ويژگي سايه دوزخ چيست؟
🌱در آياتي از سوره ي مباركه مرسلات آمده است:
🌱«انطلقوا الي ظل ذي ثلث شعب لا ظليل و لا يغني من اللهب»(1). برويد به سوي سايه ي سه شاخه (دودهاي خفقان بار آتش) سايه اي كه نه آرامش بخش است و نه از شعله هاي آتش جلوگيري مي كند.
🌱و در اين آيات دو ويژگي از سايه هاي دوزخ را بيان مي دارد و مي فرمايد: رهسپار شويد اول به سوي سايه اي از دودهاي خفه كننده ي آتش كه داراي، سه شعبه است شاخه اي از بالاي سر و شاخه اي طرف راست و شاخه اي طرف چپ و به اين ترتيب از هر طرف اين دود غليظ مرگبار آنها را احاطه مي كند و در كام خود فرو مي برد.
🌱و دومين ويژگي آن را مي فرمايد: سايه اي كه آرامش بخش نيست و هرگز دوزخيان را از حرارت شعله هاي آتش محافظت نمي كند چراكه خود بر خاسته از آتش است و گرماي شعله ها را بيشتر منعكس مي كند.
📚پی نوشت:
1-مرسلات/31-30.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چگونه عزرائيل در يك زمان ميتواند جان هزاران تن را بگيرد ؟
✅اولا عزرائيل به تنهايي جان همه انسانها را نمي گيرد بلكه فرشتگان متعددي هستند كه به ايشان كمك كرده و عمل قبض روح را انجام مي دهند. چنانكه خداوند مي فرمايد:
✅إذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ؛(1) چون يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما بى هيچ كوتاهى و گذشتى جان او بگيرند.
✅ثانيا از اين گذشته بر فرض كه فقط عزرائيل و يك فرشته باشد باز مشكلي ايجاد نمي شود زيرا تجرد وجودي او ايجاب مي كند كه دائره نفوذ عملش فوق العاده وسيع باشد زيرا يك وجود مجرد از ماده مي تواند احاطه وسيعي نسبت به جهان ماده داشته باشد همان طور كه در حديثي از امام صادق(ع) درباره فرشته مرگ مي خوانيم:
✅«اين جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطه اي كه خداوند به من بخشيده در نزد من همچون سكه اي است كه در دست انساني باشد كه هر گونه بخواهد آن را مي چرخاند»(2)
✅همچنين پيامبر اكرم(ص) فرمودند: هنگامي كه در شب معراج مرا به آسمان بردند فرشته اي از فرشتگان را ديدم كه لوحي از نور در دست دارد و هرگز به راست و چپ توجه نمي كند. فقط به لوح توجه دارد و حالتي اندوهگين دارد.
✅گفتم اي جبرئيل! اين كيست؟ گفت: اين فرشته مرگ است كه مشغول گرفتن جانهاست. گفتم: مرا به نزديك او ببر تا با او سخن گويم. پس مرا نزديك او برد. گفتم اي ملك الموت! آيا هركسي را كه مرده است و يا بعد از اين مي ميرد قبض روح مي كني؟ گفت: بله. گفتم: و شخصاً بر بالين همگي حاضر مي شوي؟ گفت:
✅آري؛ دنيا به سبب سلطه و قدرتي كه خداوند به من بخشيده است نزد من بيش از يك سكه در دست يك مرد نيست كه هرگونه بخواهد آن را زير و رو مي كند و منزلي در دنيا نيست مگر اينكه روزي پنج بار وارد آن مي شوم و هنگامي كه اهل خانه بر مرده خود مي گريند، به آنها مي گويم: بر او گريه نكنيد. زيرا قطعاً براي من بازگشتي خواهد بود؛ تا آنكه هيچ يك از شما باقي نمانيد.(3)
📚پي نوشت
1. سوره انعام، آيه ۶۱
2. تفسير برهان، ج 2، ص 391 ؛ تفسير نمونه، ج 4، ص 86
3. بحارالانوار، ج6، ص141
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا درست است که مردهها جمعه آزاد هستند؟
🔴در جواب این سؤال به این چند امر توجه کنید:
1⃣ انسانیت انسان به روح اوست اما بین روح انسان و این بدن که در قبر است ارتباط و پیوندی است و به خاطر این ارتباط و پیوند، بدن مورد توجه روح است و چنین نیست که بین بدن و روح ارتباطی نباشد. پس قبری که بدن در آن است مورد نظر روح است.
2⃣ در آن زمان که انسان زنده است بین روح و بدن ارتباط مخصوصی است، یعنی روح تعلق تدبیری به بدن دارد و تدبیر و اداره بدن در اختیار روح است. به تعبیر دیگر بدن به منزله مرکب روح برای تکامل و سیر معنوی از خاک تا افلاک است. پس از مرگ تعلق تدبیری روح به بدن قطع میشود. اما ارتباط روح و بدن به صورت کاملاً منقطع نمیگردد.
3⃣بدنی که در قبر است و نیز خود قبر یادگار و یادآور روح است و انسان در این محل بهتر میتواند روح مرده را یاد کند. به این خاطر رفتن به قبرستان بهتر است اگرچه فاتحه در خانه نیز رواست و به مرده میرسد. اما براساس روایات هنگام آمدن نزدیکان میت به زیارت او، روح مرده در قبر حاضر میشود و با دیدن آنها شادمان میشود.
4⃣قبرستان یادآور مرگ است و یاد مرگ از ابزارهای تربیتی است و برای همین به قبرستان رفتن بهتر است وجای دیگر چنین نیست. انسان در قبرستان و دیدن قبور گذشتگان به فانی بودن و بی ارزش بودن دنیا پی میبرد که در آنجا فقیر و غنی در کنار هم خوابیدهاند و به قبرستان رفتن به منزله کلاس تربیتی و عبرت آموزی است.
5⃣ در مفاتیح الجنان در بحث زیارت قبور مؤمنین به نقل از جامع الاخبار آورده است که ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانههای خود میآیند و از بازماندگان خود طلب مهربانی و صدقه میکنند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا در برخي روايات، دنيا به آب دريا تشبيه شده است؟
🌀انسان معاصر محبت خود را بيش از گذشته تاريخ، متوجه امور دنيوي كرده است. سكولاريسم به معناي دنيوي ديدن امور، مباني اعتقادي بخش عظيمي از جوامع را تسخير كرده و در عمل نيز به صورت يك جريان اجتماعي بر عمل و زندگي بخش وسيع تري از زندگي و رفتار انسان معاصر سايه افكنده است.
🌀قدرت، زيبايي، ثروت و شئون اجتماعي هنگامي كه به صورت دنيوي در نظر گرفته شود، محبوب و مطلوب بسياري از افراد مي شود، اگر چه هيچ يك از اين امور محبوب حقيقي نيست، بلكه محبوب هاي كاذب اند؛ زيرا زندگي دنيا براي كسي كه آن را هدف خود قرار داده، هيچ گاه باعث آرامش و قرار نخواهد شد، حال آنكه محبوب حقيقي سبب آرامش انسان مي شود.
🌀طالب دنيا تا هنگامي كه فاقد دنيا است، آن را محبوب و مطلوب خود مي پندارد و در جستجوي آن بر مي آيد، اما هنگامي كه به آن مي رسد، ديگر بار ناخشنودي و نارضايتي پيشين خود را در مي يابد. امور دنيوي نه تنها به انسان آرامش نمي بخشند، بلكه به اضطراب و بي قراري او نيز مي افزايند.
🌀از همين روي، دنيا به آب شوري تشبيه شده است كه انسان فريب خورده، قبل از وصول و دستيابي، آن را مطلوب خود مي پندارد، اما پس از نوشيدن بر تشنگي اش افزوده مي شود.
🌀دنيا كالايي است كه به گونه اي فزاينده به حرص و هراس و دوست دار خود مي افزايد؛ حرص نسبت به آنچه ندارد و هراس نسبت به آنچه دارد. كسي كه در صحنه رقابت هاي دنيوي در آرزوي بر خاك ماليدن پشت رقيب و قرار گرفتن بر سكوي افتخار است، تا زماني كه به آرزوي خود نرسيده، نسبت به آن حريص است و اين حرص به گونه اي فزاينده ادامه مي يابد؛ زيرا به هر مقدار كه به هدف نزديك شود، ميدان هاي جديدي را در پيش روي خود مي بيند.
🌀از حضرت عيسي (عليه السلام) روايت شده است كه مثل طالب دنيا، مثل كسي است كه آب دريا را مي نوشد؛ او هر چه بيشتر بياشامد، بر عطش خود مي افزايد تا هنگامي كه آب او را بكشد[1]. مشابه همين روايت از امام صادق (عليه السلام) نيز نقل شده است: «مثل الدنيا كمثل ماء البحر، كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله.»[2]
📚پي نوشت:
[1] المحجة البضاء في تهذيب الاحياء، ج 5، ص 13.
[2] اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب ذم الدنيا و الزهد فيها، ج2، ح 24.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
دو ركن بنيادين در برنامه ريزي اهل ايمان چيست؟
♻️ سوره توبه، آيه 109: («أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ»).
♻️" بنيان" مصدرى است به معنى "اسم مفعول" يعنى بنا و ساختمان و "شفا" به معنى لبه چيزى است، و "جرف" به معنى "حاشيه" نهر و يا چاه است كه آب زير آن را خالى كرده باشد، و "هار" به معنى شخص يا ساختمان سستى است كه در حال سقوط است.
♻️مؤمنان به كسى مى مانند كه براى بناى يك ساختمان، زمين بسيار محكمى را انتخاب كرده و آن را از شالوده با مصالحى پر دوام و مطمئن بنا مى كند، اما منافقان به كسى مى مانند كه ساختمان خود را بر لبه رودخانه اى كه سيلاب زير آن را به كلى خالى كرده و هر آن آماده سقوط است مى سازند، همانگونه كه نفاق ظاهرى فاقد محتوا دارد چنين ساختمانى نيز ظاهرى دارد بدون پايه و شالوده.
♻️اين ساختمان هر آن ممكن است فرو بريزد، مكتب اهل نفاق نيز هر لحظه ممكن است باطن خود را نشان دهد و به رسوايى بيانجامد.
♻️پرهيزگارى و جلب رضاى خدا، يعنى هماهنگى با واقعيت و همگامى با جهان آفرينش و نواميس آن بدون شك عامل بقا و ثبات است. اما نفاق يعنى بيگانگى با واقعيتها و جدايى از قوانين آفرينش بدون ترديد عامل زوال و فناست. تشبيه فوق با نهايت روشنى و وضوح بى ثباتى و سستى كار منافقان و استحكام و بقاى كار اهل ايمان و برنامه هاى آنها را روشن مى سازد.
📚منبع:
تفسير نمونه، ج8، ص 142.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
تقاضای دوزخیان از بهشتیان چیست؟
🌱در آیه 50 سورهی اعراف میفرماید: «و نادی اصحاب النار اصحاب الجنة ان افیضوا علینا من الماء او ممّا رزقکم الله قالوا انّ الله حرمهّما علی الکافرین».
🌱دوزخیان، بهشتیان را صدا میزنند و می گویند مقداری آب یا از آنچه، خدا به شما روزی داده به ما ببخشید آنها در پاسخ می گویند: خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است.
🌱پس از آنکه بهشیان و دوزخیان هر کدام در جای مناسب خود مستقر شدند گفتگوهایی در میان آنها رد وبدل میشود که نتیجه آن مجازات و کیفری روحانی و معنوی برای دوزخیان است.
🌱نخست دوزخیان که در وضع بسیار ناگواری به سر میبرند فریاد میزنند و از بهشتیان تمنای آب و ارزاق بهشتی مینمایند تا عطش سوزان خود را تسکین بخشند و از آلام خود بکاهند.
🌱 ولی بلافاصله بهشتیان دست رد به سینه آنان میزنند و میفرمایند که خداوند سبحان اینها را بر کافران تحریم کرده است.
🌱یک نکته ظریفی که در پاسخ آنها مشهود است این است که می گویند خداوند اینها را بر کافران حرام کرده است خود آنها مضایقهای از بخشیدن این نعمتها ندارند چراکه نه چیزی از خود آنان کم میشود و نه در درون سینه، کینهای نسبت به کسی دارند (طبق آیات قرآن وتفسیر آنها، مؤمنین را به هنگام ورود به بهشت درون نهری شستشو میدهند تا تمام کینه و حسد از سینهی آنها برطرف گردد) ولی وضع دوزخیان آن چنان است که نمیتوانند از نعمتهای بهشتی بهره گیرند.
🌱 و این تحریم خداوند یک تحریم تکوینی است مثل محرومیت بسیاری از بیماران از غذاهای لذیذ و رنگارنگ در دنیا.
🌱و جمله ممّا رزقناکم (از آنچه خدا به شما روزی داده است) تعبیری است سربسته و توأم با یک ابهام میباشد حاکی از آن است که حتی دوزخیان نمیتوانند از ماهیت و انواع نعمتهای بهشتی آگاه شوند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا بازگشت مجدد به دنیا و جبران گناهان امکان پذیر نیست؟
🍃طبق آیات صریح قرآن بازگشت به دنیا بعد از مرگ محال است، چراکه در قانون تکامل و روندِ آن، ارتجاع و بازگشت محال است.
🍃همانگونه که محال است از نظر این قانون نوزادی به شکم مادر خود بازگردد خواه دوران تکاملی خود را در رحم مادر پایان رسانده باشد و یا ناقص و سقط گردد.
🍃بهرحال بازگشت امکان پذیر نیست مرگ نیز همچون تولد ثانوی است و انتقال از این عالم دنیا به عالم دیگر است، لذا آنجا نیز چنین بازگشتی محال است.
🍃وعلاوه بر این، بیداریهای اضطراری دلیل بر بیداری واقعی نیست وبه هنگام فرو نشستن عامل آن، فراموشکاری باز میگردد و همان اعمال تکرار میشود.
🍃چنانکه در زندگی همین دنیا در مورد بسیاری از مردم این معنی رخ میدهد و در تنگناها دست به دامن لطف خدا میشوند و توبه میکنند اما همین که طوفان حوادث و بلا فرو نشست همه چیزبه دست فراموشی سپرده میشود.
🍃و مضافاً بر اینکه حجت بر مردم در دنیا تمام است. رهبران درونی عقل، وبیرونی پیامبر وامام و ولایت فقیه همه در جهت ارشاد مردم تلاش دارند وهمه زمینه را در جهت رشد وتعالی بشر فراهم میسازند.
🍃لذا هرکس که ازغافله عقب ماند و به بی راهه رفت بعد از مرگ برگشتی برای جبران ندارد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آيا مؤمني كه مرتكب گناه كبيره شده است آنها هم در دوزخ جاودان هستند؟
🔰در آيه اي از قرآن كريم اين امر را روشن مي سازد چنانچه مي فرمايد: «ان الله لا يغفران يشرک به ويغفر مادون ذلك لمن يشاء»(1) خداوند گناه شرك را نمي آمرزد ولي كمتر از آن را براي هر كس كه بخواهد مي آمرزد.
🔰 اين آيه دليل روشني است براين است گناه مشركين قابل بخشش نيست و در جهنم خالدند ولي ديگر گناهان را از آنها مستثني كرده است و با اين استثناء نمي توان همه را در يك صف قرار داد و اين آيه كه به عنوان آيه اميدواري معروف است سبب مي شود كه گناهكاران بعد از ارتكاب گناه توبه كرده و تمام پل هاي پشت سر خويش را خراب نكنند روايتي از حضرت امير المؤمنين(ع)است كه مي فرمايد:
🔰«ما في القرآن آية ارجي عندي من هذه الآيه» در قرآن آيه اي اميد بخش تر از اين آيه نيست(2).
🔰و بديهي است كه گناهان صغيره در صورت اجتناب از گناهان كبيره بخشوده خواهد شد و گناه كبيره هم در صورت توبه بخشيده خواهد شد وعلاوه بر آن، مسئله شفاعت نيز امري متقن و حتمي است.
🔰شاهد بر اين مدّعا آياتي از قرآن مجيد است كه مي فرمايد: «هركس كار نيكي انجام دهد و داراي ايمان باشد نتيجه ي آن را خواهد گرفت اگر ارتكاب گناه كبيره سبب دخول در آتش دوزخ شود اعمال صالح نتيجه ورود در بهشت او خواهد شد، لذا درست نيست كه مرتكبين كبيره راهم سطح با مشركان وكافران دانسته شوند لذا اينها جاودان در دوزخ نيستند و در صورت عدم بخشش و عدم شفاعت وارد دوزخ شوند و بعد پاك شدن از گناه وارد بهشت خواهند شد.
📚پی نوشت:
1-نساء/48 و 116.
2-تفسير نمونه، ج3، ص409.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃