شبهه آکل و مأکول که عده اي در مورد افكار معاد جسماني به آن استدلال مي کنند چيست و چه پاسخي دارد؟
🔰شبهه «آکل و مأکول» در حقيقت يکي از پيچيده ترين مباحث معاد جسماني است. توضيح اينکه گاه اتفاق مي افتد که اجزاي بدن انساني، جزو بدن انسان ديگري مي شود، خواه به صورت مستقيم باشد، مثل اينکه در زمان قحطي کسي از گوشت انسان ديگري تغذيه کند، يا به صورت غير مستقيم مثل اينکه بدن انساني خاک شود و مواد غذائي آن خاک جزء گياهان گردد و انساني از آن گياه (سبزي، دانه هاي غذائي، و ميوه ها) تغذيه کند، و يا حيواني آن گياه را بخورد، و انساني از آن حيوان تغذيه نمايد، حتّي امکان دارد که بعضي از اجزاء بدن انسان تجزيه و تبديل به بخار و گاز شود و انسان ديگري از طريق استنشاق آن را وارد بدن خود سازد.
🔰اين نيز ممکن است که تمام بدن يک انسان تدريجاً جزء بدن انسان ديگري شود. حال اين سؤال پيش مي آيد که به هنگام بازگشت روح به بدن، اين اجزاء، جزء کدامين بدن خواهد بود؟ اگر جزء بدن اول شود، بدنهاي ديگر ناقص مي گردد، و اگر جزء بدنهاي بعد شود، چيزي براي بدن اوّل باقي نمي ماند، به علاوه ممکن است يکي از اين دو نفر انسان خوب و ديگري انسان بدکاري باشد، تکليف اين اجزاء چه خواهد شد؟
🔰قرآن صريحاً مي گويد آخرين ذرّاتي که در بدن انسان هنگام مرگ وجود دارد روز قيامت باز مي گردد، بنابراين اگر اين ذرّات خاک شده جزء بدن انسان ديگري شود در قيامت به بدن صاحب اصلي، يعني بدن شخص اول باز مي گردد، منتها خواهيد گفت بدن دوّم ناقص مي شود، چرا که اجزائي را از دست مي دهد، ولي بهتر آن است که گفته شود بدن دوم کوچک و لاغر مي شود (نه ناقص) زيرا اجزاي بدن اول در تمام بدن دوم پراکنده است نه در يک گوشه آن (چون هر غذائي که انسان مي خورد به تمام بدن تقسيم مي شود)
🔰بنابراين ممکن است يک انساني که هفتاد کيلو وزن داشته، نيمي از وزن خود و يا حتي تمام وزن خود به استثناي يک کيلوگرم يا کمتر از دست بدهد و بدن کوچکي از او بماند به اندازه دوران کودکي يا حالت جنيني!
🔰ولي اين موضوع مشکلي ايجاد نمي کند، چرا که اين بدن کوچک تمام ويژگيهاي آن بدن بزرگ را دارد، و اگر نمو کند به صورت همان بدن بزرگ در مي آيد.
مگر روز اول طفل نوزاد بدن کوچکي نداشت، و قبل از آن در دوران جنيني، موجود کوچکتري نبود؟ سپس رشد و نمو کرد و به صورت انسان کاملي درآمد، بي آنکه شخصيت او عوض شود و شخص تازه اي گردد.
🔰تنها سؤالي که در اينجا باقي مي ماند اين است که آن اجزاء خاصي که عضو دو بدن يا چند بدن گرديده، و يکي از آن بدنها مربوط به انسان مطيع و ديگر گنهکاري بوده، چه سرنوشتي خواهد داشت؟
🔰پاسخ اين سؤال نيز مشکل نيست، زيرا پاداش و کيفر در حقيقت براي روح است، لذا هنگامي که اين رابطه موقتاً به وسيله بي هوشي قطع مي شود بدن را با چاقوي جراحي پاره پاره مي کنند بي آنکه روح متألم شود.
🔰به تعبير ديگر بدن به تنهائي پاداش و کيفر و لذت و المي ندارد، بلکه ابزاري است براي پاداش و کيفر و لذّت و الم روح انسان.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن مي شود که معاد جسماني طبق ظاهر آيات قرآن با همين بدن مادي عنصري صورت مي گيرد، و در فرض آکل و مأکول بودن نيز مشکلي به وجود نمي آيد.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
كسي كه نتيجه تمام اعمال او يعني گناهان و حسنات او برابر باشد به بهشت ميرود يا جهنم؟
🌳از آنجايي كه معتقديم و در قرآن و دعاها هم وارد شده، در عين حال كه خداوند عادل است و به همه اعمال ريز و درشت انسانها در روز قيامت رسيدگي ميكند و حتي ذرهاي از آنها را باقي نميگذارد،
🌳ولي بايد اميد به لطف و رحمت واسعه حضرت حق (جل جلاله) در دنيا و آخرت داشته باشيم. بنابراين قطعاً چنين شخصي به جهنم نخواهد رفت.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
نام چهار سوره كه بيانگر علائمي از ظهور قيامت هستند را بگوييد.
🔴برخي از سورهها كه بيانگر علائم ظهور قيامت هستند عبارتند از:
1. شكافته شدن ماه؛ (قمر،1)،
2. پديد آمدن دود آشكار در آسمان؛ (دخان،10)،
3. متلاشي شدن كوهها؛ (مزمل)،
4. از جا كنده شدن، حركت و در هم كوبيده شدن كوهها؛ (حاقه،14؛ طور،10)،
5. انفجار درياها؛ (انفطار،3)،
6. زلزلههاي عظيم و ويرانگر؛ (حج،1 و 2؛ زلزال،1 و 2)، 7. تاريك شدن خورشيد، ماه و ستارگان؛ (انفطار،4؛ تكوير،1ـ3)،
8. شكافتن كرات آسماني؛ (انشقاق،1)،
9. دگرگوني سطح زمين؛ (كهف،47) و... .
☑️ @dobare_zendegi ☑️
چرا گروهي از فلاسفه منکر معاد جسماني شده اند چند عامل در انکار آنها موثر بوده؟
♦️از مجموع بررسيهاي كلمات آنها چنين به نظر مي رسد كه «هشت عامل» زير در اين امر مؤثر بوده است
1 ـ محال بودن اعاده معدوم.
2 ـ شبهه آكل و مأكول.
3 ـ مشكل عوض شدن موادّ جسماني در طول عمر.
4 ـ كمبود موادّ خاكي روي زمين.
5 ـ اگر معاد جسماني در كره زمين روي دهد كمبود محل نيز مشكل ديگري است.
6 ـ چگونه جسم فاني مي تواند حيات باقي داشته باشد؟
7 ـ جمع ميان معاد روحاني و جسماني، امكان ندارد.
8 ـ مي دانيم جسم انسان در طول عمر بارها عوض مي شود، آيا به هنگام معاد همه آنها بر مي گردد يا بعضي؟
☑️ @dobare_zendegi ☑️
اگر انسان در دنيا يك ساعت معصيت كند، آيا در آخرت به همين اندازه عقوبت مى شود؟
💢در اين زمينه به چند مسأله بايد توجه داشت: يكى اينكه گناهان عقوبت هاى مختلف دارند; مثلاً گناه شرك و كفر خلود در آتش است و گناه صغيره با كبيره از لحاظ كيفر فرق دارد.
💢ديگر اينكه آيا پس از گناه توبه يا كار ديگرى كه باعث بخشيده شدن گناه باشد، صورت گرفته است يا خير؟ اگر انسان از گناه خويش از سر خلوص توبه كرده باشد، خداوند توبه وى را مى پذيرد و گناهانش را مى بخشد.
💢آنچه مسلم است اين است كه براساس ايمان ما به علم غير محدود و گسترده خداوند و عدل و حكمت وى، كيفر خداوند هيچ گاه بيش از حدّ استحقاقِ بندگان نخواهد بود.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
چرا علم به قيامت براي كسي قابل ظهور نيست ؟
«علم به قيامت» بنابر آيات قرآني فقط «عند الله» بوده و قابل ظهور براي ديگران نيست.
🔰«و يقولون متي هذا الوعد ان كنتم صادقين »(يونس، آيه 48) « يسئلونك عن الساعة ايان مرسيها قل انما علمها عند ربي لايجليها لوقتها الا هو ثقلت في السموات و الارض لاتاتيكم الا بغتة يسئلونك كانك حفي عنها، قل انما علمها عند الله و لكن اكثر الناس لا يعلمون »
🔰[اي رسول ما] از تو احوال ساعت قيامت را خواهند پرسيد كه چه وقت فرا رسد پاسخ ده كه علم آن نزد ربّ من است، كسي جز او آن ساعت را ظاهر وروشن نتوان كرد (شأن) آن ساعت در آسمانها و زمين بس سنگين و عظيم است، نيايد مگر شما را ناگهان. از تو ميپرسند كه گويي كاملاً بر آنآگاهي بگو علم آن ساعت محققا نزد خداست و لكن اكثر مردم بر اين حقيقت آگاه نيستند(اعراف، آيه 187).
🔰به فرمايش مرحوم طباطبايي تعبير« انما علمها عند ربي » بيان كنايي از اين نكته نيست كه كسي (مثل پيامبر(ص))به قيامت جاهل است، بلكه بيان جدي و غيركنايي از اين حقيقت است كه وقت قيامت جز نزد خداوند نيست.
🔰امادليل اين امر را علامه طباطبايي اين گونه توضيح ميدهند كه از آنجا كه قيامت ظرف فناء خوديات و انيّات همه اشياءاست، تا خودي و انيّت اشياء فاني نشود حضرت حق براي شيئي ظهور و تجلي نخواهد كرد.
🔰بر اساس آيات قرآن وروايات معصومان، در آن زمان خداوند متعال خود پرسشگر است و خود جواب دهنده، خود ميپرسد « لمن الملك » ملك براي چه كسي است» و خود پاسخ ميدهد « لله الواحد القهار »؛ براي خداوند يكتاي قهر كننده .
🔰بنابراين، قيام تقابل ظهور براي غيرخداوند نيست، به بيان ديگر تا «غير» غير است و خودي خود را حفظ ميكند قيامتش برپا نميشود و آنگاه كه قيامتش برپا شود خودي در كار نيست تا گفته شود علم به قيامت از نزد خدا به ديگري سرايت كرده است. (دقت كنيد) (نك: انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ترجمه و تعليقات صادق لاريجاني، الزهراء، تهران، چاپ دوم، تابستان 1371،صص 109 ـ 108 و 303 ـ 302 و نيز الميزان، ج 9، ص 370)
☑️ @dobare_zendegi ☑️