امام صادق عليه السلام:
🔴هرگاه برادرت سرزده بر تو وارد شد، با آنچه فراهم دارى، از او پذيرايى كن؛ امّا اگر دعوتش كرده بودى، تا جايى كه در توانت هست، برايش بكوش
📚دعائم الإسلام ج 2 ص 107
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چه کسانی و به چه دلیل برای همیشه در جهنم می مانند؟
♻️عذاب ابدی شامل کسانی می شود که گناه و گردنکشی تمام وجود او را احاطه کرده است.
♻️بلى مَنْ كَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ(۸۱ بقره) بله كسى كه گناه مىكند تا آنجا كه آثار گناه بر دلش احاطه یابد این چنین افراد اهل آتشند و بیرون شدن از آن برایشان نیست.
♻️و نادَوْا یا مالِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ (۷۷ زخرف) آنها فریاد مىكشند: «اى مالك دوزخ! (اى كاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» مىگوید: «شما در این جا ماندنى هستید!
♻️طبق آیات قرآن گروههایی که برای همیشه در جهنم خواهند ماند، این ها هستند:
۱.کافران (آل عمران ۱۱۶)
۲. مشرکان (نحل ۲۹)
۳.منافقان (مجادله ۱۷)
۴. مرتدان (آل عمران ۸۶-۸۸)
۵. تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف ۳۶)
۶.دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه ۶۳)
۷. ظالمان و ستمگران (شوری ۴۵)
۸. اشقیاء (هود ۱۰۶-۱۰۷)
۹.آنها که غرق در گناهند (بقره ۸۱)
۱۰.قاتل مومن (نساء ۹۳)
۱۱. رباخواران (بقره ۲۷۵)
۱۲. سبک اعمالان (مومنون ۱۰۲-۱۰۳)
۱۳. گنهکاران به طور عام (جن ۲۳)
♻️چنین کسانی اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد. خودش هم از اول می دانست که که اگر به این کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت:
♻️« قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ كَانَتْ فِی الدُّنْیَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِیهَا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّیَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ » ( الكافی ج۲ ۸۵ باب النیة ... ص : ۸۴) امام صادق علیه السّلام فرمود: اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند كه نیّت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از این رو در بهشت جاودان باشند كه نیت داشتند اگر در دنیا باقى بمانند همیشه اطاعت خدا كنند، پس این دسته و آن دسته بسبب نیّت خویش جاودانى شدند.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
چرا معاد را جزو اصول دين قرار دادهاند، در حالي که با پذيرش نبوت آن را هم بايد پذيرفت؟
🍃توضيح مطلب از زبان استاد مطهري چنين است:
»کسي که اين اشکال را ميگيرد، قبول دارد که اگر کسي منکر معاد باشد، مسلمان نيست، ولي به اعتبار اين که انکار معاد، انکار نبوت است، اکنون بحث بر سر اين است که آيا اين اعتقاد، جزو پايهها هست يا خير؟
🍃به نظر من، علماي اسلام براي اين حرف دليلي داشتهاند. توضيح مطلب اين که شايد شما بگوييد، پس نماز هم از اصول دين است؛ زيرا اگر کسي منکر نماز شود، مسلمان نيست و خيلي ضروريات ديگر نيز ما داريم که معاد هم در رديف آنهاست، چون انکارش به انکار پيامبر )ص( بر ميگردد. اما بايد گفت
که معاد از اين جهت با ضرورياتي همچون نماز فرق دارد.
🍃در قرآن راجع به معاد نظير نبوت و توحيد، ايمان خواستهاند، البته دستور ايمان آوردن مربوط به کتابها، رسالهها و ملائکه هم مطرح شده، اما اينها همه از توابع نبوت است.
🍃به هر حال قيامت در هر جا که مطرح شده، به عنوان چيزي بوده است که بايد به آن ايمان بياوريم، اما در مورد نماز گفته نشده است که به آن ايمان بياوريد.
🍃کساني هم که آن را از اصول دين شمردهاند، مقصودشان اين بود که اين هم مستقلا يک موضوع ايماني است. همين طور که خدا در فطرت و روح انسان يک پايهاي دارد و نبوت هم همين طور، معاد نيز در روح انسان پايهاي دارد؛ يعني همين تمايل به بقاي چيزي است در انسان.
🍃انسان فکر، شعور و ادراکش به گونهاي است که نميتواند فنا و نيستي خودش را بپذيرد. لااقل معادش را به صورت بقاي نامش و بقاي يادگارش را به يک صورت بقايي ميپذيرد.
🍃ميخواهم بگويم که در روح انسان مايهاي از ايمان به معاد هست. به هر حال، حرف اساسي اين است که شما بخواهيد اصول دين را دو تا بدانيد يا سه تا، به جايي ضرر نميزند.
🍃متکلمان که اين حرف را گفتهاند، اساس حرفشان اين بوده که در قرآن، معاد، جزو موضوعات ايماني شناخته شده است.« (مرتضي مطهري، »نبوت«، ص 35 – 36)
استاد مطهري سپس در مقابل اين اشکال که: »ما آن دو اصل را از طريق عقل و استدلال ميپذيريم، در حالي که معاد را از اين طريق نميتوانيم بپذيريم.«
🍃ميفرمايد: »به اندازهاي که در نبوت ميتوان بحث کرد و دليل عقلي آورد، در معاد هم ميتوان بحث کرد.« (همان، ص 36.) که تفصيل اين ادلهي مربوط به مباحث معاد، در کتابهاي گوناگون فلاسفه و متکلمان آمده است. (به خصوص الأسفار الأربعة، ج 9)
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا پل صراط و ساير چيزهايي که در قيامت وجود دارد، در عالم برزخ نيز هست؟
🌳بين عالم برزخ و قيامت، علي رغم برخي شباهتها، تفاوتهاي مهمي وجود دارد که مانع ميشود بگوييم همهي اموري که در قيامت رخ ميدهد، لزوما در عالم برزخ هم چنين است.
🌳مثلا عالم قيامت، موقف حسابرسي اصلي است، در حالي که از مضمون برخي آيات و روايات استفاده ميشود. (علامه طباطبايي اين نکته را از آيات 21 تا 24 سورهي فرقان استنباط و احاديث متعددي نيز در تأييد آن ذکر کرده است.
🌳مثلا در فروع کافي، ج 3، ص 235 نقل شد. که: »لا يسأل في القبر إلا من محض الإيمان محضا أو محض الکفر محضا، و الآخرون يلهون عنهم«. »انسان از آغاز تا انجام«، ص 84 - 85) که در برزخ، فقط مؤمنان و کافران واقعي، مؤاخذه و حسابرسي ميشوند، نه متوسطان و مستضعفان؛ يعني در اين جا همه حسابرسي نهايي نميشوند. (در اين باره در پاسخ سؤال پنجم، از اولين فصل بخش سوم همين کتاب، توضيحات بيشتري خواهد آمد) با توجه به اين که صراط مستلزم يک حساب رسي دقيقي است؛
🌳زيرا مثلا تعبير شده که صراط از مو باريکتر و از شمشير تيزتر است و طبق توضيح بالا در عالم برزخ، از متوسطان محاسبه نميشود، شايد بتوان گفت:
صراط نيز از مواردي است که در قيامت هست ولي در عالم برزخ نيست.
🌳لازم به ذکر است که در احاديث معصومان )ع(، بارها بيان شده استکه: »صراط دوتاست: صراطي در دنيا (در مورد »صراط دنيا« دو گونه تعبير آمده است:
الف( راهي که از افراط و تفريط دور باشد.
ب( امام مفترض الطاعهاي که بايد به او اقتدا کرد و آشکار است که اين دو نيز در عمل بر هم منطبق ميباشند) و صراطي هم در آخرت.« (مثلا در: بحارالأنوار، ج 8، ص 66 و 69؛ ج 24، ص 9 و 11؛ ج 89، ص 252؛ »معاني الأخبار، ص 32؛ تفسير الامام العسکري، ص 44؛ تأويل الآيات، ص 30.
🌳آشکار است که مقصود از اين احاديث آن است که صراط اخروي، تمثل و تجسم اخروي و باطن همين صراط دنيوي ميباشد)
🌳ولي در کتابهاي روايي معروف، حديثي دربارهي اين که آيا صراطي هم در عالم برزخ هست؟ يافت نشد (اين جستجو با استفاده از نرمافزار »نور 2« انجام شد که مشتمل بر بحارالأنوار، کتب اربعه و بيش از 280 عنوان کتاب حديثي ديگر است که تقريبا شامل تمامي کتابهاي حديثي شيعه ميباشد) و شايد همين دليلي باشد بر اين که چنين امري وجود ندارد و دربارهاش بحثي نشده است.
🌳البته لازم به ذکر است که عدم حسابرسي در برزخ براي برخي افراد، به معني اين نيست که آنها اصلا حيات برزخي نخواهند داشت.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
دو نمونه از كژانديشى درباره آخرت را بيان و نقادى كنيد ؟
🔴متاسفانه از يك سو كسانى كوشيده اند كه عالم آخرت را مثل عالم دنيا معرفى كنند و تا آنجا پيش رفته اند كه پنداشته اند, بهشت آخرت در يك يا چند كره آسمانى و در همين دنياست و روزى , انسان در اثر پيشرفت علوم و با استفاده از اختراعاتى كه مى كند , به آنجا منتقل خواهد شد و در آنجا زندگى راحت و آسوده اى خواهدداشت!
🔴و از سوى ديگر , كسانى منكر وجود عينى آخرت شده و بهشت برين را همان ارزشهاى اخلاقى , قلمداد كرده اند كه افراد وارسته و خدمتگزار جامعه به آنها دل مى بندند و تفاوت دنيا و آخرت را همان فرق بين سود و ارزش , انگاشته اند!
🔴جا دارد كه از دسته اول بپرسيم : اگر بهشت اخروى در كره ديگرى است و نسلهاى آينده به آنجا خواهند رفت , پس زنده شدن همه انسانها در روز قيامت و روز جمع كه مورد تاكيد قرآن مى باشد , چه معنى دارد؟
🔴و چگونه پاداش و كيفر همه رفتارهاى گذشتگان در آنجا داده خواهد شد ؟ و نيز جا دارد كه از دسته دوم بپرسيم : اگر بهشت , چيزى جز ارزشهاى اخلاقى نيست , طبعا دوزخ هم چيزى جز ضد ارزشها نخواهد بود ,
🔴پس اين همه اصرار قرآن بر اثبات معاد و زنده شدن انسانها بعد از مرگ , براى چيست؟
و آيا بهتر نبود كه انبياى الهى همين معنى را به صراحت , بيان مى كردند تا آن همه مورد اعتراض و اتهام به جنون و افسانه گويى و مانند آنها واقع نشوند؟!
📚منبع: آموزش عقايد ، آیت الله مصباح يزدى
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلا می رویم!
🔷به ذهنت خطور نکند بهخاطر مشکلات مالی ...
🔹حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
🔹 او کسی است که شما را در رحم ( مادران )، آن چنان که می خواهد تصویر می کند. معبودی جز خداوندِ توانا و حکیم، نیست
📗 ترجمه آیه 6 آل عمران
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
ويژگيهاى عالم آخرت را از ديدگاه عقل , شرح دهيد ؟
🔷ويژگيهايى جهان آخرت از اين قرار است :
🔺الف - نخستين ويژگى آخرت كه بخصوص از برهان اول بدست آمد , اين است كه بايدابدى و جاودانه باشد , زيرا در آن برهان بر امكان حيات ابدى و ميل فطرى انسان به چنين حياتى تاكيد شده و تحقق آن , مقتضاى حكمت الهى دانسته شد و الا وجود ميل فطرى انسان به حيات ابدى لغو و بيهوده خواهد بود و خداوند متعال از خلق چيز لغو و بيهوده منزه است .
🔺ب - ويژگى ديگرى كه از هر دو برهان بدست مى آيد و در ذيل برهان اول ( حكمت )اشاره شد , اين است كه بايد نظام عالم آخرت به گونه اى باشد كه نعمت و رحمت خالص و بدون شائبه رنج و زحمت , در آن تحقق يابد تا كسانى كه به اوج كمال انسانى رسيده اند و هيچ گونه آلودگى به گناه و انحرافى پيدا نكرده اند از چنين سعادتى برخوردار شوند , بر خلاف دنيا كه چنين سعادت مطلقى را ممكن نمى سازد , بلكه سعادتهاى دنيانسبى و منسوب به سختيها و رنجهاست .
🔺ج - ويژگى سوم اين است كه بايد جهان آخرت , دست كم داراى دو بخش مجزا براى رحمت و عذاب باشد تا نيكوكاران و تبهكاران از يكديگر تفكيك شوند و هر كدام به نتيجه اعمال خودشان برسند و اين دو بخش همان است كه در لسان شرع به نام بهشت و دوزخ ناميده مى شود .
🔺د - ويژگى چهارم كه بخصوص از برهان عدالت به دست مى آيد , اين است كه جهان آخرت بايد از چنان وسعتى برخوردار باشد كه گنجايش پاداش و كيفر همه انسانها را با هرگونه عمل نيك و بدى داشته باشد و مثلا اگر كسى ميليونها انسان را بنا حق به قتل رسانيده است , امكان كيفر او در آن باشد و متقابلا اگر كسى وسيله حيات ميليونهانفر را فراهم كرده است , پاداش درخورى براى وى ممكن باشد .
🔺هـ ويژگى بسيار مهم ديگرى كه از همين برهان عدالت بدست مى آيد اين است كه بايدجهان آخرت دار جزاء باشد نه دار تكليف .
🔹توضيح آنكه : زندگى دنيا به گونه اى است كه انسان ميلها و رغبتهاى متضاد و متزاحم پيدا مى كند و همواره بر سردوراههايى واقع مى شود كه ناچار است يكى از آنها را انتخاب كند و همين امر ,زمينه تكليف را فراهم مى سازد و تكليفى كه تا آخرين لحظات عمرش ادامه مى يابد و حكمت و عدالت الهى اقتضاء دارد كه عمل كنندگان به تكاليف , به پاداش شايسته وسرپيچى كنندگان , به كيفر درخورى برسند , اكنون اگر فرض كنيم كه همين زمينه هاى تكليف و مجال گزينش راه , در عالم آخرت هم فراهم باشد , مقتضاى رحمت وجود وفياضيت الهى , آن است كه مانع انجام تكليف و انتخاب راه نشود .
🔺و بدين ترتيب عالم ديگرى براى پاداش و كيفر لازم مى شود و در حقيقت عالمى كه آن را آخرت فرض كرده بوديم دنياى ديگرى به حساب مى آيد , و عالم آخرت حقيقى , همان عالم آخرين و نهائى خواهد بود كه ديگر جاى تكليف و آزمايش و زمينه آن دو ( يعنى تضادو تزاحم خواسته ها ) نباشد .
🔹و از همين جا يكى از فرقهاى مهم بين دنيا و آخرت روشن مى شود . يعنى عالم دنيا عالمى است كه زمينه انتخاب و گزينش و آزمايش دارد و عالم آخرت عالمى است كه تنها سراى تحقق پاداشها و كيفرها و نتايج ابدى اعمال نيك و بدى است كه در دنيا انجام گرفته است .
🔺و ان اليوم عمل و لا حساب وغداحساب و لا عمل ( نهج البلاغه / خطبه 42 )ترجمه : همانا امروز ( دنيا ) روز عمل است بدون حساب و فردا ( آخرت ) روز حساب است بدون عمل .
📚منبع: آموزش عقايد، آیت الله محمد تقى مصباح يزدى
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃