ياد مرگ چه فوايدي دارد؟
🔴اميرالمؤمنين(ع)، فوايد ياد مرگ را امور ذيل شمردهاند:
1⃣ياد مرگ سبب بازداشتن انسان از بيهودگي و بازيهاي دنيوي ميشود:«به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از هزل و بيهودگي منع ميكند».نهج البلاغه،خطبه 84، ص 66.
2⃣ انديشه مرگ مانع انجام دادن كارهاي زشت و ناروا است: «هان! [ مرگ ]بر هم زننده لذتها، تيره كننده شهوتها، و برنده آرزوها را به ياد آريد، آنگاه كه به كارهاي زشت شتاب ميآريد».همان، خطبه 99، ص 92.
3⃣ ياد مرگ موجب انجام دادن اعمال و كردار نيك ميشود: «آن كه مرگ را چشم داشت، در كارهاي نيك پاي پيش گذاشت»همان، كلمات قصار 31، ص 364.
4⃣ تذكر مرگ سبب بيرغبتي و كمخشنودي در دنيا ميشود: «آن كه مرگ را بسيار ياد كند، از دنيا به اندك خشنود شود».همان، كلمات قصار 349، ص 423.
5⃣انديشه مرگ و تفكر در مردگان پيشين باعث عبرتآموزي است: «پنداشتند كه جاي مردگان تهي است؛ حال آن كه سخت مايه عبرتاند... [ مردگانشان] مايه پند باشند، بهتر است تا وسيله فخر و بزرگواري».همان، خطبه 221، ص 252.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
يوم الخروج كه يكي ديگر از نامهاي قيامت است به چه معناست؟
🔶اين نام تنها در يك آيه قرآن مجيد آمده است، در آيه 42 ق ضمن اشاره به روزي كه نفخ دوم صور دميده مي شود، مي فرمايد
🔷«ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ» [آن روز روزي است كه همه اموات زنده شده (و از قبرها) خارج مي شوند] آري آن روز، روز خارج شدن است از مرگ به حيات و از عالم برزخ به عالم آخرت، و از درون به برون، و از پنهان به آشكار!
🔶همين معني به شكل ديگري در آيه 43 معارج آمده است آنجا كه مي فرمايد «يَوْمَ يُخْرَجُونَ مِنَ الْاَجْداثِ سِراعاً كَاَنَّهُمْ اِلي نُصُبٍ يُوفِضُونَ» [روز موعود آنها همان روزي است كه از قبرها به سرعت خارج مي شوند. گوئي به سوي بتهايشان مي دوند]!
🔷اين تعبير نشان مي دهد حوادث قيامت در آغاز كار با سرعت فوق العاده اي انجام مي گيرد، و در عين حال طعنه و سخريه اي است نسبت به بت پرستان و بت پرستي كه مهمترين بخش زندگاني آنان را تشكيل مي داد، و بيشترين توجه آن سبك مغزان را به خود تخصيص داده بود، به طوري كه دويدن آنها به سوي بتها به عنوان نمونه روشن «شتاب» معرفي شده است،
🔶دويدن و شتاب به سوي بتها در يك روز جشن و يا عزا، و يا در حال بازگشت از سفر، و از اينجا روشن مي شود كه نكته لطيفي در آيه نهفته شده است
☑️ @dobare_zendegi ☑️
چرا خداوند جهان را آفريد و دوباره مي خواهد از بين ببرد؟
❌آفرينش جهان ماده مقدمه است براي آفرينش و آزمايش و به كمال رساندن انسان. وقتي هدف حاصل شد، يعني انسان خلق شد و به كمال رسيد( = قرب الهي) جهان ماده از بين مي رود، ولي انسان براي هميشه مي ماند،
❌يعني پس از مرگ وارد عالم برزخ مي شود و پس از انقراض عالم و تمام شدن مدت عالم برزخ قيامت برپا مي شود و انسان ها براي زندگي پايدار و ابدي زنده مي شوند.
❌قرآن مي فرمايد: "اوست كه خلق كرد آسمان و زمين را در شش روز در حالي عرش او (مقرّ فرماندهي) بر آب بود، تا شما را بيازمايد".(1) و فرمود: "اوست كه تمام نعمت هاي زمين را براي شما (انسان ها) آفريد".(2) نيز فرمود: "آن چه را روي زمين است، زينت زمين قرار داديم تا شما انسان ها را بيازماييم كه كدام يك نيكوكارتريد".(3)
❌بنابراين، جهان مادي خلقت از ابتدا براي آزمايش انسان ها و يك دوره گذراي از زندگي آفريده شده بود، نه براي بقا و جاودانگي. جهان ماده، جهان دگرگوني و زوال و نيستي است و قابليت بقا و جاودانگي ندارد، پس باقي نمي ماند، به همين جهت خداوند فرموده كه هر آنچه در زمين است، فاني است.
❌موجودات براي اين آفريده شده بودند كه زمينة آفرينش انسان فراهم شود و بشر آفريده شود تا خدا را عبادت كند و بدين وسيله به كمال نهايي و بهشت برين راه يابد، البته با اختيار خودش. انسان موجود ابدي و هميشگي است.
❌اميرمؤمنان(ع) خطاب به مردم فرمود: "إنّما خُلقتم للبقاء لا للفناء؛ براي ماندن و بقا آفريده شده ايد، نه براي فاني شدن و از بين رفتن".(4) نيز فرمود: "براي آخرت آفريده شده ايد، نه براي دنيا و براي بقا خلق شده ايد، نه براي فنا و نيستي".(5) البته نه بقاي مادي كه كل جهان ماده دچار زوال و فنا است، بلكه حقيقت وجود انسان (كه روح انساني است) هميشه باقي مي ماند
📚پي نوشت ها:
1. هود (11) آية 7.
2. بقره (2) آية 29.
3. كهف (18) آية 7.
4. غررالحكم، ج 3، ص 75، مادة خلق.
5. همان، ص 66.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
چه امري باعث ميشود كه مرگ از ياد شخص خارج نشود؟
❌اين سؤال يك سؤال روحي، رواني است بايد جزئيات بيشتري از احوال شخص مورد نظر تبيين شود تا بتوان قضاوت صحيح كرد.
❌گاهي فكر و ياد مرگ بودن، بسيار خوب است و از حضرت علي(علیه السلام) نقل شده كه فرمودند: "ضع فخرك و احطط كبرك و اذكر قبرك"(1) افتخارات، را دور بيانداز و تكبر و خودخواهي را از بين ببر و ياد كن قبرت را.
❌و هم چنين سفارش شده كه به زيارت قبور مؤمنين برويم(2)
تا به ياد مردن بيافتيم و از علاقه به دنيا و ظواهر دنيا بكاهيم و فكري به حال آينده مان بكنيم.
اما گاهي ياد مرگ، در اثر كسالت روحي و رواني، انسان دچار يأس و نااميدي و اقسردگي ميشود كه بايد از تنهايي بپرهيزيد و از كساني كه به او روح يأس و نااميدي ميدمند، دوري كند و به پزشك متخصص اعصاب و روان، مراجعه كند.
📚پي نوشتها:
1. نهج البلاغه، قصار الحكم 398.
2. بحارالانوار، ج 99، كتاب المزار، ص 295.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
مگه خداوند عيب همه را نمي پوشاند؟پس چرا روز قيامت فرد را جلوي همه مورد عذاب قرار مي دهد؟
🌀روز قيامت نيز خداوند نسبت به مومنين ستار العيوب است براي اينکه او نزد ديگران خجالت نکشد و آبروي او محفوظ بماند اما اين ستار بودن مختص مومنين است و شامل کفار و منافقين نمي شود و اين خود نوعي عذاب براي ايشان مي باشد.
🌀اين در مرحله حساب و کتاب قيامت است اما بعد از آن اگر شخصي اهل جهنم شد به اين معناست که ديگر احترامي ندارد تا خداوند بخواهد حرمت او را حفظ کند و همانطور که گفته شد اين خود نوعي عذاب براي او محسوب مي شود.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
عذاب های آخرت بر جسم وارد می شود یا بر روح؟
💢 سوختن در آتش و دیگر عذابهای ذکر شده در نصوص دینی واقعی است، و بر جسم و جان هر دو وارد می شود.
از آموزههای وَحْیانی بر میآید که آتش جهنم بر خلاف آتش دنیا نه تنها تن و بدن بلکه جان و تن را با هم میسوزاند.
💢قرآن کریم در این باره میفرماید: "تو چه میدانی حطمه چیست! آتش برافروخته الهی است! آتشی که از دلها سر میزند.
این آتش بر آنها به صورت در بسته است در ستونهای کشیده و طولانی"(۱). در تفسیرآیه آمده:
💢این آتش بر خلاف تمام آتشهای دنیا (که نخست پوست را میسوزاند و سپس به داخل نفوذ میکند) اوّل بر دل شراره میزند و درون را میسوزاند! نخست قلب و بعد مغز و استخوان را و سپس به خارج سرایت میکند.(۱)
💢بین سوزش عذاب آخرت و دنیا از چند جهت تفاوت هست:
۱ـ از آتش دنیا فقط بدن میسوزد، ولی آتش آخرت روح و دل را هم میسوزاند.
۲ـ آتش دنیا خالص نیست و تا با اکسیژن ترکیب نشود نمیسوزد، ولی آتش آخرت خالص است و جز درد چیز دیگری نیست.
۳ـ در دنیا ادراکات ضعیف است، ولی در آخرت همه چیز به کمال نهایی خود رسیده و ادراک آدمی قوی است، از همین رو سوزش فوقالعادهای احساس میکند، همان گونه که لذت از نعمتهای بهشت قابل مقایسه با دنیا نیست.
۴ـ در دنیا پس از رسیدن سوزش به استخوان، احساس سوزش کم میشود، ولی در جهنم، خداوند دوباره گوشت تازه میرویاند و از کاهش عذاب جلوگیری میکند.
📚پینوشتها:
۱. همزه (۱۰۴) آیه ۶ ـ ۹.
۲. تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۳۱۶، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۹ش.
☑️ @dobare_zendegi ☑️
آیا برای زنان هم در بهشت حورالعین وجود دارد؟
🔷در جواب اجمالی می توان گفت که فرد بهشتی هر چه طلب کند، برایش برآورده می شود و در بهشت احساس محرومیت نسبت به امری وجود ندارد. اما درباره مساله همسر بهشتی برای زنان باید گفت که: در قرآن مجید این بشارت داده شده است كه مؤمنان در صورتى كه همسران و فرزندانشان نیز مؤمن باشند در كنار یكدیگر خواهند بود. بنابراین برقرار بودن زناشویی مختص مردان نیست و حکم همسری برای زنان نیز صدق می کند.
🔷«ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ؛[زخرف/۷۰] وارد بهشت شوید شما و همسرانتان در نهایت شادباشى»
«هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ؛[یس/۵۶] آنها و همسرانشان در سایه هاى قصرها و درختان بهشتى بر تختها تكیه كرده اند»
🔷«رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ؛[مؤمن/۸] پروردگارا، آنان را به باغهاى جاوید كه وعده شان داده اى با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده اند داخل كن؛ زیرا تو خود ارجمند و حكیمى»
🔷«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ...؛[رعد/۲۳] بهشتهاى عدن كه آنان با پدران و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند، در آن داخل مى شوند و...»
🔷اما درباره حور العین اختلاف نظر است، عده ای مثل آیت الله مکارم معتقدند که حوری مذکر نیز داریم: «حور جمع حوراء و احور به كسى گفته مى شود كه سیاهى چشمش كاملا مشكى و سفیدى آن كاملا شفاف باشد، و یا به طور كلى كنایه از جمال و زیبایى كامل است، چرا كه زیبایى بیش از همه در چشمان تجلى مى كند، و عینجمع اعین و عیناء به معنى درشت چشم است، و به این ترتیب كلمه حور و عین بر مذكر و مؤنث هر دو اطلاق مىشود و مفهوم گسترده اى دارد كه همه همسران بهشتى را شامل مىشود، همسران زن براى مردان با ایمان و همسران مرد براى زنان مؤمن»[۱]
🔷و برخی نظیر علامه طباطبایى(ره) حور العین را مونث دانسته اند: كلمه حور جمع حوراء است، كه به معناى زنى است كه سفیدى چشمش بسیار سفید، و سیاهى آن نیز بسیار سیاه باشد، و یا به معناى زنى است كه داراى چشمانى سیاه چون چشم آهو باشد. و كلمه عین جمع كلمه عیناء یعنى درشت چشم است.[۲]
🔷البته باید به این نکته نیز توجه کرد که علیرغم وجود نکاح با حور العین، هر جا که سخن از حور العین هست، منظور نکاح نیست: « وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ[طور/۲۰]- منظور از تزویج قرین شدن دو نفر با همند. و معناى جمله این است كه: ما ایشان را قرین حور العین كردیم، نه اینكه میان آنان عقد زناشویى برقرار ساختیم، به دلیل اینكه فرموده: بحور عین و تزویج را با حرف باء متعدى كرده و اگر منظور از تزویج نكاح به عقد بود احتیاج به حرف باء نبود»[۳]
🔷دلیل مسلم اینکه منظور از زوجیت در همه جا، نکاح نیست، آیه زیر می باشد:
«یهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّكُورَ * أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یجَعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا؛[شوری، آیات ۴۹-۵۰]
به هر كه بخواهد دختر مى بخشد و به هر كه بخواهد پسر مى بخشد. * و یا هم پسر دهد و هم دختر. و هر كس را بخواهد عقیم مى گرداند.»
🔷در این آیه همراه بودن دو فرزند پسر و دختر برای یک شخص با عبارت یزوجهم آمده است.
در پایان تاکید مجدد بر این نکته لازم است که بهشت، محدودیتی در مقابل خواسته های انسان ندارد.
🔷«فیها ما تَشْتَهیهِ الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْیُنُ؛[زخرف/۷۱] در بهشت آنچه دل خواهد و چشم از آن لذت مى برد موجود است»
🔷هر چند ممکن است بعضی خواسته ها از طبع ناسالم باشد. که شخص بهشتی از آن مبرا باشد.
پی نوشتها:
[۱]. تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۲۸.
[۲]. ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۲۲۸.
[۳]. ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۱۶.
☑️ @dobare_zendegi ☑️