🔴 شتاب در عمر و گذر سریع زمان،در آخرالزمان
🌕 رسول خدا صلی الله علیه و آله در وصف کیفیّتِ ایّام و عمر مردم در آخرالزمان فرمودند:
ساعت (زمان ظهور) فرا نمیرسد مگر از عمر آدمها کاسته شود و سالها و عمر مردم زود گذر میشود.
🌕 امیرالمومنین علیهالسلام نیز در این باره فرمودند:
(در آخرالزمان)، سال مانند ماه و ماه مانند هفته و هفته مانند روز و روز مانند ساعت و ساعت مانند آتشگرفتن شاخۀ خشک درخت خرما میشود...
📗منتخب الاثر، ج۳، ص۴۶
📗مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۷۷
🌕 زندگی دنیایی و زمینی هرچند کمی لذت بخش است؛ کمی زیباست؛ کمی وسوسه انگیر است... اما بالاخره تمام میشود! این دنیا در مقایسه با عالم آخرت ذرهای در برابر بینهایت است؛ همهٔ عمر زمینی در مقایسه با عمر آسمانی لحظهای در برابر ابدیت است!
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
34.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سبک زندگی علوی
✅راهکارهای طلایی امیرالمؤمنین علیهالسلام در زندگی
🎤سخنران استاد شانه چی
⏰۲:۲۶ دقیقه
https://eitaa.com/doabarayezohoor
خورشید طلوع کرد وصبحی دیگر آغاز شد...
ومن طبق فرمایش مولایم جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که فرمودند: هر صبح وشام منتظر فرج باشید....
هر روز منتظر اَمر شما(ظهور) هستم ...
منتَظِرُ لِاَمرکم ...
السلامُ علیک یامولای یاصاحب الزمان (روحی لک الفدا)....
یا مولایَ یا اَبا محَمَّد یا حَسَن بن علی وَ یا مولایَ یا اَبا عبدالله یا حسین بن علی( صلوات الله علیکما ) امروز متعلق به شماست و من چشمِ امیدم به این جمله است که شما
مامورُ بِا الضّیافَةِ و الاِجارَة هستید ،پس می شود من را امروز مهمان یک نگاه مهربان فرزندتان کنید 🤲
اللّهمّ عجّل الولیک الفرج
╭═━⊰🍃🌼🌼🌼🍃⊱━═╮
https://eitaa.com/doabarayezohoor
╰═━⊰🍃🌼🌼🌼🍃⊱━═╯
✅دعای روز دوشنبه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يُشْهِدْ أَحَداً حِينَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ، وَلَا اتَّخَذَ مُعِيناً حِينَ بَرَأَ النَّسَمَات ، لَمْ يُشَارَكْ فِى الْإِلٰهِيَّةِ، وَلَمْ يُظاهَرْ فِى الْوَحْدَانِيَّةِ، كَلَّتِ الأَلْسُنُ عَنْ غَايَةِ صِفَتِهِ، وَالْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ، وَتَوَاضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ، وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ، وَانْقَادَ كُلُّ عَظِيمٍ لِعَظَمَتِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً، وَمُتَوالِياً مُسْتَوْسِقاً وَصَلَوَاتُهُ عَلَىٰ رَسُو لِهِ أَبَداً، وَسَلامُهُ دَائِماً سَرْمَداً،
اللّٰهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ يَوْمِى هٰذَا صَلاحاً، وَأَوْسَطَهُ فَلاحاً، وَآخِرَهُ نَجَاحاً؛ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ، وَأَوْسَطُهُ جَزَعٌ، وَآخِرُهُ وَجَعٌ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ، وَكُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ، وَكُلِّ عَهْدِ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ،
وَأَسْأَلُكَ فِى مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِى، فَأَيُّما عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ، كَانَتْ لَهُ قِبَلِى مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ، فِى نَفْسِهِ، أَوْ فِى عِرْضِهِ، أَوْ فِى مَالِهِ، أَوْ فِى أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ، أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا، أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوَىً، أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ، غَائِباً كَانَ أَوْ شَاهِداً، وَ حَيّاً كَانَ أَوْ مَيِّتاً، فَقَصُرَتْ يَدِى، وَضَاقَ وُسْعِى عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَالتَّحَلُّلِ مِنْهُ؛ فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ، وَهِىَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ، وَمُسْرِعَةٌ إِلَىٰ إِرادَتِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّى بِمَا شِئْتَ، وَتَهَبَ لِى مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً، إِنَّهُ لَاتَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ، وَلَا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،
https://eitaa.com/doabarayezohoor
»
📜 #حــدیثامـــروز
❤️ امـام علی علیه السلام :
آن ڪه #اخـــلاقش بــــد باشد
روزى اش تنگـــ مى شـــود.
📚غـــررالحڪم ۸۰۲۳
💯 #بــداخــلاقنباشــیم
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
https://eitaa.com/doabarayezohoor
👌 وَالفَضلُ ما شَهِدَت بِه الأعداءُ...
أبو محمّد القاسم بن محمد السَرَقُسطي ادیب مغربی قرن سوم (۲۵۵_۳۰۲ ق) در کتاب "الدلائل على معاني الحديث بالشاهد والمثل "، ذیل شرح کلمه " شرقة " این ماجرای مهم را نقل میکند:
عمر بن عبد العزیز میگوید:
پدرم عبد العزیز بن مروان _فرمانروای مصر در دوران خلافت اموی_ هرگاه علی علیهالسلام را روی منبر یاد(لعن) میکرد، غم و غصهای او را فرا میگرفت. وقتی از او در اینباره پرسیدم، پاسخ داد:
ای پسرم! اگر مردم آنچه که ما از فضايل علی علیهالسلام مىدانیم، مىدانستند، حتی دو نفر نیز از ما پيروى نمىكردند.
....نا الأَصمَعِيُّ، قَالَ: نا عَبدُ العَزِيزِ بنُ عُمَرَ بنِ عَبدِ العَزِيزِ، عَن أَبِيهِ، قَالَ: كُنتُ أَسمَعُ أَبِي إِذَا ذَكَرَ عَلِيًّا عَلَى المِنبَرِ تَعْتَرِيهِ شَرقَةٌ، فَقُلْتُ لَهُ فِي ذَلِكَ، فَقالَ: يَا بُنَيَّ إِنَّا لَنَعرِفُ لِعَلِيٍّ رَحِمَهُ الله مِنَ الفَضَائِلِ مَا لَو عَرَفَهُ النَّاسُ مَا تَبِعَنَا مِنهمُ اثنَانِ
📖 الدلائل على معاني الحديث بالشاهد والمثل، ۱/۲۵۲
✔️ بعدها ابن ابی الحدید مشابه این مطلب را در شرح نهج البلاغة، ۴/۵۸ ذکر کرده است.
https://eitaa.com/doabarayezohoor
🍃🌹🍃
🛑 ۱۷ رجب، سالروز به درک واصل شدن #مأمون عباسی لعنت الله علیه، قاتل حضرت رضا صلوات الله علیه (که خداوند در #حدیث_لوح از آن ملعون با تعبیر «عِفریت مستکبر» یاد فرموده است) مبارک باد.
🍃🌹🍃
https://eitaa.com/doabarayezohoor
🔥 نحوه هلاکت مامون ملعون
💥 مامون قاتل امام رضا علیه السلام نیز مثل تمامی دشمنان اهل بیت علیهم السلام در این دنیا تقاص پس داد و جان به دست جناب مالک خزانهدار دوزخ سپرد تا تقاص اصلی جنایاتش را در آن دنیا ببیند. نکته جالب اینکه به گواه تاریخ مامور مجازات او در این دنیا یک ماهی بوده و در نهایت آن ملعون با لرز و احساس سرمای بینهایت به درک واصل شد!!!
🔹 شیخ عباس قمی رضوان الله علیه مینویسد:
✍️ و در سنه (سال) ۲۱۷ مامون سفر مصر کرد و عبدوس را که بنای فتنه در آنجا نهاده بود بکشت. و در سنه ۲۱۸ به جنگ اهل روم رفت و فتوحات بسیار نمود و در «عین بدیدون» که به رومی رقه میگفتند و موضعی بود که آب بسیار سرد و صاف داشت و هوایش در نهایت خوبی و لطافت و زمینش در کمال خرمی و خضرت (سبزی) بود، قصد اقامه نمود، و از برای او کنیسه بر روی آن نهر بنا کردند. روزی مامون نگاه در آب میکرد، یکی ماهی دید قریب به یک ذراع مانند سبیکه نقره. ملازمان را امر کرد که آن ماهی را بگیرند، مردی در میان آب جست و آن ماهی را بگرفت چون بیرون آورد، ماهی قوت کرده خود را در آب افکند و مقداری آب بر سینه و نحر و ترقوه مامون پاشید. مامون را در همان وقت رعده و لرزه فرا گرفت. آن مرد فراش ثانيا در آب رفته و آن ماهی را بگرفت و در نزد مامون نهاد. مامون امر کرد که او را طبخ کنند ولكن لرزه او را سخت بگرفت، هر چه لحاف و جامه بر روی او افکندند، او ضجه میکشید که «البرد البرد» (سرما سرما). در اطراف او آتشها افروختند و جامههای زمستانی هر چه برای او آوردند باز مثل برگ میلرزید و از سرما فریاد میکشید، تا گاهی که حالت مرگ بر او ظاهر شد، معتصم برادر مامون، بختیشوع و ابن ماسویه طبیب را حاضر کرد تا معالجه مامون کنند. چون نبض مامون را گرفتند، گفتند: ما برای مرض او شفایی ندانیم. و از بشره و تن مامون عرقی ظاهر میشد که مانند روغن زیت و لعاب افعی مینمود. پس مامون به هوش آمد و گفت: مرا به یک جایی برید که یک دفعه نگاهی به حشم و خدم و رعيت لشکر خویش نمایم. پس او را به موضع بلندی بردند و نگاهی بر جنود خویش و خیام ایشان نمود و کثرت ایشان را در وقت مرگ خویش ملاحظه کرد، آنگاه گفت: «یا من لا يزول ملکه ارحم من قد زال ملکه.» (ای که سلطنتت ابدی است، رحم کن بر آن کس که سلطنتش از بین میرود.) چنانچه پدرش رشید در وقت مرگ خویش گفت: «ما اغنى عنی مالیه هلک عنی سلطانیة» (ثروتم به فریادم نرسید، همه قدرت و حشمتم نابود شد.) پس مامون را به خوابگاه خود برگردانیدند و زبانش از کار بماند و چشمهایش بزرگ و سرخ گشت و پیش از مردن زبانش گشوده گشت و گفت: «يا من لا يموت ارحم من يموت (ای خدایی که هرگز نمیمیری رحم کن بر آن کس که میمیرد.) این بگفت و بمرد و از آن ماهی پخته روزی او نگشت، و وفات او در پنجشنبه هفدهم رجب و به قولی در هشتم آن واقع شد. در سنه ۲۱۸ جنازه او را به طرطوس حمل کردند و به خاکش سپردند و ابو سعید مخزومی در شان او گفته:
هل رأيت النجوم اغنت عن المأ
مؤن شيئا و ملکه المأنوس
خلفوه بعرصتی طرطوس
مثل ما خلفوا اباه بطوس
آیا ستارگان و پادشاهی مامون به فریاد او رسیدند؟ او را در طرطوس به خاک سپردند، همانطور که پیش از آن پدرش را در طوس دفن کرده بودند.
📚 تتمة المنتهی، تالیف شیخ عباس قمی، صفحه ۳۰۳-۳۰۴، چاپ شرکت چاپ و نشر بین الملل
📃 اسکن کتاب:
🌐 https://bit.ly/2w84RsW
📃 پوستر:
🌐https://bit.ly/2QdROgK
#مطاعن_دشمنان_اهل_بیت #کتاب_تتمة_المنتهی #شیخ_عباس_قمی
https://eitaa.com/doabarayezohoor
#مطاعن_دشمنان
🔴 «عِفریت مستکبر» نامی که خدای متعال، بر قاتل امام رئوف علیهالسلام گذاشت ...
در روایتی امام صادق علیهالسلام فرمودند:
در «لوح مبارک» مادرِ ما، صدیقه کبری فاطمه زهرا سلاماللهعلیها این کلام الهی مسطور است که خدای متعال در ضمن یک حدیث قدسی، وقتی به نام مبارک حضرت ثامنالحجج علی بن موسی الرضا علیهالسلام میرسد، اینگونه از آن حضرت، یاد کرده و میفرماید:
📜 إِنَّ الْمُکَذِّبَ بِالثَّامِنِ مُکَذِّبٌ بِکُلِّ أَوْلِیَائِی وَ عَلِیٌّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ أَضَعُ عَلَیْهِ أَعْبَاءَ النُّبُوَّةِ وَ أَمْنَحُهُ بِالاضْطِلَاعِ بِهَا
🔹بی شک کسی که هشتمین (امام) را تکذیب کند، همه اولیای مرا تکذیب کرده است؛ و علی بن موسی الرضا عليهماالسلام، ولی و یاور من است، او کسی است که سنگینی بار نبوّت را بر دوش او میگذارم و وی را با درگیر شدن با آن میآزمایم؛
📜 یَقْتُلُهُ «عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ» یُدْفَنُ بِالْمَدِینَةِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ إِلَی جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی
🔹او را عفریت مستکبر (دیوی خودخواه) به قتل میرساند و در شهری که آن را عبدصالح من (ذو القرنین) بنا کرده، در کنار بدترین آفریده من (هارون) دفن خواهد شد.
📚کمال الدین ص۱۷۹
📚الاحتجاج ص۴۱
📚الاختصاص ص۲۱۰
https://eitaa.com/doabarayezohoor
🟥 مأمون در ۱۷ #رجب سال ۲۱۸ھ در سن ۴۸ سالگی به اجدادش در درکات جحیم پیوست!
🔻مأمون را بیشتر بشناسید!
▪️ابن بابویه از احمد بن علی روایت کرده است که گفت از ابوصلت هروی پرسیدم که چگونه مأمون راضی شد به قتل حضرت امام رضا علیه السّلام با آن اکرام و محبّتی که نسبت به او اظهار میکرد و او را ولیعهد خود گردانیده بود؟ ابوالصلت گفت: مأمون برای آن حضرت را گرامی میداشت که فضیلت و بزرگواری او را میدانست، #ولایتعهدی را به او تفویض کرد برای آنکه مردم گمان کنند ایشان متمایل به دنیا و ریاست است و محبّت او از دلهای مردم کم شود❗️چون دید که این باعث زیادتی محبّت و اخلاص مردم شد، علمای جمیع فرق را از یهود و نصارا و مجوس و صابیان و براهمه و ملحدان و دهریان و علمای جمیع فرق مسلمان را جمع کرد که با آن حضرت مباحثه و مناظره نمایند، شاید که بر او غالب شوند و در اعتقاد مردم نسبت به آن حضرت خللی بهم رسد و این تدبیر نیز بر خلاف مقصود او نتیجه داد، همگی آنها مغلوب آن حضرت گردیدند و اقرار به فضیلت و جلالت او نمودند. به این سبب خشم و حسد بر مأمون غالب شده، به قتل آن بزرگوار راضی شد و به زهر آن حضرت را شهید کرد.
📓جلاء العیون ۹۳۷
https://eitaa.com/doabarayezohoor
#سلام بر مولای مهربانم,
سلام بر شما که آینه مهربانی خدا هستید
آنها که شما را میشناسند، مرزهای میان نیکی و بدی را با نقطهای که شما در آن ایستادهاید، تنظیم میکنند.
هر آن چه به آن رو کردهاید،
برایشان خیر،🌱
و هرآن چه به آن پشت کردهاید،
برایشان شرّ است.
سلام عزیز دل ما
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ 🤲
🔻کتابی که علامه حلی شروع کرد و امام زمان آن را تمام کرد
یکی از علمای اهل سنت در رد مذهب تشیع کتابی را تالیف کرده بود که در مجالس و محافل آن را برای مردم میخواند و آنان را گمراه میکند؛ او از ترس آن که مبادا کسی از علمای شیعه کتابش را رد کند، آن را به کسی نمیداد تا نسخهای بردارد.
علامه حلی همیشه به دنبال راهی بود که کتاب را به دست آورد تا بتواند کتابی در رد آن بنویسد. او رابطه استاد و شاگردی را وسیله قرار داد و پس از جلب اطمینان استاد، از عالم سنی درخواست کرد حداکثر یک شب این کتاب را به وی قرض دهد که استاد اجازه داد علامه به مدت یک شب آن را در اختیار داشته باشد. علامه حلی همان مدت کم را نیز غنیمت شمرد. کتاب را از او گرفت و آن شب تا جایی که میتوانست از آن نسخه برداری کرد.
علامه تا نیمه های شب مشغول نسخه برداری از کتاب بود و هنگامی که شب به نیمه رسید خواب بر او غلبه کرد تا جایی که توانایی ادامه کار را نداشت. در این هنگام مردی به اتاق وارد شد و گفت: «اجازه دهید مقدار باقی مانده از این کتاب را من بنویسم و شما استراحت کنید». علامه حلی پس از اطمینان از کمک فرد ناشناس به خواب عمیقی فرو رفت. هنگام اذان صبح از خواب بیدار شد و وقتی کتاب را بازکرد در عین ناباوری دید ادامه کتاب توسط آن مرد ناشناس نوشته شده و در پایان با نام «کتبه الحجه» امضا شده است.
https://eitaa.com/doabarayezohoor