سه نشانهی بارز دوزخیان کدام است؟
🌳خداوند تبارک وتعالی در سورهی مبارکهی اعراف، آیه 179 میفرماید:
🌳«و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضلّ اولئک هم الغافلون»:
🌳و بسیاری از جن وانس در دوزخ جای دارند آنها دلهایی دارند کهبا آن اندیشه نمیکنند و نمیفهمند، و چشمانی دارند که با آن نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند، آنان همچون چارپایانند بلکه گمراهتر و اینان همانا غافلند.
🌳آری اینان دارای نیروی تفکر و تعقل هستند و با اینکه استعداد تفکر دارند همچون بهائم و چارپایانِ فاقدِ شعور میمانند و از عقل و درایت، این وسیلهی سعادت خود بهره نمیجویند.
🌳 و با وجودی که چشمهای روشن و حقیقت بین دارند، اما با آن چشمها چهرهی حقایق را نمینگرند و همچون نابینایان از کنار آنها میگذرند.
🌳سوم اینکه با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمیشنوند ومانند کران خود را از شنیدن حرف حق محروم مینمایند وچون امتیاز آدمی نسبت به بهایم در فکر بیدار وچشم بینا و گوش شنوا میباشد و اینان همه آن سه را از دست دادهاند و با وجودی که امکان تکامل و ترقی را دارند اما بر اثر هواپرستی و گرایش به پستیها، این استعدادها را بلااستفاده گذاردهاند و لذاست که قرآن میفرماید: «کالانعام بل هم اضل»(1) از چارپایان هم پسترند.
📚پی نوشت:
1-اعراف/179.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
«زفير و شهيق»، اشقياء و مجرمان در دوزخ به چه معنا مي باشد؟
🌀در سوره ي هود مي خوانيم: مفامّا الذين شقوا ففي النّار لهم فيها زفير و شهيق»(1):
🌀اما آنها كه شقاوت پيشه كردند در آتش اند و براي آنها زفير و شهيق (ناله هاي طولاني دم وبازدم) است. مفسرين گفته اند زفير به معني فرياد كشيدني است كه با بيرون فرستادن نفس توأم باشد.
🌀وشهيق ناله ي توأم با فرو بردن نفس است. وناله و فريادي است كه تمام وجود آنها پر مي كند و از تمام وجود، آن ناله را سر مي دهند.
📚پی نوشت:
1-هود/106.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
منظور از «النّار الکبری» (آتش بزرگ) چیست؟
💥در سورهی مبارکهی اعلی میخوانیم: «یتجنّبها الاشقی الذی یصلی النّار الکبری»(1)، بد بختیرن افراد که از نصایح پیامبر دوری میگزینند همانها که در آتش بزرگ دوزخ وارد میشوند.
💥و منظور ازآتش بزرگ، پائین ترین طبقهی جهنم و «اسفل السافلین» است چراکه آنان شقیترین و معاندترین مردمان بودند لذا عذاب آنان نیز باید سختتر و هولناکترین عذابها باشد.
💥و برخی از مفسرین نیز گفتهاند منظور از آتش کبری در مقابل آتش صغری یعنی آتشهای این دنیا است همانگونه که در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است:
💥«ان نارکم هذه جزء من سبعین جزء من نار جهنم و قد اطفئت سبعین مره بالماء ثم التهبت ولو لا ذلک ما استطاع آدمیان یطیقها»(2):
💥این آتش شما (آتشی که در دنیا وجود دارد) جزئی از آتش دوزخ است که هفتاد مرتبه با آب خاموش شده باز شعله ور گردیده و اگر چنین نبود هیچ انسانی قدرت تحمل آن را نداشت و نمیتوانست در کنار آن قرار بگیرد.
📚پی نوشت:
1-اعلی/13 و 12.
2-بحار الانوار، ج 8، ص 288، حدیث 21.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
ويژگي سايه دوزخ چيست؟
🌱در آياتي از سوره ي مباركه مرسلات آمده است:
🌱«انطلقوا الي ظل ذي ثلث شعب لا ظليل و لا يغني من اللهب»(1). برويد به سوي سايه ي سه شاخه (دودهاي خفقان بار آتش) سايه اي كه نه آرامش بخش است و نه از شعله هاي آتش جلوگيري مي كند.
🌱و در اين آيات دو ويژگي از سايه هاي دوزخ را بيان مي دارد و مي فرمايد: رهسپار شويد اول به سوي سايه اي از دودهاي خفه كننده ي آتش كه داراي، سه شعبه است شاخه اي از بالاي سر و شاخه اي طرف راست و شاخه اي طرف چپ و به اين ترتيب از هر طرف اين دود غليظ مرگبار آنها را احاطه مي كند و در كام خود فرو مي برد.
🌱و دومين ويژگي آن را مي فرمايد: سايه اي كه آرامش بخش نيست و هرگز دوزخيان را از حرارت شعله هاي آتش محافظت نمي كند چراكه خود بر خاسته از آتش است و گرماي شعله ها را بيشتر منعكس مي كند.
📚پی نوشت:
1-مرسلات/31-30.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چگونه عزرائيل در يك زمان ميتواند جان هزاران تن را بگيرد ؟
✅اولا عزرائيل به تنهايي جان همه انسانها را نمي گيرد بلكه فرشتگان متعددي هستند كه به ايشان كمك كرده و عمل قبض روح را انجام مي دهند. چنانكه خداوند مي فرمايد:
✅إذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ؛(1) چون يكى از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما بى هيچ كوتاهى و گذشتى جان او بگيرند.
✅ثانيا از اين گذشته بر فرض كه فقط عزرائيل و يك فرشته باشد باز مشكلي ايجاد نمي شود زيرا تجرد وجودي او ايجاب مي كند كه دائره نفوذ عملش فوق العاده وسيع باشد زيرا يك وجود مجرد از ماده مي تواند احاطه وسيعي نسبت به جهان ماده داشته باشد همان طور كه در حديثي از امام صادق(ع) درباره فرشته مرگ مي خوانيم:
✅«اين جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطه اي كه خداوند به من بخشيده در نزد من همچون سكه اي است كه در دست انساني باشد كه هر گونه بخواهد آن را مي چرخاند»(2)
✅همچنين پيامبر اكرم(ص) فرمودند: هنگامي كه در شب معراج مرا به آسمان بردند فرشته اي از فرشتگان را ديدم كه لوحي از نور در دست دارد و هرگز به راست و چپ توجه نمي كند. فقط به لوح توجه دارد و حالتي اندوهگين دارد.
✅گفتم اي جبرئيل! اين كيست؟ گفت: اين فرشته مرگ است كه مشغول گرفتن جانهاست. گفتم: مرا به نزديك او ببر تا با او سخن گويم. پس مرا نزديك او برد. گفتم اي ملك الموت! آيا هركسي را كه مرده است و يا بعد از اين مي ميرد قبض روح مي كني؟ گفت: بله. گفتم: و شخصاً بر بالين همگي حاضر مي شوي؟ گفت:
✅آري؛ دنيا به سبب سلطه و قدرتي كه خداوند به من بخشيده است نزد من بيش از يك سكه در دست يك مرد نيست كه هرگونه بخواهد آن را زير و رو مي كند و منزلي در دنيا نيست مگر اينكه روزي پنج بار وارد آن مي شوم و هنگامي كه اهل خانه بر مرده خود مي گريند، به آنها مي گويم: بر او گريه نكنيد. زيرا قطعاً براي من بازگشتي خواهد بود؛ تا آنكه هيچ يك از شما باقي نمانيد.(3)
📚پي نوشت
1. سوره انعام، آيه ۶۱
2. تفسير برهان، ج 2، ص 391 ؛ تفسير نمونه، ج 4، ص 86
3. بحارالانوار، ج6، ص141
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا درست است که مردهها جمعه آزاد هستند؟
🔴در جواب این سؤال به این چند امر توجه کنید:
1⃣ انسانیت انسان به روح اوست اما بین روح انسان و این بدن که در قبر است ارتباط و پیوندی است و به خاطر این ارتباط و پیوند، بدن مورد توجه روح است و چنین نیست که بین بدن و روح ارتباطی نباشد. پس قبری که بدن در آن است مورد نظر روح است.
2⃣ در آن زمان که انسان زنده است بین روح و بدن ارتباط مخصوصی است، یعنی روح تعلق تدبیری به بدن دارد و تدبیر و اداره بدن در اختیار روح است. به تعبیر دیگر بدن به منزله مرکب روح برای تکامل و سیر معنوی از خاک تا افلاک است. پس از مرگ تعلق تدبیری روح به بدن قطع میشود. اما ارتباط روح و بدن به صورت کاملاً منقطع نمیگردد.
3⃣بدنی که در قبر است و نیز خود قبر یادگار و یادآور روح است و انسان در این محل بهتر میتواند روح مرده را یاد کند. به این خاطر رفتن به قبرستان بهتر است اگرچه فاتحه در خانه نیز رواست و به مرده میرسد. اما براساس روایات هنگام آمدن نزدیکان میت به زیارت او، روح مرده در قبر حاضر میشود و با دیدن آنها شادمان میشود.
4⃣قبرستان یادآور مرگ است و یاد مرگ از ابزارهای تربیتی است و برای همین به قبرستان رفتن بهتر است وجای دیگر چنین نیست. انسان در قبرستان و دیدن قبور گذشتگان به فانی بودن و بی ارزش بودن دنیا پی میبرد که در آنجا فقیر و غنی در کنار هم خوابیدهاند و به قبرستان رفتن به منزله کلاس تربیتی و عبرت آموزی است.
5⃣ در مفاتیح الجنان در بحث زیارت قبور مؤمنین به نقل از جامع الاخبار آورده است که ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مقابل خانههای خود میآیند و از بازماندگان خود طلب مهربانی و صدقه میکنند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا در برخي روايات، دنيا به آب دريا تشبيه شده است؟
🌀انسان معاصر محبت خود را بيش از گذشته تاريخ، متوجه امور دنيوي كرده است. سكولاريسم به معناي دنيوي ديدن امور، مباني اعتقادي بخش عظيمي از جوامع را تسخير كرده و در عمل نيز به صورت يك جريان اجتماعي بر عمل و زندگي بخش وسيع تري از زندگي و رفتار انسان معاصر سايه افكنده است.
🌀قدرت، زيبايي، ثروت و شئون اجتماعي هنگامي كه به صورت دنيوي در نظر گرفته شود، محبوب و مطلوب بسياري از افراد مي شود، اگر چه هيچ يك از اين امور محبوب حقيقي نيست، بلكه محبوب هاي كاذب اند؛ زيرا زندگي دنيا براي كسي كه آن را هدف خود قرار داده، هيچ گاه باعث آرامش و قرار نخواهد شد، حال آنكه محبوب حقيقي سبب آرامش انسان مي شود.
🌀طالب دنيا تا هنگامي كه فاقد دنيا است، آن را محبوب و مطلوب خود مي پندارد و در جستجوي آن بر مي آيد، اما هنگامي كه به آن مي رسد، ديگر بار ناخشنودي و نارضايتي پيشين خود را در مي يابد. امور دنيوي نه تنها به انسان آرامش نمي بخشند، بلكه به اضطراب و بي قراري او نيز مي افزايند.
🌀از همين روي، دنيا به آب شوري تشبيه شده است كه انسان فريب خورده، قبل از وصول و دستيابي، آن را مطلوب خود مي پندارد، اما پس از نوشيدن بر تشنگي اش افزوده مي شود.
🌀دنيا كالايي است كه به گونه اي فزاينده به حرص و هراس و دوست دار خود مي افزايد؛ حرص نسبت به آنچه ندارد و هراس نسبت به آنچه دارد. كسي كه در صحنه رقابت هاي دنيوي در آرزوي بر خاك ماليدن پشت رقيب و قرار گرفتن بر سكوي افتخار است، تا زماني كه به آرزوي خود نرسيده، نسبت به آن حريص است و اين حرص به گونه اي فزاينده ادامه مي يابد؛ زيرا به هر مقدار كه به هدف نزديك شود، ميدان هاي جديدي را در پيش روي خود مي بيند.
🌀از حضرت عيسي (عليه السلام) روايت شده است كه مثل طالب دنيا، مثل كسي است كه آب دريا را مي نوشد؛ او هر چه بيشتر بياشامد، بر عطش خود مي افزايد تا هنگامي كه آب او را بكشد[1]. مشابه همين روايت از امام صادق (عليه السلام) نيز نقل شده است: «مثل الدنيا كمثل ماء البحر، كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله.»[2]
📚پي نوشت:
[1] المحجة البضاء في تهذيب الاحياء، ج 5، ص 13.
[2] اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب ذم الدنيا و الزهد فيها، ج2، ح 24.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
دو ركن بنيادين در برنامه ريزي اهل ايمان چيست؟
♻️ سوره توبه، آيه 109: («أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ»).
♻️" بنيان" مصدرى است به معنى "اسم مفعول" يعنى بنا و ساختمان و "شفا" به معنى لبه چيزى است، و "جرف" به معنى "حاشيه" نهر و يا چاه است كه آب زير آن را خالى كرده باشد، و "هار" به معنى شخص يا ساختمان سستى است كه در حال سقوط است.
♻️مؤمنان به كسى مى مانند كه براى بناى يك ساختمان، زمين بسيار محكمى را انتخاب كرده و آن را از شالوده با مصالحى پر دوام و مطمئن بنا مى كند، اما منافقان به كسى مى مانند كه ساختمان خود را بر لبه رودخانه اى كه سيلاب زير آن را به كلى خالى كرده و هر آن آماده سقوط است مى سازند، همانگونه كه نفاق ظاهرى فاقد محتوا دارد چنين ساختمانى نيز ظاهرى دارد بدون پايه و شالوده.
♻️اين ساختمان هر آن ممكن است فرو بريزد، مكتب اهل نفاق نيز هر لحظه ممكن است باطن خود را نشان دهد و به رسوايى بيانجامد.
♻️پرهيزگارى و جلب رضاى خدا، يعنى هماهنگى با واقعيت و همگامى با جهان آفرينش و نواميس آن بدون شك عامل بقا و ثبات است. اما نفاق يعنى بيگانگى با واقعيتها و جدايى از قوانين آفرينش بدون ترديد عامل زوال و فناست. تشبيه فوق با نهايت روشنى و وضوح بى ثباتى و سستى كار منافقان و استحكام و بقاى كار اهل ايمان و برنامه هاى آنها را روشن مى سازد.
📚منبع:
تفسير نمونه، ج8، ص 142.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃