پل صراط چيست؟
به مطالب ذيل توجه کنيد :
1⃣يكى از مواقف سخت و در حقيقت آخرين توقفگاه در قيامت «صراط» است. صراط پلى بر روى دوزخ است كه همگى بايد از آن رد شوند؛ مومن باشند يا كافر. قرآن درباره صراط مىفرمايد: (وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيّاً ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيّاً) ، مريم (19) آيه 71 و 72. «و همه شما [بدون استثنا ]وارد جهنم مىشويد؛ امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت سپس اهل تقوا را از آن رهايى مىبخشيم و ظالمان را در آن رها مىسازيم».
امام صادق(ع) درباره گذر مردم از پل صراط و صفات آن و طبقات مردم در گذر از صراط مىفرمايند:
«الناس يمرون على الصراط طبقات و الصراط أدق من الشعر و من حد السيف؛ فمنهم من يمر مثل البرق و منهم من يمر مثل عدو الفرس و منهم من يمر حبوا؛ و منهم من يمر مشياً؛ و منهم من يمر متعلق؛ قد تأخذ النار منه شيئاً و تترك شيئاً»همان، ص 65.
«مردمى كه از صراط مىگذرند بر چند دستهاند و صراط دقيقتر از تار مو و برندهتر از شمشير است: گروهى مانند برق از آن مىگذرند؛ گروهى همانند دويدن اسب از آن رد مىشوند؛ گروهى با سينهخيز از آن مىگذرند؛ گروهى در حالت پيادهروى مىگذرند و گروهى افتان و خيزان مىروند؛ گاهى آتش آنان را در مىيابد و گاهى آنها را رها مىكند».
2⃣نازکي و تيزي پل صراط بيا نگر دقت و مو شکافي در محاسبه ي اعمال انسان ها در روز قيامت و سختي حسا برسي خداوند در آن روز است . صراط مستقيم و راه بندگي خدا راهي دقيق و باريک و نازک است و بايد با دقت و احتياط و با پيروي از دستورات الهي و هدايت و راهنمائي انبيا و ا وليا آن را پيمود و از لغزش و انحراف بر کنار بود تا بتوان به توفيق الهي از پل صراط عبور کرد و به بهشت و رضوان خداوند رسيد .
3⃣ در واقع پل صراط تجسم حركت در مسير حق در همين دنياست بله پل صراط از مو باريكتر است. حركت در مسير حق نيز همينگونه است. اگر كسى بخواهد در مسير حق حركت نمايد اولا بايد حق را دقيق بشناسد كه خود عرصهاى مشكل و خطرناك است و ثانيا بايد بر طبق آن عمل نمايد كه بسى دشوارتر و صعب العبورتر است.
پل صراط تجسم عينى حق و باطل است و عبور از آن همان حركت در مسير حق در اين دنياست. روشن است كه با اندكى غفلت آدمى از راه به در مىرود و گرفتار بيغولهها خواهد شد. در قيامت نيز كسانى از پل صراط به سلامت عبور مىكنند كه در دنيا آن مسير را به سلامت پيموده باشند و اگر در اين جا دچار لغزش شدند روى آن پل نيز دچار لغزش خواهند شد و به جهنم سقوط خواهند كرد. (مگر آنكه لطف و عنايت و غفران پروردگار شامل شود). ب
رجوع کنيد : مواقف حشر،استاد محود شجاعي ، صص 96 - 103.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا هنگام دفن ميت و قرار دادن سنگ لحد، روح به بدن وارد مي شود يا شب اول قبر؟
🎯اينگونه نيست که انسان به محض از دنيا رفتن، روح به کلي از جسم مفارقت نمايد. چنانکه دادن تلقين و سوالات نکير و منکر، حاکي از اين مدعاست.
🎯همانطور که در کتاب ادب حضور[1] در مورد نحوه ي تدفين ميت آمده است که: پيش از گذاشتن در قبر سه بار جنازه را تا لبه قبر نزديک کنند و بعد وارد قبر کنند، زيرا روايت شده که روح ميّت با اين کار براي سؤال قبر و امور هولناکي که روبرو خواهد شد، آمادگي پيدا ميکند.
🎯و نيز در حديثي از امام صادق (ع) نقل شده است که فرموده اند: همين که ميت دفن شد، دو ملکي به نام هاي منکر و نکير سراغ او مي آيند که آوازشان مانند... از ميت مي پرسند: پروردگارت کيست؟ دينت چيست؟
🎯پس ميت اگر مؤمن باشد مي گويد الله پروردگارم، اسلام دين من است، سپس مي پرسند، راجع به مردي که از ميان شما بيرون آمد چه مي گويي؟ ميت مي گويد: پيامبر را از من مي پرسي؟ شهادت مي دهم که او رسول خداست[2]
پی نوشتها:
[1] . ادب حضور، ص: 160
[2] . الفروع من الکافي، 3 / 236، حديث 7.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
منظور از اينكه زندگي اخروي، اجتماعي نيست، چيست؟
♨️منظور از اينكه زندگى جهان ديگر، اجتماعى نيست اين نيست كه در آنجا هر كسى منفرد و تنهاست و كسى غير از خود را نمىبيند و با غير خود سروكار ندارد منظور اين است كه همبستگيها و تأثير و تأثرها و تعاون و تضادها و بده و بستانهاى روحى و اخلاقى و معنوى كه در اين جهان هست و در نتيجه جامعه، يعنى تركيب حقيقى از افراد تحقق مىيابد و سرنوشتها به هم گره مىخورد،
♨️ در آن جهان وجود ندارد، والا در هر يك از بهشت و جهنم، اجتماع و گرد هم زيستن هست، با اين تفاوت كه در اجتماع نيكوكاران انس و الفت و صفا و صميميّت برقرار است و به تعبير قرآن كريم برادروار بر صندلى هايى روبروى هم مىنشينند،
♨️اما در اجتماع بدكاران، تنفر و بيزارى از يكديگر و ناسزاگويى حكمفرماست.
📚عدل الهى، شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه)
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
امام صادق عليه السلام:
🔴هرگاه برادرت سرزده بر تو وارد شد، با آنچه فراهم دارى، از او پذيرايى كن؛ امّا اگر دعوتش كرده بودى، تا جايى كه در توانت هست، برايش بكوش
📚دعائم الإسلام ج 2 ص 107
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چه کسانی و به چه دلیل برای همیشه در جهنم می مانند؟
♻️عذاب ابدی شامل کسانی می شود که گناه و گردنکشی تمام وجود او را احاطه کرده است.
♻️بلى مَنْ كَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ(۸۱ بقره) بله كسى كه گناه مىكند تا آنجا كه آثار گناه بر دلش احاطه یابد این چنین افراد اهل آتشند و بیرون شدن از آن برایشان نیست.
♻️و نادَوْا یا مالِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ (۷۷ زخرف) آنها فریاد مىكشند: «اى مالك دوزخ! (اى كاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» مىگوید: «شما در این جا ماندنى هستید!
♻️طبق آیات قرآن گروههایی که برای همیشه در جهنم خواهند ماند، این ها هستند:
۱.کافران (آل عمران ۱۱۶)
۲. مشرکان (نحل ۲۹)
۳.منافقان (مجادله ۱۷)
۴. مرتدان (آل عمران ۸۶-۸۸)
۵. تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف ۳۶)
۶.دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه ۶۳)
۷. ظالمان و ستمگران (شوری ۴۵)
۸. اشقیاء (هود ۱۰۶-۱۰۷)
۹.آنها که غرق در گناهند (بقره ۸۱)
۱۰.قاتل مومن (نساء ۹۳)
۱۱. رباخواران (بقره ۲۷۵)
۱۲. سبک اعمالان (مومنون ۱۰۲-۱۰۳)
۱۳. گنهکاران به طور عام (جن ۲۳)
♻️چنین کسانی اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد. خودش هم از اول می دانست که که اگر به این کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت:
♻️« قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ » ( الكافی ج۲ ۸۵ باب النیة ... ص : ۸۴) امام صادق علیه السّلام فرمود: اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند كه نیّت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا باقى بمانند همیشه اطاعت خدا كنند، پس این دسته و آن دسته بسبب نیّت خویش جاودانى شدند.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
چرا معاد را جزو اصول دين قرار دادهاند، در حالي که با پذيرش نبوت آن را هم بايد پذيرفت؟
🍃توضيح مطلب از زبان استاد مطهري چنين است:
»کسي که اين اشکال را ميگيرد، قبول دارد که اگر کسي منکر معاد باشد، مسلمان نيست، ولي به اعتبار اين که انکار معاد، انکار نبوت است، اکنون بحث بر سر اين است که آيا اين اعتقاد، جزو پايهها هست يا خير؟
🍃به نظر من، علماي اسلام براي اين حرف دليلي داشتهاند. توضيح مطلب اين که شايد شما بگوييد، پس نماز هم از اصول دين است؛ زيرا اگر کسي منکر نماز شود، مسلمان نيست و خيلي ضروريات ديگر نيز ما داريم که معاد هم در رديف آنهاست، چون انکارش به انکار پيامبر )ص( بر ميگردد. اما بايد گفت
که معاد از اين جهت با ضرورياتي همچون نماز فرق دارد.
🍃در قرآن راجع به معاد نظير نبوت و توحيد، ايمان خواستهاند، البته دستور ايمان آوردن مربوط به کتابها، رسالهها و ملائکه هم مطرح شده، اما اينها همه از توابع نبوت است.
🍃به هر حال قيامت در هر جا که مطرح شده، به عنوان چيزي بوده است که بايد به آن ايمان بياوريم، اما در مورد نماز گفته نشده است که به آن ايمان بياوريد.
🍃کساني هم که آن را از اصول دين شمردهاند، مقصودشان اين بود که اين هم مستقلا يک موضوع ايماني است. همين طور که خدا در فطرت و روح انسان يک پايهاي دارد و نبوت هم همين طور، معاد نيز در روح انسان پايهاي دارد؛ يعني همين تمايل به بقاي چيزي است در انسان.
🍃انسان فکر، شعور و ادراکش به گونهاي است که نميتواند فنا و نيستي خودش را بپذيرد. لااقل معادش را به صورت بقاي نامش و بقاي يادگارش را به يک صورت بقايي ميپذيرد.
🍃ميخواهم بگويم که در روح انسان مايهاي از ايمان به معاد هست. به هر حال، حرف اساسي اين است که شما بخواهيد اصول دين را دو تا بدانيد يا سه تا، به جايي ضرر نميزند.
🍃متکلمان که اين حرف را گفتهاند، اساس حرفشان اين بوده که در قرآن، معاد، جزو موضوعات ايماني شناخته شده است.« (مرتضي مطهري، »نبوت«، ص 35 – 36)
استاد مطهري سپس در مقابل اين اشکال که: »ما آن دو اصل را از طريق عقل و استدلال ميپذيريم، در حالي که معاد را از اين طريق نميتوانيم بپذيريم.«
🍃ميفرمايد: »به اندازهاي که در نبوت ميتوان بحث کرد و دليل عقلي آورد، در معاد هم ميتوان بحث کرد.« (همان، ص 36.) که تفصيل اين ادلهي مربوط به مباحث معاد، در کتابهاي گوناگون فلاسفه و متکلمان آمده است. (به خصوص الأسفار الأربعة، ج 9)
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا پل صراط و ساير چيزهايي که در قيامت وجود دارد، در عالم برزخ نيز هست؟
🌳بين عالم برزخ و قيامت، علي رغم برخي شباهتها، تفاوتهاي مهمي وجود دارد که مانع ميشود بگوييم همهي اموري که در قيامت رخ ميدهد، لزوما در عالم برزخ هم چنين است.
🌳مثلا عالم قيامت، موقف حسابرسي اصلي است، در حالي که از مضمون برخي آيات و روايات استفاده ميشود. (علامه طباطبايي اين نکته را از آيات 21 تا 24 سورهي فرقان استنباط و احاديث متعددي نيز در تأييد آن ذکر کرده است.
🌳مثلا در فروع کافي، ج 3، ص 235 نقل شد. که: »لا يسأل في القبر إلا من محض الإيمان محضا أو محض الکفر محضا، و الآخرون يلهون عنهم«. »انسان از آغاز تا انجام«، ص 84 - 85) که در برزخ، فقط مؤمنان و کافران واقعي، مؤاخذه و حسابرسي ميشوند، نه متوسطان و مستضعفان؛ يعني در اين جا همه حسابرسي نهايي نميشوند. (در اين باره در پاسخ سؤال پنجم، از اولين فصل بخش سوم همين کتاب، توضيحات بيشتري خواهد آمد) با توجه به اين که صراط مستلزم يک حساب رسي دقيقي است؛
🌳زيرا مثلا تعبير شده که صراط از مو باريکتر و از شمشير تيزتر است و طبق توضيح بالا در عالم برزخ، از متوسطان محاسبه نميشود، شايد بتوان گفت:
صراط نيز از مواردي است که در قيامت هست ولي در عالم برزخ نيست.
🌳لازم به ذکر است که در احاديث معصومان )ع(، بارها بيان شده استکه: »صراط دوتاست: صراطي در دنيا (در مورد »صراط دنيا« دو گونه تعبير آمده است:
الف( راهي که از افراط و تفريط دور باشد.
ب( امام مفترض الطاعهاي که بايد به او اقتدا کرد و آشکار است که اين دو نيز در عمل بر هم منطبق ميباشند) و صراطي هم در آخرت.« (مثلا در: بحارالأنوار، ج 8، ص 66 و 69؛ ج 24، ص 9 و 11؛ ج 89، ص 252؛ »معاني الأخبار، ص 32؛ تفسير الامام العسکري، ص 44؛ تأويل الآيات، ص 30.
🌳آشکار است که مقصود از اين احاديث آن است که صراط اخروي، تمثل و تجسم اخروي و باطن همين صراط دنيوي ميباشد)
🌳ولي در کتابهاي روايي معروف، حديثي دربارهي اين که آيا صراطي هم در عالم برزخ هست؟ يافت نشد (اين جستجو با استفاده از نرمافزار »نور 2« انجام شد که مشتمل بر بحارالأنوار، کتب اربعه و بيش از 280 عنوان کتاب حديثي ديگر است که تقريبا شامل تمامي کتابهاي حديثي شيعه ميباشد) و شايد همين دليلي باشد بر اين که چنين امري وجود ندارد و دربارهاش بحثي نشده است.
🌳البته لازم به ذکر است که عدم حسابرسي در برزخ براي برخي افراد، به معني اين نيست که آنها اصلا حيات برزخي نخواهند داشت.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃