eitaa logo
- دچار!
10.9هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و چهل و سوم ✨ بچه ها خواب بودن.😴😴😴نگاهشون میکردم. وحید اومد پیشم. آروم گفتم: _وحید،از اینکه پدر هستی چه حسی داری؟😊 -قابل توصیف نیست.😍 -بزرگترین چیزی که من بهش افتخار میکنم،،مادر بودنه. حس خیلی قشنگیه که واقعا قابل توصیف نیست.☺️ به وحید نگاه کردم.گفتم: _من هنوز هدیه مو بهت ندادم ها.😌 وحید لبخند زد.رفتیم تو هال.گفتم: _خیلی فکر کردم که چه هدیه ای بهت بدم بهتره..ولی هیچ چیز مناسبی به ذهنم نرسید..😇تا دو روز پیش که متوجه موضوعی شدم..هدیه من به شما فقط یه خبره..☺️یه خبر خیلی خیلی خیلی خوب... یه پاکت✉️ بهش دادم.وحید لبخند زد و گفت: _تو هم هدیه ت تو پاکته؟😁 منم لبخند زدم.☺️اینبار من با دقت و لبخند نگاهش میکردم.وحید وقتی پاکت رو باز کرد به کاغذ تو دستش خیره موند.✉️👀بعد مدتی به من نگاه کرد.بالبخند و تعجب گفت: _جان وحید واقعیه؟😳😍 خنده م گرفت. -بله عزیزم.☺️ -بازهم دوقلو؟😧😳👶🏻👶🏻 -بله.☺️🙈 خیلی خوشحال بود.نمیدونست چی بگه.گفت: _خدایا خیلی نوکرتم.😍☺️ یک هفته بعد تو هواپیما بودیم به مقصد نجف... 🕌🛫 وحید گفت: _کجایی؟😉 نگاهش کردم. -تو ابر ها،دارم پرواز میکنم.😌 خندید.😁 تو حرم امام علی(ع) نشسته بودیم. پسرها خواب بودن😴😴 و فاطمه سادات با کتابش📕 مشغول بود.مثلا مثل ما داشت دعا میخوند.وحید گفت: _زهرا😊 نگاهش کردم. -جانم؟😍 جدی گفت: _خیلی خانومی.😇 بالبخند گفتم: _ما بیشتر.😉☺️ خندید.بالبخند گفت: _من تا چند وقت پیش خیلی شرمنده بودم که تو بخاطر من این همه سختی تو زندگیمون تحمل کردی.ولی چند وقته فهمیدم اونی که باید شرمنده باشه من نیستم،تو هستی.☺️ -یعنی چی؟!😅 -فکر میکنم اون همه سختی ای که من کشیدم برای این بوده که چون تو خیلی بزرگی، ☝️امتحاناتت سخت تره.درواقع من هیزم تری بودم که با خشک ها باهم سوختیم.☺️😆 خنده م گرفت.گفتم: _من از همون فردای عقدمون عاشق این ضرب المثل استفاده کردن های شما شدم.😅 وحید هم خندید.😁جدی گفتم: _اینم هست ولی همه ی قضیه این نیست.😇 -یعنی چی؟!🤔 -ما نمیتونیم بگیم کارهای خدا چیه،چون ما عالم به غیب نیستیم.اما چیزی که به ذهن من میرسه اینه؛ یکی بود،یکی نبود،غیر از خدا هیچکس نبود.. تو میلیاردها آدمی که رو زمین🌏 وجود داره،یه وحید موحد بود و یه زهرا روشن.این دو تا باید تو یه مرحله ای به هم میرسیدن.برای اینکه این دو تا وقتی به هم رسیدن،بهتر بتونن بندگی کنن،باید به یه حدی از میرسیدن.وحید موحد باید پخته میشد،تو آرام پز.زهرا روشن تو کوره...👌همه ی اتفاقات زندگی ما رو بود.حتی روزها و ثانیه هاش.شاید اون موقع به نظر من و شما وقت خوبی نبود ولی همه چیزش رو حسابه. 👈اینکه وحید موحد کی اتفاقی زهرا روشن رو ببینه، 👈اینکه کدوم وجه زهرا روشن رو ببینه که بیشتر عاشقش بشه، 👈اینکه زهرا روشن کی با امین رضاپور ازدواج کنه، 👈اینکه امین رضاپور کی شهید بشه، 👈اینکه پیکرش کی برگرده، 👈اینکه وقتی شهید میشه با کی باشه، همش رو بود.اگه اون وقتی که اومدی خاستگاری من،من قبول میکردم،الان این که برات دارم رو نداشتم.اون یکسال زمان لازم بود تا شما منو بیشتر بشناسی.من و شما هر دو مون به این زمان ها نیاز داشتیم. نه شما بخاطر من منتظر موندی،نه من بخاطر شما.. خدا سختی هایی پیش پای ما گذاشت تا کمکمون کنه باشیم. میبینی؟ما به خدا خیلی .همه ی زندگی ما خداست،حتی ها مون هم لطفش بوده و هست..من و شما باهم میشیم. سختی ها مون برای هر دو مون به یه اندازه امتحانه. -زهرا،زندگیمون بازهم میشه...کار من تغییر کرده. بیشتر شده.ازت میخوام کمکم کنی.هم برام خیلی دعا کن،هم به هایی که برای کارم میدی نیاز دارم،هم به دادن هات،هم اینکه مثل سابق نیروها مو تقویت کنی. بالبخند گفتم: _اون وقت خودت چکار میکنی؟همه کارهاتو که داری میگی من انجام بدم.😅 خندید و گفت: _آره دیگه.کم کم فرماندهی کن.😁😍 -این کارو که الانم دارم میکنم..😌من الانم فرمانده خونه و شوهرم هستم..یه کار جدید بگو.😉 باهم خندیدیم.😁😃وحیدعاشقانه نگاهم کرد و گفت: _زهرا،خیلی دوست دارم..خیلی خیلی.😍 -ما بیشتر.☺️ وحید مهرشو گذاشت جلوش و گفت: _میخوام نماز✨ بخونم،برای از خدا،بخاطر داشتن تو.😊 بعد بلند شد و تکبیر گفت.منم دو قدم رفتم عقب تر و خوندم بخاطر داشتن وحید. بعد نماز گفتم 💖خدایا *هر چی تو بخوای*.👉تا هر جا بخوای هستم.خیلی کمکمون کن،مثل همیشه...💖 🌷پایان🌷 ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
این رمان تموم شد😇 ان شالله رمان جدید از شنبه توی کانال قرار میگیره و البته با نظم تر و سر ساعت خاص🌺☺️
🍂🧡 _________________ نُــوڪَـریٺ بِہتَریـݩ‌ اتفـاقِ‌زِݩدِگیمـہ😍💛 ♥️ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
https://EitaaBot.ir/counter/cq8k6v بچه ها یه دوستمون التماس دعا داره هر چندتا میتونید صلوات بفرستید برای رسیدن به خواسته ش🙏🏻 دعا کنید 😊
☺️👤 _______________ هرچه قدر هم آدم خوبی شدید باز به خدا بگویید که خدایا..! آیا بنده‌ای بدتر از من داری..؟! ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ ••🍃
•🌸🍃• زِندِگے بے خُدا مِثل چایے بِے قَنده هَمین قَدر تَلخ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
• . • • . 「 فاطمیه‌که‌شروع می‌شود‌دل برای‌فاطمه می‌گیرد؛ تمام‌که‌می‌شود‌برای علی💔 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ۅقتے‌اࢪباب‌اۅݩ‌همہ‌تیࢪ بہ‌تنش‌بࢪه...❤️ نۅڪࢪش‌چجۅࢪی‌ساݪم دیدنش‌بࢪه...❤️ "حاج‌حسین‌همدانے" 🖤 🖤 🖤 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
❤️شَہید‌مدافع‌حࢪم‌ساݪ‌۹۹❤️ اونقدࢪ‌مشتاق‌بۅد‌ڪہ بہش‌گفتم‌:ابۅاݪفضݪ... 🌷ادامہ‌دࢪعڪس...👆 🖤 🖤 🖤 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
•|♥🕊|• ⚠️ 🌱بیاید همیشه یه طوری تویِ پیوے و دایرڪت چت ڪنیم🙇‍♀📱 ڪه انگآر فردا قراره اسڪرین شات هاش بیاد بیرون...!🏞 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
°•[]•° ||🌸✨ . پسره‌عکس‌ازخودش‌گذاشته... دختره‌زیرش‌کامنت‌میذاره: +وای‌برادرشماچقدرشبیه‌شهدایی -ممنون‌خواهرم،ایشالاشماهم‌شهیدبشید +بااینهمه‌گناه؟! -درست‌میشه‌خواهر... +چجوری‌آخه...؟! -بیاپیوی...!! {فردای‌همون‌روز...^^ +حالِ‌آقایی‌من‌چطوره..؟! -خوبم‌تاوقتی‌خانومیم‌خوب‌باشه |من :😐 | ‌شهدا:😒 | شیطان:😳 |امام‌زمان:😔💔 ؟! ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
✨ بھش‌گفتند: چرا‌پݪاڪتو‌در‌آوردے ؟! گفٺ: هرچےفڪرمیڪنم‌یاراےامام حسین"ع"توڪربݪاپلاڪ‌نداشتند🙂 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
°°| 🥀 |°° ما از دیدار امام زمان (عج) محروم شده ایم 💔 اما هیچکس از این تحریم صدایش در نیامد...! نه مذاکره ای... نه توافق نامه ای... نه تلاشی برای اعتماد سازی :))💔 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ ••🍃
••♥️✨•• ✨ ✨ خانومش پرسید: بہ‌چےفڪر‌میڪُنی؟! رجایۍگفت: امروزنمازِاوݪ‌وقتم‌عقب‌افتاد فڪرمیڪُنم‌گیر‌ڪارم‌ڪجا‌بود..! ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
✨﷽✨ ♥️•☜‌ بعضۍ ﻫـﺎ ﻣﻴﮕﻦ ‌ : ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎڪ ﺑﺎشہ ، کافیھ ! نماز هم نخوندۍ نخون... روزه نگرفتۍ نگیࢪ بہ نامحࢪم نگاھ کࢪدۍ اشکال ندارھ و.. فقط سعۍ کن دلت پاڪ باشہ!!❤️ ♥️•☜ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﻗــࢪﺁﻥ :👇 ﺁﻧﮑﺲ ﮐھ ﺗﻮ ࢪﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩھ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔࢪ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎڪ برایش ﮐﺎفۍ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺁﻣﻨﻮﺍ ♥️•☜ ﺩﺭ حالیکھ گفتہ :👇 [ ﺁﻣَُﻨﻮﺍ ﻭَ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ ] یعنۍ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎڪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻫﻢ ﮐﺎࢪﺕ ﺩࢪﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ . گول نزنیم🤷🏻‍♀ ️ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ها اقاجان باز جمعه شد و نیامدی.... طبق هر روز..... این طایفه سلام را بی جواب نمیگذارند☺️ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
رفقا حتما این ب این نظرسنجی جواب بدید 🌺 رمان بذارم یا نه؟! 🤔 EitaaBot.ir/poll/fy58 منتظرمآ💛
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم فاطمیه🖤🥀 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
صبح‌روزشهادت‌گفت‌بایدمأموریت‌ بروم.🚨 گفتم‌خودت‌نرونیروهاتوبفرست. گفت‌بایدخودم‌بروم‌وکارراصحیح انجام‌بدهم.🙎‍♂ موقع‌رفتن‌پرسید‌‌م‌برمیگردی؟ گفت‌برمیگردم.😕 گفتم‌مطمئن‌باشم‌برمیگردی؟ گفت‌تافردابرمی‌گردم‌وباعجله ‌ازخانه‌رفت.🚶‍♂ همیشه‌موقع‌رفتن‌به‌مأموریت اززیرآب‌و‌قرآن‌ردمیکردم‌و🙄 آیت‌الکرسی‌میخواندم‌امااین دفعه‌باعجله‌رفت‌و‌برای این‌کارهافرصت‌نشد.😑 به‌برادرش‌گفته‌بوداگرشهیدشد😥 درجوارحرم‌سیدالکریم‌دفنش‌کنیم که‌این‌امرهم‌شکرخدامحقق‌شد.🤲 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
برانشستن‌پای‌سفره‌ی‌روضه برنامه‌ی‌روزانه‌داشت.📝 گاهی‌میدیدم‌که‌هندزفری توی‌گوشش‌گذاشته‌وداره های‌های‌گریه‌می‌کنه...😭 حتی‌اگردوساعت‌قبل‌ازنماز صبح‌هم‌ازجبهه‌یابیرون‌میومد بازیک‌ساعت‌قبل‌نمازصبح‌بیدار میشدنشسته‌هم‌که‌شده‌بودنماز شبش‌رومیخوندوآروم‌آروم گریه‌میکرد...🌱 اونقدرتوسجده‌گریه‌میکردنگاه میکردی‌میدیدی‌کنارش‌کلی‌ دستمال‌ریخته‌وجوابگوی اشکهاش‌نبود...🍃 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
.یہویے...😇📿 همسنگر عزیز،یکے از قلب های زیر رو انتخاب کنید!👇🏽😊 ❤ 💚 🧡 💙 💛 💜 .... پایین تر👇🏽✨ .... انتخاب کردین؟! حالا اسم شهیدی رو که بر طبق قلب ها انتخاب کردین،ببینین!🙂🙃 ❤شهید مصطفے صدرزاده 💚شهید جہاد مغنیہ 🧡شهید قاسم سلیمانے 💙شهید حسین معز غلامے 💛شهید محسن حججے 💜شهید محمد ابراهیم همت خب،حالا یکے از گل های زیر رو انتخاب کنید...👇🏽☺ 🌸 🌹 🌼 🌷 🌺 🌻 ..... انتخاب کردین همسنگر؟!😌🤓 پایین تر...👇🏽😉 ..... خب حالا،هدیہ ای رو که بر طبق گل ها انتخاب کردین رو به شهیدی که انتخاب کردین،.بدین...!😍🎁📿 🌸۱۴ تا صلوات 🌹۴ بار سوره حمد 🌼۱صفحه قرآن 🌷۳بار دعای فرج 🌺۳ بار زیارت نامه شهدا 🌻۳ بار زیارت نامه حضرت زهرا (س) انشالله که به هر نیتی که ختم برداشتین،حاجت روا بشین...🤲🏻❣ التماس دعا... ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
﷽...✨ ... ⃠🚫 میفرمایند؛ برای‌‌اینکه‌‌بدانی‌به‌خدامقرب‌شده‌ای‌؛ میزان‌ِآسودگی‌ِخودت‌رابسنج ! اگرآسودگی‌ات‌کم‌شده‌و‌بهم‌ریخته‌هستی، بدان‌که‌از‌خدا‌دور‌هستی :) 🌺 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو ࢪو بہ پھݪوی شڪسته بیا آقا...😔💔 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰