چگونه به عدم باز می گردیم؟
🌺منظور شما از "برگشت به عدم" چیست؟ آیا منظور، برگشتن به حالت قبل از تولد است؟ مثل کسانی که می گویند کاش متولد نشده بودیم.
🌺بدیهی است که راهی برای برگشتن به حالت گذشته وجود ندارد؛ زیرا زمان گذراست و با خواست و میل و ارادۀ ما از حرکت باز نمی ایستد و به عقب نیز بر نمی گردد. پس برگشت به عدم به این معنا امکان پذیر نیست. اما اگر منظور از عدم "مرگ" است، باید توجه داشت که مرگ، عدم نیست، بلکه دگرگونی از حالتی به حالت دیگر و انتقال از عالمی به عالم دیگر است.
🌺بنابراین، با قبول این نظر مرگ در واقع تکامل و حرکت به جلو محسوب می شود؛ چنانچه مولوی سروده است:
از جمادی مردم و نامی شدم
و از نما مردم، به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم
حمله ی دیگر بمیرم از بشر
تا برآرم از ملائک بال و پر
بار دیگر از ملک قربان شوم
آنچه اندر وهم ناید، آن شوم
پس عدم گردم عدم[1]، چون ارغنون
گویدم که "انا الیه راجعون".[2]
🌺یعنی، آدم شدن در پی گذر از مراحلی همچون جسم بودن، گیاه شدن و حیوان شدن است. در واقع هرکدام از این مراحل سه گانه در پی مرگ مرحلۀ قبل به دست آمده است[3].
🌺 پس نتیجه می گیرد، الان هم که بمیرم، به نابودی و فنا و عدم نمی رسم، بلکه به مرحلۀ بالاتری صعود می کنم و آن عالم ملائک و فرشتگان است.
🌺فلاسفه هم زنده شدن پس از مرگ را بازگشت از عدم نمی دانند و معتقدند که "اعاده ی معدوم بعینه" ممتنع و محال است[4] و اگر کسی گمان کند که قیامت و معاد، اعادۀ معدوم و به وجود آمدن دوبارۀ چیزی است که معدوم و نابود شده است، به خطا رفته؛ زیرا
🌺 اولا: با مرگ، چیزی نابود نمی شود، بلکه مرگ نوعی استکمال است و با جدا شدن روح از بدن،- روح که حقیقت واقعی انسان را تشکیل می دهد- به حیات خود ادامه می دهد و حتی توانایی و قدرت او بسیار بیشتر از زمانی است که تدبیر بدن را به عهده داشت.
🌺ثانیاًً معاد و قیامت به معنای به وجود آمدن دوباره و پس از عدم نیست، بلکه به معنای عود و بازگشت است که منظور از آن، بازگشت به سوی خداست، نه بازگشت از عدم به وجود.
🌺پس به طور خلاصه باید گفت: بازگشت به عدم معنا ندارد و راهی برای آن نیست.[5]
📚 پی نوشتها:
[1] بدیهی است که منظور از عدم در این کلام، عدم به همان معنایی است که مولوی در ابیات بالا بدان اشاره کرده است؛ یعنی از حالتی به حالت بالاتر رفتن.
[2] مثنوی معنوی، دفتر سوم ، ص 512 .
[3] طبق دیدگاه مکتب صدرایی این مرگ از نوع لبس بعد از لبس است نه خلع بعد از لبس.
[4] برای آگاهی از ادلۀ فلاسفه، نک: نهایة الحکمة، علامه طباطبائی، ص 25-22.
[5] در فلسفه، این بحث مطرح است که آیا موجود معدوم می شود؟ و اگر هیچ موجودی معدوم نمی شو د آیا این قانون مستلزم ازلیت و ابدیت اشیاست یا نه؟
در این مقوله از دو راه استدلال شده است، راه تجربی که از طرف لاوازیه بیان شد، و راه فلسفی. برای آگاهی بیشتر، نک: اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج3، علامه طباطبائی با مقدمه و پاورقی استاد مطهری، ص 121- 111 و نهایة الحکمة، علامه طباطبائی، ص 326.
─┅═ঊঈا🍃@dobare_zendegi 🍃اঊঈ═┅─
حجت الاسلام عالیبی نماز در قیامت.mp3
زمان:
حجم:
1.6M
✅ کسانی که نماز نمیخوانند، در قیامت چه برخوردی با آنها میشود؟
🔸حجت الاسلام والمسلمین عالی
─┅═ঊঈا🍃@dobare_zendegi 🍃اঊঈ═┅─
آیا حقيقت داره کسي رو که شب جمعه خاک کنند سوال و جواب شب اول قبر نداره؟
✅شب و روز جمعه در بین ایام هفته از یک امتیاز و شرافت خاصی برخوردار است که یکی از آنها این است که اگر انسان مؤمنی در این وقت از دنیا رفت به برکت و شرافت آن برخی از مشکلات و حوادث عالم قبر و برزخ از او برداشته می شود.
✅از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که جمعه سرور ایام است و خداوند در آن حسنات را مضاعف و گناهان و معاصی را محو می کند، درجات مؤمنان را بالا می برد، دعاها را مستجاب می کند، حوایج را بر می آورد و ...[1] در این باره روایاتی در منابع دینی آمده است که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می شود:
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أَوْ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ رَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ عَذَابَ الْقَبْرِ.
✅پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که در شب یا روز جمعه بمیرد، عذاب قبر از او برداشته می شود.[2]
همین طور از امام صادق (ع) روایت شده است:
✅قالَ الصَّادِقُ ع مَنْ مَاتَ مَا بَیْنَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمِ الْخَمِیسِ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ أَمِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ.
✅کسی که بین ظهر روز پنج شنبه تا روز جمعه از دنیا برود، از فشار قبر در امان خواهد بود.[3] به همین مضمون نیز روایاتی وارد شده است؛
✅و قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع...وَ مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مَنْ مَاتَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أُعْتِقَ مِنَ النَّارِ.
کسی که در روز جمعه از دنیا برود عذاب قبر از او برداشته و از عذاب جهنم آزاد می شود.[4]
✅با وجود این روایات؛ به جهات مختلف نمیتوان این روایات را به صورت کلی پذیرفت، بلکه باید آنها را مشروط به وجود شرایط مختلف کرد؛ زیرا اصل و قوام امور بر اعمال و اعتقادات انسانها پیریزی شده است و اگر امور دیگری دخیل میباشند؛
✅بر اساس این اصل هستند. مرگ در زمانی مشخص، یک امر اختیاری برای انسان نیست و انسان در آن نقشی ندارد؛ حال چگونه میتوان پذیرفت که امری غیر اختیاری چنین ثمراتی برای انسان داشته باشد. علاوه بر این؛ بسیاری از انسانهای فاسد و فاسق در شب و روز جمعه مردهاند؛ حال چگونه میتوان تنها به جهت مرگ در این زمان خاص، امتیازات مطرح شده در روایات را برای آنان نیز عمومیت داد.
✅حال که مشخص شد منظور از این روایات، مطلق انسانها نیستند؛ باید به دنبال مراد این دسته از احادیث باشیم.
✅امام باقر(ع) میفرماید: «شخصی که در روز جمعه بمیرد، در حالیکه به حق ما اهل بیت آگاه باشد؛ خداوند او را از آتش جهنم رهایی میبخشد و او را از عذاب دور میکند».[5] این روایت که برخی آنرا از امام صادق(ع) نیز نقل کردهاند[6] نشان میدهد که مرگ در این زمان، تنها کمککننده میباشد.
✅اگر انسان در زندگی خود راه درست را پیموده باشد و در عین حال خطاهای اندکی از او سر زده باشد، مردن در این ایام به او کمک خواهد کرد. طبیعی است که برخی ایام دارای شرایطی هستند که خداوند آنها را مبارک گردانیده و در آن زمانها رحمت الهی، شامل افراد بیشتری میشود؛ لذا پیامبر اسلام(ص) فرمود: «براى پروردگار شما در دوران عمرتان، نسیمهاى رحمتى است ...».[7]
[1] الکافی، ج 3، ص 414،
[2]منلایحضرهالفقیه، ج 1، ص 138، ح 371
[3] همان، ح 372،
[4] همان، ح 373.
[5]. کافی، ج 3، ص 415.
[6]. الاختصاص، ص 130.
[7]. کشف الأسرار، ج 8، ص 116،
─┅═ঊঈا🍃@dobare_zendegi 🍃اঊঈ═┅─
ميزان اختيارات انسان در حيات برزخي چقدر است؟
🔷در آنجا اختيارات انسان مانند اين دنيا نيست که در انجام هر کاري توانا باشد و قدرت انتخاب داشته باشد آنجا دار حساب و کتاب است در همين باره اميرالمومينن (ع) مي فرمايند:
🔷...فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ الْآخِرَةَ حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ ...[1].
🔷پس از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد پس همانا امروز روز عمل است و حسابي در کار نيست و آخرت روز حساب است و عملي در کار نيست....نهايت اختياري که وجود دارد اختيار براي بهشتيان در انتخاب نوع لذتي است که مي تواند از آن بهره ببرد.
📚پی نوشت:
[1]بحارالأنوار ج : 67 ص : 77
─┅═ঊঈا🍃@dobare_zendegi 🍃اঊঈ═┅─
حيات برزخي و حيات دنيوي چه شباهت و اختلافاتي با هم دارند؟
✳️در اين دنيا ما داراي جسم مي باشيم در آنجا نيز جسم داريم اما جسم آنجا جسم برزخي است که که خواص ماده را ندارد اما شکل و هيئت و .. را از جسم دارا ميباشد و برزخ بين ماده و مجردات ميباشد در امالي شيخ طوسي از امام صادق عليه السلام نقل شده است که فرمود:
✳️(فَإِذَا قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيهِ صَيرَ تِلْکَ الرُّوحَ إِلَي الْجَنَّةِ فِي صُورَةٍ کَصُورَتِهِ فَيأْکُلُونَ وَ يشْرَبُونَ فَإِذَا قَدِمَ عَلَيهِمُ الْقَادِمُ عَرَفَهُمْ بِتِلْکَ الصُّورَةِ الَّتِي کَانَتْ فِي الدُّنْي)[1]
✳️ يعني وقتي خداوند مؤمن را قبض روح مي کند او را به سوي بهشت مي برند البته در بدني و صورتي نظير صورتي که در دنيا داشت (نظير آن چه در خواب مي بينيم).
✳️در اين دنيا ما لذت و درد مي چشيم و در آن دنيا نيز لذت و درد را تجربه مي کنيم که بسياري از آيات قرآن در مورد لذت بهشتيان و عذاب دوزخيان استدر اين دنيا ما در معرض امتحان الهي هستيم و دار عمل و کسب توشه است براي آخرت ولي آنجا ديگر امتحان و تکليف نيست و دار حساب و کتاب است امام علي (ع) مي فرمايند:
✳️(...فکونوا من بني الآخرة و لا تکونوا من بني الدنيا اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل...[2]
✳️..پس از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد امروز روز عمل است و روز حساب نيست و فردا روز حساب است و روز عمل نيست.
📚پی نوشتها:
[1] بحارالأنوار ج : 6 ص : 230
[2] الأماليللمفيد ص : 208
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃
آيا دانش انسان در جهان آخرت با او همراه است؟
✔️اگر كسى درباره جهانبينى الهى بحثها كرد، درباره خدا و اسماء حُسناى او، نعت او، صفات جلال و جمال و افعال او بحثها كرد، درباره معاد، مواقف قيامت، بهشت و جهنم، صراط، حساب، ميزان، شفاعت، حوض كوثر و مانند آن بحثها كرد، در مورد فرشتهشناسى، وحى، رسالت، نبوّت و امامت بررسى كرد،
✔️همه اين رهآوردها و بحثها بعد از مرگ يكى پس از ديگرى براى او تر و تازه و روشن و مشهود، سرسبز و خرم مىتابد و لحظه به لحظه شكوفاتر مىشود، اما اگر كسى تلاش كرد كه چگونه خيابان بسازد، مسجد، مدرسه و دانشگاه بسازد، مهندس راه و ساختمان بشود، طبيب جسم باشد، بعد از مرگ همه اين علوم كمكم از يادش مىرود، چونكه آنجا ديگر سخن از راه و ساختمان نيست و علمى كه تكرار نشود رخت برمىبندد آنجا از كسى سؤال نمىكنند نقشه ساختمان، نقشه خيابان و بيابان چگونه است.
✔️البته اين گونه دانشها براى رفع نيازمنديهاى دنيا بوده و تحصيل آن هم واجب است و اگر كسى از اين راه بهرهاى گرفت و به نظام اسلامى خدمت كرد، عمل صالحى انجام داده كه براى ابد در قيامت مىماند اما خودِ اين علم رخت برمىبندد.
اين علوم مربوط به نشئه طبيعت است، مصنّف و مؤلّف شدن، استاد و مدرّس و گوينده و نويسنده شدن جزو حرفههاى دنيايى است كه بعد از مرگ همه اينها رخت برمىبندد، يك اديب ماهر در اواخر عمر از خواندن يك سطر عبارت ادبى نيز عاجز مىشود.
✔️ما اگر كسى معارف الهى را آموخت يكى پس از ديگرى معلومهاى او مشهود مىشود و مىيابد. اگر كسى در اين زمينه تحصيل كند كه كوثر يعنى چه؟ چگونه آبى است كه رفع گرسنگى هم مىكند؟ چگونه آبى است كه اگر كسى يك جرعهاش را بنوشد براى ابد ديگر تشنه نمىشود؟ اين چه آبى است هم جاى نان است و هم آب و هم عطر؟ و اين همه خصوصيات چگونه در او جمع شده است؟ اينها علومى است كه بعد از مرگ لحظه به لحظه براى او ظهور مىكند.
✔️ولى اگر كسى در دنيا اين مسائل را نياموزد، در آن دنيا به زحمت او را مىفهمانند، اما در آخرت اينچنين نيست كه به آسانى و رايگان يادش بدهند، آنجا با گوش ياد نمىدهند، بلكه با دل، ياد مىدهند و تا دل او را غبارروبى و گردگيرى نكنند و اين لايههاى چركين را از دلش نگيرند دلش نمىبيند.
قرآن كريم مىفرمايد: » كلّا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون»(1).
✔️بنابراين به هنگام مرگ علمهاى حصولى رخت برمىبندد و علمهاى شهودى هم به اين آسانى نصيب نمىشود، در آنجا اگر زن مهذبتر باشد او زودتر از مرد به مقصد مىرسد و نمىتوان گفت: چون قدرت فيزيكى يا رياضى مرد قوىتر است، پس زن به اندازه مرد مقرّب نيست.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 386 ـ 388.)
(1) سوره مطفّفين، آيه 14.
🍃🌹@dobare_zendegi🌹🍃