ناممقدستنمڪزندگےمآست
جزشوریاحسیـندگردمنمیدهیم..♥️!'
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله..🌿
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
بیخیـالآدمهـایپـاییـن♥️🤤
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
سلام
من ادمین جدید برای پارت گذاری رمان هستم میتونید من رو با #گمنام دنبال کنید
روزی چهار پارت از رمان در اختیار شما قرار میگیره که دو پارت صبح و دو پارت عصر قرار میگیره
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
سرباز ولایت..🌱: 🌸 ♥️🌸 🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 #رمان_جانم_میرود🌱 #پارت1
گمنام..🌱:
🌸
♥️🌸
🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
#رمان_جانم_میرود🌱
#پارت102
با شنیدن صدای اذان صبح مهیا کتاب را بست
ساعت از دستش رفته بود
بلند شد نگاهی به چادر و سجاده اش انداخت
لبخندی زد این دو در این چند روز همراه خوبی برایش بودند
از همان روز که آن ها را خریده بود گه گاهی نماز می خواند و بعد نماز ساعتی را روی سجاده می ماند و با خدایش
دردودل می کرد
به سمت سرویس بهداشتی رفت بعد از اینکه وضو گرفت
چادر نمازش را سرش کرد سجاده را پهن کرد
ــــ اهلل اکبر
مهال خانم با دیدن چراغ روشن اتاق دخترکش کنجکاو در را آرام باز کرد فکر می کرد مثل همیشه مهیا خوابش برده
و یادش رفته چراغ را خاموش کند
دیدن مهیا با آن چادر نماز که در حال سجده کردن بود نمی دانست چه عکس العملی نشان دهد زود در را
بست و به آن تکیه داد چشمانش را بست و خداروشکری زیر لب زمزمه کرد
مهیا سلام نمازش را داد
نگاهی به آسمان پر از ستاره که از پنجره بزرگ و باز اتاقش پیدا بود انداخت
این چند روز خیلی برایش سخت گذشته بود باور نمی کرد آنقدر به شهاب وابسته شده باشد
آن شب با آنکه اصلا حوصله مراسم بله برون را نداشت اما به خاطر مریم مجبور بود که حضور پیدا کند اما بعد دادن
کادویش به خانه برگشت همه متوجه ناراحتی او شده بودند
با امروز دقیقا
یک هفته از رفتن شهاب گذشته بود و در این یک هفته حوصله هیچ کاری را نداشت حتی دانشگاه هم نرفت .
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
لینک پارت اول👇🏿🌱
https://eitaa.com/dogtaranbehsti/25365
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
گمنام..🌱: 🌸 ♥️🌸 🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 #رمان_جانم_میرود🌱 #پارت102 ب
گمنام..🌱:
🌸
♥️🌸
🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
#رمان_جانم_میرود🌱
#پارت103
وقت مشغول خواندن کتاب هایی که خرید بود و بعضی اوقات به پایگاه می رفت و کارهای طراحی که به دلیل
نبودن شهاب عقب افتاده بود را انجام می داد
تو این یک هفته خیلی چیز ها در نظرش تغییر کرده بودند
می توانست تحول و انقالب بزرگ را که در عقاید و وجودش رخ داده را احساس کند
اما کمی برایش سخت بود آن را در ظاهرش نشان دهد اما دیروز موفق شد.
یک روز از چادر شدنش می گذشت
خیلی با خودش جنگید
دو روز خودش را در خانه حبس کرده بود تا به این نتیجه رسیده بود
عکس العمل بقیه اول تعجب بود اما بعداً غیر از خوشحالی و اشک شوق چیز دیگری نبود
اما الان آمادگی این را نداشت که با چادر به دانشگاه برود پس ترجیح داد این ترم را انصراف دهد
در این چند روز همه چیز خوب بود جز نبود شهاب و تماس های مکرر مهران
وتنها امیدش به حرف مریم بود که
شهاب سعی خودش را میـکند که برای مراسم عقد خودش را برساند .
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
لینک پارت اول👇🏿🌱
https://eitaa.com/dogtaranbehsti/25365
هدایت شده از 『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
{ × http://unknownchat.b6b.ir/4801 × }
#راهارتباطے🖐🏽
#ناشناسمونھ🗣
انتقادے،پیشنهادے،سوالے،درخواستے:دارید در خدمتم✍
...:
#مٺݩ_ڳراڣے🗒✏️
وقتیگیجے..
سردرگمے..
شڪدارۍ..
حالتبدھونمیتونےمشڪلتوحلڪنے،
بسپاربھخودش
خودشمیدونہچجورۍدرستشڪنھ..🙂♥️
-‴ڂداࢪۅ‴ میگہ هآ🤩
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
جدیگرفتہایمزندگےِدنیایےرا
وشوخےگرفتیم
قیامترا...
کاشقبلازاینکہبیدارمانکنند
بیدارشویم...(:💔!
◍شهیدحسینمعزغلامے🌿
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
حقایق روانشناسی•~•🕊🎼
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
• تو دنیا حداقل 6 نفر دقیقا شبیه تو هستن و 9% احتمال داره که تو بتونی یکیشونو ببینی👩🏻🦰🌸
• به طور میانگین یه انسان 3000 بار در روز فکر میکنه!^~^💭🌍
• 3 ثانیه اولی که تازه از خواب پاشدی هیچ چیز رو به یاد نمیاری🌚🌵
• کسی که سعی میکنه همه رو خوشحال نگه داره در واقع خودش تنها ترین فرده;)💓🗑
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
‹💙📸›
•
❰خوشبَختتَـرینمシ
وَقتےڪھمیپوشمطُرآ❁︎
نھمحٰآلاستازسَربردارمَت🌊!••❱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
هدایت شده از 『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
{ × http://unknownchat.b6b.ir/4801 × }
#راهارتباطے🖐🏽
#ناشناسمونھ🗣
انتقادے،پیشنهادے،سوالے،درخواستے:دارید در خدمتم✍
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
۱-بله شاید فکر کنم☺️ ۲-ادمین رمان جبرانی بزار😅🙏🏻
چشم بعد ظهر به جای دو پارت پنج پارت میزارم خوبه ؟ 😉
آیا میدانستید؟!
اگه کسی پدر مادر(یا به قول خودشون بابا ننه😁) از
یه نفر راضی نباشه نمیشه بهش اقتدا کرد؟😟
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ، 📿
"ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ💕
ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ..○
ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، 💫
ﺍﻣﺎ "عَبد" ﻧـﺸﺪ ...❌
ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛🦋
ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ:💎
ﺑﺒـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ،
ﻧﻪ دلت...❣️
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
اگهحسپوچـیونرسیـدنداری
اگهفڪرمیڪنیرسیدیبهتھشو هیچجاییواسهامیدوارینـداریولیتهِ وجودتیهحسیهستڪهکمیذارهعقب بڪشیوهنوزتلاشمیڪنی🍓♥️
منازتتشڪرمیڪنمڪهایندنیای
ناامیدروتبدیلبهجایقشنگتریمیڪنی
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
اگهحسپوچـیونرسیـدنداری اگهفڪرمیڪنیرسیدیبهتھشو هیچجاییواسهامیدوارینـداریولیتهِ وجودت
اگـهواقعـاڪارمیڪنـی ، بـرایآیندهات برنامـهریزیمیڪنی ، مـداممسیـرپیشرفتتـو
چـكمیڪنیوبـاآدمایدوزارینمیپریو وقتـتُبـرایڪاردرسـتمیـزاریومواظـب دایـرهیآدمایاطرافـتهستی
تـولایـقپیشرفتایبزرگی
تـولایقبھتریـنهـایایـنجھانـی
مھـمنیستچیمیشـهفقـطادامـهبـده
چونآخرشتـوحتمامیرسی🛵💛
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی