『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
گمنام..🌱: 🌸 ♥️🌸 🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸 #رمان_جانم_میرود🌱 #پارت125 با
گمنام..🌱:
🌸
♥️🌸
🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸
🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
#رمان_جانم_میرود🌱
#پارت126
این چیزایی که لازم بود در موردم بدونید. بقیه چیزایی که به خانوادم مربوط میشه رو، خودتون بهتر می دونید.
دیگه لازم به توضیح نیست.
نفس عمیقی کشید.
ـــ واقعیتش، من به ازدواج فکر نمی کردم اما...
سرش را با خجالت پایین انداخت.
ــــ مثل اینکه خدا خواست که ما هم ازدواج کنیم. واقعیتش من انتظار زیادی ندارم، فقط می خوام همسرم
همیشه در همه حال، کنارم باشه؛ تکیه گاهم باشه؛ چیزی از من پنهون نکنه؛ منو محرم اسرارش بدونه...
و موضوع بعدی و مهم تر اینه که من به کارم، خیلی علاقه دارم و برام خیلی مهمه و امیدوارم، همسرم، همیشه در
مورد این موضوع، من رو درک کنند.
ــــ شما صحبتی ندارید؟!
مهیا سرش را پایین انداخت.
ـــ من فقط می خواستم یه سوال بپرسم...
ـــ بفرمایید؟!
ـــ شما می خواید برید سوریه؟!
شهاب سرش را بالا آورد.
ــــ نخیر نمیرم، سعادت نداریم.
احساس آرامشی به مهیا دست داد. سرش را پایین انداخت.
ــــ مهیا خانم جوابتون...
مهیا استرس گرفت. احساس سرما می کرد. دستانش می لرزید.
ــــ سکوتتون عالمت رضایته؟!
مهیا سرش را پایین انداخت و بله ای گفت.
شهاب خنده ای کرد و خداروشکری گفت.
**
آیا وکیلم:
ــــ با اجازه بزرگترها، بله!
نفس آسودهی کشید.
صدای صلوات در محضر پیچید.
احساس می کرد، یک بار سنگینی از روی دوشش بلند شد.
اینبار نوبت شهاب بود.
شهاب همان بار اول، بله را گفت. دوباره صدای صلوات در محضر پیچید.
دفتر بزرگی مقابلشان قرار گرفت.
مهیا شروع کرد به امضا کردن... گرچه امضا ها زیادن بودند ولی تک تک آن ها با او ثابت می کردند، که شهاب الان
مرد زندگیش است.
بعد از امضا های شهاب، همه برای تبریک جلو آمدند و کادو های خودشان را دادند. در جمع همه خوشحال بودند؛
شهین خانم لحظه ای از مهیا غافل نمی شد و عروسم عروسم از زبانش نمی افتاد. در آن جمع فقط نگاهای نرجس و
خانواده اش دوستانه نبود...
شهاب، نگاهی به مهیا انداخت.
آرام دستان مهیا را در دستش گرفت.
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
لینک پارت اول👇🏿🌱
https://eitaa.com/dogtaranbehsti/25365
ملیکای ۹ ساله تو بیمارستان بستریه و رو در اتاقش نوشته لطفا آقایون یاالله بگن قبل ورود
من امانتدار حجاب فاطمیام
چقدر دوست داشتنی و متین
خدا کنه دخترای ما هم که مکلف شدن، همینطور محجبه و باوقار باشن
"فاطمه محبی"
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
همـراهاولیـا،دوشنبهسـوریبگیریـد🌿🖇
*100*64*1#
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
869.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتظاریعنۍبایددائمدرحـــالآمادهباشباشۍ🌧🦋"
مقاممعظمرهبرے🌱:))
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
۱-نه گلم قهر نکن الان برات میزارم❤️🤣😍 ۲-چشم🖤 ۳-گذاشتیم گلم🙂👆
#ست_ایموجی🙊
💕🙂
🧘🏻♀♥️
🧡💥
💚🖇
🍂⛈
🍳💧
💕🧶
🧸🧩
#درخواستی📌
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
۱-نه گلم قهر نکن الان برات میزارم❤️🤣😍 ۲-چشم🖤 ۳-گذاشتیم گلم🙂👆
Alireza Zare ~ Music-Fa.ComAlireza Zare - Ze Karbala Magoo Sokhan (128).mp3
زمان:
حجم:
11.16M
#مداحی🖤
ز کربلا مگو سخن..بردی توانم💔
ز شرح ماتمش مزن..آتش به جانم💔
#یزدی🗣
#درخواستی📌
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
۱-نه گلم قهر نکن الان برات میزارم❤️🤣😍 ۲-چشم🖤 ۳-گذاشتیم گلم🙂👆
Mohammad Hossein PoyanfarPoyanfar - Man Iranamo To Araghi (128).mp3
زمان:
حجم:
6.02M
#مداحی🖤
من ایرانمو تو عراقی..چه فراقی چه فراقی😭💔
بگیر از دلم یه سراغی..چه فراقی چه فراقی💔😭
#مداحاهلبینتپویانفر🗣
#درخواستی📌
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
هدایت شده از 『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
{ × http://unknownchat.b6b.ir/4801 × }
#راهارتباطے🖐🏽
#ناشناسمونھ🗣
انتقادے،پیشنهادے،سوالے،درخواستے:دارید در خدمتم✍
‹.🙀🚡.›↶
عمرا باور میکنی که...🌱💚/•°
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
•در هر ثانیه در کره زمین یک نفر دست به خودکشی میزنه .🥝🦊.
•سالانه حیوانات خانگی جان ۱۰۰۰نفر رو از مرگ نجات میدن .🚌🍇.
•تو نمیتونی انگشت کوچیکت رو بدون اینکه انگشت حلقه تکون بخوره خم کنی .🍌☔️.
•در حالت عادی اب داغ زودتر از اب سرد یخ میزنه .⏰🍪.
•هیچ وقت تا وقتی که بیدار نشدی نمیدونی که خواب بودی .✈️💕.
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی