eitaa logo
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَن‌ݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
217 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
379 فایل
سلام‌به‌دخترای‌بهشتی🥰 به‌کانال‌ما‌خوش‌آمدید💫🧕 امیدوارم‌که‌با‌هم‌بتونیم‌یه‌دختر‌بهشتی‌کامل‌وبالغ‌بشیم‌💯✅ آیدی‌خادم‌کانال😁👇🏻 { hl } استیڪࢪامۅنھ↯↻ [ @stickertrnom ]
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای من! علی خليفه نيستی سلطان هم نيستی فقط امام اول مظلومانی و جاي پنج سال مي‌شد كه پنجاه سال حاكم باشی مي‌شد كه شام را چون دندانی كند كه سهم بچه‌های ابوسفيان باشد و در امارت كوفه كاری هم به ابن‌ملجم داد. میشد هر سال به هند و چين به روم و ماچين دعوت شد سلطان روم به افتخار حضورت چيزی شبيه همين ضيافت‌های شام در تالارهای آينه و مرمر و پشت درهاي بسته بر پا كند مي‌شد حسين و حسن را با خود همراه كرد يكی مشاور اعظم يكی وزير خزانه‌داری كل می شد كاری كرد كه جعده هم مشاورت امور بانوان را عهده‌دار باشد يا كاری ديگر ، كه زهر نريزد يا نه حكومت ايران هم مي‌شد كه سهم حسن باشد حكومت عراق، سهم حسين حتی عقيل را مي‌شد سه چهار سالی با حقوق ارزی آن روز به اندلس فرستاد می شد محمد حنفيه سفير سازمان ملل باشد مانند اين پسرخاله‌ها كه تا هنوز و تا هميشه سفيرند! مي‌شد كنار رود فرات كاخي ساخت سبز رنگ برای تابستان‌ها سری به بغداد زد بر بالای كوه ابوقبيس كاخی سپيد داشت چيزی شبيه كاخ سعدآباد شبيه كاخ ملك فهد كه كاخی بلندتر از خانه‌ خدا است ميشد كه بعد خود به فكر پادشاهی فرزندان بود مثل همين ملك حسين و ملك حسن مثل همين حيدر علي‌اف و اف بر اين دنيا... ميشد كه امام علی بود و با تمام جهان ارتباط داشت مثل همين امام علی رحمانف مي‌شد با خانم رايس دست داد و او را در بغل گرفت مي‌شد انبان خويش را پر كرد از شير مرغ و جان آدميزاد از وعده و وعيد ميشد افطاری داد از بيت‌المال و جامه‌های اطلس و ابريشم پوشيد با ميمون و سگ بازی كرد رقاصه‌های روم را دعوت كرد با چشم‌بندی و آ تش‌بازی شب را به صبح رساند در برج‌های دوبی سهمی داشت در بازار بورس دستی... ميشد بالای تختی نشست و كلاهی از مرواريد و زر بر سر گذاشت يا دست كم هر روز يك اسب پيش‌كش قبول كرد يك شمشير مرصع كه نام تو بر آن حك شده باشد اين تحفه‌ها از هند است آن جامه‌ها از روم اين فرش‌های ابريشمين از ايران ...💔
مولاي من علی اين وقت شب نشسته‌ای و به من لبخند مي‌زنی مي‌دانم اين‌گونه شعرها خوب نيست اما مولای من! آن كفش‌های وصله‌دار هم مناسب پای حضرت حاكم نيست!💔
به نام یلان محمدنژاد /  كه شد شورشان غبطه گردباد  علی صولتانی كه در خون شدند /  به یك نعره از خویش بیرون شدند  به نام كسانی كنم ابتدا  /  كه در خاك از آنهاست جوش صدا  به نام غیوران زهرانسب  /  ز خود رستگان به حق منتسب  حسن مذهبان صبور آمده  /  می زهر نوشان آن میكده  خراباتیان حسین آشنا  /  به خونرنگی مشرقین آشنا  اگر دم فرو بندم از ذكرشان  /  رها نیستم یكدم از فكرشان  من و یاد یاران كه سر باختند /  ولی بر ستم گردن افراختند  سحرگاه اعزام یادش بخیر  /  و گردان گمنام یادش بخیر  لباسی كه خاكی تر از خاك بود /  ولی چون دل عاشقان پاك بود  من و چفیه ای ساده و بی ریا /  رفیقانی افتاده و بی ریا  الهی به مستان بربط شكن /  به مردان توفانی خط شكن  الهی به گردان زید و كمیل  /  دلیران چون رعد و توفان و سیل  به آنانكه بی پا و سر آمدند /  شهید از دیار خطر آمدند  به مفقود و جانباز و ایثارگر /  كه شد تیغ شان بر عدو كارگر  به مردان در كنج محبس قسم  /  به والفجر و بیت المقدس قسم  به خیبر كه بركند مولا درش /  به رأسی كه صدپاره شد پیكرش  به دلتنگی كربلای چهار /  به یاران بی مدفن و بی مزار  به فتح المبین و به فتح الفتوح /  به توفان،‌ به كشتی، به دریا، به نوح  به مرصاد و مردان مرگ آفرین /  منافق ستیزان تیغ آتشین  به آنان؛ كه:  رسم شهادت بجاست  /  مرا بر ولی خدا التجاست
سرزمین کربلا میعاد عشق است                کربلای پنج ما فریاد عشق است دلا بشنو حدیث وصل یاران                        کبوترهای بی بال دو ایوان دلا در عاشقی چون کاوه می باش               که سر یا خدا چون او کنی فاش درودی بر جهان آرای ایران                      صلابت پیشه و سردار شیران گل یاس شهیدم باکری را                         به خاطر آورم در سادگی ها شراب عشق حق در نی قلم شد                 و آوینی به آن بر مقصدش شد که همت با وضوی عشق خوابید               میان خاک و خون در سایه ی بید سر سجاده ی عشقش نشاندند                   شقایق وش امینی را ستاندند سرود عشق چمران پاوه سر داد               شمیم عشق چون من داده بر باد خدایا در میان این عزیزان                      قریبانی که دارند سر به پایت دریدند بی محابا جام تن را                       خریدند جان خود با کربلا را خدایا عشق آنان راز دارد                       سراپای ترا بر ناز دارد چه خوش کردند این هجر را وصل            در این دام بلا بردند این اصل گذشتند و نمودند این امانت                     بدست امتی با این کفایت که مولایش علی بر رسم عادت                نموده ثبت اشعار شهادت علی در یاد مردم زنده باشد                    نجف در کربلا ارزنده باشد اگر رهبر دهد اذنی به ایثار                    دهیم جان و تن خود را به دلدار خدایا رهبر ما را نگه دار                      بباشد سایه اش تا موعد یار
ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟ تو ببخشای که درگاه تو را ثانی نیست💔
با نگاهی، تبسمی، حرفی، دربیاور مرا از این تردید  ای نگاهت محصل شیطان! اخم‌هایت معلم دینی!💔
اهل کوفه نیستیم اما بع خوبی آگهیم از غریبی مرتضی میکرد درد دل به چاه...💔
گفتی که مستجاب کنم؛ گر دعا کنی توفیق هم عطا کن و حال دعا ببخش ...💔
گویند علی (ع) میزده صد وصله به کفشش؛ ای کاش دل خسته ما کفش علی (ع) بود!💔
شهادت زیباست اما کاش عاقبت به خیر شویم! شهادت با غرور و گناه میسر نمیشود 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 ؁🌱 𝓳𝓸𝓿𝓲𝓷↯ 《¤ … ➣‴@dogtaranbehsti‴↻ … ¤》