فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔توجه 🔔توجه
تولیدی آیلا
😇اینجا همه چی به قیمت تولیدیه
🌸چون ما تولیدی هستیم 🌸
❤دنیای جذابیت
💐دنیای ارزونی
👚البسه باکیفیت
زنانه 🧕وبچگانه👦🧒
تنوع جنس 😍
😍اگه مدلهای شیک و زیبا میخوای
🤗اگه قیمت و کیفیت عالی میخوای
فقط میتونی اینجا پیدا کنی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3201630495Cb5a417a4d2
#اعتماد: (احراز هویت شده در سامانه ایتا)✅️✅️
#اعتماد:ارسال🚚 پست پیشتاز کدمرسوله به مشتری عزیز داده میشود
😊رضایت مندی شما عزیزان داخل گروه هست 🌹ممنون از حسن انتخاب شما
🌸🌸ما شیکترینها رو داریم
💖💖با وجود شما بهترینیم
🌷اگه میخوای تو مهمونیا بدرخشی یه سر به این گروه بزن حتما
https://eitaa.com/joinchat/3201630495Cb5a417a4d2
-
کانال کمیل...
کانالی متفاوت با سایر کانالها!
کانالی که اعضایش تا آخرین لحظه مقاومت کردند.....وجان دادند🕊
ولی هرگز کانال را ترک نکردند........
منتظر شما در کانال کمیل هستیم،
-
به اعضای کانال کمیل ملحق شوید
https://eitaa.com/joinchat/265945271C09d9d36e5c
#قسمت_سوم
مرد صاحبخانه از روی چهار پایه بلند شد
حتما خیلی گرسنه هستید استراحت کن وقتی شام آمده شد برایت می آورم امشب در این مکان باش تا فکری کنیم
مرد صاحبخانه در حالی از پله های بزرگ سنگی بالا می رفت
نگاهم را به نور خورشید دوختم که پرتوش اش از پنچره کوچک زیر زمین نمایان شده بود
نور نارنجی رنگ خورشید آشفتگی دلم را بیشتر می کرد لحظه ای از فکر دوستانم بیرون نمی آمدم اگر ماموران آن ها را دستگیر کرده باشند چه می شود
همان طور که در فکر فرو رفته بودم قطرات اشک روی صورتم جاری شد
صدای اذان از گلدسته های مسجد به گوش می رسید به سمت پله ها رفتم بالا و پایین رفتن از این پله ها خیلی مشکل بود
نگاهی به اطراف کردم از آن همه هیاهو خبری نبود کنار حوض آب نشستم از شیر آب کنار حوض وضو گرفتم مشتی آب سرد به صورتم زدم سردی آب احساس لرزشی در وجودم ایجاد کرد ، نسیم شهریور ماه صورتم را نوازش کرد
بعد از وضو به زیر زمین برگشتم نگاهی به طاقچه انداختم در جستوجوی مهر برای نماز بودم
مهر کوچکی روی طاقچه بود برداشتم تبرک کربلا را بوسیدم
بعد از نماز دوباره در فکر فرو رفتم مدتی بعد مرد صاحبخانه با سینی بزرگی به طرف من آمد
ببخشید باعث زحمت شما شدم
مهمان حبیب خداست رحمت هستید بفرمایید
تکه نانی برداشتم کمی بادمجان درونش قرار دادم لقمه نان را در دهانم گذاشتم آرام مشغول خوردن شدم
خیلی خسته به نظر می رسی بهتر است زود تر استراحت کنی اما با وجود این بچه موش ها نمی شود
مرد صاحبخانه بلند شد و کمد چوبی که روی آن چند وسیله بود را هل داد به کناری کشید همه توجه من به او بود
ناگهان چشمانم گرد شد با کنار رفتن کمد چوبی اتاقی نسبتا برزگ نمایان شد که درونش پر از برگه اعلامیه و دستگاه چاپ بود
با لکنت زبان : ش شما ه ه هم ا از این کار ررر ها می می کنید ؟
مرد صاحبخانه سری تکان داد ما برای حرف امام جان هم می دهیم آااشفته
نویسنده :تمنا🌺
May 11
#شهیدانھ♥️🌱
بزرگمردۍ بہ نام شھیدابراهیمهادۍ کہ بیست و پنج سال در دنیا با هر نفس و با هر لحظہ از عمر با برڪتش باعث هدایت بود و بعد از آسمانے شدنش نیز هـٰادیدلھا ماند...🕊
#شَھیدابرٰاهیمهٰادے😍✨
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من معذرت می خوام برای پخش این کلیپ،! ولی چاره ای نیست گاهی اوقات برای فهمیدن باید درد رو دید
و درد رو کشید 💔
#پیشنهاددانلود👌🏿 /
#حجاب
#نشر_حداکثری
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش