حيات برزخي و حيات دنيوي چه شباهت و اختلافاتي با هم دارند؟
✳️در اين دنيا ما داراي جسم مي باشيم در آنجا نيز جسم داريم اما جسم آنجا جسم برزخي است که که خواص ماده را ندارد اما شکل و هيئت و .. را از جسم دارا ميباشد و برزخ بين ماده و مجردات ميباشد در امالي شيخ طوسي از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمود:
✳️(فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيهِ صَيرَ تِلْکَ الرُّوحَ إِلَي الْجَنَّةِ فِي صُورَةٍ کَصُورَتِهِ فَيأْکُلُونَ وَ يشْرَبُونَ فَإِذَا قَدِمَ عَلَيهِمُ الْقَادِمُ عَرَفَهُمْ بِتِلْکَ الصُّورَةِ الَّتِي کَانَتْ فِي الدُّنْي)[1]
✳️ يعني وقتي خداوند مؤمن را قبض روح مي کند او را به سوي بهشت مي برند البته در بدني و صورتي نظير صورتي که در دنيا داشت (نظير آن چه در خواب مي بينيم).
✳️در اين دنيا ما لذت و درد مي چشيم و در آن دنيا نيز لذت و درد را تجربه مي کنيم که بسياري از آيات قرآن در مورد لذت بهشتيان و عذاب دوزخيان استدر اين دنيا ما در معرض امتحان الهي هستيم و دار عمل و کسب توشه است براي آخرت ولي آنجا ديگر امتحان و تکليف نيست و دار حساب و کتاب است امام علي (ع) مي فرمايند:
✳️(...فکونوا من بني الآخرة و لا تکونوا من بني الدنيا اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل...[2]
✳️..پس از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد امروز روز عمل است و روز حساب نيست و فردا روز حساب است و روز عمل نيست.
📚پی نوشتها:
[1] بحارالأنوار ج : 6 ص : 230
[2] الأماليللمفيد ص : 208
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا دانش انسان در جهان آخرت با او همراه است؟
✔️اگر كسى درباره جهانبينى الهى بحثها كرد، درباره خدا و اسماء حُسناى او، نعت او، صفات جلال و جمال و افعال او بحثها كرد، درباره معاد، مواقف قيامت، بهشت و جهنم، صراط، حساب، ميزان، شفاعت، حوض كوثر و مانند آن بحثها كرد، در مورد فرشتهشناسى، وحى، رسالت، نبوّت و امامت بررسى كرد،
✔️همه اين رهآوردها و بحثها بعد از مرگ يكى پس از ديگرى براى او تر و تازه و روشن و مشهود، سرسبز و خرم مىتابد و لحظه به لحظه شكوفاتر مىشود، اما اگر كسى تلاش كرد كه چگونه خيابان بسازد، مسجد، مدرسه و دانشگاه بسازد، مهندس راه و ساختمان بشود، طبيب جسم باشد، بعد از مرگ همه اين علوم كمكم از يادش مىرود، چونكه آنجا ديگر سخن از راه و ساختمان نيست و علمى كه تكرار نشود رخت برمىبندد آنجا از كسى سؤال نمىكنند نقشه ساختمان، نقشه خيابان و بيابان چگونه است.
✔️البته اين گونه دانشها براى رفع نيازمنديهاى دنيا بوده و تحصيل آن هم واجب است و اگر كسى از اين راه بهرهاى گرفت و به نظام اسلامى خدمت كرد، عمل صالحى انجام داده كه براى ابد در قيامت مىماند اما خودِ اين علم رخت برمىبندد.
اين علوم مربوط به نشئه طبيعت است، مصنّف و مؤلّف شدن، استاد و مدرّس و گوينده و نويسنده شدن جزو حرفههاى دنيايى است كه بعد از مرگ همه اينها رخت برمىبندد، يك اديب ماهر در اواخر عمر از خواندن يك سطر عبارت ادبى نيز عاجز مىشود.
✔️ما اگر كسى معارف الهى را آموخت يكى پس از ديگرى معلومهاى او مشهود مىشود و مىيابد. اگر كسى در اين زمينه تحصيل كند كه كوثر يعنى چه؟ چگونه آبى است كه رفع گرسنگى هم مىكند؟ چگونه آبى است كه اگر كسى يك جرعهاش را بنوشد براى ابد ديگر تشنه نمىشود؟ اين چه آبى است هم جاى نان است و هم آب و هم عطر؟ و اين همه خصوصيات چگونه در او جمع شده است؟ اينها علومى است كه بعد از مرگ لحظه به لحظه براى او ظهور مىكند.
✔️ولى اگر كسى در دنيا اين مسائل را نياموزد، در آن دنيا به زحمت او را مىفهمانند، اما در آخرت اينچنين نيست كه به آسانى و رايگان يادش بدهند، آنجا با گوش ياد نمىدهند، بلكه با دل، ياد مىدهند و تا دل او را غبارروبى و گردگيرى نكنند و اين لايههاى چركين را از دلش نگيرند دلش نمىبيند.
قرآن كريم مىفرمايد: » كلّا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون»(1).
✔️بنابراين به هنگام مرگ علمهاى حصولى رخت برمىبندد و علمهاى شهودى هم به اين آسانى نصيب نمىشود، در آنجا اگر زن مهذبتر باشد او زودتر از مرد به مقصد مىرسد و نمىتوان گفت: چون قدرت فيزيكى يا رياضى مرد قوىتر است، پس زن به اندازه مرد مقرّب نيست.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 386 ـ 388.)
(1) سوره مطفّفين، آيه 14.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
پل صراط چيست؟
به مطالب ذيل توجه کنيد :
1⃣يكى از مواقف سخت و در حقيقت آخرين توقفگاه در قيامت «صراط» است. صراط پلى بر روى دوزخ است كه همگى بايد از آن رد شوند؛ مومن باشند يا كافر. قرآن درباره صراط مىفرمايد: (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيّاً ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيّاً) ، مريم (19) آيه 71 و 72. «و همه شما [بدون استثنا ]وارد جهنم مىشويد؛ امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت سپس اهل تقوا را از آن رهايى مىبخشيم و ظالمان را در آن رها مىسازيم».
امام صادق(ع) درباره گذر مردم از پل صراط و صفات آن و طبقات مردم در گذر از صراط مىفرمايند:
«الناس يمرون على الصراط طبقات و الصراط أدق من الشعر و من حد السيف؛ فمنهم من يمر مثل البرق و منهم من يمر مثل عدو الفرس و منهم من يمر حبوا؛ و منهم من يمر مشياً؛ و منهم من يمر متعلق؛ قد تأخذ النار منه شيئاً و تترك شيئاً»همان، ص 65.
«مردمى كه از صراط مىگذرند بر چند دستهاند و صراط دقيقتر از تار مو و برندهتر از شمشير است: گروهى مانند برق از آن مىگذرند؛ گروهى همانند دويدن اسب از آن رد مىشوند؛ گروهى با سينهخيز از آن مىگذرند؛ گروهى در حالت پيادهروى مىگذرند و گروهى افتان و خيزان مىروند؛ گاهى آتش آنان را در مىيابد و گاهى آنها را رها مىكند».
2⃣نازکي و تيزي پل صراط بيا نگر دقت و مو شکافي در محاسبه ي اعمال انسان ها در روز قيامت و سختي حسا برسي خداوند در آن روز است . صراط مستقيم و راه بندگي خدا راهي دقيق و باريک و نازک است و بايد با دقت و احتياط و با پيروي از دستورات الهي و هدايت و راهنمائي انبيا و ا وليا آن را پيمود و از لغزش و انحراف بر کنار بود تا بتوان به توفيق الهي از پل صراط عبور کرد و به بهشت و رضوان خداوند رسيد .
3⃣ در واقع پل صراط تجسم حركت در مسير حق در همين دنياست بله پل صراط از مو باريكتر است. حركت در مسير حق نيز همينگونه است. اگر كسى بخواهد در مسير حق حركت نمايد اولا بايد حق را دقيق بشناسد كه خود عرصهاى مشكل و خطرناك است و ثانيا بايد بر طبق آن عمل نمايد كه بسى دشوارتر و صعب العبورتر است.
پل صراط تجسم عينى حق و باطل است و عبور از آن همان حركت در مسير حق در اين دنياست. روشن است كه با اندكى غفلت آدمى از راه به در مىرود و گرفتار بيغولهها خواهد شد. در قيامت نيز كسانى از پل صراط به سلامت عبور مىكنند كه در دنيا آن مسير را به سلامت پيموده باشند و اگر در اين جا دچار لغزش شدند روى آن پل نيز دچار لغزش خواهند شد و به جهنم سقوط خواهند كرد. (مگر آنكه لطف و عنايت و غفران پروردگار شامل شود). ب
رجوع کنيد : مواقف حشر،استاد محود شجاعي ، صص 96 - 103.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا هنگام دفن ميت و قرار دادن سنگ لحد، روح به بدن وارد مي شود يا شب اول قبر؟
🎯اينگونه نيست که انسان به محض از دنيا رفتن، روح به کلي از جسم مفارقت نمايد. چنانکه دادن تلقين و سوالات نکير و منکر، حاکي از اين مدعاست.
🎯همانطور که در کتاب ادب حضور[1] در مورد نحوه ي تدفين ميت آمده است که: پيش از گذاشتن در قبر سه بار جنازه را تا لبه قبر نزديک کنند و بعد وارد قبر کنند، زيرا روايت شده که روح ميّت با اين کار براي سؤال قبر و امور هولناکي که روبرو خواهد شد، آمادگي پيدا ميکند.
🎯و نيز در حديثي از امام صادق (ع) نقل شده است که فرموده اند: همين که ميت دفن شد، دو ملکي به نام هاي منکر و نکير سراغ او مي آيند که آوازشان مانند... از ميت مي پرسند: پروردگارت کيست؟ دينت چيست؟
🎯پس ميت اگر مؤمن باشد مي گويد الله پروردگارم، اسلام دين من است، سپس مي پرسند، راجع به مردي که از ميان شما بيرون آمد چه مي گويي؟ ميت مي گويد: پيامبر را از من مي پرسي؟ شهادت مي دهم که او رسول خداست[2]
پی نوشتها:
[1] . ادب حضور، ص: 160
[2] . الفروع من الکافي، 3 / 236، حديث 7.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
منظور از اينكه زندگي اخروي، اجتماعي نيست، چيست؟
♨️منظور از اينكه زندگى جهان ديگر، اجتماعى نيست اين نيست كه در آنجا هر كسى منفرد و تنهاست و كسى غير از خود را نمىبيند و با غير خود سروكار ندارد منظور اين است كه همبستگيها و تأثير و تأثرها و تعاون و تضادها و بده و بستانهاى روحى و اخلاقى و معنوى كه در اين جهان هست و در نتيجه جامعه، يعنى تركيب حقيقى از افراد تحقق مىيابد و سرنوشتها به هم گره مىخورد،
♨️ در آن جهان وجود ندارد، والا در هر يك از بهشت و جهنم، اجتماع و گرد هم زيستن هست، با اين تفاوت كه در اجتماع نيكوكاران انس و الفت و صفا و صميميّت برقرار است و به تعبير قرآن كريم برادروار بر صندلى هايى روبروى هم مىنشينند،
♨️اما در اجتماع بدكاران، تنفر و بيزارى از يكديگر و ناسزاگويى حكمفرماست.
📚عدل الهى، شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه)
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
امام صادق عليه السلام:
🔴هرگاه برادرت سرزده بر تو وارد شد، با آنچه فراهم دارى، از او پذيرايى كن؛ امّا اگر دعوتش كرده بودى، تا جايى كه در توانت هست، برايش بكوش
📚دعائم الإسلام ج 2 ص 107
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چه کسانی و به چه دلیل برای همیشه در جهنم می مانند؟
♻️عذاب ابدی شامل کسانی می شود که گناه و گردنکشی تمام وجود او را احاطه کرده است.
♻️بلى مَنْ كَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ(۸۱ بقره) بله كسى كه گناه مىكند تا آنجا كه آثار گناه بر دلش احاطه یابد این چنین افراد اهل آتشند و بیرون شدن از آن برایشان نیست.
♻️و نادَوْا یا مالِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ (۷۷ زخرف) آنها فریاد مىكشند: «اى مالك دوزخ! (اى كاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» مىگوید: «شما در این جا ماندنى هستید!
♻️طبق آیات قرآن گروههایی که برای همیشه در جهنم خواهند ماند، این ها هستند:
۱.کافران (آل عمران ۱۱۶)
۲. مشرکان (نحل ۲۹)
۳.منافقان (مجادله ۱۷)
۴. مرتدان (آل عمران ۸۶-۸۸)
۵. تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف ۳۶)
۶.دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه ۶۳)
۷. ظالمان و ستمگران (شوری ۴۵)
۸. اشقیاء (هود ۱۰۶-۱۰۷)
۹.آنها که غرق در گناهند (بقره ۸۱)
۱۰.قاتل مومن (نساء ۹۳)
۱۱. رباخواران (بقره ۲۷۵)
۱۲. سبک اعمالان (مومنون ۱۰۲-۱۰۳)
۱۳. گنهکاران به طور عام (جن ۲۳)
♻️چنین کسانی اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد. خودش هم از اول می دانست که که اگر به این کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت:
♻️« قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ » ( الكافی ج۲ ۸۵ باب النیة ... ص : ۸۴) امام صادق علیه السّلام فرمود: اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند كه نیّت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا باقى بمانند همیشه اطاعت خدا كنند، پس این دسته و آن دسته بسبب نیّت خویش جاودانى شدند.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
چرا معاد را جزو اصول دين قرار دادهاند، در حالي که با پذيرش نبوت آن را هم بايد پذيرفت؟
🍃توضيح مطلب از زبان استاد مطهري چنين است:
»کسي که اين اشکال را ميگيرد، قبول دارد که اگر کسي منکر معاد باشد، مسلمان نيست، ولي به اعتبار اين که انکار معاد، انکار نبوت است، اکنون بحث بر سر اين است که آيا اين اعتقاد، جزو پايهها هست يا خير؟
🍃به نظر من، علماي اسلام براي اين حرف دليلي داشتهاند. توضيح مطلب اين که شايد شما بگوييد، پس نماز هم از اصول دين است؛ زيرا اگر کسي منکر نماز شود، مسلمان نيست و خيلي ضروريات ديگر نيز ما داريم که معاد هم در رديف آنهاست، چون انکارش به انکار پيامبر )ص( بر ميگردد. اما بايد گفت
که معاد از اين جهت با ضرورياتي همچون نماز فرق دارد.
🍃در قرآن راجع به معاد نظير نبوت و توحيد، ايمان خواستهاند، البته دستور ايمان آوردن مربوط به کتابها، رسالهها و ملائکه هم مطرح شده، اما اينها همه از توابع نبوت است.
🍃به هر حال قيامت در هر جا که مطرح شده، به عنوان چيزي بوده است که بايد به آن ايمان بياوريم، اما در مورد نماز گفته نشده است که به آن ايمان بياوريد.
🍃کساني هم که آن را از اصول دين شمردهاند، مقصودشان اين بود که اين هم مستقلا يک موضوع ايماني است. همين طور که خدا در فطرت و روح انسان يک پايهاي دارد و نبوت هم همين طور، معاد نيز در روح انسان پايهاي دارد؛ يعني همين تمايل به بقاي چيزي است در انسان.
🍃انسان فکر، شعور و ادراکش به گونهاي است که نميتواند فنا و نيستي خودش را بپذيرد. لااقل معادش را به صورت بقاي نامش و بقاي يادگارش را به يک صورت بقايي ميپذيرد.
🍃ميخواهم بگويم که در روح انسان مايهاي از ايمان به معاد هست. به هر حال، حرف اساسي اين است که شما بخواهيد اصول دين را دو تا بدانيد يا سه تا، به جايي ضرر نميزند.
🍃متکلمان که اين حرف را گفتهاند، اساس حرفشان اين بوده که در قرآن، معاد، جزو موضوعات ايماني شناخته شده است.« (مرتضي مطهري، »نبوت«، ص 35 – 36)
استاد مطهري سپس در مقابل اين اشکال که: »ما آن دو اصل را از طريق عقل و استدلال ميپذيريم، در حالي که معاد را از اين طريق نميتوانيم بپذيريم.«
🍃ميفرمايد: »به اندازهاي که در نبوت ميتوان بحث کرد و دليل عقلي آورد، در معاد هم ميتوان بحث کرد.« (همان، ص 36.) که تفصيل اين ادلهي مربوط به مباحث معاد، در کتابهاي گوناگون فلاسفه و متکلمان آمده است. (به خصوص الأسفار الأربعة، ج 9)
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃