May 11
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
همیشه دعا کنید
چشمانی داشته باشید
که بهترین ها را در آدم ها ببیند
قلبی که خطاکارترین ها را ببخشد
ذهنی که بدیها را فراموش کند
و روحی که هیچ گاه
ایمانش به خدا را از دست ندهد...
@doa_va_Zekr
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
🍃🍂🌺🍂🍃
🍂🍁🍃🍂🌺🍂🍃🍂
🍃🍂🍁🍃
🌺
#عهد_ایام_هفته
⚡️🌸🔶عهد ثابت یکشنبه ها🔶🌸⚡️
🔸⤵️اذکار روز،،،
🔶 یا ذالجلال والاکرام👈 100 مرتبہ
🔶یا فتاح 👈 489مرتبہ
⭐️⤵️سوره روز،،،
✨ سوره مبارکہ الرحمن✨
🌟 این سوره دردل منافقان جای نمیگیرد ، درروز قیامت از الرحمن میپرسند چه کسی را شفاعت میکنی و او شافی کسیست که انرا خوانده باشد و اورا وارد بهشت میکند🌟
💦💠💦 ادعیه و زیارت روز،،،
🔹دعای روز یکشنبه
🔷 زیارت عاشورا
🔹دعای یستشیر
🌸🍃نماز روز⤵️،،،
🍃نماز روز یکشنبہ↩️ هر کس بخواند چهار رکعت نماز بگذارد وبخواند در هررکعتی حمد وملک، مکان دهد خداوند اورا در بهشت در هرجا که بخواهد
@doa_va_Zekr
❀ ﴾﷽﴿ ❀
صبح است و هوا
هوای لطف است و صفا
صبح است و نوا
نوای مهر است و وفا
صبح است و دلا
هر آنچه میخواهی هست
بر سفرهی گستردهی الطاف خدا
🌸 سلام. صبح زیبای بهاریتون بخیر و شادی
#امام_كاظم عليه السلام:
اِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله كانَ اِذا اَتاهُ الضَّيْفُ اَكَلَ مَعَهُ وَ لَمْ يَرْفَعْ يَدَهُ مِنَ الْخِوانِ حَتّى يَرْفَعَ الضَّيْفُ يَدَهُ؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگاه ميهمان داشتند، با او غذا مى خوردند و دست از سفره و غذا نمى كشيدند، تا آنكه ميهمان دست از غذا خوردن بكشد.
🗓 امروز یکشنبه
۵ فروردین ۱۳۹۷
۷ رجب ۱۴۳۹
۲۵ مارس ۲۰۱۸
⌛
@doa_va_Zekr
🔔 #رفع_حاجت
💖امام موسی کاظم برای #رفع_حاجت هنگام گرفتاری فرمودند:
👌 هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش
مى سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى كند
🔹اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار
✨بسم اللّه الرحمن الرحيم✨ بگويد
🔸بى ترديد، خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.
📚 مكارم الأخلاق، ص 347
====================
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
💠#نماز_روز_یکشنبه
🔹از حضرت عسگرى عليه السّلام روايت شده که آن حضرت فرمود:
🔸هر كه روز يكشنبه چهار ركعت نماز بجاى آورد و در هر ركعت سوره حمد و تبارك بخواند، حق تعالى او را در بهشت جا دهد، هر جاى آنكه بخواهد.
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
@doa_va_Zekr
✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨
⚡️✨⭐️⚡️✨⭐️⚡️✨⭐️⚡️✨⭐️
#داستان_آموزنده
🌹داستان بسکویت:
یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود.
چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند.
او یک بسته بیسکویت نیز خرید.
او بر روی یک صندلی دسته دار نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد.
در کنار او یک بسته بیسکویت بود و در کنارش مردی نشسته بود و داشت روزنامه می خواند.
وقتی که او نخستین بیسکویت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکویت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت.
پیش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم ، شاید اشتباه کرده باشد.»
ولی این ماجرا تکرار شد. هر بار که او یک بیسکویت برمی داشت، آن مرد هم همین کار را می کرد. این کار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمی خواست واکنش نشان دهد.
وقتی که تنها یک بیسکویت باقی مانده بود، پیش خود فکر کرد:
«حالا ببینم این مرد بی ادب چه کار خواهد کرد؟»
مرد آخرین بیسکویت را نصف کرد و نصفش را خورد.
این دیگه خیلی پررویی می خواست!
او حسابی عصبانی شده بود.
در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپیماست. آن زن کتابش را بست، چیزهایش را جمع و جور کرد و با نگاه تندی که به مرد انداخت از آنجا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت.وقتی داخل هواپیما روی صندلی اش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عینکش را داخل ساکش قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب دید که جعبه بیسکویتش آنجاست، باز نشده و دست نخورده!
خیلی شرمنده شد!!
از خودش
بدش آمد . . .
یادش رفته بود که
بیسکویتی که خریده بود را داخل ساکش گذاشته بود.
آن مرد بیسکویتهایش را با او تقسیم کرده بود ، بدون آنکه عصبانی و برآشفته شده باشد
⚡️🌟✨⚡️✨⭐️✨⚡️⭐️✨⚡️⭐️