند و رفت و آمد می کردند. دوستانش تعریف می کردند که یک دفعه محمد بلند شد و گفت هر کس مرد میدان است دنبال من برخیزد و بیاید. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥چهار ذکر فوق العاده ... مردي کنار بيراهه اي ايستاده بود. ابليس را ديد که با انواع طنابها به دوش در گذر است. کنجکاو شد و پرسيد: اي ابليس، اين طنابها براي چيست؟ 🔥جواب داد: براي اسارت آدميزاد. طنابهاي نازک براي افراد ضعيف النفس و سست ايمان، طناب هاي کلفت هم براي آناني که دير وسوسه مي شوند. سپس از کيسه اي طناب هاي پاره شده را بيرون ريخت و گفت: اينها را هم انسان هاي با ايمان که راضي به رضاي خدايند و اعتماد به نفس داشتند، پاره کرده اند و اسارت را نپذيرفتند. مرد گفت: طناب من کدام است ؟ 🔥ابليس گفت: اگر کمکم کني که اين ريسمان هاي پاره را گره زنم، خطاي تو را به حساب ديگران مي گذارم. مرد قبول کرد. 🔥ابليس خنده کنان گفت: عجب، پس با اين ريسمان هاي پاره هم مي شود انسان هايي چون تو را به بندگي گرفت! » 📗@dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
💥معجزه ی شهید محمد حسین خفانی از زبان مادر💥 🦋🕊🌸🕊🦋 📝دوست دارم معجزه ای را که در زندگی برای من اتفاق افتاد تعریف کنم و آن اینکه دختر کوچکم در سن ۱۳ و چهارده سالگی مریض شد. نمی دانستیم علتش چیست. در زمان بیماری ۱۴کیلو وزن کم کرد. کلی آزمایش و نمونه گیری شد ولی نمی دانستند علت بیماری چیست. ریه هایش آب آورده بود. سرنگ های بزرگ را از پشتش رد می کردند. آن را از آب پرمی کردند و دو باره خالی می کردند. معلوم نبود دردش چیست. 🌤هیچ چیز نمی توانست بخورد؛ نه آب، نه نان و نه غذا. روز به روز ضعیف می شد و من قطع امید کرده بودم. دکتر ها می گفتند نمی توانیم تشخیص بدهیم چه بیماری دارد. بخاطر بیماری از درس عقب افتاد و خودش هم عذاب می کشید. 🌱یک سال گذشت و چون علت بیماری را نمی دانستند، نمی توانستند دارویی هم تجویز کنند. یکبار که خیلی خسته شده بودم و قطع امید کرده بودم، سر نماز صبح بغضم ترکید. این قدر گریه کردم و التماس محمد کردم که مادر تو شهیدی و پیش خدا عزیزی؛ از خدا سلامتی خواهرت را بخواه. دعا کن که حالش خوب شود. هر چیز که می خورد منتظر بودیم که بالا بیاورد و هیچ چیز در معده اش نمی ماند. هی لاغر و لاغرتر می شد و موهای سرش ریخته بود. ✨یک سال گذشت و سه شنبه بود که سر سجاده التماس کردم. خیلی حالم بد بود. از ته دل، دلشکسته گریه کردم و التماس کردم. از سر سجاده بلند شدم. روز سه شنبه، وسط روز بود. خانم همسایه که با هم خیلی صمیمی هستیم آمد و گفت دخترت خوب شد. گفتم چطور؟ گفت پسر شهیدتان به خوابم آمد. گفتم من از محمد برای شفای خواهرش کمک خواستم. گفت باورم نمی شود؛ در خواب، ما و خانواده شما کربلا نشسته بودیم. دیدم جوانی از دور می آید؛ پسر جوانی با لباس قهوه ای که مشک آبی بر دوش داشت.داشتم با خودم میگفتم این پسر خوش لباس و خوش اندام و هیکل چه کسی ست؛ که وقتی رسید، دیدم محمد است. 🌻پرسیدم محمد تویی؟ گفت آره. گفتم آب آوردی؟ یک کمی بده تا من بخورم. گفت نه؛ این آب برای شفای مریض هاست و مینا مریض است. آوردم برای او. نمی دانم این آب را در چه چیزی می ریخت، ولی سه بار به خواهرش آب داد و گفت بخور به نیت شفا.  ☀️خانم همسایه گفت: من از خواب پریدم. به من آب نداد؛ فقط به خواهرش داد. فکر کنم دخترت شفا گرفته است. بعد که به من گفت، گفتم آره امروز صبح سر سجاده به او التماس و خواهش کردم. خانم همسایه گفت: نگران نباش. دخترت خوب می شود. من هر سه شنبه دخترم را می بردم بیمارستان و شکمش را باز می کردند و نمونه برمی داشتند و می بردند آب آن را تخلیه می کردند. آن روز سه شنبه قرار بود ببرم بیمارستان و رفتیم. 🌿گفت مامان خسته شدم. داشت ناله می کرد. گفتم اشکالی نداره، صبر کن. دکتر که برد توی اتاق، اول سونوگرافی می کرد تا ببینند کجا آب آورده. که دکتر بعد سونو گفته بود: پاشو معجزه شده! هیچی دیگه نیست. خانواده ات منتظرت هستند. حتی آن خانمی که خواب دیده بود گفته بود: از امروز سه شنبه، دخترت خوب می شود. معجزه را پسرت با خودش آورد. آن روز غذایش را که به او دادم، برخلاف روزهای قبل، غذا توی دلش ماند و ساکت نشست. فردا که شد، مریضی اش خوب شد و تمام شد. ♥️این هم معجزه ای از پسرم بود؛ کسی که علی(ع) را در خواب ببیند و در رکاب او بجنگد، غیر از این انتظاری نیست! من به او افتخار می کنم؛ به او که این راه را رفت. ولی از اینکه یکی یک چیزی بنویسد که درست نباشد دلگیر می شوم. در قبال خدا و شهیدم مسئولم اگر یک کلمه پس و پیش بشود در درگاه خدا بازخواست خواهم شد. گفتنی است پیکر این شهید در شهر نجف اشرف، با نام «محمد حسن حسین‌خفانی‌الایرانی» دفن است. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️ @dmnoor 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌸🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
📣💐توجه توجه توجه توجه سلام و عرض ادب و احترام نیاز به یک ادمین برای کانال داریم؛ 💐 برای پست و تبادل دوستانی که تمایل به همکاری دارند به آیدی زیر مراجعه کنید @Yaran_M_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 📺 💢 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن (ع) 🔺 اعتبارم از حسین است 🎤 حجت ‌الاسلام 🕌 مسجد مقدس جمکران 😭 @dmnoor
روضه خانگی - امام حسین(ع) - 1685.mp3
4.16M
🎙ای از ازل به مهر تو آشنا حسین... 🔻روضه (ع) ⏱ | 07:26 👤حاج مهدی 😢 @dmnoor