eitaa logo
- دچار!
10.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
°•○●﷽●○ 🌸 ماشین و تو پارکینگ سپاه پارک کردم و روشو با روکشِ مخصوصش پوشوندم . زود رفتم سمت بچه ها بعد سلام و احوال پرسی ازشون پرسیدم ساعت چند حرکته که تو همین حین اتوبوس وارد حیاط سپاه شد . ایستاد بچه ها دونه دونه واردش شدن . از خستگی هلاک بودم برا همین دنبال کسی نگشتم . از پله های اتوبوس به زور خودمو کشوندم بالا که صدای محسن منو جلب کرد +حاج محمد . بیا بشین اینجا برات جا گرفتم . یه لبخند زدم و رفتم سمتش . سلام و احوال پرسی کردیم . وقتی نگام کرد فهمید خیلی خستم . نگاه به ساکم‌کرد و +عه عه عه اینو چرا اوردی بالا . اومد و از دستم گرفتش و بردتش پایین . نشستم سمت پنجره و تکیه دادم به شیشش که اصلا نفهمیدم کی خوابم برد. با صدای صلوات بچه ها از خواب پریدم . به ساعتم‌نگاه کردم ‌. تقریبا ۱۱ بود . سبک شده بودم . ولی خیلی احساس ضعف داشتم . رو کردم به محسن و _چیزی نداری بخورم؟از دیشب شام نخوردم!گرسنمه سرشو تکون دادو از جاش بلند شد و از قسمت بالای سرش یه نایلون اورد پایین که توش پر از ساندویچ بود ‌ یه دونه ازش گرفتمو با ولع مشغول خوردنش شدم ‌. که محسن با خنده گف +حاجی یواش تر خفه میشیا یه چش غره براش رفتمو رومو برگردوندم سمت پنجره که ادامه داد +حالا چرا انقد درب و داغونی ؟ قحطی زدتت یهو؟ _اره اره . بابا رو که اوردم تهران دوباره برشون گردوندم . دیشبم برا ریحانه خواستگار اومد شامم نخوردم خیلی سریع برگشتم تهران . زدم زیر خنده و بلند گفتم _ اصن تو چه میدونی زندگی چیه . اونم شروع کرد به خندیدن . +عه به سلامتی . پس خواهرتم شوهر دادی رفت که _نه شوهر که نه هنوز . ولی خواستگارش آشناس.روح الله خودمون . +عهههه روح الله خودموووننن _ارههههه +ایشالله خوشبخت بشن . _ایشالله اخرای خوردن ساندویچ کتلتم بود که مامان محسن درستش کرده بود. فرمانده از جاش پاشد و شروع کرد به صحبت کردن و تذکرای اونجا و تو راه . با دقت ولی بی حوصله مشغول گوش کردن به حرفاش شدم . __ فاطمه : از سرمای عجیبی که خورده بودم عصبی بودم . کل این روزا رو بی رمق رفتم مدرسه و درست و حسابی هم نتونسته بودم درس بخونم و تست بزنم . صدامم خیلی گرفته بود . رفتم پایین و یه لیوان شیر داغ کردمو مشغول خوردن شدم . نزدیکای عید بود و مامان اینا بودن بازار. بعد خوردن شیرم رفتم بالا سمت اتاق صورتی خوشگلم . گوشیمو روشن کردم که بلافاصله دیدم از ریحانه پیام دارم . +سلام جزوه ها رو میفرستی !؟ اصلا حال جواب دادن نداشتم . گوشیو خاموش کردم و انداختمش کنار.* ادامـہ دارد... نویسنده✍ 🧡 💚 ❌ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
میـرسـ ـ ـ ـد آݩــ روز ؛ ڪھ از شوقِ.. نگآهـ♡ـٺ✨ بھ سر و پاے دوَم... :)♥️ 🌱🌸 | | JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
یعنے میشه امام زمان با خودڪارِ سبز دور اِسممون خط بڪشه؟ بگه اینم نگه داریم شاید به درد خورد. شاید گناهاش امون داد(: شاید برگشت اونم پیشمون♥️ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهے بہ‌آخـرین ‌پیراهنم‌فکر‌‌میکنم کہ‌مرگ‌در‌آن‌رخ‌مےدهد ودر‌آن‌لحظہ‌واۍبرمن‌با‌کولہ‌بارۍاز‌گناه... :) JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
〖〗 أنت حبيبة قلبي تو محبوب قلب من هستی...♡ 🌿🌿🌿🌿🌿 این گونہ است :↯ 📃❥_استوࢪی 📷❥_پࢪوفایل 💌❥_دلنوشتہ 📒❥_دوبیتی 🎻•°@delnavaz_eshgh 🎻•°@delnavaz_eshgh دلنوآزےِ آغشتہ بہ آࢪامش✨ مثلشو زیࢪ سنگم پیدا نمیکنے☺️💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ ••🍃
-📒🎨"‌^^! •امروزدرس‌خواندن،علم‌آموزی‌، پژوهش‌و‌جدیت‌در‌کار‌اصلےدانشجویی؛ یک است! _رهبرجان_ ﴾۱۳۹۱/۰۵/۱۷‌﴿ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📚 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
گاهےخدا‌میبینه‌که‌تو‌ از‌چےناراحت‌میشے...🌱 عمداً‌هم‌به‌همون‌گیر‌میده‌؛ میدونے... ! میخواد‌راحت‌طلبیتو‌کنار‌بزاری‌💔:)) [جــوانـان‌نـسل‌ظهوریم اگࢪ‌‌‌بࢪخیزیم✊]⇩ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
اعضای جدید خوش اومدین☺️ قدیمیا بمونید ان شاءالله💛
{♥} 🌸✨ ❤️🌹 ۅآڛہ ݕڇہ ٻݭيڃے إڛټږآځٺ ݕعڋ أݫݜہآڋٺ🖇🖤 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
نشاط عمیقــ مثـلِ؛..🌱 ''ترڪ یڪ گناھ'' برا؁...🖇 لبخندمھدۍفاطمھ . . 💚 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
برای توبه↷ امـروز و فـردا ݩکـنــ🙄 ♨️از کـجا مـعلوم این نَفَسے که الان میکشے جزو نَفَسهاۍ آخـڔ نباشه🙇🏻🍃 👥خـیلـیا بـیخـیال بـودن و یـهو غافـلگیر شـدن...✨ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
˹🌱 بزرگترین آزمون ایمان زمانیه کھ چیزی رو میخواۍ و بھ دست نمیارۍ! با این حال قادر هستۍ کھ بگۍ: | خدایاشکرت :)!| JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
[ ...🔻 ] • آدم ها دو دسته اند: 1⃣یا با توبه می میرند 2⃣یا با گناه دفن میشن ⚠️‼️دوست عزیزی که گناه شده برات نقل و نبات🍭 ⚰ مرگ خبر نمیکنه 📵شاید فردا نباشی😰 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
🌸•°•🌸 !😐☕️ تو گردان شایعه‌شد نماز نمے خونه! گفتن،تو ڪه رفیق‌شی.. بهش تذکر بده.. باور نکردم و گفتم: لابد می‌خواد ریا نشه.. پنهانی مےخونه..! وقتےدو نفری‌توی‌‌سنگرکمین‌جزیره‌مجنون ²⁴ ساعت‌نگهبان‌شدیـم.. با چشم‌خودم‌دیدم‌که‌نمازنمی‌خواند!! توی‌سنگر کمین،در کمینش‌بودم تا سرحرف‌را باز کنم .. گفتم : ـ تو که برای‌خدا می‌جنگے.. حیف‌نیس‌نماز نخونی؟! لبخندے(: زد و گفت : +یادم‌میدے‌نمازخوندن رو؟ ➖ بلد نیستے❓ ➕نه..تا حالا نخوندم --_ نمازخواندن رو توی‌توپ‌وآتش‌دشمن یادش دادم . . ‌‌اولین نماز‌صبحش‌را با من‌اول‌وقت‌خواند. دو نفر نگهبان بعدی‌آمدندو جاےماراگرفتند ماهم‌سوار قایق‌شدیم‌تا برگردیم.. هنوز مسافتےدورنشده‌بودیم‌که‌خمپاره نشست،توی‌آب‌هور‌ ،پارو از دستش‌افتاد آرام‌‌کف‌قایق‌خواباندمش،لبخندکم‌رنگےزد🙂 با انگشت‌روی‌سینه‌اش‌صلیب†کشید وچشمش‌به‌آسمان‌،با لبخند به.. شهادت🕊♥️رسید . . . اری،مسیحے بودکه‌مسلمان شد و بعد از اولین‌نمازش‌به‌شهادت‌رسید... به‌ یاد JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
‌‹مۍگفت : قدیما‌‌کِہ‌ترازو‌داشتَن یہ‌‌سَنگ‌محک‌داشتن؛ همہ‌چیوبٰا‌اون‌‌مۍسنجیدن...⚖ مۍگفت : اگہ‌سَنگ‌محک‌زندگیت‌بِشہ سود‌کردۍ.‌‌.. ما‌ یا :)› | 💙‌'•‌ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
『🌿』 خواهࢪم...🌙 اینـــــ همه جوان 💜 از جوانےشان گذشتند💔 ۅ جان دادند براے تو...🖤 و از تو خواسته اند که فقط در سنگرت بمانےزیر چادرت همین و بس💕 باور کن تو برگزیده‌ای👌🏻 ♥️✨ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
🕊 ما همیشه فکر میکنیم شهدا یه کار خاصی کردن که شهید شدن؛ نه رفیق.. شهدا خیلی کارهارو نکردن که شهید شدن! JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
❤️ یعنـے ☺️ حس‌ ڪنـی‌ ❤️ دارد تو را‌ می‌نگرد و تو به احتـرامش از فاصله می‌گیری ...✨ 🌹 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
•♥️🍃• ○° ام‌البنین یعنی : "عباس"🥺 داشته باشی و بگویی از حسین چه خبر؟؟ JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•¦🙃🖇¦• •|💞🌸|• ....................................................... تۅایݩ‌قرنطینہ...[•😷•] قرآن‌میخونے؟[•📖•] نمازقضاهاٺ‌وچے؟[•📿•] یادتہ‌همیشہ‌میگفتےمن‌فقط‌منتظرفرصٺم! روزاوقٺ‌اینارۅندارم‌چۅن‌همہ‌ش‌بیرۅنم؟ الان‌بهٺرین‌وقٺہ‌ها🙃💞°•° شرۅع‌ڪن🎈🦋°•° JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ ••🍃
❲🌿🕊❳ هیچ‌وَقت فکر نڪُن که امام زَمان(عج) کِنارت نیست🥀 هَمه حرفا و شِکایت‌ها رو به امام زَمان بِگو...💔 و این رو بِدون که تا حَرکت نڪُنی بَرکتی نِمیاد سَمتت...👌🏻 +شهیدعلی‌اصغرشیردل💞 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
🖤)... اگه به گناهے مبتلا شدے، نذار قلبت بهش عادت ڪنه...!🤕 عادت به گناه، اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبت میگیره...!😞🥀 اونوقٺ به جاے لذٺ بردن از خدا، دیگه از گناه لذت میبرے...:)💔 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
. به قول آیت‌الله بهجت؛ تا حلال است چرا حرام...! JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m
صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت : مسابقه می دیم از الان تا شب در همین وقت ، چشمش به دختری که از سر کوچه می آمد افتاد نگاهش را کج کرد و به شیطان گفت : فعلا یک هیچ - به نفع من😎🤞🏾 JᎧᎥN↬|🐣| @dochar_m