°◌💛❄️◌°
#تڪحرف🍃
اگہاِنقلابےباشے🌱❛
وَلطافٺِقَلب←♥️
روڹداشٺہباشۍ
حٺماًحٺماًٻہرۅزۍ؛
ضدانقلابمٻشے✌🏼
#استادپناهیاݩ•🌻
∞|🍁 @dochar_m
همسایهـ یاریـ کنید🙁💔
ادمـ با کفایت حمایتـ حمایتـ!🖐🏽
https://eitaa.com/joinchat/768802887C91d9ecccab
°◌💛❄️◌°
⇜📲❣ #تلـنگرانه↝
گاهـۍوقتـابـھخودممیـاممۍبینم
الڪۍدعـاۍشھـادتمیڪنم😔
مـنبراۍمـرگِعادیشـمآمادهنیستـم!🚶🏻♂
∞|🍁 @dochar_m
هدایت شده از صفیر انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهم ۲
🚫#هردختریاینکلیپروبایدببینه🔞
#اعترافعجیبپسرها
👌پیشنهاد ویژه
حتمااا ببینید و فوروارد کنید
ادامه دارد...
😌خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش
҉ ✬ @dar_samte_too ✬ ҉
⊰•🌸•⊱
#لذتبندگی
.
+یا ایُها الذینَ آمَنو؟....♡
-جانم؟💕
+و آنگاه کہ تنها شُدے🥀
و در جستجویِ تڪیہگاه
مطمئنے هستے
بر من توڪل کُن..💛🌿
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈 دین را با نشاط معرفی کنیم
#استادپناهیان
#اسرار_الهی_آرامش 🦋
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مقایسه جالب مرگ و سفر به مشهد
🎙 استاد مسعود عالی
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سخنرانی #حاج_آقا_دانشمند
🎥موضوع:
فکر نکن دو رکعت نماز خوندی مسلمونی
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
↯🙂♥ #تلـنگرانهـ
شاگرد: استاد ، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟
استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!
خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم
کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم!
در ساحل رودخانه ای مشغول...
استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛
تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی..
#امام_زمانم ✨
♥️⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
•°~🌱
.
یهرفیقیمیگفت:
غموغصـهو
مشکلاتکهبرایهمههست!
امـا،
مهماینهتواوجمشکلاتوغمهایکهداری
یهلبخندازاونلبخندایدلبرتهست
میگفت:
یهدونهازهمونلبخندابزنیوبلندبگی
+خبکهچی؟!
-خــداکههســت!🌿✨
.
والاکهچیمثلا؟
"بخندرفیقخداهسـت..."
.
JᎧᎥN↷
💛『❥@dochar_m 』
°◌💛❄️◌°
🌱طنز جبهه😁🌱
یه بچه بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...
برای خودش یه قبری کنده بود.
شب ها میرفت تا صبح باخدا رازونیاز میکرد.😊
ما هم اهل شوخی بودیم😎
یه شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...
گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم!
خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم
با بچه ها رفتیم سراغش...
پشت خاکریز قبرش نشستیم.
اون بنده ی خدا هم داشت با یه
شور و حال خاصی نافله ی شب می خوند.
دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یکی از دوستامون که
تن صدای بالایی داشت،
گفتیم داخل قابلمه برای این که
صدا توش بپیچه و به اصطلاح اکو بشه،
بگو: اقراء😁
یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به لرزیدن
و به شدت متحول شده بود
و فکر میکرد براش آیه نازل شده!
دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء😅
بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😭
رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت :
باباکرم بخون 😂😂😂😂
∞|🍁 @dochar_m